بهروز رسانی محتوایی و شکلی برنامههای قرآنی رسانه بر هیچ صاحبنظری پوشیده نیست. پارهای از این تحولات متأثر از مغفول ماندن برخی جوانب ماهیتی فن تلاوت او پارهای منبعث از عدم عنایت به اقتضائات عصری رسانه است. در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی دو ساحت مورد اشاره به اختصار پیشنهاداتی تقدیم میشود.
محتوای رسانهای باید مبتنی بر پارهای واقعیات تولید شود تا اثرگذاری متوقع بر جامعه هدف را نتیجه دهد این واقعیات میتوانند ماهیت اعتقادی روانشناختی و یا جامعه شناختی داشته باشند، در حوزه برنامهسازی قرآنی برخی از این واقعیات که تا حدی مغفول مانده و طبعا بر توفیق رسانهای تاثیر سلبی داشتهاند از این قرارند:
۱ - نگارنده در پژوهشهایی پردامنه ضرورت تبیین صحیح روایت قرائت قران با الحان و اصوات عربی را متذکر شده و آن را به قرائت مجودی که با نواهای موسیقایی معهود و مرسوم ملل مختلف قرائت میشود تحویل برده است و لذا تأکید زیاد بر تلاوت با الحان موسیقایی عربی چندان وجیه به نظر نمیرسد.
همچنین بر اساس برخی دیگر از مستنبطات علمی تأکید بر تلاوت تحقیق و به حاشیه رفتن تلاوت ترتیل و یا همان تدویر که اتفاقاً به تلاوت محسنه شارع نزدیکتر است از دیگر مؤکدات نه چندان استوار جامعه قرآنی است. بر این اساس پیشنهاد میشود در پخش تلاوتهای رسانه صرفاً اسلوب مصری مورد توجه قرار نگرفته و میراث ایرانی و عربی و اسلامی مورد توجه قرار گیرد.
تلاوتهای مرسوم در برخی مداحی ایران و تلاوت مشهور به اسلوب عراقی از این جملهاند که میتوانند مورد توجه قرار بگیرند بهویژه اینکه این جنس تلاوتها به سبک تدویر به مثابه سبک مورد عنایت شریعت نزدیکترند. گو اینکه غرابت موسیقی عربی برای مخاطب فارسی زبان ضرورت توجه به نواهای اجرا شده در مقامات ایرانی را بیش از پیش طلب میکند. همچنین تلاوتهای پخش تلاوتهای تدویر از رسانه در موعد اذانگاهی دست کم در برخی شبکههای رادیویی و تلویزیونی توصیه میشود.
2- فارغ از ماهیت دینی، مطلوبیت تلاوت تدویر برای عموم مردم جامعه از استقرایات تجربی و پژوهشهای روانشناختی و جامعهشناختی قابل استتناج است و لذا از این منظر نیز سهم بسیار ناچیز این سبک تلاوت در تلاوتهای اذانگاهی محل سؤال بوده و بیتوجهی به ذائقه بخش عمدهای از مخاطبان فارسی زبان است گو اینکه غرابت موسیقی عربی برای مخاطب فارسی زبان ضرورت توجه به نواهای اجرا شده در مقامات ایرانی را بیش از پیش طلب میکند.
3- یکی از جوانب ماهیتی فن تلاوت توان آن برای ذائقه سازی جهت مخاطب فارسی زبان است اگر کرسی های تلاوت در سطوح ملی استانی شهرستانی و روستایی در اماکن مذهبی به فرهنگ بدل شده و جای مسابقات کم رمق و کم حاصل فعلی را بگیرد قطعا مردم فارسی زبان شنوندههای مشتاقتری برای تلاوت خواهند بود حتی تلاوت به اسلوب مصری که ذائقه ویژهای را نمایندگی میکند مثال بارز در این حوزه طرح بسیار موفق ختمهای پر شمار رسانه ملی در ماه مبارک رمضان است که پس از سالها استمرار توفیق کمنظیری در عنایت و علاقه مردم به مقوله ترتیلخوانی داشته و سبب شده مرتلان برجسته کشور از جایگاه ویژهای در میان بخشهای از مردم برخوردار شوند.
4- در حوزه پخش اذان از رسانه نیز به تبع استدلالات مذکور تأکید بر الحان عربی و محدود کردن ذائقه مخاطب فارسی زبان با کاستن از اذا های مصوب قابل پخش چندان مطلوب نمیکند.
