به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سعید بیژنی اول، قاری و مدرس قرآن کریم همزمان با آغاز سال 1397، دلنوشتهای را در خصوص فرصتها و تهدیدات قرآنی شهر مشهد منتشر کرده است که متن آن در ادامه می آید.
دلنوشته یک قرآنی مشهدی
«یا محول الحول والاحوال حول حالنا الی احسن الحال»
سلام به تمامی قرآنیان عزیز مشهد و سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک.
اینجا، شهر امام رئوف و مهربان، آقاعلی ابن موسی الرضا علیه السلام است. شهری که آوازهی صدای زیبای قاریان قرآن آن، میهن عزیزمان و حتی جهان اسلام را پرکرده ...، از اساتید قدیمی و مخلصی چون مرحوم مختاری گرفته تا جواد فروغی نابغهی نوجوان قرآنی و محسن عزیزم(حاجی حسنی)، شهید مظلوم منا.
بله اینجا مشهدست، پایتخت معنوی ایران و از مهمترین پایتختهای فرهنگی جهان اسلام با بالاترین آمار قاریان و حافظان حائز رتبههای بینالمللی در رقابتهای جهانی قرآنی و با میراث قوی قریب به یک قرن در فرهنگ قرآنی و تلاوت ناب و مثال زدنی. با قاریانی که نوع تلاوتشان، محور تلاوتهای دیگر قراء کشور شده و حافظانی که اجرای برنامههای متنوع و زیبایشان، الگوی سایر حفاظ گردیده و گروههای ممتاز تواشیح و همخوانی که صاحب ایده و اجراهای فاخر بوده و در مسابقات مختلف قرآنی خوش درخشیدند.
شهری با بیش از 350 جلسه هفتگی تلاوت قرآن کریم و اساتید زحمتکش، علیالخصوص اساتید متعهدی که بدون هیچگونه چشمداشتی، متخلقانه همچنان مشغول به آموزش، تدوین طرحهای مختلف قرآنی، جزوات، کتابها و نرمافزارهای متنوع هستند.
از طرف دیگر نیز به لطف خدا و قرآن کریم اکنون شاهد آن هستیم که قرآنیان این شهر در مسندهای مدیریتی شهر، استان و حتی کشور قرار گرفته که نشان از توان اجرایی این دیار را دارد و دهها و صدها نقطه مثبت و قوت دیگر که در حوزه قرآن و تلاوت در این خطه وجود دارد...، به جرات می توان مشهد را بعد از مصر، مهد قرآنی جهان اسلام دانست. دارای صداهای خوش، قریحههای بدیع و حسهای ارزشمند در تلاوت و از همه مهمتر معطر به عطر اهل بیت علیهم السلام در جوار بارگاه ثامن الحجج(ع). اما نمی دانم چند سالیست چه بر سر این همه خوبی آمده که دیگر شاهد رشد اصولی و فزاینده قرآنیان این خطه نیستیم؟ و چرا اتحاد و انسجام اساتید کمرنگ شده و نظارت های قرآنی و آسیبشناسیها افول کرده است؟
قاریان به لحاظ فنی معطل راهی برای رسیدن به مرحله بعد بوده و اینطور استنباط میشود که دیگر به سختی می توان روزنه و دریچهای در تلاوت پیدا کنیم...، نمی دانم چرا با افزایش و رشد احراز رتبههای مسابقاتی فراوان توسط منتخبان مشهدی، سطح تلاوت آن چنان زیبنده این شهر نیست؟ چرا جامعه قاریان مشهد بهعنوان تنها انجمن تخصصی نمی تواند به نحو احسن، رسالت و ماموریت خود را نسبت به مخاطبانش انجام دهد؟
چرا صداوسیمای مرکز خراسان رضوی حتی برای فرهنگسازی هم که شده نتوانسته یک برنامهی قرآنی جذاب و اثرگذار جهت معرفی چهرههای قرآنی و فرآیندهای آموزشی و بررسی موانع و رویکردهای مختلف آن تهیه کند؟؟ فیالحال برنامههای قرآنی شبکه خراسان(پایتخت معنوی ایران) بسیار کم و ضعیف بوده و در شأن یدک کشیدن عنوان پایتخت معنوی نمیباشد.
