به گزارش ایکنا از اصفهان، دفتر آیتاللهالعظمی مظاهری بهمناسبت محرمالحرام ۱۴۴۷، به انتشار سلسله دروس اخلاق معظمله با عنوان «عاشورا؛ معلم اخلاق» اقدام کرده است که متن این دروس همراه صوت آنها در سایت خبرگزاری ایکنا منتشر میشود.
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
امام چهارم(ع) علت مبقیه برای شهادت و شهادت نیز علت مبقیه برای اسلام است. اگر شهادت نبود، اسلام هم نبود و اگر اسارت نبود، شهادتها فراموش میشد؛ بنابراین شهادت و اسارت و بعد از آن، مجالس عزاداری دو علت بقای اسلام و تشیع هستند. اگر این مجالس عزاداری نبود، شهادت و اسارتهای واقعه کربلا هم فراموش میشد. اگر شهادت و اسارت فراموش میشد، تشیع نیز فراموش میشد.
بیشتر بخوانید:
امام سجاد(ع) تا 34 سال بعد از شهادت امام حسین(ع) زنده بود و امامت کرد. حضرت زینالعابدین(ع) مظلوم بود؛ زیرا دشمنان اجازه فعالیت به ایشان نمیدادند، تا حدی که در اواخر عمر خود مجبور به بادیهنشینی شد. خواص به خدمت ایشان میرسیدند؛ ولی خود امام سجاد(ع) نمیتوانست فعالیتی داشته باشد؛ به عبارت دیگر زندانی برای ایشان درست شده بود.
اگر امام موسی بن جعفر(ع) را در اتاقی از یک خانه و در اواخر عمر در سیاهچال یا سرداب زندانی کردند، امام سجاد(ع) در بیابانها زندانی بود؛ ولی این عزاداریها را توانست زنده نگه دارد. دشمن قصد داشت شهادت سیدالشهدا(ع) را از اذهان مردم پاک کند؛ ولی امام سجاد(ع) اجازه نداد و واقعه کربلا را زنده نگه داشت؛ بنابراین ایشان را تبعید و در بیابانها زندانی کردند.
همه شما شنیدهاید که امام سجاد(ع) و دیگر ائمه طاهرین(ع) در هر فرصتی جلسه عزا میگرفتند و روضه میخواندند؛ البته برای نمونه امام صادق(ع) هنگامی که روضه خوانده میشد، بر سر و سینه خود میکوفت؛ ولی امام سجاد(ع) خود روضهخوان بود. هنگامی که آب برای وضوگرفتن میآوردند، اگر تعداد اطرافیان به سه نفر میرسید، ایشان روضه میخواندند، گریه میکردند و میگفتند پدرم را با لب تشنه کشتند، بچههای ما از تشنگی مردند، زنان ما از تشنگی پوست گذاشتند.
حضرت زینالعابدین(ع) روضهای را که خدا برای موسی(ع) خوانده بود، برای دیگران میخواند. میفرمود: «عطش دم مرگ برای امام حسین(ع) تا حدی سخت شد که چشمش آسمان را نمیدید تا بالاخره ایشان را با لب تشنه شهید کردند.» سپس وضو میگرفت یا شنیدهایم که مقابل مغازه قصابی میایستاد و چند نفر را دور خود جمع میکرد؛ سپس از قصاب سؤال میکرد: «آیا پیش از کشتن گوسفند، به آن آب دادی؟» قصاب پاسخ میداد بله آب دادم، امام میفرمود: «ولی پدرم را با لب تشنه سر بریدند.»
امام سجاد(ع) این شور عزا را در مدینه زنده میکرد. مجلسی در خدمت ایشان منعقد نمیشد، مگر آنکه حضرت زینالعابدین(ع) آن را به مجلس عزاداری تبدیل میکرد؛ بنابراین دشمن میدید که امام سجاد(ع) با لشکرکشی مبارزه نمیکند، بلکه با همین عزاداریها به شیوه سختتری با آنان به مبارزه میپردازد. حضرت زینالعابدین(ع) در اواخر عمر خود اجازه ماندن در مدینه و روضهخواندن نداشت؛ در نتیجه در بادیه زندگی میکرد. این یکی از کارهای مهم امام سجاد(ع) بود.
وجود این مجالس عزاداری بسیار مهم است و باید همیشه زنده نگه داشته شود، همانطور که در این چند دهه زنده نگه داشته شده است. مسئله دیگر، زندهکردن دعاست. کتاب صحیفه سجادیه متروک بود؛ ولی به شکر خداوند در سالهای اخیر باز زنده شده؛ به تعداد متعدد به چاپ درآمده و شرحهای گوناگونی بر آن نوشته شده است. این کتاب پرمحتوا در قالب راز و نیاز با خدا نگاشته شده است.
امام سجاد(ع) این دعاها را میخواند و دیگران ثبت و ضبط میکردند؛ البته به زبور آل محمد(ص) مشهور شده و نزد اهل دل، محبوبتر از نهجالبلاغه است؛ البته نهجالبلاغه مانند قرآن مبارک و پرمحتواست و به همهچیز پرداخته؛ ولی صحیفه سجادیه نیز به همین شیوه است؛ منتها خطبههای نماز جمعه امیرالمؤمنین(ع) را جمعآوری کردند تا به این کتاب تبدیل شده است. صحیفه سجادیه نیز محتوایی غنی دارد؛ ولی بهصورت دعاست و یکی از افتخارات شیعه است.
انتهای پیام