دغدغه سیاسی جایگزین تولید فرهنگی شده است/ کرونا باعث تنوع و تکثر مخاطب شد + فیلم
کد خبر: 3982992
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۳
در گفت‌وگوی تفصیلی مجدالدین معلمی با ایکنا مطرح شد؛

دغدغه سیاسی جایگزین تولید فرهنگی شده است/ کرونا باعث تنوع و تکثر مخاطب شد + فیلم

مجدالدین معلمی، معاون هنری حوزه هنری بر این باور است؛ تنوع و تکثر بیشتر مخاطب در دوران شیوع کرونا جزو آثار مثبت فضای تولید محتوای حوزه هنری در این دوران بوده و بودجه و امکانات و سیاستمدارانی که درک سرمایه‌گذاری در هنر و فرهنگ برای آینده کشور را دارند کم و دغدغه‌های سیاسی پررنگ شده است. 

تغییر رویکرد تولید رسانه‌ای فرهنگی در دوران کرونا + فیلم

بیش از یک سال است که جهان درگیر بیماری کرونا شده و همه ابعاد زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. در این مدت سبک فضای تولیدات رسانه‌ای نیز تغییر کرده و شاهد وسعت و تنوع بیشتر مخاطب هستیم. به منظور اطلاع از برنامه‌های حوزه هنری در این سال و سال پیش‌رو با مجدالدین معلمی، معاون هنری حوزه هنری نشستی در ایکنا داشتیم که در آن به فرهنگ و هنر از منظر تولید بومی و بین‌المللی، صادرات فرهنگی، بودجه‌های هنری و شاخصه‌های هنر اسلامی و هنرمند ایرانی پرداخته‌ایم. 

ایکنا _ حوزه هنری پس از سخنان مقام معظم رهبری نسبت به استفاده از مدیران جوان، دستخوش تغییراتی در سطح مدیریت شد. در این تحول محمدمهدی دادمان با حکم رئیس سازمان تبلیغات اسلامی مدیریت این مجموعه را برعهده گرفت. با ورود این مدیر جوان چه تغییراتی در روند کاری حوزه اتفاق افتاد؟

طبیعتاً همه سازمان‌ها نیاز به تغییر و تحول در طول زمان دارند و اگر سازمانی نتواند خودش را با زمان تطبیق دهد کم‌کم فسخ می‌شود، همان‌طور که ارگان‌های برآمده از انقلاب یا ارگان‌های قدیمی‌تر وقتی کارآیی خودشان را در عرصه‌های مختلف از دست می‌دهند به تدریج حذف می‌شوند. از این منظر، تحولات می‌توانند دارای تغییرات مثبتی باشند. از اینکه یک شادابی جدید، یک روحیه کار تازه و یک تفکر نو وارد عرصه‌ای می‌شود و طبیعتا هر چقدر که مدیر جوانتر باشد به ابزار و رسانه‌های روز و فعالیت‌های جدیدتر اعتقاد بیشتری دارد.

حوزه در این رابطه از برکت جوانانه بهره‌مند شده است. البته استوانه‌ای مثل آقای مومنی توانست حوزه را به یک اعتبار خوبی در عرصه‌هایی که تمرکز داشتند برساند. در حوزه تولیدات مکتوب، ادبیات جدیدی در حیطه دفاع مقدس خلق شد. مردم با این ادبیات آشنا شدند و مخاطب پیدا کرد، چیزی که در گذشته اصلا وجود نداشت. علیرغم همه اینها یک روحیه جدید، یک شادابی جدید در عرصه حوزه هنری ایجاد شده که در حال شکل‌گیری فضای جدیدی است.