واقعا این همه استعداد و چهره قرآنی این شهر باید برای ضبط و تولید برنامههای قرآنی، تلاوت و دیده شدن به تهران سفر کنند؟؟؟ نمی دانم چرا آستان قدس امام هشتم(ع) با این همه سرمایه فکری، معنوی و مالی هنوز نتوانسته جایگاه رفیع قرآنی را با یک برنامهریزی استراتژیک هدایت نماید؟ تا شاهد برنامههای اثربخش و جدیدی در تحول فرهنگ تلاوت کشور باشیم.
نمی دانم چرا افراد غیر قرآنی توانستهاند در سازمانها و نهادهای قرآنی قرار گرفته و نظرات غیر کارشناسی دهند؟ و جسارت تا جایی رسیده که حتی قادرند به زعم خود، قاریان و اساتید را مدیریت و دستهبندی کرده، حذف و اضافه نموده و با نظر و سلیقه خود از آنان بهرهبرداری نمایند...
متاسفانه همچنان شاهدیم سازمانهای قرآنی فاقد نیروی متخصص هستند که لاجرم هر ساله میلیونها تومان صرف اجرای طرح های تکراری و کم بازده شده و
تاثیرات نامتناسبی بر مخاطب می گذارد ...
نمی دانم چه شده که هنوز اساتید و پیشکسوتان همچنان به شدت علاقهمندند در راس امور اجرایی قرآنی، برنامهریزی و تلاوت قرار داشته و از واگذاری امور به
جوانان پرانرژی و خلاق این شهر هراسانند و پرهیز می کنند؟؟؟ پس چگونه می توان پتانسیل جوان امروز را برای آینده قرآنی این شهر تربیت نمود تا در فقدان اساتید بتوان به آنان اتکا کرد؟ پس چه زمان و چگونه باید منتظر پوست انداختن و تحول جامعه قرآنی شهرمان باشیم؟؟؟
اداره کل فرهنگ و ارشاد که می تواند در کنار حمایت از هنرهایی چون تئاتر، سینما و نقاشی و ... دستی به سر و روی رویکرد تخصصی قرآنی این شهر بکشد، چه برنامهی زیرساختی و اثرگذاری دارد؟؟؟ آیا مجوز برای این همه موسسه قرآنی می تواند مشهد را به جایگاه اصلی خود در هنر تلاوت سوق دهد و آن شور و اخلاص قبلی را برگرداند؟؟؟
متاسفانه یا خوشبختانه زمانی فرارسیده که سایر شهرهای کشورمان حتی شهرستانهای مجاور توانستهاند با مدیریت و برنامهریزی صحیح، انسجام و اتحاد اساتید و تشویق و حمایت یکدیگر در امور قرآنی به راحتی از مشهد عبور کنند ...
وقتی برای توزیع و نشر کتابم، باید از دهها مسئول درخواست حمایت کنم تا تمهیدات لازم را برای معرفی کتاب مهیا کنند اما پاسخ مناسبی نمی دهند، پس چگونه می توان زمینه را برای ایجاد افکار خلاق و رویکردهای جدید قرآنی در این شهر فراهم نمود؟
وقتی لیست 220 نفره داوران مورد تایید اوقاف را دیدم و سهم 30 نفره این استان و شهر را، تازه فهمیدم که چقدر بیتوان شدهایم. لیست 70 نفره داوران پایتختنشین که اکثرا جوان بودند کجا و لیست میانسال به بالای داوران مشهدی کجا؟ واقعا توان مشهد همین سی نفر داور میانسال به بالاست؟؟؟ احساس می کنم یک جورایی دارد حضور مشهدیها با یک شیب ملایم در صحنه و میدان اصلی تلاوت کمرنگ میشود، اگر خودمان مقصریم که زودتر باید به فکر باشیم و اگر هم یک سیاست هست که باید اتحاد و انسجاممان را بیشترکنیم.
