سیدمحمدحسین طباطبایی معروف به علمالهدی برای بسیاری از مردم ایران به ویژه متولدین دهههای 60 و 70 چهرهای آشناست. آغاز حفظ قرآن از دوونیم سالگی در حالی که هنوز ادای کلمات کامل نشده است از عهده هر کسی برنمیآید، اما نابغهها استثنا هستند.
او یکی از شناختهشدهترین حافظان قرآن کشور است. حضورش در همان سنین کودکی در رسانهها و نقل محافل شدن حفظ قرآن، به روش منحصربهفردی که پدر برای او ابداع کرده بود، بسیاری از والدین را روانه جلسات قرآن کرد تا آنها نیز فرزندان خود را در کلاسهای حفظ قرآن ثبتنام کنند.
به اذعان یکی از اساتید پیشکسوت قرآنی کشورمان، شور و شوقی که این حافظ قرآن در بین خانوادههای ایرانی در اوایل دهه هفتاد ایجاد کرد باعث شد تا جلسات آموزش قرآن رونق بسیاری گیرد. حالا نزدیک به سه دهه از آن روزها گذشته و جامعه تغییر بسیاری را در تمامی عرصهها به خود دیده است.
او این روزها بیشتر وقت خود را به فعالیت در بخش آموزش مؤسسه جامعهالقرآن الکریم و اهلالبیت(ع) اختصاص داده است. در آخرین روزهای اسفند 1400 در استودیوی ایکنا میزبان این چهره قرآنی بودیم تا با او درباره وضعیت فعالیتهای قرآنی گفتوگو کنیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا ـ افراد علاقهمند به امور و مباحث قرآنی و بیشتر متولدین دهههای 60 و 70 با شما آشنا هستند. برای آشنایی بیشتر کمی از خودتان بگویید.
متولد 1369 هستم و از دو و نیم سالگی مشغول حفظ قرآن شدم. بعد از سه سال به لطف خداوند متعال توانستم کل قرآن را حفظ کنم. از همان زمان به اجرای برنامههای مختلف مشغول شدم و به همراه پدرم در مجالس قرآنی داخل و خارج کشور شرکت میکردم.
در سال 1377، دو سال بعد از اتمام حفظ قرآن، مؤسسه جامعةالقرآن و اهل بیت(ع) به همت پدرم و چند نفر از خیرین تأسیس شد. هدف اصلی آن تربیت قرآنیان و افزایش فعالیت قرآنی در بین عموم مردم به ویژه کسانی بود که به طور تخصصی قصد یادگیری و حفظ قرآن را داشتند، بعد از حدود چهار سال، فعالیت مدارس و دبستانهای مؤسسه نیز آغاز شد. در حال حاضر بیشتر به عنوان معاون مؤسسه مشغول به کارم و آموزش واحدهای مختلف و فعالیتهای مدارس مؤسسه را با کمک دوستان و همکاران پیگیر هستم.
ایکنا ـ در همین آغاز گفتوگو دوست داریم از زبان شما بشنویم که چرا بعد از مطرح شدن شما دیگر شاهد بروز افرادی در این سطح آمادگی نبودیم که از سن خردسالی حفظ را شروع کنند و در سطح کشور شناخته شوند؟ در مؤسسه شما چنین نوابغی بروز و ظهور داشتند؟
در مجموعه تلویزیونی قصههای قرآنی، که حدود سالهای 77 و 78 از شبکه دو سیما پخش شد، [حضور چند خردسال حافظ قرآن کریم که محمدحسین طباطبایی با سن کم خود برای آنان قصههای قرآنی را تعریف و تفسیر میکرد] برخی از خردسالان همنشین با من نیز حافظ قرآن بودند. با گسترش شعب موسسه جامعةالقرآن، تعداد این قبیل خردسالان و نوجوانان افزایش یافت.
در شعب موسسه، حفظ قرآن به صورت تخصصی با نوجوانان و سنین بالاتر کار میشود و حافظان قرآن متعددی در مؤسسه تربیت شدهاند. در مدارس تحت نظر مؤسسه نیز با توجه به اینکه قرآنآموزان دروس مصوب آموزش و پرورش را نیز تعلیم میبینند، کمتر کار تخصصی انجام میشود و تعداد حفاظ کمتر است چون، زمانی برای پرداختن به بحث تخصصی نیست هر چند که در بین این دانشآموزان هم افرادی با استعداد ویژه، در کلاسهای تخصصی حفظ قرآن حضور مییابند. فعالیت مؤسسه بینالمللی است و حتی در بین قرآنآموزان کشورهای دیگر همچون هند، سوریه، عراق و افغانستان افرادی در سنین متعدد و با استعداد در طرحهای یکساله حفظ کل قرآن با موفقیت حاضر شدند.