ایکنا _ بیش از یک سال است که جهان با ورود ویروس کرونا مواجه و همین امر باعث تغییر در سبک زندگی مردم شده است. با توجه به این تغییرات،‌ حوزه هنری چه تمهیداتی در تولیدات خود و ارتباط با مخاطب در نظر گرفته است؟

 کرونا هم شر و هم خیر داشت، شر به این معنا که ارتباط ما را با مخاطب به طور کامل قطع کرد. اکنون شما چیزی به نام تئاتر ندارید. گالری‌ها تعطیل شد، سینماها تعطیل شد، الان سینما‌ها باز شده، ولی هنوز مخاطب آنچنانی ندارد، فیلمساز هم ریسک نمی‌کند، فیلمساز فیلم نمی‌آورد، از آن طرف مخاطب هم نمی‌آید. عملا پدیده‌ سینما و تولید دچار مشکل شد. 

هر رشته‌ای را شما دست بگذارید تعطیل و ارتباط با مخاطب منقطع شد و همه رشته‌ها دچار شوک شدند. اوایل به یک افسردگی تبدیل شد و همه را دچار یک ندانم‌کاری کرد، اما از آن طرف مایه برکت شد چرا که ما را متوجه پدید‌ه‌های جدیدی کرده و دامنه مخاطب را گسترده کرد. قالب یک قالب عمومی شد، قالبی که مخاطب را از 20 تا 100 نفر تبدیل به مخاطب حتی بین‌المللی کرده است. شما از هر جای دنیا می‌توانید کنسرت ببینید، می‌توانید تئاتر ببینید، می‌توانید فیلم ببینید. قبلا این شبکه‌ها‌ی تحت فضای اینترنت و مجازی تا این اندازه پررنگ و مهم نبود، شما حتما سینما می‌رفتید، شما می‌توانید فیلم‌های روز را ببینید یا گالری‌ها را آنلاین و به صورت مجازی دیدن کنید. همایش‌های آنچنانی پرخرج تقریباً تعطیل شده است، جشنوار‌ه‌ها محدود شده است.

مصاحبه با معلمی

ایکنا _ شما اخیرا در مصاحبه‌ای با یکی از خبرگزاری‌ها اعلام کرده‌اید درصدد تاسیس موسسه‌‍‌ای به نام ماهستان با رویکرد گالری‌داری و فروش آثار هنری هستید. در این رابطه توضیح دهید؟

ما خیلی به نگاه هنر برای هنر پرداخته‌ایم. نگاهی که هنر را محدود به فهم خاص برخی افراد می‌کند و از درک عمومی فاصله دارد. برای همین از هنری که با مردم ارتباط بگیرد فاصله گرفتیم، بسیاری از آثار نفیس در موزه‌ها و گالری‌‌ها نگهداری می‌شود و امکان بازدید و نمایش آن به طور عمومی وجود ندارد. بازدید‌کننده‌ها از این مجموعه‌ها محدود هستند. یکی از تلاش‌هایی که در دوره جدید به آن مصریم کاهش فاصله مردم با هنر است. مردم زیبایی و هنر را دوست دارند، به شرط اینکه برای آنها قابل دسترسی و قابل لمس باشد و بتوانند از آن استفاده کنند. وقتی شما در مورد دکوراسیون منزلتان یا دفتر کارتان به دنبال تابلو یا وسایل تزئینی باشید و اجناس یا آثار تولید داخلی پیدا نکنید مجبور می‌شوید به سمت چیزهایی که وارداتی است روی آورید. ما خط و نقاشی را دوست داریم، عکس و تصاویر زیبا را دوست داریم. چرا نتوانیم خودمان تولید و عرضه کنیم. شما باید بتوانید خط تولید هنری ارزشمندی داشته باشید. هم اثر اصلی خوب تولید کند و هم اقتصادی باشد، به گونه‌ای که مردم هم بتوانند تهیه کنند. بخش دیگر آن ملزومات زندگی است. مثلاً اثری که برایش این اتفاق افتاده تابلوی استاد فرشچیان است. در همه جا دیده می‌شود، در مسجد، در هیئت، در خانه، روی کتاب. به همین خاطر این اثر ماندگار است و توانسته با مردم ارتباط برقرار کند. مؤسسه قرار است که تبدیل اثر فاخر به اثر قابل استفاده را رقم بزند. ما دنبال بازی با فرم و توسعه هنر فرمالیستی نیستیم.