ای کاش زودتر به فکر آینده قرآنی این شهر میبودیم تا می توانستیم الان از آنان در کنار اساتیدمان استفاده بهینه کنیم.
این قدر داوری، تلاوت و ... را انحصار و محدود کرده ایم که خروجی مسابقات چندین سال است، افراد خاص با تلاوتهای مشابه و یکنواخت شده است و این قدر از تعداد محدود و معدودی بهره گرفته ایم که استفاده از توان و پتانسیل جوان این شهر مورد شک و ابهام و حتی ترس شده ...
بگذریم ...
بله مشهد خیلی پتانسیل قرآنی دارد، اما شما از من بهتر می دانید که هدایت و مدیریت این ظرفیتهاست که می تواند آنرا به منصه ظهور برساند. واقعا متولی قرآنی مشهد، این شهر پراستعداد کیست؟ و چه کسی دارد این مسئولیت و بار سنگین را به دوش می کشد تا قافله هنر تلاوت را به سرمنزل مقصود برساند؟ نکند همه ما در انتظار حرکت و حمایتی از سوی مسئولان قرآنی هستیم؟
به نظرم قاری و حافظی که بخواهد رشد قرآنی خود را متناسب با حمایت سازمانها تنظیم کند دیگر نمی توان انتظاری بیش از این داشت. مگر اساتید و پیشکسوتان قرآنی و اساتید مرحوممان، نتیجه تربیت اوقاف و آستان و ارشاد و... بودند؟؟؟ مگر قاریان مصری، رشدشان و ارائه سبکهای تلاوت را مدیون سازمانها یا بودجههای آنان بودند؟؟؟
خیر اینطور نیست. تا زمانی که تلاوت قرآن، خرده کار فرهنگی محسوب شود و جایگاهی در فرهنگ کشور نداشته باشد همین است. باید تلاوت قرآن بخشی از
فرهنگ کشورمان شود. همین است که از قاری می خواهند در شروع و افتتاحیه 3 دقیقه بیشتر نخواند و متاسفانه قاری ما هم تن می دهد. جدیدا هم مد شده که بجای دعوت از قاری، به صورت صوتی تلاوتی پخش می شود...
ارج و منزلت قاریان و استماع تلاوت آیات الهی به وفور در روایات و سیره رسول اکرم(ص) شنیده شده و اینکه امروزه قاری صرفا جهت خالی نبودن عریضه باید آغازگر برنامه ها باشد و مسئولان و حاضران نیز معمولا وقت و حوصله استماع تلاوت بیش از سه دقیقه را نداشته باشند واقعا جای تعجب دارد...
پخش تلاوتهای 5 دقیقهای و گاها سه دقیقه ای قبل از اذان، از شبکه استانی خراسان رضوی پایتخت معنوی ایران، یک مصداق عینی است.
فرهنگ قرآنی، اخلاق قرآنی، احترام به پیشکسوتان قرآنی یک کار ریشهای و زیرساختی است که با همین نگاههای ضعیف دچار تزلزل می شود. همه در ایجاد این فرهنگ به اندازه خودمان سهیم هستیم و باید برای نسل بعد آن را ترمیم کنیم.
صحبت در مقوله فرهنگ تلاوت و فرهنگ قرآنی زیاد است که در این مجال نمی گنجد، اما تلنگریست که فقط بدانیم برای فرهنگ قرآنی و تلاوت شهرمان، چند صباحی است آنچنان باید و شاید کاری نکرده ایم.
اگر در سطح کلان و کشور به دنبال این مهم نیستند، مشهد نباید منتظر بماند. به نظرم خیلی بهتراست که پایتخت فرهنگی جهان اسلام خودش به فکر این موضوع
باشد و کل کشور را هدایت نموده و پوشش دهد چون از هر حیث قابلیت این کار را دارد.