5- علاقه مردم به تلاوت نوجوانان و خردسالان یکی دیگر از جوانب مغفول ماهیتی فن تلاوت است که از منظر تحقیقات میدانی قابل اثبات است و نمونه بارز آن در مسابقه تلویزیونی اسرا مشهود است از این منظر باید سهم بیشتری به تلاوتهای منتخب قاریان نوجوان و خردسال در شبکههای پرمخاطب ملی اختصاص داد.
6- از دیگر الزامات توجه به ماهیت روانشناختی و جامعهشناختی فن تلاوت تنوع بخشی به قاریان مجاز به تلاوت در رسانه بدون توجه به تابوهای فعلی است چه بسا بسیاری از قاریان سطوح استانی و ملی توانمندی بیشتری در جذب مخاطبان در تلاوتهای اذانگاهی داشته باشند امری که گزینشهای مسابقهای در تشخیص آن ناتوانند.
7- الزامات عصری مقوله تلاوت و رسانه. در شرایطی که همگان به تأثیر بیبدیل رسانه بر تعمیق فرهنگ دینی و الگوسازی تأکید دارند سهم جامعه قرآنی به عنوان یکی از ستونهای اصیل تبلیغ و ترویج دین در برنامههای پرمخاطب رسانه ملی بسی اندک است. کافی است در سیر چندین ساله برنامههایی چون ماه عسل خندوانه عصر جدید حالا خورشید و...نگاهی به شمار مدعوین منتسب به جامعه قرآنی بیندازیم تا واقعیت مورد اشاره تصدیق شود بهویژه اینکه جامعه روحانیت و مداحان اهل بیت(ع) از حضور در این برنامهها سهم مقبولی داشتهاند. به نظر میرسد علت اصلی چنین مسئلهای به رویکردهای کلان متولیان قرآنی بازگردد که مسابقات را اولویت محوری قرار دادهاند بهرغم اینکه خود متسابقان و متولیان بر کمرنگ بودن استقبال مردمی در همین رویداد کم رمق و کم اثر اذعان دارند. غفلت از تأثیر رسانه میتواند از همین رویکرد حداقلی و به دور از حزم و وسعت اندیشه ناشی شود البته که باید واقعیت دیگری را هم منظور داشت اینکه سطح تأثیر هنر تلاوت با روح موسیقایی خاص و زبان نا آشنا برای مخاطب فارسی زبان آن هم در فضای توسعه انفجاری موسیقیهای کممایه محدود است و البته با علم به ضرورت و امکان ذائقهسازی بخشی از این غرابت موسیقایی هنر تلاوت را میشد و میشود با توسعه کرسیهای تلاوت ملی و استانی و شهرستانی کاست که البته این مقوله در سایه پررنگ بودن مسابقات به حاشیه رفته است اما به نظر میرسد نسخه زودبازده تحرک منسجم و اجتنابناپذیر مدیران قرآنی در گرفتن سهم جامعه قرآنی خصوصاً قاریان و حافظان و مؤذنان پر آوازه و نوجوان و خردسال در برنامههای رقابتی و ترکیبی پر بیننده رسانه ملی است.
8- چنان که از بندهای پیشین روشن است در امر برنامهسازی قرآنی حوزه الزامات ماهیتی به مراتب بر ساحت عصری فن تلاوت مقدم است .عدم توجه به مقوله ترتیل و محدود کردن نواهای غیر عربی و اسلوبهای مختلف قاریان با سنین و اصوات گوناگون و... نتایج غفلت از جوانب ماهیتی فن تلاوت است که تجدیدنظر در آنها تلاشی همه جانبه و تابوشکنانه را طلب میکند اما تغییرات شکلی و تلاشهای رسانهای برای الگوسازی و معرفی نخبگان قرآنی مسیری سادهتر را پیش روی متولیان قرآنی قرار میدهد که البته همین حوزه هم با کم تحرکی متولیان همراه بوده و نشانه بارز هم عدم حضور نخبگان تلاوت و حفظ و تفسیر جمهوری اسلامی ایران در برنامههای پربیننده رسانه ملی است به امید توفیق بیش از پیش آحاد جامعه قرآنی در تبلیغ معارف دین مبین و قرآن حکیم.
حمید ایماندار، داور مسابقات قرآن و عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز
انتهای پیام