در اینجا بر این نکته تأکید میکنم که حفظ قرآن پایان کار نیست. برخی حکمت تلاوت و آثار آن را دقیق و کامل نمیدانند. اهل بیت(ع) حافظ کل و نیز قرآن ناطق بودند و در هر زمانی از آیات استفاده میکردند. آیا معصومین(ع) به دلیل تلسط کامل بر آیات، قرآن را از روی مصحف شریف نمیخواندند؟ امام رضا(ع) فرمودند که من هر سه روز قرآن را ختم میکنم. برکات معنوی روخوانی قرآن آنقدر زیاد است که معصومین(ع) نیز در عین مسلط بودن، قرآن میخواندند. لذا همیشه به حفاظ سفارش میکنم که نیت شما برای تقرب و استفاده بیشتر از قرآن در زندگی باشد.
ایکنا ـ به خاطر داریم که از همان دوره کودکی اجراهای بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور داشتهاید. کدام اجراها در ذهن شما ماندگار شده است؟
یکی از خاطرهانگیزترین برنامههایی که اجرا کردم سفر حج تمتع سال 1376 بود که فیلم آن موجود است. سه شخصیت از یمن، که هر سه هم جزء صاحبمنصبان آن کشور بودند، حضور داشتند و سؤالات سخت و متعددی را پرسیدند. استاد عباس سلیمی مجری مراسم بود و بسیاری از بزرگان و علمای کشورهایی چون لبنان و فلسطین نیز حضور داشتند و با حضور جمعیت زیادی برگزار شد. شاید کمتر کسی بداند که در این برنامه بسیار بیمار بودم و چند درجهای تب داشتم، اما در فیلم همه چیز عادی بود. به لطف خدا آن برنامه بسیار دیده شد.
همچنین خاطره دیگر این است که در گوشهای از مسجدالحرام نشسته بودیم و با تعدادی از حافظان برنامه اجرا میکردیم که رفتهرفته دورتادور ما پر از حاجیان کشورهای مختلف شد. در آن سفر دیداری در کاخ «نایف بن عبدالعزیز»، وزیر وقت عربستان، داشتیم که مواجهه ایشان با خردسال حافظ قرآن بسیار جالب بود. حضور حجتالاسلام والمسلمین حاج آقای قرائتی به همراه اساتید دیگری چون استاد احمد ابوالقاسمی در آن سفر برای من خیلی شیرین بود.
ایکنا ـ در بین جوانان و نوجوانان توجه به مسابقات قرآن بسیار به چشم میخورد، اما شما در هیچ مسابقهای شرکت نکردید. چرا؟
در آن زمان، شرایط سنی من به گونهای نبود تا در مسابقات شرکت کنم و پس از آن هم بیشتر توجه خود را بر روی گذراندن دروس حوزوی متمرکز کردم. البته در میان قرآنآموزان مؤسسه جامعة القرآن افراد زیادی در مسابقات قرآن در سطوح مختلف شرکت کردهاند.
ایکنا ـ مطمئنم بسیاری از مخاطبان دوست دارند که نظر صریح شما را در مورد مسابقات بدانند. مسابقات قرآن کشور را به صورت حرفهای دنبال میکنید؟
مسابقات را در حدی دنبال میکنم که صرفاً از کم و کیف آن مطلع باشم و ببینم چه کسانی حضور یافتهاند.
ایکنا ـ نقش مسابقات را در تربیت حفاظ و قاریان چگونه ارزیابی میکنید؟
برای برخی تأثیرگذار است و برای افرادی خیر.
ایکنا ـ یعنی میزان تأثیر آن به فرد بستگی دارد؟
بله، باید جزئیات زیادی مد نظر قرار گیرد. اصل مسابقه خوب و فرصتی است که افراد میتوانند خودشان را محک بزنند تا ببینند در چه سطحی هستند. همچنین میتوانند مشوقی برای افراد دیگر باشد تا وارد این عرصه شوند. از لحاظ اجتماعی هم وضعیت همینطور است، به خصوص اگر مسابقات بینالمللی باشد، شرکتکنندهها حافظان کشورهای دیگر را میبینند و تبادل تجربه میشود، اما باید به برخی جوانب بسیار دقت کرد، به خصوص در مباحث اخلاقی، و کسانی که در مسابقات حضور مییابند به افراد دیگر به عنوان رقیب سرسخت خود نگاه نکنند.
