وفاداری استاد حکیمی به حقیقت بر عدالت‌خواهی او تقدم دارد/ «الحیاة»؛ مجموعه‌ای هدفمند
کد خبر: 3992553
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۷
احد فرامرزقراملکی در گفت‌وگو با ایکنا:

وفاداری استاد حکیمی به حقیقت بر عدالت‌خواهی او تقدم دارد/ «الحیاة»؛ مجموعه‌ای هدفمند

استاد فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه وفاداری به حقیقت یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های فکری استاد حکیمی است که حتی برعدالت‌خواهی او تقدم دارد، گفت: همین وفاداری به حقیقت و ایمان او سبب شد تا استاد حکیمی لحظه‌ای از تلاش برای احیای حقیقت غافل نشود.

استاد حکیمی به حقیقت ایمان وفادار بود/ حکیمی در آزاداندیشی مثال‌ردنی بوداحد فرامرزقراملکی، استاد تمام دانشگاه تهران ضمن تسلیت ارتحال علامه محمدرضا حکیمی به جامعه ایرانی در گفت‌وگو با ایکنا درخصوص شخصیت نادر علمی و عملی استاد گفت: استاد فقید حکیمی از نادر اندیشمندانی بود که زیستش با فکرش بسیار سازگار بود؛ اندیشه او را در جای جای زیست او می‌توان دید و این یعنی درست‌کاری، صداقت و وفاداری به حقیقت؛ یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های فکری استاد حکیمی همین ویژگی بود که حتی بر عدالت‌خواهی او تقدم دارد.

وی افزود: خیلی‌ها تصور می‌کنند موضع تفکیکی ایشان شاید فاصله‌ و ناسازگاری با وفای به حقیقت داشته باشد در صورتی که چنین نیست و استاد حکیمی به عنوان دانشمند در گفتار، رفتار و کردارش وفای به حقیقت داشت و وفای به حق، خط قرمز او بود؛ آن مرحوم در عین وفاداری به حقیقت وفاداری به ایمان داشت. ایمان پاسخ مثبت فرد به ندای درون است و ایشان بسیار به این مسئله وفادار بودند.

وفاداری به حقیقت ایمان

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: همین وفاداری به حقیقت و ایمان او سبب شد تا استاد حکیمی لحظه‌ای از تلاش برای احیای حقیقت غافل نشود؛ به دلیل تسلط شگفت‌انگیز بر ادبیات عرب در فهم آموزه‌های دینی موفق بود و چون نیازهای روز را هم می‌دانست واسطه موفقی میان آموزه‌های اسلامی و مخاطبان امروزی بود؛ او با پرداختن به مسائل امروزی احادیث و آموزه‌های اسلامی را در اختیار مخاطبان قرار داد و شاید از موفق‌ترین اندیشمندان در تاریخ معاصر در این زمینه باشد.

وی اضافه کرد: حیثیت ایشان دغدغه عدالت بوده است؛ عدالتی را که او پی می‌جسته اعم از عدالت توزیعی، رفتاری و رویه‌ای است. همچنین اعم از عدالتی است که در برابر ستم و فشار و خشونت قرار می‌گیرد؛ مفهوم عدالتی که ایشان دغدغه آن را داشت و در جای جای زندگی و آثارش دیده می‌شود مفهوم نسبتاً وسیعی از عدالت است. او به جد با دغدغه عدالت و با روحیه تبعیض‌ستیزی و ظلم‌ستیزی زیست و در سراسر عمرش خالی از این دغدغه نبود و گاهی به تنهایی مدت مدیدی در برابر وضع تبعیض‌آلود می‌گریست.

وی افزود: از نظر استاد حکیمی، فقر معلول عدم عدالت است و ایشان تلاش داشت تا از نصوص دینی و فرمایشات ائمه(ع) چاره‌ای برای این امور بیندیشد. به ویژه در کار سترگی که با همکاری برادرانش به نام «الحیاة» نگاشت حاصل چنین رویکردی است. غالباً تصور می‌کنند که عدالت جا را برای آزادی تنگ می‌کند و پنداشته‌اند یا باید آزادی و یا عدالت را دنبال کنیم و این دو با هم سر سازگاری ندارند.

طناب پوسیده آزادی یا عدالت

فرامرز قراملکی بیان کرد: استاد حکیمی مطلقاً این «یا»ی بین آزادی و عدالت را نمی‌پذیرفت و آن را طناب پوسیده‌ای می‌دانست که محقق و مصلح را به ته چاه می‌افکند و به بن‌بست می‌رساند؛ از دید وی آزادی از مقولاتی است که به عدالت مرتبط است و ما همانطور که عدالت را در عدالت توزیعی و ... می‌گنجانیم در برابر مسائلی مانند عدم رفاه و عدم زیست آبرومندانه هم قرار می‌گیرد، بنابراین نیاز است محققان ابعاد مختلف عدالت را در آثار استاد حکیمی پی بگیرند.