ایکنا _ آثار عرضه شده در این مؤسسه غالبا در چه حیطه هنری است؟ 

تجسمی و لوازمی که مربوط به سبک زندگی است. گاهی تجسمی به معماری نزدیک می‌شود، شاید بخشی از آن به ادبیات نزدیک بشود، هر چیزی که به محصول منتهی شود به ما در این مؤسسه کمک می‌کند.

ایکنا _ چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران نهادهای فرهنگی کشور دغدغه تولید برای مخاطبان خاکستری مایل به سیاه را مطرح کردند. در این زمینه حوزه فعالیتی را صورت داده است؟

البته رنگ‌بندی‌ها کار ما نیست، شغل ما و مهمترین کار و تمرکز حوزه هنری، تولید است. هر چیزی را که تولید می‌کنیم اگر با مردم و بدنه اجتماعی ارتباط نگیرد، بعد از یک دوره‌ای تولید آن نه مقرون به صرفه است و نه منطق دارد و به تدریج کمرنگ می‌شود. برخی از رشته‌هایی که در گذشته خیلی در حوزه پررنگ بوده اکنون به سختی تولید می‌شود زیرا ارتباط آن با مخاطب  سخت شده و از طرف دیگر حوزه‌ای مثل ادبیات پایداری که در گذشته وجود نداشته، به این دلیل که مخاطب پیدا کرده و ارتباط برقرار می‌کند خود به صورت خودجوش تولیدات جدید رقم می‌زند.

خیلی از آثار را با این تعبیری که شما به کار بردید می‌توان ترویج کرد. مثلا رمان، شعر، کتاب‌های حال خوب کن، کتابهایی که وقتی انسان می‌خواند حس معنوی به او دست می‌دهد. همه اینها محصولاتی است که به درد ما می خورد. یا مثلاً انیمیشن، یکی از انیمیشن‌ها کاملاً آماده اکران است. ولی به دلیل شرایط کرونا و محدودیت‌ها کسی انگیزه اکران و نمایش ندارد. همه اینها برای مخاطب خاکستری و  مردم است. 

ایکنا _ حوزه در سال‌های فعالیتش، دارای فراز و فرودهایی بوده و در زمان آقای زم که باسابقه‌ترین مدیر حوزه بود ارتباط مستمر با اقشار مختلف هنرمندان اتفاق افتاده است. آیا اکنون نیز این ارتباط وجود دارد؟

آقای زم برای حوزه خیلی زحمت کشیده است. باید قدردان زحمات ایشان باشیم، بالاخره شالوده حوزه هنری در همان زمان بوده، اما توجه داشته باشیم که در دوره آقای زم، غیر از حوزه، نهاد  دیگری در حیطه تولید نبوده و  تنوع انتخاب وجود نداشته است. اگر هنرمندی بنا داشته تولید کند، تنها جایی که می‌توانسته برود حوزه هنری بوده، مثل این روزها نبوده که کنار ما ده‌ها و صدها مؤسسه و گروه از ارگان‌های مختلف وجود داشته باشند و هر کسی در عرصه فرهنگ  دستی بر آتش دارد. تعداد هنرمندان هم خیلی تفاوت کرده است، مثلا در دهه اول انقلاب شما  می‌توانستی پنج فیلمساز را نام ببری، اکنون شما در جشنواره آخر فقط چهار نفر از بچه‌های نسل جدید فیلمساز  که در فضای گفتمانی انقلاب هستند، چهار فیلم درجه یک داشتند. لذا تنوع خیلی بالا رفته، هم در مؤسسات و هم در هنرمندان. کسی اگر  ادعا کند که با همه هنرمندان ارتباط دارم ادعای گزافی است. هیچ جایی نمی‌تواند چنین ادعایی را بکند که هر جایی همه هنرمندان را تحت پوشش قرار می‌دهم، اما مفهوم آن هم این نیست که ما محدودیت یا  حریم پررنگی داریم که فقط  قشر خاصی می‌توانند با ما ارتباط بگیرند. حتما این نیست، اما حتما این هم هست که برای خودمان یک ضوابط و قاعده‌مندی قائل باشیم، قاعده هم این است که اگر هنرمندی بخواهد برای دغدغه‌های عمومی و مطالبات اجتماعی مردم فعالیت کند، حتما می‌تواند در فضای حوزه جایی بگیرد. ولی یکی از مشکلات گران شدن هنر و تولید کار هنری است. بودجه و امکانات و سیاستمدارانی که درک سرمایه‌گذاری در هنر و فرهنگ برای آینده کشور را دارند کم و دغدغه‌های سیاسی پررنگ شده است. 

