رابطه با روسیه بر مبنای موازنه عدم تعهد، منطقی و معقول است
کد خبر: 4030370
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۳
یک کارشناس روابط بین‌الملل بیان کرد:

رابطه با روسیه بر مبنای موازنه عدم تعهد، منطقی و معقول است

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: اگر روابط ما با روسیه مبتنی بر موازنه عدم تعهد باشد، سفر رئیس‌جمهور به این کشور می‌تواند بخشی از نیازهای ما را در شرایط تحریم و فشار حداکثری تأمین کند.

محمدعلی بصیری، عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان

محمدعلی بصیری، عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، درباره روابط ایران و روسیه، اظهار کرد: در طول سال‌های بعد از انقلاب، تفسیرهای ضد و نقیضی از سیاست نه شرقی و نه غربی به عمل آمده است و همچنان نیز سفر رئیس‌جمهور به روسیه با همین تفسیرهای ضد و نقیض تحلیل می‌شود. یک تفسیر از سیاست نه شرقی و نه غربی، مفهوم موازنه مثبت بوده است، یعنی با همه کشورها و از جمله قدرت‌های فعلی رابطه داشته باشیم و برای هر کدام، سهمی از امتیازات و مزایا قائل شویم، تا در موازنه میان آنها بتوانیم توسعه و پیشرفت پایدار را در کشور رقم بزنیم.

وی افزود: تفسیر دیگر، مفهوم موازنه منفی است، همان سیاستی که دکتر مصدق دنبال می‌کرد، یا امروز طرفداران و ریشه‌های فکری وی دنبال می‌کنند. این سیاست قائل به این است که هیچ امتیازی به قدرت‌ها ندهیم، حضور آنها را در روابط کلان سیاسی و اقتصادی‌مان نفی کنیم و با ارتباط متوازن با قدرت‌های کوچک‌تر، استقلال و توسعه کشور را رقم بزنیم.

عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان تفسیر سوم را مبتنی بر موازنه عدم تعهد خواند و گفت: در نظام جمهوری اسلامی، نگاه‌ها بیشتر معطوف به این تفسیر است، به این معنا که با قدرت‌های مطرح ارتباط برقرار و از مزایای این ارتباط استفاده کنیم و در عین حال، از دادن امتیازات اساسی به آنها در بعد سیاسی، نظامی و امنیتی که به استقلال، امنیت و حاکمیت ملی ما لطمه می‌زند، بپرهیزیم. در واقع، این تفسیر معقول‌تر از دو مورد قبلی است.

وی اضافه کرد: اگر سفر رئیس‌جمهور به روسیه را از منظر موازنه عدم تعهد بنگریم، سفری منطقی و قابل دفاع است و نه تنها باید چنین رابطه‌ای را با قدرت تأثیرگذاری مثل روسیه داشته باشیم، بلکه با چین، هند، اروپا و... نیز باید رابطه‌ای متقابل و برابر داشته باشیم که اصلی منطقی و عقلایی است. با این نگاه، اگر این سفر بتواند بخشی از نیازهای کشور را در شرایط تحریم و فشار حداکثری، به‌صورت متقابل و برابر میان دو دولت تأمین کند، کاملاً منطقی و معقول است، ولی اگر منطق عدم تعهد لحاظ نشود و منطق موازنه مثبت حاکم باشد، یعنی امتیازات اصولی و خطرناک به طرف روسی داده شود که بخشی از استقلال، حاکمیت و قدرت مانور ملی ما را نقض کند، قابل دفاع و تمجید نیست و اساساً فکر نمی‌کنم چنین منطقی حاکم باشد. دعوایی که در این خصوص در بعضی از رسانه‌ها جریان دارد، بیشتر مبتنی بر تسویه حساب‌های جناحی است، تا تحلیلی واقع‌گرایانه.

بصیری تصریح کرد: هیچ کشوری نباید منافع ملی و روابط خارجی‌اش را به کشور دیگری متکی کند، نه تنها چنین نگاهی به روسیه برای سیاست خارجی ما خطرناک است، بلکه این نوع نگاه به غرب نیز که قبل از انقلاب حاکم بود و استقلال ما را خدشه‌دار کرد، خطرناک تلقی می‌شود. امروز نیز کسانی که در برابر وابسته کردن اقتصاد، صنعت و به تبع آن، استقلال ایران به غرب انتقاد می‌کنند، درباره رابطه با روسیه، این وسواس و حساسیت را نشان نمی‌دهند. وابسته کردن استقلال ایران به هر قطبی و با هر توجیهی، غیرقابل قبول است و اساساً انقلاب اسلامی، قانون اساسی و حتی مشروطیت نیز چنین چیزی را برنمی‌تابد. بنابراین، باید بتوانیم ارتباط متوازنی با همه قدرت‌ها برقرار کنیم، در عین حساسیت نسبت به حفظ استقلال کشور، خودداری از دادن امتیازات اصولی، قربانی نکردن منافع ملی و جلوگیری از تحمیل قراردادهای محرمانه‌ای که در دوره قاجار وجود داشت. مهم، رعایت این خطوط قرمز است.

