به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد و پژوهشگر علوم سیاسی، در نشست آغازین ششمین دوره از سری «کرسی های آزاداندیشی دورهای» که با عنوان «بنیادها و آرمان های انقلاب اسلامی» به ابتکار دانشگاه طلوع مهر و با همکاری مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم به صورت مجازی برگزار میشود، به تبیین آرمان های انقلاب اسلامی پرداخت.
وی اهمیت گفتوگو در این موضوع را با این مقدمه آغاز کرد که سیاست و اقتصاد، زائیده فرهنگ هستند و فرهنگ از دو سو جامعه را احاطه کرده است. از یک سو در پیش فرضها، بنیادها و مبانی ذهنی جامعه حضور دارد و از جهت دیگر در فراسوی جامعه به مثابه اهداف و آرمانهاست.
استاد علوم سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: نشاط و بالندگی هر جامعهای به فرهنگ آن است. شرایط و اوضاع سیاسی اقتصادی نابسامان نباید بر فرهنگ دینی و باورهای مردم فشار وارد کند. فشار بر ذهنیتهای فرهنگی گاهی سبب ناهمگونیهای ارزشی، ناهنجاریهای اخلاقی و تعارضهای اجتماعی میشود که اگر به موقع دفع و رفع نشوند، وضع موجود را در مقابل وضع مطلوب قرار میدهد و خواسته یا ناخواسته به پیش فرضها و بنیادهای ذهنی و هم به آرمانها آسیب وارد میکند و نقش سازنده و انگیزهبخشی و جهتدهندگی آنها را از بین میبرد. نتیجه آن بحرانی شدن فرهنگی جامعه است. در چنین شرایطی است که زیست اجتماعی دچار مشکل میشود و نارضایتی و نقد و شیوههای اصلاحی مطرح میگردد. در چنین شرایطی است که انسانهای فرهیخته و وفادار و مسئولیتپذیر، نقش سازنده و اصلاحگری واقعی خود را نشان میدهند. به نظر میرسد در چنین شرایطی، سازندهترین انتقاد، نقد فاصله و شکاف میان وضع موجود نسبت به مبانی و آرمانهاست.
وی سپس گفت: بنابراین، تبیین دو عرصه فرهنگی یعنی «پیش فرضها و مبانی انقلاب اسلامی» و «اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی» از موضوعات مهم در شرایط کنونی است و روشن است که اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ریشه در پیش فرضها و مبانی آن دارد و بنای ما بر این است که هر دو موضوع را به صورت مقارنهای در این دوره از کرسیهای آزاداندیشی مطرح کنیم. این دو حقیقت در اصل دوم و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی وارد شدهاند. در اصل سوم تصریح شده است که اهداف انقلاب اسلامی مبتنی بر بنیادهای معرفتی، انسانشناختی و مبانی اعتقادی و ارزشی است. این مبانی در عرصه سیاست یک نوع فلسفه سیاسی پویا و دینامیک ایجاد میکنند. در این فلسفه سیاسی، مبانی نقش «موتور محرک» جامعه و شهروندان به سمت اهداف متعالی را پیدا میکنند.
مهاجرنیا با اشاره به مبانی مختلف انقلاب اسلامی، به اهداف کارکردی، اهداف میانی و اهداف متعالی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: اختلاف در مبانی سبب تمایز در اهداف میشود، همان طوری که در دنیای لیبرالیسم مشاهده میکنید تمام اهداف سیاست، دولت و قدرت از مرحله کاربردی و اهداف میانی عبور نمیکند. هدف دولت تنها تأمین حقوق شهروندی در قلمرو جامعه است. همه هدف حکومت دستیابی به نوعی از عدالت و برابری، رفاه همگانی، نظم و قانون، امنیت و آرامش است. در حالی که همه اینها در فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی، روش بهزیستی و وسیله دستیابی به اهداف متعالی سعادت و کمال و حیات طیّبه هستند. دلیل این تفاوتها بر میگردد به اختلاف در انسانشناختی در دو مکتب؛ در یک مکتب انسان موجودی تکساحتی، یک جهانی و به دور از وحی و تشریع الهی است. در مکتب دیگر انسان موجودی ترکیبی، دوجهانی و از دو منبع حجت درونی و حجت بیرونی برخوردار است. نتیجهاش این میشود که از یک منظر همه اهداف سیاست در محدوده همین دنیا است و در دیگری همه آن اهداف، ابزار و روش عبور به سمت کمال انسانیت انسان که محصول نهایی آن در آخرت است. بنابراین به رغم اینکه انقلاب اسلامی در یک سری از مراحل اهداف با سایر انقلابها مشترک است، اما تمایزات مبنایی با هم دارند. انقلاب اسلامی یک سری اهداف غایی و نهایی دارد که چراغ راهنما هستند و دائماً باید روشن بمانند. اهداف کاربردی، نسبی هستند، کم و زیاد میشوند. عدالت و رفاه گاهی مناسب هستند و گاهی در معرض مشکل و آسیب قرار میگیرند. البته تلاش انقلاب اسلامی باید این باشد که اهداف کاربردی را محقق بکند، تا همه مردم، بتوانند به حداکثر این اهداف کاربردی برسند و از آنها برای دستیابی به کمال و سعادت جاودانه خویش بهرهمند شوند.
مهاجرنیا در ادامه با تبیین حقایق مبانی هستیشناختی و انسانشناختی و ماهیت اهداف انقلاب اسلامی گفت: ویژگی اهداف کاربردی و میانی، آن است که باید شفاف، متعادل، واقعبینانه و قابل دسترس، قابل سنجش واندازهگیری، قابل انعطافپذیری و دارای ظرفیت مشارکتپذیری باشند، اما اهداف متعالی حقایق فطری، حضوری و همگانی هستند که در جان همه انسان های موحّد و در افق جامعه توحیدی قرار دارند.
انتهای پیام