ایکنا _ در مورد بخش انیمیشن حوزه نظرات متفاوتی وجود دارد. عده ای معتقدند قبلا آثاری چون شکرستان تولید شده که مورد استقبال خوب مخاطبین قرار گرفته است اما در سال‌های گذشته اثری که بتواند مخاطب را راضی نگه دارد تولید نشده است. شما چه نظری دارید؟

من معاون هنری حوزه هستم و همه هنرها به جز سینما زیرمجموعه من است. سینما به معنای مستند، انیمیشن و فیلم. جوابی که می‌دهم به عنوان یک همکار حوزه‌ای است. در حوزه انیمیشن تا آنجا که من اطلاع دارم تغییر رویکرد اتفاق افتاده و به سمتی رفته که بتواند در تولید انیمیشن‌های بزرگ و ماندگار شریک بشود. گزارشی که معاون سینمایی چند روز پیش ارائه کردند نشان می‌داد انیمیشن‌های جدید حوزه آماده اکران است و انیمیشنی را اکنون در مرحله تدوین دارند. ایشان در جلسه عنوان کردند طبق برنامه در دو سه سال آینده تولید پنج انیمیشن در سطح بین‌المللی را در دستور کار دارند که همه آن هم از بچه‌های شهرستانی هستند. بعضی از آنها بچه‌های کاشان و کرمان و حوزه با اینها شریک شده و به تولید آنها کمک کرده است. حالا با شکل‌های مختلف تغییر رویکرد اتفاق افتاده است، شکرستان یک حسن‌هایی داشت، یک معایبی هم در کنار آن داشت اما یک مدیر با روابط عمومی قوی و بالایی داشت مثل آقای صفوی که کار خودش را ترویج می‌کرد، ارتباط می‌گرفت و توسعه می‌داد، ولی اختلافاتی هم با صدا و سیما ایجاد شد که همچنان برقرار است. بر اساس اطلاعاتم ما نیازمند تولید انیمیشن‌های فاخری هستیم که بتواند در دنیا پخش شود و حوزه هم در همین زمینه مشغول سرمایه‌گذاری است. یکی در مورد یوز ایرانی که حس ملی‌گرایی و عشق به وطن دارد. انیمیشن لوپتو که بیشتر جنبه سرگرمی دارد. شاید همان قشر خاکستری اینها را بپسندند.

مصاحبه با معلمی

 

ایکنا _ اثر سینمایی دیدن این فیلم جرم است سر و صدای زیادی به پا کرد، هم در زمان مجوز فیلمنامه و هم در زمان مجوز اکران. استقبال مخاطب رو از این فیلم چطور ارزیابی می‌کنید؟

