به گزارش ایکنا از اصفهان، دفتر آیتاللهالعظمی مظاهری بهمناسبت محرمالحرام ۱۴۴۷، به انتشار سلسله دروس اخلاق معظمله با عنوان «عاشورا؛ معلم اخلاق» اقدام کرده است که متن این دروس همراه صوت آنها در سایت خبرگزاری ایکنا منتشر میشود.
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
اگر از شما بپرسند که شجاعترین افراد در کربلا چه کسی بود، باید حضرت ابالفضل(ع) را از میان مردان و حضرت زینب(س) را از میان زنان معرفی کنید. حضرت زینب(س) حق بسیاری بر گردن ما و جهان شیعه دارد، بهطوری که اگر ایشان و اسارتش، امام حسین(ع) و شهادتش نبودند، امروز تشیع هم نبود. آنها علت مبقیه برای شهادت هستند.
بیشتر بخوانید:
تا روز عاشورا امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) و اصحابشان وظیفه خود را در کربلا انجام دادند و اسلام را زنده کردند؛ بنابراین وظیفه حضرت زینب(س) از فردای آن روز شروع شد و تا زمانی که به مدینه بازگشت، ادامه یافت. ایشان نیز علتی مبقیه برای شهادت امام حسین(ع) و به بیان دیگر، علتی برای حیات تشیع شد.
واژه «شجاع» سه معنا دارد و هر سه معنا تا حد عالی در وجود حضرت زینب(س) نهادینه شده است. معنای اول این کلمه، غلبه بر دشمن و قهرمانشدن است؛ برای نمونه به کسی که در میدان مبارزه بر رقیب خود پیروز شود، شجاع گفته میشود. حضرت زینب(س) از فردای عاشورا حسابی بر دشمن خود غلبه یافت.
ایشان در مجلس عجیب ابنزیاد، او را با جمله «ثكلتْكَ أمُّك يا بن مرجانة؛ ما رأيتُ إلّا جَمِيلاً» له کرد؛ یعنی «مادرت به عزایت بنشیند ای ابنمرجانه، ما در این واقعه چیزی به جز زیبایی ندیدیم.» اگر حسین(ع) را کشتند، بجا بود، اگر ما را اسیر کردند، بجا بود و ما به جز خوبی، چیزی ندیدیم.
این کار در مجلس یزید شدت بیشتری یافت؛ زیرا مردم داخلی و خارجی در حالی که از غلبه بر دشمن خود مست و مغرور بودند، حضور داشتند. حضرت زینب(س) با جمله «لعِبَتْ هاشمُ بالمُلکِ فلا خبرٌ جاءَ و لا وحي نَزَلْ» یزید را نیز له کرد، بهطوری که از همه اقداماتی که انجام داده بود، پشیمان شد و بلافاصله حضرت زینب(س) را با احترام خاصی به مدینه فرستاد.
بچهداری حضرت زینب(س) نمره اول را داشت. فردای عاشورا همین که داشت زن و بچهها را با خود میبرد، نوعی غلبه بر دشمن بود؛ زیرا دشمن قصد نابودکردن و ذلتدادن به اهل بیت(ع) را داشت؛ ولی چیزی که زینب(س) میخواست، غلبه بر دشمن و پیروزی بر آن بود؛ البته ایشان دوش تا دوش امام حسین(ع)، این پیروزی را تا مدینه با خود حمل کرده است.
معنای دیگر کلمه شجاع که بالاتر از معنای اول است، گمنکردن خود در جزر و مد روزگار تعبیر میشود که از غلبه بر دشمن و قهرمان جبهه شدن مهمتر است؛ بنابراین از علمای علم اخلاق و روانشناسان بپرسید که شجاع کیست؟ پاسخ میدهند شجاع کسی است که در تلاطم روزگار خود را گم نکند که نمونه واقعی آن حضرت زینب(س) است.
