به گزارش ایکنا از اصفهان، محمد فولادگر، مفسر و مدرس نهجالبلاغه، امروز 15 فروردینماه در ۹۶ سالگی به دیار باقی شتافت.
خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایکنا اصفهان در 18 بهمن سال 95 و در یکی از روزهای پاییزی به خانه محقر و ساده استاد فولادگر رفتند تا هم به پاس خدمات او به قرآن و نهجالبلاغه ادای احترامی کرده باشند و هم در صورت تمایل استاد، گفتوگویی نیز با ایشان انجام دهند. در ادامه متن این گفتوگو بازنشر میشود.
ایکنا ـ در ابتدا از خودتان و زندگی شخصیتان برایمان بگویید.
بنده محمد، فرزند محمد ابراهیم، شهرت فولادگر شغل اجدادمان فولادگری بوده و وسایلی همچون سپر و کلاه که در جنگهای سابق استفاده میشد را میساختند. البته بعدها که صنعت اتومبیل به ایران وارد شد، آنها هم به سمت کارهای تعمیرات اتومبیل و تعمیر و ساخت قطعات یدکی پرداختند.
ایکنا ـ متولد چه سالی هستید؟
من متولد سال ۱۳۰۴ هستم.
ایکنا ـ تحصیلاتتان را در کجا شروع کردید و در چه سطحی هست؟
تحصیلات من فوق لیسانس ادبیات عرب از دانشگاه اصفهان است. تحصیلات ابتدایی را هم در اصفهان شروع کردم و تحصیلات دانشگاهی هم در همین دانشگاه اصفهان بود. در کنکور نفر اول شدم و این سبب شد که بدون شهریه وارد دانشگاه شوم و چهار سال در دانشگاه تحصیل میکردم. دوران متوسطه را هم شبانه امتحان دادم و دو ساله طی کردم.
ایکنا ـ دارای چند فرزند هستید و چه توصیههایی به آنها داشتهاید؟
دارای چهار فرزند میباشم. همواره به فرزندان خود توصیه دارم که به مسائل و برنامهها و دستورات دینی پایبند و مقید به نماز و مسائل دینی باشند.
ایکنا ـ چطور شد که به مطالعه نهجالبلاغه گرایش پیدا کردید؟
از جوانی به دنبال تعلیم قرآن و قرائت و تفسیر قرآن بودم. در واقع هیچ وقت بیکار ننشستهام و در هر موقعیتی چون عاشق نهجالبلاغه بودم، سعی کردم نهجالبلاغه را ترویج کنم، هم اکنون نیز جلسات تفسیر نهجالبلاغه در اینجا برگزار میشود. در ابتدا تعداد افراد شرکت کننده در جلسات به ۵ الی ۶ نفر میرسید ولی در حال حاضر این افراد به ۴۰ نفر رسیدهاند که اکثر آنها جوانها میباشند و حدود ۱۵ سال میباشد که این جلسات دایر است. البته گاهی اوقات هم تفسیر قرآن را برگزار میکردم.
ایکنا ـ مشوق اصلی شما در این زمینه چه کسی بوده است؟
مشوق اصلی در این زمینه خانواده بود و برادری داشتم که به رحمت خدا رفت، او خیلی مشوق من بود به تحصیل و زبان عربی را او مشوق شد که من یاد گرفتم و به دنبال آن یکسری کتابهای عربی را مطالعه میکردم و بعدها درس میدادم. دوستانی را داشتیم که کتابهایی مثل مقنی و سیوطی را درس میگفتند. در واقع هیچ موقع بیکار نبودم، یا میخواندم یا درس میدادم.
ایکنا ـ استادان شما چه کسانی بودند؟
استاد مقربی که داشتیم احمد آقا مقدس بود، ایشان بر زبان عربی بسیار تسلط داشت، مخصوصاً به کتاب مقنی که درباره قواعد عربی است و طلاب تا این کتاب را نخوانند، نمیتوانند ادعایی داشته باشند. ایشان به خوبی این کتاب را تدریس میکرد و بعداً هم خودمان آن را تدریس میکردیم. در مسجد سید اصفهان حجرهای داشتیم که برای دوستان مقنی را میگفتیم.
ایکنا ـ در دوران نوجوانی درس طلبگی هم خواندهاید؟
درس طلبگی به آن معنا که فقه بخوانیم، نه. ما درس طلبگی و زبان عربی چه صرف و نحو و بیان و بدیع کار میکردیم، اما در فقه که در واقع بخواهیم در رشته طلاب برویم، نرفتیم چون قصد اینکه روحانی بشوم را نداشتم. اما عربی را تا حدی که کتاب را بدون اعراب بخوانم کار کردم.
