گروهی در مسجد مشغول عبادت و گروهی مشغول مباحثه علمی بودند. پیامبر(ص) به سمت گروهی که مشغول مباحثه بودند، رفت و فرمود: «هر دو مجلس فرجامی نیک دارند، اما دینآموزان و عالمان برترند.» این روایت و روایتهای مشابه نشاندهنده این مسئله است که مسجد در زمان پیامبر(ص)، نه فقط محل عبادت که نهادی چندوجهی با کارکردهای مختلف علمی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی بوده است. پيامبر(ص) واسطه ميان خدا و خلق است، با خدا و مردم ارتباط و پيوند دارد و به گواه تاريخ، در برقرارى هر دو ارتباط (با خدا و مردم) از مسجد بهره مىگرفته و چه بسا رمز نزدیکی خانه او با مسجد همين بوده است؛ پيوندى ناگسستنى و دائمى با خداوند و مردم، از پايگاهى به نام مسجد. بهطور کلی، یکی از موفقیتهای شگفتانگيز پيامبر(ص) را بايد در پيوند مسجد و مردم و يا به تعبيرى، پيوند دين و دنیا از طريق مسجد جستوجو كرد.
در همین زمینه، خبرنگار ایکنا در اصفهان گفتوگویی با حجتالاسلام محمد قطبی، مدیر مرکز ملی نوآوری و خلاقیت اشراق و رئیس سابق دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان درباره تفاوت کارکرد مساجد در صدر اسلام و عصر امروز و راهکارهای افزایش نقش و کارکرد مساجد در عصر حاضر انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ کارکردهای مسجد در زمان صدر اسلام با امروز چه تفاوتی داشته است؟
مسجد در زمان اهل بیت(ع) بهویژه در زمان پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع)، کارکردهای گستردهای داشت، در آن دوران مسجد پایگاه اصلی حکمرانی بود و فعالیتهای اجتماعی و اجتماعات بزرگ که مقدمه حضور در جنگ بوده، در مسجد صورت میگرفت. مسجد محل فعالیتهای علمی بود و بهطور کلی، همه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی با محوریت مسجد انجام میشد و این محدود به برنامهها و فعالیتهای حکومت هم نبود، بلکه فعالیتهای مردمی نیز در حوالی مسجد انجام میشد، بساط خرید و فروش مردم عموماً در اطراف مسجد برقرار بود و به همین دلیل، بازارهای عمومی در حوالی و امتداد مساجد شکل میگرفت. بعد از آن، فضاهای جدید که بعداً جایگاه پیدا کرد، مثل حمام، فعالیتهای عامالمنفعه که ارتباطات اجتماعی وسیع داشت و خدمات عمومی مثل آبانبار نیز در اطراف مسجد شکل گرفت.
ایکنا ـ دلیل ایجاد این کارکردهای وسیع و متنوع برای مسجد چه بوده است؟
این مسئله با دو نوع نگاه تعبیر میشود؛ یک تعبیر اینکه در نگاه اسلام و اهل بیت(ع)، مسجد باید هسته مرکزی فعالیتهای اجتماعی باشد که در صورت قبول این برداشت، امروز هم باید شاهد چنین ساختاری در شهرها باشیم. تعبیر دیگر این است که این اتفاق، نه بهعنوان یک منظومه فکری از نگاه اسلام، بلکه بهعنوان یک تصمیم مردمی در راستای فعالیت بهتر و آسانتر اجتماعی انجام شده است.
بهطور کلی، در طول تاریخ حتی تاریخ اهل سنت و در کشورهای مختلف از عراق و شام تا ایران و عربستان و حتی در دورههای اخیر، مسجد در محوریت اجتماع قرار داشته و این نشاندهنده این مسئله است که مسجد را نباید صرفاً محلی برای عبادت در نظر گرفت، بلکه مسجد باید مکانی برای حل و فصل نیازهای عرفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تربیتی جامعه باشد و اگر این کارکردها در مسجد اتفاق بیفتد، جایگاه آن را در جامعه و فرهنگ عمومی ارتقا میدهد، در حالی که مساجد ما امروز به اقامه جماعت، عزاداری محدود در زمانهای خاص و دعا و نیایش محدود و کارکردهای قبل از آن منفک شده است.
ایکنا ـ آیا مساجد امروز قابلیت بازیابی کارکردهای وسیع و گسترده پیشین را دارند؟
امروز بعد آموزشی و تربیتی مسجد به مجموعههای فرهنگی، بعد اقتصادی به نهادهای اقتصادی و بعد اجتماعی و سیاسی به بهزیستی و ادارات دولتی واگذار شده است، بهخصوص از ۵۰ سال گذشته و بهویژه در دوره قاجار و پهلوی، کارکردهای مسجد آرام آرام از آن جدا شد و حالا فقط کارکرد برگزاری نماز و نیایش برای مسجد باقی مانده، این در حالی است که مسجد قابلیت و امکان بازیابی کارکردهای قبلی خود را دارد تا به محوریت جامعه و مرجع پاسخگویی نیازهای مردم تبدیل شود.
