کد خبر: 4292793
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۹
در گفت‌وگو با ایکنا بررسی شد

چرا عاشورا امکان خوانش‌های متفاوت را فراهم می‌کند

عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان گفت: به‌دلیل جامع و مانع بودن واقعه عاشورا، هر کس می‌تواند برداشت خاص خود را در چارچوب قواعد این واقعه داشته باشد، در حالی که این برداشت بدون قاعده و سلیقه‌ای نیست.

واقعه عاشوراواقعه عاشورا به‌دلیل ماهیت ظلم‌ستیزانه و حق‌طلبانه‌اش، همواره الگو و الهام‌بخش جویندگان و پویندگان راه حقیقت از هر کیش و آیینی بوده است و هر گروه و جریانی به فراخور درک و فهم، زمانه، نیازمندی‌ها و دغدغه‌هایش تلاش کرده تا معنا و خوانشی از آن به دست دهد. این خوانش‌ها حتی بعضاً در مقابل یکدیگر قرار داشته و اوج این اختلافات، خود را در تفسیر اهداف امام حسین(ع) از نهضت عاشورا نشان داده است. به‌مناسبت عاشورای حسینی، خبرنگار ایکنا از اصفهان درباره چرایی این معناها و خوانش‌های متفاوت با حسین مطیع، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان، گفت‌‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانیم. 

ایکنا ـ در زمانه ما و چه بسا در طول تاریخ، تفسیرهای متفاوتی از چرایی حادثه عاشورا ارائه شده است. این تفاوت‌ها و اختلافات از چه عواملی ناشی می‌شود؟ آیا ماهیت حادثه عاشورا به‌گونه‌ای‌ است که این تفسیرهای متفاوت را موجب می‌شود یا اینکه افراد به فراخور اقتضائات زمانه‌ای که در آن زندگی کرده و می‌کنند، فهم متفاوتی از این واقعه دارند؟

امام حسین(ع) در حدیث معروفی فرمود: «اُعطِيتُ جَوامِعَ الكَلِمِ»؛ یعنی ما کلماتی جامع، کامل و ذوابعاد داریم؛ بنابراین واقعه کربلا نیز واقعه‌ای جامع، کامل و ذوابعادی‌ است، به‌طوری که افراد با سطح فکری و علمی گوناگون می‌توانند این واقعه را از زوایای متعددی مشاهده کنند. همه این‌ها به‌دلیل کامل‌بودن این واقعه و حتی خود کلمه عاشوراست.

واقعه عاشورا به مدرسه‌ای می‌ماند که از کلاس اول دبستان تا ترم پایانی دانشگاه را در دل خود جای داده است و هر کس با اقتضائات خاص خود می‌تواند سر این سفره بنشیند و از آن بهره ببرد؛ البته همه این‌ها به این معنا نیست که هر کس می‌تواند بدون ضابطه هر چه را دوست داشت، از این واقعه برداشت کند.

برداشت از واقعه عاشورا اصول و قواعد و حد و مرزهای خاص خود را دارد. در نهایت پاسخ این سؤال به دو بخش تقسیم می‌شود، به‌طوری که می‌توان گفت به‌دلیل جامع و مانع بودن واقعه عاشورا، هر کس می‌تواند برداشت خاص خود را در چهارچوب قواعد این واقعه داشته باشد، در حالی که این برداشت بدون قاعده و سلیقه‌ای نیست؛ برای نمونه کسی نمی‌تواند از عاشورا درس ذلت بگیرد؛ ولی همه باید از آن درس عزت بگیرند.

عزت نیز دارای سطوح و مراحل خاص خود است و در هر دوره‌ای از زمان، رنگ و بوی خاصی دارد. عزت در هر جامعه‌ای حالات و عوارض خود را دارد؛ ولی به این معنا نیست که کسی بگوید عاشورا سلیقه‌ای‌ست.

ایکنا ـ برداشت ما این است که به وسعت واقعه عاشورا می‌توان به اقتضائات همه انسان‌ها پاسخ داد. نظر شما در این‌ باره چیست؟

برداشت کاملاً درستی ا‌ست، ولی باید به فرمول و قاعده آن دقت کرد. اگر کسی بخواهد از عاشورا درس ذلت بگیرد، به بن‌‌بست می‌خورد؛ زیرا این واقعه به کسی درس ذلت نمی‌دهد.

ایکنا ـ منظور شما این است که واقعه عاشورا فقط درس فضیلت‌های اخلاقی به انسان‌ها می‌دهد؟

فضیلت در جوامع گوناگون، برداشت‌های گوناگونی نیز دارد؛ به همین دلیل از این واژه استفاده نکردم. شاید در جامعه‌ای، امری فضیلت محسوب شود، در حالی که در جوامع دیگر چنین نباشد.

ایکنا ـ فضیلت مورد نظر اسلام نیز می‌تواند در این موضوع، مورد نظر باشد؟

بله فضیلت اسلامی که مورد نظر اهل‌ بیت(ع) باشد، می‌تواند در این موضوع مورد نظر باشد؛ ولی برای نمونه اسلام مورد نظر وهابیت به هیچ وجه مورد نظر ما نیست.