وی ادامه داد: اینکه اعتماد به کشورهایی مثل روسیه در گذشته باعث لطمه دیدن کشور شد، یا روسیه و چین در گذشته بعضاً ایران را ابزار چانه‌زنی‌های خود قرار داده‌اند، یک واقعیت است، ما باید به‌گونه‌ای عمل کنیم که در تله این سوءاستفاده‌ها نیفتیم و این همان پیچیدگی سیاست خارجی است که در جریان رقابت و منافع مشترک و متعارض میان قدرت‌ها، قربانی و هزینه آنها نشویم و تلاش کنیم که در این جریان، سهم منافع ملی‌مان را به دست آوریم و خطوط قرمزمان نقض نشود.

این استاد دانشگاه درباره نوع نگاه و رویکرد روسیه به ایران، گفت: امروز روسیه نه شوروی سابق است و نه امپراتوری تزاری، کشور ما نیز نه ایران پهلوی است و نه ایران قاجار، نظام بین‌الملل نیز آن نظام دوره جنگ سرد و نظام چندقطبی قبل از جنگ جهانی اول نیست، بسیاری از بازیگران و چالش‌ها نیز تغییر کرده‌اند. بنابراین، در این محیط نوین بین‌المللی می‌توانیم از طریق شیوه‌ای جدید با روسیه ارتباط برقرار کنیم، کمااینکه با چین، هند، اروپا و... نیز می‌توانیم چنین ارتباط نوینی را پی‌ریزی کنیم، ولی باید این واقعیت را بپذیریم که یک‌سری اصول پایدار در سیاست خارجی کشورها متأثر از تاریخ، فرهنگ و موقعیت ژئوپلیتیکی آنها ممکن است تغییر نکرده باشد و کشوری که به برقراری ارتباط با یک قدرت اقدام می‌کند، باید نسبت به این اصول حساس باشد.

وی افزود: اگرچه شرایط محیط داخلی و بین‌المللی روسیه نسبت به 100 سال گذشته تغییر زیادی داشته است، ولی نگاه مبتنی بر ضعیف نگه داشتن «خارج دور» و تحت مدیریت قرار دادن آن، ضعیف و غیرخطرناک نگاه داشتن همسایگان و دستیابی به آب‌های گرم و منابع انرژی، بعید است که در راهبرد کلان روسیه کاملاً رها شده باشد. ما باید این موضوع را در ارتباط با این دولت مدنظر داشته باشیم و این ناپختگی است که فکر کنیم چنین مسائلی دیگر از جانب روسیه وجود ندارد. این اصول، ثابت است و همچنان روسیه را وادار می‌کند که نگاهی مبتنی بر ضعیف ماندن یا خطرناک نشدن ایران داشته باشد و نمی‌توان آن را منکر شد، ولی اینکه به‌دلیل وجود چنین نگاهی، سهم معقولی در تجارت خارجی با همسایه شمالی نداشته باشیم، نگاهی اشتباه و غیرمنطقی است. ما باید در عین اجتناب از خطر اتکا و اعتماد زیاد به روسیه و امتیاز زیاد دادن به آن، روابط خود با این کشور را به‌گونه‌ای تنظیم کنیم که منافع ملی و نیازهایمان تأمین شود و در بلندمدت، هزینه سنگین به کشور وارد نکنیم.

بصیری درباره دستاوردهای سیاست نگاه به شرق، گفت: این واقعیت که امروز قطب علمی، صنعتی و حتی نظامی جهان در حال چرخش به سمت شرق بوده، غیرقابل انکار است و دولتمردان حاذق باید به این موضوع توجه کنند. اگر به این نکته توجه نکنیم و همچنان نگاه‌مان معطوف به غرب باشد، خطایی استراتژیک مرتکب شده‌ایم. امروز بسیاری از کشورهایی که متحد غرب هستند، بخش عمده‌ای از اقتصاد و تجارتشان معطوف به شرق است، مثلاً حجم تجارت عربستان با روسیه و چین، چندین برابر ایران است. واقعیتی به نام قدرت‌های نوظهور شرق، ما را ملزم می‌کند که سهم خودمان را در تجارت با این قدرت‌ها دریافت کنیم، ولی اینکه افراطی به این موضوع نگاه و فکر کنیم صرفاً با روابط محدودشده به چین و روسیه، آینده نیازهای ما صددرصد تأمین می‌شود و نگاه به غرب را کاملاً قطع کنیم، این نیز خطای اضافی دیگری است.

وی بیان کرد: در مجموع، هم باید سهم خودمان از روابط با شرق را بگیریم تا بتوانیم پویایی توسعه و ثبات روابط خارجی را رقم بزنیم و در عین حال، با غرب نیز باید روابط منطقی و برابر برقرار کنیم، تا در تله وابستگی به شرق نیفتیم. در واقع، باید میان این قدرت‌ها بازی موازنه از نوع عدم تعهد انجام دهیم، نه از نوع موازنه مثبت یا منفی که در گذشته، از هر دو لطمه خورده‌ایم. بنابراین، باید در حد عرف نظام بین‌الملل و دولت‌های مستقل با شرق ارتباط برقرار کنیم و در عین حال، سهم خود از دنیای غرب و حتی جنوب مثل برزیل، آرژانتین و آفریقا را در حد نیاز و منطق از دست ندهیم و با نوعی سیاست خارجی متوازن و روابط بین‌المللی منطقی و معقول، مبتنی بر اصول استقلال، آزادی، نه شرقی و نه غربی یا عزت، حکمت و مصلحت بتوانیم فشار حداکثری را خنثی و کشور را از رکود در اقتصاد خارج کنیم و به سمت شکوفایی و رونق سوق دهیم.

انتهای پیام
captcha