بامداد 23 خردادماه سال جاری، رژیم صهیونیستی به ایران تجاوز نظامی کرد و تعدادی از مناطق نظامی و غیرنظامی کشورمان را مورد هدف قرار داد. در این تجاوز، اگرچه چند تن از سرداران نظامی و دانشمندان هستهای ایران به شهادت رسیدند، ولی جامعه ایران نظم زندگی روزمره و روال طبیعی خود را حفظ کرد و وحدت، انسجام و همبستگی آن بیشتر شد. خبرنگار ایکنا از اصفهان در خصوص همدلی جامعه ایرانی در شرایط بحران و راههای حفظ و ادامه آن با ابوالحسن فیاضانوش، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان به گفتوگو پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانیم.
رژیم صهیونی بهخوبی میدانست که در رویارویی نظامی امکان پیروزی نداشت و تنها امید آن، بروز روحیه ضعف و وادادگی در جبهه مقابل، یعنی صفوف ملت ایران بود. بیتدبیریهای برخی مسئولان مدعی تدبیر که به بروز نارضایتیها در جامعه ایرانی در سالهای اخیر انجامید، دشمن را به طمع انداخت که بخت خود را در این میدان بیازماید. لشکر رسانهای و برخی نفوذیهای دشمن نیز بهطور ویژه در یک دهه اخیر با تمرکز بر دو محور ضریبدادن به اختلافات داخلی و ترویج سبک زندگی غیراسلامی تلاش کردند تا جامعه ایرانی را دچار بحران و دوقطبیسازی کنند.
با وجود همه این اقدامات مذبوحانه، ملت ایران در مواجهه با حمله دشمن نشان داد که بهخوبی قادر به نمایش وحدت، انسجام و همدلی خود و حمایت یکپارچه از قوای مسلح میهن اسلامی است. این نمایش باشکوه به دو عامل برمیگردد؛ عامل اول این نکته را بیان میکند که دشمن ما بهطور آشکار مجسمه شرارت است و در دو سال اخیر، چهره سفاک خود را در وقایع غزه به نمایش گذاشته است؛ به این ترتیب برای هیچ ایرانی باشرفی تردیدی باقی نماند که صهیونیسم یعنی شرارت محض و در برابر آن هیچ راهحل دیگری جز ایستادگی و مقابله وجود ندارد.
عامل دوم، اعتماد حداکثری تودههای میلیونی ملت ایران به تدابیر و رهنمودهای رهبر انقلاب است. نظام ولایت فقیه فقط مادهای قانونی نیست که بر سندی به نام قانون اساسی نگاشته شده باشد، بلکه در عمیقترین و بنیانیترین رکن هویتی ملت ایران ریشه دارد که چیزی جز حقطلبی نیست. برای حفظ و تقویت اتحاد و یکپارچگی ملی، بیش از هر چیز باید نسبت به هر صدایی که در این دو عامل، ایجاد شبهه و یا انحراف اذهان میکند، حساس بود و آن را ناکام گذاشت.
برخی افراد همواره درصدد تردیدافکنی در حقانیت مسیر ملت برمیآیند و برای اثرگذاری بر اراده ملی، پشت نقابهای خدعهآمیز عقلانیت و یا نوعدوستی پنهان میشوند. نسبت به چنین عناصری باید حساس باشیم، حلقوم آنان را بلندگوی دشمن بدانیم و اجازه ظهور و بروز به آنها ندهیم.
کاهش آسیبهای ناشی از جنگ از دو مسیر محقق میشود؛ مسیر اول افزایش تلاش برای شناسایی افراد خودفروخته و خائن و سپس رساندن آنان به سزای اعمال ننگینشان است. دشمن اعتراف کرده که جز با بهرهگیری از سرمایههای داخلی خود، یعنی نفوذیها، توان ادامه این مسیر را ندارد؛ پس باید این سرمایه دشمن را سوزاند.
