گروه انديشه: استاد حوزه و دانشگاه با بيان اينكه مكتب يوگا به لحاظ نظری مشتمل بر يكسری آموزههای بیاساس و ادعاهای واهی است، اظهار كرد: آموزههای اين مكتب با هيچ دليل عقلی و تجربی قابل دفاع نيست و پشتوانهای ندارد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين دكتر محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد كتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، در چهارمين نشست از سلسله نشستهای «آسيبشناسی عرفانهای كاذب» كه در سازمان فعاليتهای قرآنی دانشجويان كشور برگزار شد، به ايراد سخنرانی پرداخت.
محمدتقی فعالی: |
پاتانجلی معتقد است كه در هر انسان علاوه بر اينكه هفت كالبد انرژی موجود است، يك منبع عظيم انرژی نيز نهفته است كه اسم اين منبع عظيم انرژی «كندالينی» است |
فعالی با بيان اينكه در اعتقاد پاتانجلی(بنيانگذار مكتب يوگا) انسان يك سيستم واحد و بههمپيوسته انرژی است، اظهار كرد: پاتانجلی میگويد هر انسان دارای هفت كالبد انرژی است.
اين محقق و پژوهشگر با تأكيد بر اينكه اين كالبدها انرژیهای متعدد و متفاوتی دارند تصريح كرد: كمترين حجم از انرژی مربوط به كالبد اول است، اما بالاترين ميزان انرژی مربوط به كالبد هفتم يا نيروانی است. پاتانجلی اعتقاد دارد كه انرژی كالبد نيروانی مساوی با انرژی كل كيهان است، لذا كالبد هفتم متصل به كل كيهان است. هدف اين است كه آدمی به كالبد نيروانی دست يابد. اين مطلب باز تأييد ديگری است بر اينكه يوگا ورزش نيست بلكه يك آئين معنوی است.
«کندالینی» منبع عظيم انرژی نهفته در انسان
اين مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: پاتانجلی معتقد است كه در هر انسان علاوه بر اينكه هفت كالبد انرژی موجود است، يك منبع عظيم انرژی نيز نهفته است كه اسم اين منبع عظيم انرژی «كندالينی» است. كندالينی در لغت بهمعنی منبع و حوض است و در اينجا يعنی منبع عظيم انرژی نهفته درون هر انسان. جای اين منبع عظيم انرژی در انسان، قسمت تحتانی ستون فقرات انسان است. پاتانجلی اعتقاد دارد كه كندالينی در كنار نيروی جنسی انسان تمركز دارد.
وی با بيان اينكه از منبع انرژی كندالينی رگهايی منشعب میشود عنوان كرد: اسم اين رگها «نادی» است. نادی يعنی رگ باريك حامل انرژی. پاتانجلی میگويد هفتاد و دو هزار رگ يا نادی از كندالينی منشعب میشود كه دو كاركرد دارند؛ اول اينكه باعث جابجايی انرژی در كل بدن میشوند. ثانياً مازاد انرژی درون بدن را به اطراف بدن منتقل میكنند.
فعالی افزود: اين انرژی مازاد در اطراف بدن به شكل «هاله»ای تشكيل میشود؛ بنابراين «هاله» يعنی مازاد انرژی كه از طريق نادیها از منبع كندالينی به اطراف بدن منتقل میشود. هاله هفت رنگ دارد و رنگ اول آن كه نازلترين رنگ و متناسب با كالبد بدن است، رنگ سبز است. لايه دوم رنگها سرخ آتشين است، لايه سوم آبی كبود و در نهايت هفتمين لايه رنگ، سفيد مطلق است كه متناسب با كالبد هفتم يعنی كالبد نيروانی است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به كسانیكه انرژی درمانی میكنند گفت: كسانیكه انرژی درمانی میكنند، بايد بتوانند هالههای اطراف بدن را ببينند و از طريق هالههای اطراف بدن درمانگری كنند. پاتانجلی میگويد از ميان 72 هزار نادی، سه نادی، اصلی محسوب میشود؛ كه عبارتند از «آيدا»، «سوشومنا» و «پينگالا».
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: در ميان اين سه نادی «سوشومنا» از ديگران اصلیتر و مهمتر است. سوشومنا از كنداليبی جدا میشود و حول محور ستون فقرات تا تاج سر بالا میرود، اما آيدا و پينگالا حول سوشومنا به صورت حلقوی میچرخند.