ایشان جایی که باید گریه میکرد، گریه کرد و جایی که باید دشمن را میکوبید، این کار را انجام داد و در جایی که لازم بود، به امام سجاد(ع) تسلی میداد؛ همچنین جایی که باید جنگ نرم میکرد، طوری رفتار میکرد که بر دشمن غلبه یابد. رفتار حضرت زینب(س) در خرابه شام بالاتر از مجلس ابنزیاد و یزید است. رفتار ایشان در کربلا و گودال قتلگاه بالاتر از مسافرتشان است؛ ولی مسافرت آن حضرت از همه زمانها سختتر بود.
آنجا که باید برای غلبه بر دشمن تلاش کند، گاهی باعث تحریک عاطفه و گریه میشود، گاهی دشمن را میکوبد و گاهی دیگران، از جمله امام سجاد(ع) را تسلی میدهد. اینکه حضرت زینب(س) از همه شجاعتر است و کسی مانند او نیست، به این معناست که در همه این مصیبتها، هیچگاه خود را گم نکرد. در برابر دشمن که سر بریده حسین(ع) را آورده بود، اصلاً از خود ضعف نشان نداد، بلکه از سر مبارک امام حسین(ع) برای کوبیدن دشمن بهره برد.
پیامبر اکرم(ص) درباره معنای سوم کلمه شجاع میفرماید: «أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ»؛ یعنی شجاعترین مردم کسی است که بر هواس نفس غلبه، رابطه خود را با خدا محکم و رابطه با شیطان و هوی و هوس را قطع کند. حضرت زینب(س) این ویژگی را نیز در خود نشان داد؛ بنابراین در چنین شبی، هنگامی که وظیفهاش را انجام داد، کنار امام سجاد(ع) نماز شب خواند.
داغ شش برادر بر دل داشتن، جدا و نماز شب خواندن نیز برای ایشان جداست. داغ برادر نباید نماز شب آن حضرت را باطل کند. حضرت سجاد(ع) که از شجاعت این بانوی بزرگوار اطلاع دارد، از او میپرسد که چرا ایستاده نماز نخواندی؟ امشب یا فردا شبی که پشت دروازه کوفه بود، پس از اینکه از زنان و بچهها پرستاری کرد، نماز شب خواند.
همین کوفهای که چند سال پیش دارالعماره پدرش بود و زنی خدمت او میرسید و به آن افتخار میکرد، حالا باید نماز شب را پشت دروازههای همین ساختمان، روی خاکها بخواند؛ ولی اصلاً در خود ضعفی نمییابد. نگرانی ایشان در این هنگام مراقبت از زنان و بچههاست؛ هنگامی که نگاه نامحرمان را به زنان و بچهها میبیند، نگران حجاب آنان میشود و کاری میکند که مردم برای آنان چادر بیاورند.
نگرانی حضرت زینب(س) این است که مردم به بچههای امام حسین(ع) نگاه نکنند؛ بنابراین دستور داد، پول داد و بسیار تلاش کرد تا سرهای مطهر را از میان زنان و بچهها جلوی کاروان بردند تا مردم متوجه سرهای مقدس شوند و دیگر به زن و بچه سیدالشهدا(ع) نگاه نکنند؛ چنین زنی معنای واقعی شجاعت است.
جایی که حضرت زینب(س) باید سخن بگوید، شورش میکند، بهطوری که اگر امام سجاد(ع) نبود، شورش عجیبی بهواسطه صحبت عمه ایشان شکل میگرفت. جایی که باید از حجاب بچهها مراقبت کند، التماس میکرد. جایی که باید نماز شب بخواند، نماز میخواند، «أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ.» خوشا به حال کسی که از حضرت زینب(س) شجاعت بیاموزد و با گفتار و کردار خود، بر دشمن غلبه کند؛ همچنین در جزر و مد روزگار خود را نبازد و در هر حالی با خداوند ارتباط محکم برقرار کند.
انتهای پیام