سخنان حضرت زهرا(س) منبعی اصیل برای معرفت عرفانی است/ سیرت فرزندها از امّهات
کد خبر: 3698938
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۸

سخنان حضرت زهرا(س) منبعی اصیل برای معرفت عرفانی است/ سیرت فرزندها از امّهات

گروه اندیشه ــ بانوان فرهیخته‌ای که عاشقانه و عطشناک دنبال معرفت و معنویت ناب می‌گردند باید بدانند عرفان اینجاست؛ کوثر اینجاست و همه آنچه که آنان در پی آن می‌گردند در آن خانه ساده و گِلی در کوچۀ بنی‌هاشم مدینة النبی(ص) است.

سخنان حضرت زهرا(س) منبعی اصیل برای معرفت عرفانی است/ سیرت فرزندها از امّهات
به گزارش ایکنا؛ متن زیر یادداشتی است که محمد فنایی اشکوری، استاد فلسفه و عرفان تطبیقی در مورد منزلت زهرای اطهر(س) در عرفان اسلامی نوشته است:
یکی از مختصات عرفان شیعی که فحوای نظری و عملی بلند و دامن گستری دارد، اعتقاد به عصمت حضرت زهرا(س) است. اصل وجود یک بانوی معصوم که انسان کامل و حجت حجت‌های الهی است و خانه او مهبط جبرئیل امین است، به عرفان شیعه عطر و رایحه معنوی خاصی می‌دهد که در سایر عرفان‌ها نیست.
این واقعیت بر نگاه عرفان به جایگاه زن که نیمی از پیکره بشریت را تشکیل می‌دهد اثر می‌گذارد. نحوه رابطه پیامبر با حضرت زهرا که بسی فراتر از رابطه پدر- فرزندی است خود نشانگر جایگاه معنوی آن حضرت است. سخنان و خطبه‌های آن حضرت منبعی اصیل برای معرفت عرفانی است.
عبادت و زهد و طهارت و انفاق و ایثار و شیوه سلوک معنوی آن حضرت، نقش آن حضرت در خانواده به عنوان همسر و مادر، نقش اجتماعی آن حضرت و فریادگری او علیه فاسدان و غاصبان و حیله گران، دریا دریا حقایق در خود دارد؛ چنانکه اسرار زندگی پررنج و محنتش و شهادت مظلومانه اش و کفن و دفن شبانه و غریبانه و قبر پنهانش، که چهارده قرن است آتش به دل‌ها می‌زند، سخن‌ها دارد.
بله، باید به فصول فصوص عرفان افزود: "فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة" و چه دیرهنگام این فص را یافتیم و با چه تأخیر ناموجهی به این فصل رسیدیم! و البته که هنوز چه راه درازی مانده تا به معرفت آن نگین ولایت و گل بوستان محمدی برسیم.
بانوان فرهیخته‌ای که عاشقانه و عطشناک دنبال معرفت و معنویت ناب می‌گردند باید بدانند عرفان اینجاست؛ کوثر اینجاست و همه آنچه که آنان در پی آن می‌گردند در آن خانه ساده و گِلی در کوچه بنی هاشم مدینة النبی است. بخواهید، بجویید، تا بیابید. چه زیبا سروده است علامه اقبال لاهوری در وصف آن ریحانه هستی:
مریم از یک نسبت عیسى عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نور چشم رحمة للعالمین
آن امام اولین و آخرین
آنکه جان در پیکر گیتى دمید
روزگار تازه آیین آفرید
بانوى آن تاجدار هل أتی
مرتضى مشکل گشا، شیرخدا
پادشاه و کلبه اى ایوان او
یک حسام و یک زره سامان او
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروان سالار عشق
آن یکى شمع شبستان حرم
حافظ جمعیت خیر الامم
تا نشیند آتش پیکار و کین
پشت پا زد بر سر تاج نگین
در نواى زندگى سوز از حسین
اهل حق حرّیت آموز از حسین
سیرت فرزند‌ها از امّهات
جوهر صدق و صفا از امّهات
مزرع تسلیم را حاصل بتول
مادران را اسوه کامل بتول
بهر محتاجى دلش آنگونه سوخت
با یهودى چادر خود را فروخت
نورى و هم آتشى فرمانبرش
که رضایش در رضاى شوهرش
آن ادب پرورده‌ى صبر و رضا
آسیاگردان و لب قرآن سرا
گریه هاى او ز. بالین بى نیاز
گوهر افشاندى به دامان نماز
اشک او برچید جبرئیل از زمین
همچو شبنم ریخت بر عرش برین
رشته‌ى آیین حق زنجیر پاست
پاس فرمان جناب مصطفى است
ورنه گرد تربتش گردیدمی
سجده‌ها بر خاک او پاشیدمى
captcha