بهار، فصل رویش دوباره طبیعت و پیامآور تغییر و تحول و نو شدن است. طبیعت یخزده و گرفتار در چنگال سرما، در آستانه بهار شروع به پوستاندازی میکند، آرام آرام لباس سفیدش را از تن به درآورده و رختی رنگارنگ میپوشد. این تغییر و تحول طبیعت همواره انسان را دلمشغول تغییر و نو شدن درون خویش ساخته و بارها از ضرورت این کار سخن گفته شده، ولی تغییر و تحول ناگزیر نیازمند نقشه راه و سازوکارهایی است تا انسان را به مسیر درست رهنمون شود و ثمرهاش را در وجود او نشان دهد.
برای اینکه بدانیم دین چه تبیینی از موضوع تغییر و تحول در انسان و سازوکارهای آن ارائه میدهد، گفتوگویی انجام دادیم با حجتالاسلام محمد بیرانوند، نویسنده و پژوهشگر و کارشناس تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در حوزه مشاوره و تربیت که مشروح این گفتوگو تقدیم مخاطبان میشود.
حجتالاسلام بیرانوند با بیان اینکه در متون دینی، انسان بهعنوان نوعی رویش توصیف شده است، اظهار کرد: آیه 17 سوره نوح میفرماید: «وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا؛ و خداست كه شما را مانند گياهى از زمين رويانيد». در واقع، انسان مانند دانه پراستعداد خدایی شدن است که خدا او را میرویاند. از طرف دیگر، در آیات و روایات، کلمه توحید همچون درخت طیبهای توصیف شده است که هر لحظه، میوه میدهد. علاوه بر این، پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز به درخت تشبیه شدهاند، در بند اول صلوات شعبانیه نیز از محمد و آل محمد بهعنوان درخت نبوت نام برده شده است و امیرالمؤمنین(ع) در چند خطبه نهجالبلاغه، اهل بیت(ع) را متعلق به درخت نبوت دانستهاند.
وی افزود: در یک کلام، اصل انسان، دین، توحید، نبوت و ولایت در متون دینی همچون درخت توصیف شدهاند و دو نوع درخت نیز وجود دارد؛ درخت طیبه که به آن درخت طوبی گفته میشود و شعبان، ماه تمسک، توسل و آویزان شدن به این درخت است. طبق فرمایش معصومین(ع)، درخت طوبی در خانه پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) قرار دارد و تمامی نعمتهای مادی و معنوی بهشت از زیر این درخت تسری و شیوع پیدا میکند و به اهل بهشت میرسد.
این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: درخت دیگر، شجره ملعونه خبیثه زقوم نام دارد که در سورههای واقعه، صافات و دخان به صراحت به آن اشاره شده است. بنابر آیات سوره واقعه، گمراهان و مکذبون از میوه درختی به نام زقوم میخورند و شکمهایشان را از آن پر میکنند و کسی که ایمان و عمل صالح ندارد، در آخرت به درخت زقوم آویزان میشود. امام صادق(ع) در پاسخ به سؤالی درباره معنای آیه 25 سوره ابراهیم، «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛ ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد و خدا مثلها را براى مردم مىزند، شايد كه آنان پند گيرند» فرمود: از انسان مؤمن همواره عمل صالح سر میزند. منظور اینکه اگر دنبال رویش، رشد، تغییر و تحول و احسن الحال هستیم، باید بدانیم که هم خودمان به یک مسیر رشد و درخت طیبه توصیف شدهایم و هم متن دین با این عنوان توصیف شده است.
وی به آیه 58 سوره اعراف، «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ؛ و زمين پاک و آماده، گياهش به اذن پروردگارش برمىآيد و آن زمينى كه ناپاک و نامناسب است، گياهش جز اندک و بىفايده برنمىآيد؛ اينگونه آيات خود را براى گروهى كه شكر مىگزارند، گونهگون بيان مىكنيم» اشاره کرد و گفت: برای اینکه دانهای خوب رشد کند، باید زمینههای رشد آن را فراهم کرد. اگر زمین و زمینه رشد، مساعد باشد، دانه وجودی ما خوب رشد میکند، ولی اگر زمین، شورهزار باشد، جز خار و خاشاک چیزی عاید نمیشود. بنابراین، اگر دنبال رشد و تغییر و تحول هستیم، باید مراقب زمینههای دانه وجودیمان باشیم.