مسیر دوم نیز تقویت روحیه همدلی و مواسات در میان همه قشرهای جامعه است. ما در دوران همهگیری ویروس کرونا جلوهای از این همدلی و مواسات را دیدیم، هماکنون نیز همان روحیه گذر از این شرایط را تسهیل میکند.
ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و برتریهای علمی، اقتصادی و اعتقادی در طول تاریخ چند هزار ساله خود همواره مورد طمع اهریمنصفتان بوده؛ ولی این ملت ریشهدار پس از هر طوفانی، همچون ققنوس مجدداً از زیر خاکستر شرارت دشمنانش سر برآورده و بیشتر اوج گرفته است.
ما، ملت ایران هجوم اسکندر، مغول، تجاوز روس و انگلستان و آمریکا را از سرگذراندهایم. آنچه در همه این بحرانها مددکار ما بوده، سرشت خداجویی، حقطلبی و تنندادن به سخن زور بوده است. بهترین واقعه تاریخی که اکنون میتواند الگویی برای مقاومت و پیروزی ایجاد کند، ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکاست.
مقصود این نیست که اکنون نیز باید به تسخیر فلان سفارت اقدام کرد، بلکه چنانکه تسخیر لانه جاسوسی توانست چشم و گوش دشمن را در کشور از کار بیندازد و تداوم و استمرار انقلاب را تضمین کند و از همینرو، امام خمینی(ره) آن را انقلاب دوم و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید، اکنون نیز شناسایی و فلجکردن نیروهای خائنی که بهمثابه چشم و گوش دشمن عمل میکنند، فوریت و ضرورت جدی دارد.
این موضوع را نمیتوان در این مختصر پاسخ داد و حداقل مجالی به اندازه یک مقاله میطلبد؛ ولی برای اینکه پرسش شما بیپاسخ نماند، به این مطلب اشاره میکنم که اصلیترین رویارویی در تاریخ، رویارویی نور و ظلمت است که با عناوینی همچون رویارویی اهورا و اهریمن یا حق و باطل هم میتوان به آن اشاره کرد.
در همه رویاروییها لزوماً حق و باطل بهصورت آشکار و مطلق رودرروی یکدیگر قرار نمیگیرند، بلکه اکثر جدالها و نبردها میان دو باطل و یا آمیختهای از حق و باطل در هر دو سوی ماجراست؛ ولی بزنگاههای تاریخ که همه باطل در برابر همه حق صفآرایی میکند، از نقاط عطف اصلی تاریخ بهشمار میرود؛ ملت ایران و امت اسلام اکنون در چنین برههای از تاریخ قرار دارد، بهطوری که نتیجه نبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران نهتنها سرنوشت ما، بلکه تقدیر جهان را رقم خواهد زد.
امروز سستی در این معرکه لعنت ابدی خدا و تاریخ را به دنبال خواهد داشت. این بزنگاه از معدود بزنگاههای تاریخ است، بهصورتی که مرز میان رذیلت و فضیلت آنچنان آشکار شده که جز ناپاکان کسی ادعای سرگشتگی در انتخاب میان حق و باطل را ندارد. اگر قرار است تاریخ سمتوسویی داشته باشد و سمت درست و اشتباه تاریخ از هم بازشناخته شود، امروز از معدود فرصتهایی است که این بازشناسی به سهولت امکانپذیر شده است.
تمامی جبهه کفر، فساد و استکبار در برابر تنها نماینده حقطلبی در جهان امروز، رویاروی یکدیگرند. اگر میبینیم همه آزادگان و حتی مردم معمولی جهان امروز فرصت یافتهاند که از اصابت موشکهای ایران به قلب تلآویو و حیفا شادمان شوند، به این دلیل است که همه جهانیان اسرائیل را شر مطلق میدانند، گرچه صدایشان مدتها در گلو خفه شده باشد. حال، اگر امروز هنوز کسی در ایران وجود دارد که در انتخاب جبهه خود سرگشته مانده است، باید او را از قرارگرفتگان در سمت اشتباه تاریخ برشمرد.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام