حسین بن علی(ع)؛ مصداق زیست دینی با حفظ آزادی و کرامت انسانی / پیوند نسل جدید با میراث تاریخی و مذهبی قطع شده است
کد خبر: 3991516
تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۱
بیژن عبدالکریمی در گفت‌وگو با ایکنا:

حسین بن علی(ع)؛ مصداق زیست دینی با حفظ آزادی و کرامت انسانی / پیوند نسل جدید با میراث تاریخی و مذهبی قطع شده است

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران گفت: در جهانی که از یک طرف با تفکر سکولار و نیهیلیسم و از طرف دیگر با جریان‌های خشونت‌گرای به اصطلاح مذهبی پر شده، حسین(ع) به ما نشان می‌دهد که چگونه از نوعی زیست دینی و معنوی برخوردار باشیم، بدون اینکه خشونت به کار ببریم، یا اراده خود را به دیگران تحمیل کنیم.

حسین بن علی(ع)؛ مصداق زیست دینی با حفظ آزادی و کرامت انسانی / پیوند نسل جدید با میراث تاریخی و مذهبی قطع شده است

در میان رویکردها و قرائت‌های مختلفی که از واقعه عاشورا انجام شده است، نوعی تفسیر و قرائت مبتنی بر تحلیل جنبه‌های عرفی و قدسی از این واقعه وجود دارد که درصدد است ابعاد و جنبه‌های عرفی و قدسی و نسبت و ارتباط بین این دو را در واقعه عاشورا مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در این میان، برخی به چنین دوگانه‌ و تقسیم‌بندی باور دارند و برخی نیز قائل به چنین تقسیم‌بندی و قرائتی از واقعه عاشورا نیستند. خبرنگار ایکنا در اصفهان در همین رابطه گفت‌وگویی با بیژن عبدالکریمی، پژوهشگر دینی و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:


بیشتر بخوانید:


ایکنا ـ فارغ از تعریف و برداشتی که رودلف اتو و دیگران از امر قدسی دارند، شما چه تعریفی از امر قدسی و امر عرفی دارید؟

امر قدسی به قول اتو، یک امر مطلقاً دیگر است، یعنی امری است که به هیچ امر یا موجودی در این جهان شبیه نیست. امر قدسی، امر فراگیرنده‌ و تعین‌ناپذیری است که حقیقتی استعلایی محسوب می‌شود و به ما بسیار نزدیک و در همان حال، بسیار دور است. به هیچ وجه، از سنخ دیگر موجودات نیست و گویی در حکم کانون معنایی جهان و روشنایی‌بخش آن است و در پرتو اوست که هر فهمی شکل می‌گیرد و هر چیزی به دیده درمی‌آید، ولی اساساً تعریف‌ناپذیر است. به یاد داشته باشید که ما در اینجا در یک پارادایم و گفتمان انتولوژیک صحبت می‌کنیم، نه در یک گفتمان سیاسی و اجتماعی و مفاهیم قدسی و عرفی را به منزله دو نحوه هستی به کار می‌بریم. در واقع، از دو نحوه هستی صحبت می‌کنیم، نه مثلاً از قوانین و متون قدسی یا عرفی.

ایکنا ـ امر قدسی و عرفی چه نسبتی با واقعه عاشورا دارد؟

واقعه عاشورا حادثه‌ای انسانی است، از انسانی که بر اساس تفکر دینی تربیت یافته و دین در تلقی من عبارت است از سکنی گزیدن در ساحت قدس و انسان دیندار در امر استعلایی و تعین‌ناپذیر خانه می‌کند. گرچه انسان دیندار با حقایق عرفی و امور قدسی سروکار دارد، ولی در کنش، گفتار، احساس و اندیشه او یک اشاره به امر بی‌کران وجود دارد، آنچنان که در فرد دینداری مثل حسین بن علی(ع) نوعی عشق بی‌کران و بی‌حد و مرز دیده می‌شود و حقیقت به نحوی در لسان، اندیشه و کنش او، خود را متجلی می‌کند.

ایکنا ـ از این دو منظر، چه تحلیلی از واقعه عاشورا می‌توان ارائه داد؟

عاشورا یک واقعه تاریخی و انسانی است، ولی در انسان دو امکان بنیادین وجود دارد؛ انسانی که تمام عرصه‌های زندگی و جهان او مستقل از حقیقتی استعلایی است و جهان، امری خودبسنده محسوب می‌شود، ولی در تفکر دینی، جهان امری خودبسنده نیست و تمام ذره ذره آن در نسبت با حقیقتی متعالی است که از آن به حقیقت قدسی نیز تعبیر می‌شود. انسان‌ها نیز دو گونه هستند؛ انسان‌هایی که این جهان را به نحو خودبسنده تفسیر می‌کنند و انسان‌هایی که این جهان را در نسبت با حقیقتی متعالی می‌بینند. بر اساس این دو نگرش، دو نحوه زیست نیز وجود دارد؛ نحوه زیست انسانی که خودبسنده از حقیقتی متعالی است و نحوه زیست انسانی که در نسبت با حقیقتی متعالی تعریف می‌شود و نهایتاً نحوه مواجهه انسان با مرگ می‌تواند گواهی بر ایمان او به آن حقیقت متعالی باشد، آنچنان که در زندگی حسین بن علی(ع) می‌بینیم که خود را در جهت ظهور و تجلی آن حقیقت متعالی قربانی کرد.

ایکنا ـ اگر بخواهیم واقعه عاشورا را بر اساس نگاه و رویکرد اندیشه‌های اتوپیایی گسترده کل‌نگر و یا وظیفه‌گرایی امکان‌محور و جزئی‌نگر مورد بررسی قرار دهیم، چه تفاوت‌هایی ایجاد می‌شود؟

نمی‌دانم منظور شما از کلمه اتوپیایی چیست؟ آیا منظور، اندیشه‌های الهیاتی است؟ به این معنا که حادثه عاشورا را نه یک امر انسانی، بلکه امری الهی ببینیم؟ در این صورت، من این حادثه را این‌طور نمی‌بینم. حادثه عاشورا امری انسانی است و نسبت داشتن با ساحت قدسی، یکی از امکاناتی است که در برابر بشر وجود دارد. وقتی آن را الهیاتی در نظر بگیرید، از دسترس فهم و تحلیل بشری خارج و ما را از مواجهه تاریخی، تحلیلی و عقل‌گرایانه محروم می‌کنید و آن را موضوع اعتقاد یا عدم اعتقاد قرار می‌دهید، در صورتی که واقعه عاشورا رویدادی تاریخی است که کاملاً می‌تواند مورد تبیین و تفسیر تاریخی و اجتماعی قرار گیرد، در عین حال که نشانگر این است که در طول تاریخ، نحوه بودن و تحققی از اگزیستانس آدمی وجود دارد که توسط مؤمنان شکل گرفته است و این مؤمنان خود بخشی از تاریخ و یکی از موتورهای حرکت تاریخی بوده و هستند. در این نحوه بودن، نسبتی با حقیقتی متعالی وجود دارد که خود را در اندیشه، احساس، زبان و کنش فردی چون حسین بن علی(ع) آشکار می‌کند.

ایکنا ـ با توجه به اینکه جهان به سمت عرفی شدن و به تعبیری، سکولار شدن پیش می‌رود و جامعه و انسان مدرن با بحران‌های متعددی مثل بحران هویت، اخلاق و معنویت مواجه است، واقعه عاشورا چه پیام و دستاوردی برای رهایی انسان و جامعه مدرن از این بحران‌ها دارد؟ در این صورت، چه نوع قرائتی از عاشورا می‌توانیم داشته باشیم تا این کارکرد و قابلیت تحقق پیدا کند؟

حسین(ع) یک نشانه است. ما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که بشریت دو تجربه بزرگ تاریخی را پشت سر گذاشته است. در دورانی که فرهنگ، تئولوژیک(خدامحور) و تئوسنتریک بود، جنایات بزرگی به نام دین و مذهب صورت گرفت، مثل تشکیل دادگاه‌های انگیزاسیون، به دادگاه کشیدن چهره‌هایی مثل گالیله، سرکوب تفکر آزاد و جنگ‌های مذهبی. اکنون نیز در جهان، طالبانیسم، القاعده و خشونت‌گرایی مذهبی وجود دارد و در طرف دیگر، تفکر سکولار و نیهیلیسم قرار دارد که جهان را با بحران معنا مواجه کرده است.

در این برهوتی که جهان از اندیشه‌های نیهیلیستی و جریان‌های خشونت‌گرای به اصطلاح دینی پر شده است، حسین(ع) به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم از مواجهه‌ای معنوی و معناگرایانه در جهان برخوردار باشیم، بی‌آنکه به خشونت ختم شود؛ از نوعی زیست دینی و ایمانی برخوردار باشیم، ولی همراه با نجابت، حس احترام به کرامت انسانی و رعایت آزادی و آزادگی دیگر انسان‌ها، بی‌آنکه بکوشیم اراده معطوف به قدرت داشته باشیم و اراده خود را به دیگران تحمیل کنیم.

هر جا می‌خواهید از مذهب و تفکر دینی صحبت کنید، باید حسین بن علی(ع) را به‌عنوان مصداق اندیشه دینی در نظر بگیرید، نه طالبان، بن لادن و جریان‌هایی مثل بوکوحرام و داعش، یا جریان‌های بنیادگرایی که در جامعه خودمان نیز کم نیستند. در عاشورا، انسانی وجود دارد که می‌خواهد برده نباشد، به نظام جور آری نمی‌گوید، ولی آنارشیست هم نیست و حاضر نمی‌شود دیگران را قربانی خودش کند. آنجایی که انسان مؤمنی مثل حسین بن علی(ع) نمی‌تواند با نظام جور کنار بیاید، بی‌آنکه آزادی دیگران را قربانی کند و خون دیگران را بریزد، فقط اعلام می‌کند که آماده نیست به نظام جور تن بدهد و تا جایی پیش می‌رود که نظام جور تصمیم به قتل او می‌گیرد و او کاملاً آگاهانه و آزادانه به این مرگ تن می‌دهد، ولی به نظام جور تن نمی‌دهد و نمی‌گذارد ساختارها، آزادی و اصالت او را قربانی کنند.

ایکنا ـ به تازگی کتابی با عنوان «حسین‌ بن علی در افق معاصرت؛ بازخوانی و بازتفسیر سنت عاشورایی به منزلۀ تبلور روح قوم ایرانی» از شما منتشر شده است. در این کتاب، با چه رویکردی به بازخوانی و بازتفسیر عاشورا و حرکت امام حسین(ع) و پیوند آن با دوره معاصر پرداخته‌اید؟

شخصیت و شیوه زیست و شهادت حسین‌ بن علی(ع)، یکی از حماسی‌ترین و انسانی‌ترین رویدادهای تاریخ بشری و هسته مرکزی مذهب شیعی است و این مذهب به منزله تبلور روح قوم ایرانی بوده و سنت شعائر عاشورایی یکی از شاخص‌ترین نمادهای فرهنگی هویت شیعی ـ ایرانی است.

متأسفانه به دنبال بسط عقلانیت جدید و سیطره نیهیلیسم جهانی در سراسر کره زمین، پیوند جوانان و نسل‌های جدید با همه سنن و مآثر تاریخی ماقبل مدرن منقطع شده و حتی این انقطاع به نوعی بیگانگی و بدتر از آن به نوعی نفرت و خودبیزاری از فرهنگ و هویت تاریخی خویشتن تبدیل شده است. از سوی دیگر، به‌دلیل ظهور فضای پسامدرن و تضعیف شدن مرجعیت بسیاری از نهادهای سنتی و نیز به‌دلیل ناتوانی این نهادها در بازترجمان تفکر و ارزش‌های مستتر در سنن ماقبل به زبان معاصرت و طرح ارزش‌های والای عالم سنت در افق معاصرت، نیهیلیسم روزگار ما چهره‌ای غم‌انگیزتر و وحشت‌انگیزتر به خود گرفته است. گام نهادن در مسیر تازه‌ای برای اندیشیدن به همه ارزش‌های والای عالم سنت، به‌خصوص میراث بزرگ فرهنگ شیعی و سنت عاشورایی در افق تفکر انسان معاصر و بازترجمان این ارزش‌ها در افق سوبژه مدرن، راهی است که باید پیموده شود، ولی متأسفانه هم نهادهای سنتی و هم تا حدود زیادی روشنفکران، از این مسیر بسیار فاصله دارند.

انتهای پیام
captcha