حجتالاسلام بیرانوند بیان کرد: وقتی دین را همچون درخت توصیف میکنیم، ریشههای آن، مباحث اعتقادی است و کسی که میخواهد رشد خوبی تجربه کند، باید ریشه افکارش از سرچشمه زلال و پاک وحی و به دور از شرک باشد. تنهای که درخت دینداری را در جامعه برپا و استوار میکند، آداب و مناسک و تکالیف و میوه آن، اخلاق و عمل صالح است. بنابراین، اگر انسان مؤمن را همچون درخت طیبهای توصیف میکنیم که هر لحظه میوه میدهد، لازمهاش این است که زمینههای رشد آن به خوبی فراهم شود. در این راستا، عقیده و اعتقاد باید درست باشد، به اخلاق که همان کسب فضائل و دوری از رذائل است، پرداخته و عمل صالح انجام شود.
وی یکی از خاستگاههای مهم رشد اخلاقی و تربیتی انسان را عقیده و اعتقاد پاک دانست و افزود: در آیات قرآن سفارش شده است که به اسماء و صفات خدا اعتقاد داشته باشید. تمام ادیان بر اعتقاد به توحید و معاد تأکید و مابین این دو، موضوع راهنما و تکالیف را بیان کردهاند. ابوذر میگوید: پیامبر(ص) ابتدا به ما قرآن خواندن نمیآموخت، بلکه ایمان یاد میداد. اعتقادات به حوزه فکر و شناخت مربوط میشود و علاوه بر آن، حوزه قلب، احساسات و عواطف نیز باید پاک باشد که به آن، اخلاق گفته میشود. اخلاق یعنی اینکه ما به این دنیا آمدهایم تا صفات خدا را کسب کنیم که همان کسب فضائل و لازمه آن، دوری از رذائل است. سومین زمینه، به رفتار و عمل مربوط میشود؛ مثلاً شعبان ماه تمرین عمل صالح است، اعمالی مثل دادن صدقه(نماد خیررسانی به دیگران)، استغفار(نماد خودشناسی و تغییر و تحول درونی)، گرفتن روزه(نماد تقویت اراده) و ذکر صلوات(نماد تمسک و توسل به پیامبر و اهل بیت). اعتقادات و اخلاقیات به حوزه شناخت و قلب مربوط میشود و آشکار نیست، ولی عمل صالح اگر مبتنی بر ایمان و اعتقاد صحیح باشد، میتواند لحظه به لحظه زمینه رشد را فراهم کند.
کارشناس تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان اظهار کرد: در دهههای پیش، نظریهای درباره تغییر رفتار با محوریت رواندرمانگری مطرح شد، مبنی بر اینکه برای تغییر رفتار باید مداخلاتی در ناخودآگاه کودکی انجام داد، ولی بعداً شناختدرمانگران این موضوع را مطرح کردند که برای تغییر رفتار باید بر حوزه شناخت متمرکز شد. این نظریه نیز بعد از مدتی کنار رفت و رفتاردرمانگران به میدان آمدند که معتقد بودند برای تغییر افراد باید بر رفتار آنها تمرکز کرد، ولی نظریهای که امروز مطرح است، سه بعد شناخت، احساس و رفتار را همزمان مورد توجه قرار میدهد. در واقع، آنچه باعث رشد و پویایی و تغییر و تحول میشود، این است که این سه حوزه همراه هم باشند. یعنی در حوزه عمل و رفتار، درگیر یک موضوع شویم، مداخلات احساسی انجام دهیم و همه اینها مبتنی بر یک عقیده و اعتقاد پاک باشد.
انتهای پیام