محمدتقی فعالی: |
كسانیكه انرژی درمانی میكنند، بايد بتوانند هالههای اطراف بدن را ببينند و از طريق هالههای اطراف بدن درمانگری كنند |
وی در توضيح اين مطلب افزود: بهتعبيرديگر سه نادی آيدا، سوشومنا و پينگالا از كندالينی منشعب میشوند و همچون سه مار بهصورت حلقوی حول محور ستون فقرات میچرخند و تا تاج سر(يعنی بالاتر از سر) بالا میآيند. البته بايد توجه داشت كه مار در ايران نماد وحشت و در هند نماد انرژی است.
فعالی با بيان اينكه سه نادی آيدا، سوشومنا و پينگالا از محل انشعاب خود يعنی كندالينی تا بالا در هفت نقطه همديگر را قطع میكنند اظهار كرد: به اين نقاط تقاطع «چاكرا» گفته میشود. چاكرا يكی از مفاهيم بسيار بنيادين يوگا بهحساب میآيد. نكته محوری كه پاتانجلی مطرح میكند، اين است كه نيروهای درون انسان اعم از كندالينی و چاكراها به دو صورت خفته و فعال وجود دارد. وی معتقد است كه مراكز انرژی انسانها معمولاً خفته است و بههمين دليل است كه اكثر انسانها بیحس، بیحال و كم تحرك هستند.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با تأكيد بر اينكه پاتانجلی برای بازكردن چاكراهای انسان، راهكارهای مختلفی نشان میدهد بيان كرد: راهكارهای وی عبارتند از استفاده از ريتمهای موسيقی، تركيبهايی از نورها و بوها و رنگها و عددها به نامهای موسيقی درمانی، نور درمانی، رايحه درمانی، رنگ درمانی و عدد درمانی يا طالعبينی.
در اعتقاد پاتانجلی استفاده از انرژی سنگها برای بازکردن «چاکراها» مفید است
فعالی با اشاره به مقوله سنگ درمانی عنوان كرد: يكی از مهمترين راههايی كه پاتانجلی برای فعال شدن و بهينه سازی چاكراها پيشنهاد میكند، استفاده از سنگها است كه در بازار ايران بهنام سنگ درمانی معروف است. هماكنون حدود 20 كتاب با عنوان سنگ درمانی در بازار كتاب كشور موجود است.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه گاه تصور میشود كه در اسلام نيز مقوله سنگ درمانی وجود دارد افزود: اين در حالی است كه اين دو مطلب مطلقاً هيچ ربطی به يكديگر ندارند. در مكتب اسلام از سنگهايی نظير عقيق، فيروزه، شرفالشمس نام برده شده و مشخص شده كه استفاده از هركدام در چه محلی مستحب است و شخص را از ثواب اخروی بهرهمند میكند.
فعالی گفت: در سنگ درمانی بهسبك يوگا به هيچيك از اين سنگها اشارهای نمیشود. هر كدام سنك خاصی با نام ويژهای است كه در گذشته در كوههای هيماليا در شمال هندوستان يافت میشد، اما چند سالی است كه در كوههای مكزيك نيز كشف شده است. از ميان اين سنگها حداقل بايد سه سنگ با هم تركيب شود تا اثر خود را به انسان منتقل كند.
وی با بيان اينكه اين سنگها را به شكل دستبند، گردنبند، پابند، گوشواره و انگشتر میسازند اظهار كرد: شكل جديد اين نمادها امروز به صورت حلقههای انرژی موجود است كه با قيمتهای بالا ميان 5 تا 15 ميليون بهفروش میرسد و ارزانترين شكل آن كه حداقل بايد 3 سنگ داشته باشد، بهصورت حلقه و انگشتر است كه 300 دلار قيمت دارد.
اين مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: كندالينی كه محل اولين چاكرا است، نيروی جنسی است، چاكرای دوم، چاكرای نافی است كه زير ناف پديد میآيد، چاكرای پنجم ميان دو ابرو است كه خال مشكی هندیها نشانهای از چاكرای پنجم است. به اين چاكرا، چاكرای بصيرت گفته میشود؛ بهعنوان مثال اعتقاد دارند كه هر كس چاكرای بصيرتش باز شود میتواند حقيقت انسانها را ببيند. البته برخی از ساده لوحان میپندارند كه اين مطلب همان چشم برزخی است، اما اينها ربطی بههم ندارند و بايد در اينگونه موارد به شدت از اينهمانی پرهيز كرد.
فعالی افزود: آخرين نكته در باب يوگا، آثار يوگا در زندگی انسان است. اگر به كتابهای تأليف شده در باب يوگا مراجعه شود، مهمترين فوايدی كه برای يوگا بيان میكنند عبارت است از صاف شدن سينوسهای صورت و پيشانی، صاف شدن شكم، تناسب اندام، تقويت مفاصل، پيشگيری از بروز پوكی استخوان در دوران كهنسالی، پيشگيری از خوابپريشانیها، پايان دادن به جيغهای ممتد كودكان. همچنين يوگا در ترافيك، پاك سازی و سالم سازی پوست و غيره مورد استفاده قرار میگيرد. با اين كار يوگا در متن زندگی انسانها قرارگرفته است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با بيان اينكه مهمترين كاربردی كه برای يوگا عنوان میشود اين است كه يوگا به انسان آرامش میدهد گفت: مبانی نظری يوگا را به گونههای مختلف میتوان مورد آسيبشناسی قرار داد؛ از جمله نقدهايی كه میتوان در مورد يوگا مطرح كرد كه بنده با عنوان «بنبست روششناسی» مطرح كردهام، يك بحث فلسفی و عقلی است.
اثبات یک گزاره تنها از طریق عقلی، تعبدی و تجربی ممکن است
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: برای اثبات يك گزاره میتوان از سه راه كمك گرفت و راه چهارمی برای اثبات آن امكان و وجود ندارد؛ اول از طريق استدلال عقلی يعنی دليل عقلی مطرح كنيم كه مثلاً الف ب است، راه دوم تعبد است. اين مطلب مربوط به گزارههايی میشود كه از جانب خدا مطرح شوند و ما را توان تشخيص صحيح يا غلط بودن آن نيست. راه سوم برای اثبات يك گزاره علوم تجربی است كه يك فرضيهای با استفاده از علوم تجربی اثبات شود.
فعالی خاطرنشان كرد: در يوگا يك سلسله آموزه و گزارههايی مطرح میشود، مانند اينكه «انسان هفت كالبد دارد» يا «يوگا راهی است جهت نيل به آرامش عميق»، «هر انسانی هفت چاكرا دارد» تمام اين گزارهها كه يك ادعا بهحساب میآيند، بايد از طريق يكی از سه روش استدلال عقلی، پذيرش تعبدی يا روش تجربی مورد اثبات قرار گيرد.
وی با تأكيد بر اينكه اگر تمام متون گذشته و حال يوگا مورد بررسی قرار گيرد، حتی يك استدلال عقلی و فلسفی به نفع يوگا پيدا نمیشود تصريح كرد: همچنين در هيچ يك از منابع يوگا، يك آيه حتی از تورات نيز يافت نمیشود. بنابراين راه اثبات وحيانی نيز مسدود خواهد بود.
فعالی عنوان كرد: وست يك روانشناس و فونتانا يك مردمشناس امريكايی هستند. اين دو نفر در باب آموزههای عرفانی شرقی خصوصاً يوگا تحقيق كردهاند و حاصل مطالعات خود را در كتاب ارائه كردهاند. وست كتابی با عنوان «روانشناسی دين» نوشته كه توسط دهقانی به فارسی ترجمه شده است. فونتانا نيز كتابی با عنوان «روانشناسی دين و معنويت» تأليف كرده است. اين كتاب نيز به فارسی ترجمه شده است.
اين محقق و پژوهشگر اظهار كرد: اين دو دانشمند در كتابهای خود اذعان دارند كه هيچكدام از آموزههای يوگا براساس مبانی و دستاوردهای علوم تجربی جديد قابل اثبات نيست. بنابراين آموزههای يوگا از پشتيبانی علم تجربی نيز برخوردار نيست. با اين وضعيت يوگا يكسری آموزههای بی پايه و اساس و ادعاهايی واهی است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: همچنين در مورد آرامش كه يوگا ادعای آن را دارد، اگر به آيات قرآن نظر شود، متوجه خواهيم شد كه آرامش در قرآن با چند واژه بهكار رفته است؛ «سكونت»، «اخبات» و «اطمينان». واژه اطمينان در قرآن در آيات متعددی استفاده شده كه رايج ترين و مشهورترين آن آيه «الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد» است.
وی افزود: مفهوم ساده اين آيه اين است كه خالق انسان به او میگويد: ای انسان اگر میخواهی به آرامش عميق، ناب و ابدی و دائمی برسی كه هدف و غايت خلقت انسان نيز هست بايد به من توجه كنی و تمام حواس درونی تو من باشد و كس غير از من در قلب تو جای گير نشود. با اين توضيح و با توجه به حصری كه در ايه هست به دست میآيد كه تنها راه رسيدن به آرامش توجه به خدا و رفتن به سوی اوست. لذا يوگا راهی برای نيل به آرامش ناب هرگز نيست.