مسابقات باید مکانی برای تبلیغ و ترویج کار قرآنی باشد و فرد شرکتکننده نباید دچار آفات اخلاقی شود و تصور نکند چون رتبهای کسب نکرده اتفاق ناگواری رخ داده است و به داوری اعتراض کند. این موارد هدف برگزاری مسابقات را تحتالشعاع قرار میدهد و رعایت نکات اخلاقی باید مد نظر شرکتکنندگان و برگزارکنندگان قرار گیرد.
همچنین باید به صرف هزینههای مسابقات بسیار توجه شود. مسابقات(به خصوص برگزاری حضوری) هزینههای سرسامآوری دارد. اما میتوانیم با صرفهجویی به آموزش پایه و عمومی قرآن بپردازیم.
ایکنا ـ از این سخنان چنین بر میآید که گویی از برگزاری مسابقات چندان رضایت ندارید و فایده آن را مطلوب ارزیابی نمیکنید؟
مسابقات باید باعث پیشرفت کمی و کیفی فعالیت قرآنی کشور شود. البته پیشرفت وجود داشته است اما باید بیشتر تلاش کنیم. میتوان در حوزه کتاب، مولتیمدیا، خوشنویسی و... کار قرآنی انجام داد. کارهای بر زمین مانده به حدی زیاد است که کار یکی دو نهاد نیست و همه باید مشارکت کنند. هر موقع در این حوزهها به نقطه مطلوبی رسیدیم مسابقات را هم با سطح و روش و شرایط خاصی برگزار خواهیم کرد. البته تأکید میکنم که برگزاری مسابقات خوب است و کشورهای دیگر هم مسابقه برگزار میکنند، منتها در کشورهای دیگر فقط به مسابقات پرداخته نمیشود، بلکه از دوره ابتدایی بر روی آموزش پایه کار و نیز کرسیهای قرائت، تلاوت و حفظ برگزار میشود و در سطح مطلوبی هم به مسابقات میپردازند.
در همان سفر حج نزد وزیر کشور عربستان اجرا داشتم. وقتی دید که هر سؤالی از من میپرسند بدون جواب نمیماند، ناراحت شد. البته ناراحتی ایشان از پاسخ دادن من نبود، بلکه از کمکاری مدیران کشورشان بود و به شخصی که مسئولیت امور قرآنی عربستان را در اختیار داشت با تندی گفت که در کشورمان که مهد نزول قرآن است و این همه هزینه میکنید و حلقههای حفظ دایر است و اساتید بنام میآورید، نتوانستهاید چنین استعدادهایی را تربیت کنید و تاکنون یک حافظ در این سن و سال معرفی نکردهاید. در همان جلسه مستخدمی به قرآن مسلط بود و شاید اگر در مسابقات حضور مییافت، موفق میشد. البته در آن جمع افراد بسیاری حافظ بودند و آن مستخدم را آورده بودند تا من را غیرمستقیم بسنجند و این خاطره را در کتاب خاطراتم ذکر کردهام.
به کشورهای همسایه نگاه کنید. در ترکیه که شاید خیلی از فعالیتهایشان را اسلامی ندانیم، اما به طور تخصصی بر روی قرآن کار و نیز در کنارش مسابقات را هم برگزار میکنند. در مصر هم همینطور است و برنامه منظمی دارند و از دوره کودکی و نوجوانی واجب میدانند که قرآن را یاد بگیرند.
بنابر این اگر شرایط آموزشمان خوب باشد و بعد مسابقه برگزار کنیم، نتیجه مطلوب خواهد بود. نمیخواهم بگویم کشورهای دیگر در این زمینه موفق بودهاند. آنها هم ضعف داشتهاند اما باید در بحث آموزش کار اساسی انجام دهیم که بخش عمده آن به آموزش و پرورش و نهادهای دیگر بازمیگردد. اگر قرار باشد با توجه به وضعیت کنونی و مشکلات متعدد اقتصادی در زمینه قرآن هزینه شود، خیلی فرصتها دارای اولویت بالاتر از مسابقات نیز وجود دارد.