امروز شاهد مهاجرت خفیف قاریان و نخبگان قرآنی به پایتخت هستیم. واقعا چرا؟؟ این تلنگریست جدی که کم کم دارد سرعت و تعدادش بیشتر میشود و همه ما مسئولیم که نمیتوانیم بعد از جذب، افراد را نگهداری کنیم. به نظرم تنها جای شنیدن تلاوت ناب و شیعی باید مشهد باشد تا مسلمانان جهان اسلام برای شنیدن تلاوتهای ناب به این شهر سفر کنند.
ببخشید کمی تند رفتم، اما وقتی می بینم این همه جلسه، این همه استاد، این همه قاری و حافظ و استعداد و این همه خوش صدا و... در این شهر وجود دارد و
هر کسی دارد کار خودش را می کند و به فکر خودش است و بزرگتری در این شهر وجود ندارد که تعیین هدف و خط مشی کند و همه مطیع باشند، دیگر سکوت جایز نیست.
عکسی دیدم تقریبا مربوط به چهل سال پیش از اساتید مشهدی، که دست در دست هم نهاده و حلقه اتحاد زدهاند همه خندان و شادان و...، اما امروز خیلی سخت میشود همه را گرد هم جمع کرد و هر کسی به بهانهای این دعوت را رد می کند یا با کراهت در عکس حاضر می شود. واقعا چرا؟؟
حب تلاوت، رضای خداوند، اخلاص در کار و عشق به یکدیگر موجب تحولی عظیم و درونی در قلوب قاریان و حافظان می شود که متاسفانه در حال حاضر به سختی می توان آنها را جست.
در پایان به مضمون آیه 11 سوره مبارکه «رعد» اشاره می کنم که: تا خودمان(قاریان و حافظان) نخواهیم تغییر را رقم بزنیم، شک نباید داشت که نمیتوانیم آن مدینه فاضله را در تلاوت و فرهنگ قرآنی ایجاد کنیم.
در این سال جدید از همه اساتید و پیشکسوتان خودم، قاریان، حافظان و مسئولان محترم این شهر می خواهم کمی تامل کنند، برادرانه و صادقانه کلاه خود را قاضی کنیم تا بیش از این سرمایه و استعدادهای قرآنی نسل بعد ناخواسته از بین نروند و مشهد همچنان سردمدار هنر تلاوت کشور باشد تا ان شاالله بتوانیم طبق منویات مقام معظم رهبری آن بزرگ معلم قرآن مشهد، تلاوت فرهنگ ناب قرآنی را به صورت عینی و واقعی پیاده سازیم.
قطعا و بدون شک مشهد خاستگاه این مهم می باشد و می تواند خود را در جهان اسلام به طور قابل ملاحظهای مطرح نماید. این مهم میسر نیست مگر با عزمی راسخ و اتحادی مثال زدنی مانند اساتید و قدمای عزیزمان.
آرزو دارم که روز فرارسد تا تلاوت ناب شیعه به صورت بدیع و اثرگذار و آمیخته با عطر عترت از شهرامام رضا(ع) به اقصی نقاط جهان صادر شود.
در آخر کلام از همه اساتید خودم، پیشکسوتان عزیز و مسئولان زحمتکش مشهدی، صمیمانه طلب عفو می کنم اگر این متن موجب آزردگی خاطرشان شد.
پیشدستی و جسارت بنده را ببخشید، اما چه کنم که افول این فرآیند بنحوی همه را درگیر خود کرده که هر روز باید در انتظار خبر ناخوشایندی باشیم.
همه شما عزیزان را از صمیم قلب دوست دارم و آمادگی خودم را جهت هرگونه همکاری با اشخاص حقیقی و حقوقی در رسیدن به این مهم اعلام می کنم.
البته اساتید و قاریانی هستند که به این مهم پایبند بوده و همچنان به دنبال ارتقا سطح تلاوت و فرهنگ و اخلاق قرآنی این شهرند. دستمریزاد و خداقوت.
در پناه قرآن و اهل بیت علیهم السلام باشید.
سعید بیژنی اول – چهارم فروردین ماه 1397
انتهای پیام