ایکنا ـ شما در زمینه نهجالبلاغه خیلی کار کردید، مطالعه و تحقیق داشتید، بفرمایید که چطور شد بیشتر به سمت نهجالبلاغه گرایش پیدا کردید؟
نهجالبلاغه خصوصیاتی دارد که انسان بهقدری به علوم فصاحت و بلاغت اطلاعات پیدا میکند؛ مثلا اگر در شعر فارسی، شعر سعدی غیر از مفهومش زیبایی، فصاحت و بلاغت دارد، نهجالبلاغه زیباییاش گیرایی دارد، اگر بخواهیم از زبان حضرت علی(ع) بنویسیم، برای کسانی که زبان عربی را می فهمند لذت و گیرایی دارد و در واقع جذب میکند و کتابی نیست که خسته کننده باشد و کتابی است که اگر کسی آن را فهمید، لذت میبرد و بازهم میخواهد، بخواند. حضرت علی(ع) فرمود «ما امراء کلام هستیم»؛ یعنی ما فرماندهان سخنیم. کسی که فرمانده سخن است، سخن تحت سیطره اوست و کلمات گفتارش لذت دارد.
ایکنا ـ کتابهایی که تاکنون در مورد نهجالبلاغه نوشته شده کدامیک بیشترین تاثیر را بر شما داشته و برایتان جالب بوده است؟
بستگی به سطح دارد، بعضیها سطحشان بالا و بعضیها سطحش پایین است؛ مثلا فیضالاسلام، علامه جعفری و آقای مکارم شرحی بر نهجالبلاغه نوشتهاند.
ایکنا ـ در دورانی که جوان بودید، جوانان چقدر به فعالیتهای قرآنی و بحثهای قرآنی و نهجالبلاغه اهمیت میدادند و از این مباحث استقبال میکردند؟
اولاً تا راجع به چیزی عشق پیدا نشود، رغبت به آن نمیشود. قرآن مخصوصاً آن لطائف و زیباییهای که در قرآن است، وقتی کسی اینها را در خواندن قرآن رعایت کند، گوش دادنش هم لذت دارد. مثلا اگر کسی آیه قرآن را با قواعد و لطائف بخواند با کسی که قرآن را غلط بخواند، تفاوت دارد. قرآن را اگر کسی با زبان عربی لطیف، خالص بخواند، لذت دارد و انسان را تحت تاثیر قرار میدهد؛ همانند عربها وقتی که قرآن میخوانند. قرآن را با لحن آن طوری که زیباست خواندید، افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. از این جهت کسانی که جلسات قرآن شرکت میکنند، باید این نکته را رعایت کنند که لحن خواندن را هم مورد توجه قرار دهند، یعنی با لحن زیبای عربی قرآن را تلاوت کنند. نهجالبلاغه هم همین طور است؛ اگر نهجالبلاغه را با لحن زیبای عربی بخوانید، خیلی تفاوت دارد.
ایکنا ـ میتوان گفت امروزه در جامعه ما قرآن و نهجالبلاغه خیلی مظلوم واقع شدهاند و خیلی به آنها توجه نمیشود، پیامی که شما به عنوان یک معلم قرآن و نهجالبلاغه برای نسل امروز جامعه و نسل جوان دارید که به این سمت سوق پیدا کنند، چیست؟
توصیهای که در این باره میشود این است که قرآن و همچنین نهجالبلاغه را اساتید در زیبا خواندن آن سعی کنند تا رغبت در دیگران ایجاد کنند. قرآن و نهجالبلاغه را اگر زیبا نخواندید، رغبت ایجاد نمیکند. پس باید به لحن عربی آن طوری که درست است خواند تا در خواننده و شنونده رغبت ایجاد شود.
ایکنا ـ فکر میکنید مشکلات امروز جامعه ما تا چه اندازه ناشی از آن است که ما از قرآن و نهجالبلاغه فاصله گرفتهایم؟
البته باید این را گفت که فعلاً این زمانی که ما در آن هستیم، رغبت بیشتری نسبت به نهجالبلاغه و قرآن شده است و هم جلسات قرآن و هم نهجالبلاغه فراوان است و اگر در این باره تأکید فراوان و اقدام شود، نهجالبلاغه رونق بیشتری میگیرد و مردم بیشتر به آن توجه میکنند و سراغ آن میروند. دورهای بوده که مردم از نهجالبلاغه خبر نداشتند ولی فیضالاسلام نهجالبلاغه را ترجمه کرد و تبریزی هم شرح نوشتند و در جامعه و میان مردم آمد. حالا هم اگر بیشتر روی آن کار کنند و ترجمههای روان و سلیس برای نهجالبلاغه بنویسند مردم رغبت بیشتری به خواندن نهجالبلاغه پیدا میکنند.