ایکنا ـ ما به سبب حوادث متعددی که در طول تاریخمان پشت سر گذاشته‌ایم و این حوادث همچنان نیز ادامه دارد، همواره شرایط زمانه خودمان را به واقعه عاشورا بسیار نزدیک دانسته و بعضاً به شبیه‌سازی میان این دو نیز دست زده‌ایم. این نوع مواجهه با حوادث تاریخی چه جایگاهی دارد و با فرض درست‌بودن آن، چگونه می‌توانیم از خطر تحریف و تفسیر به رأی در امان باشیم؟

چنین مواجهه‌ای علاوه بر امکان‌پذیربودن، گاهی ضروری نیز است؛ گاهی نیاز داریم که در هنگام بروز مشکلات، سؤالات و بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی به ریشه‌ها و ذخایر فرهنگی خود مراجعه کنیم که یکی از آن‌ها واقعه عاشوراست. ما با مراجعه به این واقعه، سعی در شبیه‌سازی دوران زندگی خود با واقعه عاشورا داریم تا بتوانیم مشکل خود را حل یا حداقل آن را معنادار کنیم. منظور از معنادارکردن یک مشکل، هدفمندکردن آن است، به‌طوری که قابلیت و لیاقت حل آن را داشته باشد.

البته در اینجا نیز قواعد و ضوابطی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و کسی نمی‌تواند با سلیقه شخصی خود، این کار را انجام دهد. اصل شبیه‌سازی که مطرح شد، صحیح است؛ ولی باید قواعد و فرمول‌های انجام آن را نیز بلد باشیم تا خدای نکرده کاری نکنیم که ضد آموزه‌های عاشورا باشد.

ایکنا ـ در خصوص ضوابط و قواعد این شبیه‌سازی توضیح دهید.

این قواعد و قوانین را قرآن و اهل بیت(ع) به ما آموزش داده‌اند تا بتوانیم به واقعه عاشورا مراجعه کنیم. یکی از این قوانین، توجه‌داشتن به تقابل حق و باطل در طول تاریخ است. این دو همیشه در طول تاریخ بشریت در تقابل با یکدیگر قرار داشته‌اند، به‌صورتی که در واقعه عاشورا به بروز و ظهور بسیار کاملی رسید و حق در مقابل باطل صف‌آرایی کرد.

حال اگر کسی بخواهد از واقعه عاشورا درس باطل بگیرد، در مسیری کاملاً متضاد با فرمول حق‌پذیری در عاشورا گام برمی‌دارد؛ زیرا این واقعه چنین اجازه‌ای به او نمی‌دهد. عاشورا نشان می‌دهد که کسی نمی‌تواند در جبهه باطل باشد؛ ولی خود را عاشورایی بنامد.

ایکنا ـ در دوره‌ای که به سر می‌بریم، مفاهیمی مانند آزادی، کرامت انسان و حقوق بشر بسیار پررنگ است و تفکری که در دنیای امروز، خود را داعیه‌دار و متولی این مفاهیم می‌داند، همواره تلاش می‌کند تا فرهنگ اسلامی را از این طریق به چالش بکشد. آیا این مفاهیم را در معنای مدرن خود می‌توان به واقعه عاشورا عرضه کرد و از آن پاسخ گرفت؟

مفاهیمی که بیان کردید، در دنیای مدرن فقط جنبه شعار دارد و به وسیله‌ای برای استعمار و استحمار ملت‌ها تبدیل شده‌ است. در وقایع اخیر غزه مشاهده کردیم مفاهیم انسانی که سازمان ملل و داعیه‌دارانش در دنیا بیان می‌کردند، هیچ موضوعیتی نداشت و فقط شعارهایی پوچ بود؛ پس نباید گول این مفاهیم را بخوریم.

سازمان ملل به ابزاری برای ارضای نیازهای سلطنت‌طلبانه و استعماری‌ دولت‌ها تبدیل شده است. زمانی که باید از حقوق مظلومان، کرامت انسان، آزادی و حقوق بشر دفاع کند، هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد. در چند هفته گذشته، کشور غاصبی که عضو NPT نبود، بدون هیچ مجوزی از هیچ نهاد بین‌المللی، به ایران که عضو NPT بود، حمله کرد.

حداقل واکنش سازمان ملل، محکوم‌کردن این اقدام بود که از آن دست کشید؛ همچنین باید کشور مهاجم و مرتکب اصلی را معرفی و سپس برای آن مجازات تعیین می‌کرد که هیچ‌کدام را انجام نداد. این سازمان می‌توانست در کنار کشوری که مورد حمله قرار گرفته است، یعنی ایران قرار بگیرد و به کشور مهاجم، یعنی اسرائیل حمله کند که اصلاً به این کار فکر هم نکرد؛ حتی لفظاً هم کشور مهاجم را محکوم نکرد.