ایکنا ـ از صحبتهای شما دو مورد را برداشت میکنم؛ مسابقات بیش از آنچه باید باشد به آن پرداخته شده است و نیز با نوع برگزاری آنها چندان موافق نیستند؟
برداشت اول تقریباً درست است و بیش از هر موضوع دیگری به مسابقات پرداخته میشود. در مورد برداشت دوم باید بگویم که میتوانستیم در پخش مسابقات بهتر عمل کنیم و باید در همه شبکهها و در ساعات پربیننده بخشهایی هرچند کوتاه پخش شود. مسابقات را برگزار میکنیم تا اقبال عمومی به قرآن به وجود بیاید، در حالی که وقتی دیرهنگام پخش شود یا رسانهها پررنگ نباشند اقبالی به وجود نخواهد آمد.
ایکنا ـ البته فرایند مسابقات از شهرستانی تا استانی و کشوری و بعد بینالمللی در طول سال جریان دارد.
بله، آمادگی برای مسابقات مدتها طول میکشد و زمان برگزاری آنها چند روز است. بنابراین، باید بسیار به آن پرداخته شود. کاش در کنار مسابقات، برنامههایی را برای آموزش پایه طراحی میکردیم تا از نظر کمی و کیفی برای عموم مردم متنوع باشد و بتوانیم افراد بیشتری را با فعالیتهای قرآنی آشنا کنیم. طبیعتاً این کار به هزینه، وقت و نیرو نیاز دارد که چندین برابر کار برای مسابقات است.
قرآن در وصف کسانی که خطاکارند میفرماید: «وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»؛ یعنی ما به آنها ظلم نکردیم، بلکه خودشان به خودشان ظلم کردند. در واقع متوجه نبودند که با این گناهان به خودشان ظلم میکنند و چون خلاف ایمان و اعتقادات صحیح رفتار میکردند به خودشان ظلم کردند.
ایکنا ـ شما به قرآنآموزان مؤسسه و شاگردانتان توصیه میکنید که در مسابقات حضور یابند؟
بله حتماً، توصیه میکنم که با رعایت نکات اخلاقی در مسابقات شرکت کنند.
ایکنا ـ در حوزه فعالیتهای قرآنی دو دیدگاه وجود دارد. طبق دیدگاه اول، باید صفر تا صد فعالیتها مردمی باشد تا رشد و توسعه یابد و هرگاه فعالیتی دولتی شود، رفتهرفته مردم از آن فاصله میگیرند. دیدگاه دوم بر این باور است که فعالیتهای قرآنی باید حمایت دولت را به همراه داشته باشد تا بتواند به رشد و حیات خود ادامه دهد. شما با کدام دیدگاه موافقید؟
خداوند میفرماید: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى»؛ باید در کارهای نیک تعاون و همکاری وجود داشته باشد. کارهای خیر و مذهبی همینطور است. باید هر کسی که توانایی انجام کوچکترین کار را دارد، در عرصه حضور یابد. این سخن به معنای تضعیف کار قرآنی کشور نیست، بلکه فقط یک مثال برای بیان بهتر موضوع است.
در برخی کشورها وزرا و مسئولان مرتب در جلسات قرآن حضور دارند یا مسئولان ارشدشان در جلسات تلاوت میکنند. بنابراین قرآن برای یک قشر خاص نیست و مسئولان نیز جزء مردم هستند و قرآن نازل شده است تا همه مردم را به راه تعالی و کمال برساند. پس برای تحقق آن باید همه تلاش کنند. قرآن میفرماید: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ؛ ای پیامبر(ص) قرآن کتابی است که نازل شد تا تو مردم را با اذن خدا از ظلمات به سمت نور خارج کنی». قرآن نازل شد و از طریق اسباب معارف آن منتقل میشود که شاخصترین آنها پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستند.
بنابراین در زمان حاضر برای انتقال این مفاهیم به یکسری اسباب و افراد نیاز هست. پس هر کسی که در زمینه خاصی توانایی دارد و میتواند کمک کند دریغ نکند. طبق آیه شریفه سوره مبارکه حج که میفرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»، افراد بسیار باایمان کسانی هستند که وقتی ما بر روی زمین به آنها مکنت و توانایی و قدرت میدهیم، شاخصترین کارهایی که انجام میدهند اقامه نماز است. اقامه نماز به معنای نماز خواندن صرف نیست، بلکه به معنای تبلیغ فرهنگ دین و عبادت است. بنابراین، هرکسی که توانایی دارد باید فعالیت قرآنی جزء اولویتهایش باشد.
ایکنا ـ سؤال قبلی را به این علت پرسیدم که به نظر برخی وقتی دولت وارد یک بخش میشود، این تصور شکل میگیرد که دیگر نیازی به حمایت مردم نیست. همچنین وقتی مشکلات زیاد میشود، دولت حمایت خود را کمرنگ میکند و نمونه این سیاست را طی سالهای اخیر شاهد بودهایم.