ایکنا ـ چه خاطرهای از دوران دانشجویی و جوانی خود دارید؟
کتابی نوشتهام در مورد «جوان در نهجالبلاغه» که آنچه حضرت علی(ع) درباره جوان گفتند را در یک کتاب جمع آوری کردم. این را هم بگویم که من حدود ده جلد کتاب نوشتم.
ایکنا ـ دیدگاه امام علی(ع) و انتظارات حضرت از جوان چیست؟
حضرت(ع) روی جوان بسیار تکیه میکنند. جوانی نعمتی است از ناحیه خدا که انسان باید از این نعمت استفاده کند، همیشه جوانی نیست؛ برههای از زمان است که هم انسان استعداد بیشتری دارد هم نیروی بیشتری دارد. تقریباً جوان به خواندن نهجالبلاغه تشویق میشود و از این جهت نهجالبلاغه مخصوص جوانان است. نهجالبلاغه سه قسمت دارد؛ یک قسمت نامههایی است که حضرت به آمران زمان حکومت خود نوشتند. قسمت دیگر خطبههایی است که برای مردم ایراد میکردند و قسمت دیگر آن کلمات کوتاه است. نهجالبلاغه آنطور که باید میان جامعه ما رونق پیدا نکرده است، نسبت به گذشته تفاوت پیدا کرده ولی آنطور که باید، میان جوانان رونق پیدا نکرده است.
ایکنا ـ فر میکنید که اکنون برای رونق پیدا نکردن نهجالبلاغه در جامعه چه کاری باید کرد؟
روحانیون و منبریها میتوانند در سخنرانیهای خود از نهجالبلاغه و کلمات قصار آن حضرت بگویند که باعث رشد جامعه شود.
ایکنا ـ با توجه به سخنان آیتالله طالقانی که گفتهاند «قرآن را در صحنه بیاوریم» امروزه برای اینکه قرآن و نهجالبلاغه را در متن جامعه وارد کنیم چه رویکردهایی را باید در نظر بگیریم؟
در مرحله اول آموزش پرورش باید تا حدی که میتواند در دورههای مختلف ابتدایی، متوسطه و بالاتر و در کتابهای درسی کلمات قصار و خطبههای نهجالبلاغه را بیاورد. در مرحله دوم وعاظ و منبریها باید مقداری از منبر خود را به گفتن نهجالبلاغه اختصاص بدهند. در مرحله سوم روحانیون قبل و بعد از نماز جماعت کلمات کوتاه حضرت علی(ع) را بگویند.
ایکنا ـ اصفهان قبل و بعد از انقلاب چقدر در ترویج فرهنگ و معارف دینی نقش داشته است؟
قبل و بعد از انقلاب خیلی فرق کرده است ولی هنوز جا دارد که روی نهجالبلاغه و کتابهای دینی دیگر کار کنیم.
ایکنا ـ برخی میگویند امروزه بیشتر بروی جنبه ظاهری قرآن مثل صوت و تجوید توجه میشود و کمتر به تدبر و تفسیر در قرآن و نهجالبلاغه پرداخته میشود، این را شما چگونه ارزیابی میکنید؟
همه معلمین و آموزگاران اینطور نیستند. کسانی که قرآن و نهجالبلاغه را درک کردهاند، باید روی آن کار کنند.
ایکنا ـ فرمودید که ۱۰ عنوان کتاب تألیف کردید، اگر امکان دارد معرفی هم از آثار تألیفی خود داشته باشید.
از آنهایی که در واقع خیلی جالب بوده «مبدا و معاد در نهجالبلاغه» است، یعنی از خداشناسی تا معاد. یکی از کتابهای دیگر «خلافت بلافصل حضرت علی از دیدگاه ابنابیالحدید» عالم سنی معتزلی است که ما در این کتاب از قول خودش ثابت کردهایم که خلافت بلافصل از آن حضرت علی(ع) است که از شرح ابنابیالحدید استفاده شده که ایشان خود مقر است حضرت علی(ع) خلیفه بلافصل پیامبر است. یکی دیگر از کتابها سیری در مدیحهسرایی یا مرثیهگویی است.
ایکنا ـ در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
خبرنگار دو نوع داریم؛ خبرنگارانی که برای مردم سرگرمی و تفریح ایجاد میکنند و دیگری خبرنگارانی که چیزهای مفید و ارزنده برای مردم میگویند. انشاءالله شما سعی کنید جز این دسته باشید و مطالب مفید را برای مردم اخذ کنید. از شما تشکر میکنم که با بنده مصاحبه کردید و انشاءالله که حقایق را برای مردم بازگو کنید، هرچه مردم فهمیدهتر باشند به نفع ما و جامعه است.