استاد تمام دانشگاه تهران اظهار کرد: این تعبیر که استاد حکیمی، فیلسوف عدالت بوده تعبیر کاملاً درستی است، ولی فیلسوف نه به معنای کلاسیک که خود ایشان روا نداشت به این نام، نامیده شود؛ او به عنوان نظریه‌پرداز و کسی که نظام معرفتی را دنبال می‌کرد تا بتواند به تحقق آزادی و عدالت اجتماعی دست یابد و عمری را در این راه صرف کرد.

وی افزود: استاد حکیمی نمونه‌ای از آزادی بود؛ آزادی به معنای آزادی از درون؛ یعنی او هیچ‌گاه تحت فشار و جبر هیچ عاطفه و هیجان درونی نامناسب قرار نگرفت و نام و نشان و جاهی او را به زیر سلطه درنیاورد. واقعاً در آزاداندیشی مثال‌زدنی است و نه جاذبه‌ها و نه دافعه‌ها نتوانست او را تهدید کرده و دافعه ایشان را کم کند.

استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که در تالیف الحیاة دنبال چه بوده و این کتاب چه ویژگی دارد، اضافه کرد: اگر الحیاة را صرفاً مجموعه‌ای از روایات بدانیم به آن ستم کرده‌ایم، در پشت پرده این کتاب طرح و نقشه حساب‌شده و مهندسی و حتی پیچیده‌ای وجود دارد، روایات گزینش و چینش شده و حتی هدف واحدی را دنبال می‌کنند و شرح می‌یابند؛ این کتاب واقعا حیات دارد.

الحیاة منشور زندگی است

وی اضافه کرد: این کتاب مانیفست و منشور زندگی است که راه را برای زندگی شرافتمندانه باز می‌کند. همانطور که یک تابلوی هنری می‌تواند زنده و حیات داشته باشد و با مخاطب ارتباط برقرار کند الحیاة هم زنده است و با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند. الحیاة حقیقتاً روح دارد و خواننده را به تماشاگر تبدیل نمی‌کند بلکه ارتباط دوسویه برقرار می‌کند و با کتاب جلو می‌رود و حتی خواننده فهیم و صبور می‌تواند با این کتاب زندگی کند لذا آن را صرفاً دانشنامه‌ای با مجموعه مداخل نمی‌دانم بلکه مانیفست و بیانیه زندگی آزادانه و شرافتمندانه می‌دانم.

فرامرزقراملکی در پاسخ به این سؤال که نقد ایشان بر حکمت ملاصدرا چیست؟ اظهار کرد: جریانات مختلفی داریم که گاهی جدانکردن مرز بین اینها سبب ستم بر افراد می‌شود؛ از جمله مرز بین متفکران تفکیکی مانند استاد حکیمی با کسانی که فکر سلفی دارند، یا با اخباری‌ها و اهل حدیث؛ به نظرم آن مرحوم ماهرانه واژه تفکیک را به کار برد. حرف مکتب تفکیک این نیست که فلسفه بد و حرام و زشت است بلکه می‌گویند فلسفه به عنوان نظام معرفتی بشری جداست و نظام معرفتی که واسطه بین وحی و بشر باشد از آن جداست.

تفکیکی‌ها فلسفه را مقدس نمی‌دانند

استاد دانشگاه تهران افزود: در واقع دغدغه مکتب تفکیک این است که عالم و اندیشمند باید بین معارف وحیانی و مخاطبان واسطه شود ولی اینکه این واسطه‌گری آیا می‌تواند خالصانه و عاری از هر نظام و مکتب دیگر و در عین حال کارآمد باشد، محل نزاع است. من به عنوان معلم فلسفه و کسی که اسفار درس می‌دهد می‌خواهم بگویم کسانی مانند ابن سینا و ملاصدرا و ... وقتی به نماز می‌ایستند نمی‌گویند «یا واجب الوجود بالذات من جمیع الجهات یا باسط الحقیقه من کل اشیاء و ...» خدایی که ملاصدرا و ابن سینا به آن معتقدند و او را در نماز می‌خوانند خدایی است که در قرآن توصیف شده است.

وی در پایان گفت: معنای این سخن آن است که ما از سویی نباید فلسفه را مقدس بشماریم و به جای دین بگذاریم  و از این جهت حرف تفکیکی‌ها بسیار درست است ولی از این جهت که ما می‌توانیم نقش واسطه بین مخاطبان و وحی را بدون دانش فلسفی  به صورت کارآمد مطرح کنیم، جای بحث است و باید مقداری روی این موضوع تأمل کنیم و معتقدم باید برای ارتباط بین وحی و مخاطب از دانش‌‌های بشری استفاده کنیم و علاقه‌مندان به تفکیک باید روی این مسئله تأمل بیشتری داشته باشند. 

گفت‌وگو از علی فرج‌زاده

انتهای پیام
captcha