میتوان یکسری ضابطه را مشخص کرد. الان مؤسسات قرآنی شعب مختلفی دارند و مردمیاند و با شهریه، کلاسها اداره میشوند. البته شهریهها هم اندک است، اما به عنوان یک هزینه متبرک به معلمان و مربیان پرداخت میشود. این مبلغ در شأن آنها نیست و در مقابل هدیهای که امام حسین(ع) به معلم قرآن فرزند خود دادند، اصلا قابل قیاس نیست.
من بسیاری از افراد را سراغ دارم که در روستاها مشغول حفظ قرآناند. در موردی کودکی شش ساله در روستایی حافظ کل قرآن شده که نه تنها هیچ معلمی نداشته است، بلکه اهالی آن روستا هم کمترین آشنایی با قرآن نداشتهاند و دیگر خواهرها و برادرهای او هم شروع به حفظ کردهاند. پس نبود امکانات نباید ما را در برابر پرداختن به فعالیتهای قرآنی بیخیال کند.
اگر دولت در ساخت و اختصاص مکانی برای آموزش قرآن اقدام کند، کار بهتر پیش خواهد رفت. دولت در امور دیگر همچون بیمه فعالان قرآنی میتواند کمککننده باشد. همچنین برای امور فعالان قرآنی وجود یک دستگاه، نهاد یا وزارتخانه ضروری به نظر میرسد. کمااینکه در کشورهای دیگر اینگونه است.
ایکنا ـ به عنوان کسی که سالها در مؤسسات قرآنی فعالیت کردهاید، مؤسسه قرآنی و مردمی را چگونه تعریف میکنید؟
وقتی به مردمی بودن اشاره میشود، شاید ایستادن روبهروی مسئولان به ذهن بیاید، در حالی که اشتباه است. مسئولان جزء مردم هستند، منتها وظایف خاصی دارند که باید عهدهدار آن باشند. تمایز مردمی بودن و دولتی بودن یک فعالیت بیشتر در بحث مالی قابل دستهبندی است.
ایکنا ـ یعنی عنوان مردمی را ضروری نمیدانید؟
نه، منظورم این نیست. وقتی گفته میشود یک مؤسسه مردمی است شاید بیشتر از نظر مالی مد نظر باشد. مردمی بودن یک فعالیت ضوابطی ندارد و مردم بدون هیچ محدودیتی حمایت میکنند، اما دولتی بودن ضوابطی دارد. مسئول نمیتواند بیضابطه کمک کند. البته چیزی به نام مردمی و غیر مردمی نداریم و حتی دولتیهایی که کمک میکنند خود مردم هستند. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ»؛ شما هر کار خیری که انجام دهید برای خودتان انجام دادهاید.
بخش دولتی باید برای حمایت از مؤسسات مردمی بیشتر بر روی زیرساختها کار کند و برنامهریزی برای داشتن مکان آموزش اهمیت دارد و در این باره مشکل اصلی نامتوازن بودن توزیع است. در روستایی با جمعیت اندک مکان خاص و شکیلی برای آموزش وجود دارد یا در یک شهر کوچک چندین مکان هست، اما در مرکز استان تنها یک مؤسسه فعالیت میکند.
ایکنا ـ در پایان اگر سخنی هست بفرمایید.
از شما و همکاران محترمتان تشکر میکنم. همانطور که خداوند متعال میفرماید: «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى»، همه باید برای تبلیغ معارف دین کمک کنند. خداوند به هر کسی توانی داده است. امیدوارم آنچه مدنظر خداوند متعال و معصومین(ع) است اتفاق بیفتد و امت اسلام با مبانی دین و قرآن آشنا شود.
گفتوگو از تیمور کاکایی
انتهای پیام
جان کلام همین است:
《آموزش عمومی قرآن کریم در میان انبوه مسابقات گم شده است.》
■ قابل توجه حوزه معاونت محترم پرورشی وزارت آموزش و پرورش:
《رویکرد خود را از تبلیغ و ترویج به آموزش عمومی قرآن کریم تغییر دهید.》
● این یعنی تحول بنیادین
و الا امر تبلیغ و ترویج قرآنی وظیفه اصلی وزارت آموزش و پرورش نیست.
● کاش آنان که باید، می فهمیدند که آموزش و پرورش موظف به آموزش عمومی قرآن کریم است نه اجرای ماموریت سازمان اوقاف و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
□ دو صد گفته چون نیم کردار نیست.