عجیب‌ترین فیلمی هست که ساختیم، به این دلیل که یک سری بچه‌های حزب‌اللهی تمام‌عیار فیلم ساختند و آن فیلم در جمهوری اسلامی توقیف شد. دغدغه آنها دغدغه نظام است، حرف آنها حرف نظام هست و حرفی که در فیلم زده می‌شود حرفی است که همه در فضای عمومی به یکدیگر می‌گویند، شاید اگر آژانس شیشه‌ای هم در عصر خودش زمان تغییر دولت‌ها اتفاق نیفتاده بود، (پایان دولت آقای هاشمی تولید شد و در دولت آقای خاتمی پخش شد)، اگر در همان دولت آقای هاشمی پخش می‌شد، امکان داشت دچار همین مسائل شود، ما در عرصه سینما به نظرم باید تحملمان را برای شنیدن حرف‌هایی که در زندگی روزمره مردم دارد شنیده می‌شود بالا ببریم، بالاخره این اعتراضات وقتی تبدیل به قصه می‌شود طبیعتا گزندگی آن بیشتر از آن حرفی است که شما در تاکسی یا در مکالمات و مراودات روزمره می‌شنوی. این یک قصه بود،  قصه از یک دغدغه‌ای که حس می‌کرد به اصطلاح ملیت، استقلال، و جریان نفوذ اینقدر پررنگ است که تأثیر روی ارکان کشور بگذارد، اما کمتر تحمل شد. ما دو سال جنگیدیم برای اینکه فقط اجازه اکران پیدا کند. به نظرم چون با شیوع کرونا همزمان شد، گفتند که در دوران کرونا دیده نمی‌شود، بگذارید مجوز بدهیم. برود از دست آن راحت بشویم و اتفاقاً وقتی که مجوز دادند چنان استقبال عجیبی از این فیلم شد که در این پلتفر‌های روز کار آن به جایی رسید که در شهر بیلبورد زدند، یعنی جزو فیلم‌های خاص آنها شد که دیده شد، فیلم عجیبی بود، هم از این باب که ساخت آن برای ما خیلی سخت شد و هم اکران آن، ولی استقبال خوبی شد.

ایکنا _ در پایان اگر نکته‌ای باقی مانده بفرمایید.

اگر ما می‌خواهیم پیام انقلاب را به صورت بین‌المللی گسترش دهیم باید بتوانیم در راستای این فضا پیام تولید کنیم و بتوانیم ارتباط بگیریم. وقتی شما در خودتان هستید و برای خودتان کار می‌کنید و برای خودتان تولید می‌کنید، حتی نمی‌توانید مردم خودتان را راضی کنید. زیرا مردمتان دارند فضای بین‌الملل را می‌بینند، اگر شما پیامتان را توسعه ندهید و توزیع نکنید در فضای بین‌الملل حذف می‌شوید. اگر انقلابتان انقلاب بین‌المللی است که باید صادر شود، راه صدور آن این نیست که سخنران به کشور‌های دیگر اعزام کنیم تا سخنرانی کنند و آنها هم تحت تاثیر قرار گیرند، مگر غرب که با ما ارتباط که می‌گیرد از طریق شبکه انسانی است؟ مگر شبکه انسانی چند نفر است که می‌توانند یک گستره‌ نفوذ ایجاد کنند؟ هزار نفر هستند؟ با هزار نفر نمی‌شود که جمعیت ایران را تغییر داد. آنها از طریق فرهنگ و هنر نفوذ می‌کنند، ما هم باید با همین ابزار زبان خودمان را فرهنگ و هنر، دین و مذهب، انقلاب خودمان را صادر کنیم. ارتباط بگیریم، لذا باید هر قدر من تصور می‌کنم هنر انقلاب در حوزه تولیدات بومی و ملی موفق بوده در حوزه تولیدات بین المللی هنوز به آن قوت و قدرت نرسیده است.

چندوقت پیش سفری به سوریه رفتم، کشوری که تصور ما این است به شدت به ما نزدیک است، هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اینکه ارتباطات ایرانی‌ها آنجا زیاد است و مردم آنجا می‌روند. به دانشگاه هنر رفتم. با هنرمندانشان صحبت می‌کردم، واقعاً تصور آنها از ما تصور غلطی بود، یعنی بدیهی‌ترین سؤالاتی که می‌پرسیدند این بود که شما خانم هنرمند هم دارید؟ یا مثلا می‌گفت خانم چرا همراه خودتان نیاوردید؟ می‌خواهم بگویم تا این حد از ما فهم عمومی وجود ندارد که ما در این کشور داریم زندگی می‌کنیم، تولید می‌کنیم، هنر را دوست داریم و این هنرمان عموما هنر عمومی است. هنر زیبایی است. می‌خواهم بگویم که در این زمینه‌ها غفلت کردیم و فکر می‌کنم در گام دوم بیشتر به آن بپردازیم.

گفت‌وگو از محسن مسجدجامعی

انتهای پیام
captcha