محمدتقی فعالی: |
وست و فونتانا در كتابهای خود اذعان دارند كه هيچكدام از آموزههای يوگا براساس مبانی و دستاوردهای علوم تجربی جديد قابل اثبات نيست، بنابراين آموزههای يوگا از پشتيبانی علم تجربی نيز برخوردار نيست. با اين وضعيت يوگا يكسری آموزههای بی پايه و اساس و ادعاهايی واهی است |
فعالی تصريح كرد: ايراد سوم با فرض اينكه تمام اصول و راهكارهای يوگا درست باشد، در اينصورت آنچه ما در اختيار داريم يك سلسله تكنيكهای پيچيده و بعضاً بسيار سخت و دشوار است. اين تكنيكها و تمرينها را در كتابهای مختلف میتوان يافت. در اين زمينه به زبان فارسی صدها صفحه مطلب وجود دارد كه البته ميان آنها تفاوتها و گاه تناقضهايی هم بهچشم میخورد.
اين تكنيكها و تمرينها كه امروزه در كلاسهای مختلف يوگا آموزش داده میشود، به دنبال اهداف و منافعی است كه قبلاً به آنها اشاره شد.
اين محقق و پژوهشگر تأكيد كرد: سؤال مهمی كه در اينجا به چشم میخورد اين است كه رابطه يوگا با عرفان چيست. فوايد و آثاری كه عمدتاً برای يوگا مطرح میشود، فوايد جسمی، عصبی و حداكثر ذهنی است. امروزه بسياری از يوگيستها از يوگا توقعی جز داشتن اندامی متناسب، درمان بعضی بيماریها، كاهش اختلالات روحی روانی، رهايی از خشم، كاهش افسردگی، كاهش دردهای زايمان، لاغر شدن، داشتن صورتی زيبا را ندارند. اگر فرض كنيم اين توقعات و انتظارات از ورزشهای يوگا قابلحصول باشد، سؤال اين است كه اين امور با عرفان چه ارتباطی دارد.
وی با بيان اينكه عرفان مؤلفههای خاصی دارد، عنوان كرد: از جمله مؤلفههای عرفان میتوان از تقرب به خدا، يكسو نگريستن، يكسان زيستن، رهايی از دنيا، زمان و مكان، يافتن راهی برای دريافت مستقيم حقيقت بهنام مكاشفه، توجه به باطن و درون جهان و انسان، استفاده از رياضتی كه براساس شريعت باشد و در نهايت يافتن آرامشی كه با اعتماد به قدرت و علم بیپايانِ الهی حاصل شود، نام برد.
فعالی افزود: حال اگر اين عناصر در مكتبی وجود داشت میتوان اظهار كرد كه آن مكتـب عرفانی است، درحالیكه يوگا از بسياری از اين مؤلفهها خالی است. لذا بايد حد يوگا را دانست و آن را با عرفان خلط ننمود. يوگا يا نوعی ورزش ذهنی است يا روشی برای تعادل ذهن و جسم يا راهكاری برای نيل به آرامش جسمی و ذهنی. هيچيك از اين تعاريف، عرفان نيست. عرفان تقرب به خداست و يوگا راهی برای تقرب به خدا نيست. راه خدا با يوگا بهدست نمیآيد. راه خدا با تكنيكها و تمرينهايی كه محور آن آثار و فوايد جسمی و ذهنی است حاصل نمیشود. پل ارتباط با خدا از يوگا نمیگذرد.
اين مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: از سوی ديگر محور عمده تكنيكها و فرمولهای يوگا، كار با جسم و كالبد فيزيكی است. درحالیكه اولين قدم عرفان بريدن از جسم و ماده است و اين همان چيزی است كه در تعاليم دينی از آن به «انقطاع» تعبير میشود و شريعت راهكاری برای وصول به اين مقصود بلند است. سر و كار يوگا با ماده است، درحالیكه عرفان بريدن از ماده است، لذا يوگا و عرفان بهمعنای واقعی و راستين از جمله امور پارادوكسيكال هستند.
وی با اشاره به چهارمين ايراد يوگا گفت: در يوگا نيز مانند ساير مكاتب هندی سخنی از خدا نيست، خدايی كه مبدأ و منتهای هستی است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ» است. او راه نجات بشر را از طريق رسولان خود به انسانها نشان داده است. در يوگا سخنی از معاد هم مطرح نيست، بنابراين آرمان يوگا به زندگی دنيوی انسان، منحصر میشود و چنين چشماندازی برای زندگی انسان، با دلايلی كه بر ضرورت معاد گفته شده ناسازگار است.