در نهایت، همه این اقدام‌نکردن‌ها نشان می‌دهد که شعارهای انسانی آنان پوششی‌ است تا کشورهای جهان سوم را به قول خودشان فریب دهند. کرامت انسان واقعاً مفهوم خوبی‌ست؛ ولی از نظر کشورهای غاصب فقط خودشان انسان هستند. منظور آنان از انسان‌هایی که کرامت دارند، سیاه‌پوستان، زردپوستان، سرخ‌پوستان و... نیست، بلکه فقط خودشان، یعنی سفیدپوستان آمریکا ساکسون است. در این گروه نیز آمریکایی‌ها از کشورهای اروپایی و اروپایی‌های غرب اروپا از کشورهای شرقی سفیدپوست‌تر هستند. دیگر انسان‌ها از نظر آنان حیوان محسوب می‌شوند.

نکته بعدی، آزادی ا‌ست. از نظر این کشورها آزادی فقط آزادی آمریکایی‌ها و اروپایی‌هاست؛ آزادی برای غزه اصلاً معنا ندارد. حقوق بشر که فقط شوخی‌ست. چند هزار کودک در سراسر دنیا و به‌ویژه در غزه از گرسنگی در حال مرگ هستند، در حالی که فقط چند دانشجو در سراسر دنیا و سازمان‌های غیررسمی جنایات کشورهای غاصب را محکوم کردند؛ ولی سازمان‌های رسمی و ابرقدرت‌ها از اسرائیل بیشتر حمایت کردند.

پس اجازه دهید خودمان را با مفاهیمی که آنان ارائه کردند، گول نزنیم. ما تعریف خودمان را از آزادی، کرامت انسانی و حقوق بشر داریم؛ وقتی از کرامت سخن می‌گوییم، منظورمان آیه «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» است یا منظور ما از آزادی، مفهوم حدیث «لاتَكُن عَبدَ غَيرِكَ وَقَد جَعَلَكَ اللّه حُرّا» از امام علی(ع) مورد نظر ماست. حقوق بشر ما، همان است که اسلام تبیین و تفهیم می‌کند؛ بنابراین چندان دغدغه هماهنگی با معیارهای سازمان‌های پوشالی را نداریم.

اصطلاح جهانی‌سازی که اخیراً بسیار مورد تأکید کشورهای استعمارگر قرار گرفت، برای آماده‌سازی ذهن ما در راستای استعمار شدن بیشتر است؛ سپس ما با تناقض در نبود آزادی حقیقی روبرو می‌شویم. عاشورا اوج بروز این مفاهیم است، نه مفاهیمی که غربیان برای ما ارائه می‌کنند. توجه به دنیای مدرن و مورد نظر قراردادن آن، بازی در زمین دشمن است. ما باید خود را از زمین آنان بیرون بکشیم؛ زیرا بازی در زمین آنان، فارغ از هر نتیجه‌ای، برای ما باخت به‌ دنبال دارد.

اگر آزادی بیان وجود دارد، چرا ما نمی‌توانیم در اینستاگرام، اسمی از شهید قاسم سلیمانی بیاوریم؟ پس آزادی دروغ است؛ البته زمانی که بخواهند محتواهای مبتذل خود را تبلیغ کنند، آزادی بیان وجود دارد؛ ولی در ترویج محتوای مربوط به شهدای ما، آزادی بیان از بین می‌رود. همه این‌ها نشان‌دهنده استاندارد دوگانه این کشورهاست؛ ما باید براساس مبانی اسلامی و انسانی خودمان حرکت کنیم و کاری به تجویزات آن‌ها نداشته باشیم.

ایکنا ـ ما در روزهای گذشته، جنگی ۱۲ روزه را برای مقابله با تجاوز رژیم صهیونیستی پشت سر گذاشتیم. اگر بخواهیم از واقعه عاشورا، الگویی برای مدیریت بحران بگیریم، به چه نکاتی می‌توان اشاره کرد؟

از واقعه عاشورا درس‌های بسیاری برای مدیریت بحران در کشورمان می‌توانیم بگیریم؛ یکی از آن‌ها درس صبر و استقامت است. از کسانی که در واقعه عاشورا زنده ماندند، مانند امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، بیشترین درسی که می‌توان گرفت، صبر و استقامت است. ملت ایران این درس را در دوران دفاع مقدس و جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل به خوبی پس داد.

ملت ایران با الهام‌‌گرفتن از این ذخایر ارزشمند، هویت خود را به خوبی حفظ کرد و مورد افتخار قرار داد؛ همچنین به همه جهان نشان داد که چه ملت اصیل و پرمایه‌ای‌ است؛ حتی دیگر کشورها را هم به نشستن سر سفره پرفیض عاشورا دعوت می‌کنیم تا از این گنجینه‌های غنی بهره ببرند.

درس دیگر عاشورا، ولایت‌پذیری‌ است. همه کسانی که در این واقعه حضور داشتند، پروانه‌هایی بودند که حول شمع ولایت حضرت سیدالشهدا(ع) می‌گشتند. اگر جامعه ما خواهان موفقیت است، باید حول محور ولایت حرکت کند؛ در غیر این صورت دچار تفرقه و سپس شکست خواهد شد. درس‌های فراوان دیگری نیز در این‌باره وجود دارد که در زمان دیگری باید مورد توجه قرار گیرد.

زهراسادات مرتضوی

انتهای پیام
captcha