با این وجود، بازگرداندن این کارکردها لوازم خود را دارد که باید در سه جهت رقم بخورد؛ ابتدا مسئله ابزارهای عینی، ساختمانها و فضاهایی است که با فاصله از مسجد ساخته شده و برای رسیدن به این منظور، آوردن آنها در کنار مسجد، شدنی نیست و حتی در صورت وجود اراده برای انجام آن، یک دوره زمانی طولانی نیاز است. در حوزه خدماتی نیز اینکه نهادها و سازمانهای مختلف بهصورت سیستمی و نهادی به مسجد متصل شوند، الزامات و مشکلات خود را دارد. زمانی که همه نیازهای جامعه در داخل مسجد برآورده میشد، مدیرعامل و تصمیمگیران نیز داخل مسجد بودند. بهطور مثال، حضرت علی(ع) خود در مسجد کوفه مستقر بود و در مکانهای دیگر نیز نماینده امام، حکمران و تولیت مسجد بر کارکردهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ناظر بود، در حالی که امروزه اینگونه نیست، هر نهاد و مرجعی از ارگان خاصی مجوز میگیرد و نهاد نظارتی خاص خود را دارد، کانونهای فرهنگی مجوز خود را از ارشاد و قرضالحسنهها از بانک مرکزی میگیرند و این تعدد ساختارها باعث سخت شدن این اتفاق میشود.
نیاز است که این انسجام ساختاری به قانون منسجمی تبدیل شود که اقمار داخل مسجد را تحت نظارت مرجع واحد قرار دهد، کمااینکه در بعضی از کشورهای اسلامی، چنین شرایطی مشاهده میشود. بهطور مثال در مالزی، مسجد، رسانه، اقمار آموزشی، خیریه و بخشهای مالی دارد که همه اینها تحت نظر یک شورای مدیریت اداره میشود، در کشور ما غیر از تعدادی مساجد محدود که توانستهاند بخشهایی را داخل خود بهوجود آورده و بهصورت توافقی حرکت کنند، این اتفاق نیفتاده است. بهطور کلی، شبکه مجوز نهادهای داخل مسجد قاعده و قانون خاصی ندارد.
همچنین در فرهنگ عمومی مردم نیز باید این پذیرش شکل بگیرد که مسجد نه فقط بهعنوان محل عبادت که بهعنوان یک نهاد با چند کارکرد شناخته میشود که در آن همراه با اعمال عبادی، فعالیت تربیتی، آموزشی و اقتصادی صورت میگیرد؛ یعنی فرهنگ عمومی مردم، مسجد را بهعنوان یک نهاد عمومی در جامعه بپذیرد، اگرچه در صورت انجام دو مورد، از اول این پذیرش از سوی مردم انجام میشود.
ایکنا ـ برای افزایش نقش و کارکردهای مساجد در جامعه امروز چه راهکارهایی وجود دارد؟
باید گفت که ایجاد سازمانیافتگی و پیوستگی ساختاری میتواند نقطه اولیه کار باشد تا بعداً اقمار ساختمانی به آن ملحق شود، ایرادی ندارد که مسجد ساختار حقوقی پیدا کند و با ساختار حقوقی خود هیئت موسس خیریهای دور از مسجد باشد، چنانکه شاهد هستیم ساختمانهای تابعه ادارههای دولتی بعضاً دورتر از آن قرار دارند، اما حاکمیت و حکمرانی در سازمان مرکز است، البته در صورت اجرای چنین طرحی ممکن است مدل اداره خیریه و نهادهای مختلف دستخوش تغییراتی شود.
با وجود این، بهطور کلی، در کشور ما امروز بلوغ سیستمی برای انجام چنین کاری وجود ندارد، حتی هیئت مذهبی که خاستگاه آن مسجد است، به مرور با سیستمهای قانونی از مسجد جدا و به نهادی متفاوت تبدیل میشود، چنانکه امروز سازمان تبلیغات اسلامی به هنگام ثبت هیئت، الزامی برای حضور شخصیت حقوقی مسجد قائل نیست و شروط دیگری برای ثبت هیئت در نظر دارد.
در حال حاضر، نهادهای ما چنین ارادهای ندارند که مسجد را به مرکز نهادهای جامعه تبدیل کنند، اما اگر عزم و اراده انجام کار وجود داشته باشد، در بازه زمانی ۲۰ ساله امکان آن وجود دارد. باید طرح را در چند مسجد پیاده و اشکالات آن را برطرف کرد، نمیتوان یک دفعه آن را اجرا کرد، چراکه در صورت بروز این اتفاق، بسیاری از سازمانها خدمات خود را از دست داده و آسیب میبینند.
در سالهای اخیر که بحث مسجدمحوری مطرح بود، برخی معتقد بودند که برای تحقق این امر نیاز نیست که نهادهای مختلف در مسجد یا اطراف آن باشند، همین که اعضای مسجد اقمار مختلفی را حتی خارج از مسجد راهاندازی کنند، مسجدمحوری محقق میشود؛ این هم تعبیری است که ما حداقل در حال حاضر میتوانیم خود را با آن قانع کنیم، اما تصویر ذهنی من این است که مسجد قاعدتاً باید یک نهاد اجتماعی باشد، نهادی با ابعاد و کارکردهای متعدد آموزشی، فرهنگی و اجتماعی؛ مساجد ما امروز با وجود ۲۰ هزار کانون فرهنگی هنری در کشور و سه هزار کانون فرهنگی هنری مسجد در استان اصفهان، در بعد هنر ضعیف عمل کردهاند و این یعنی ضعف کارکردی نهاد درون مسجد؛ در واقع در کنار همه این الزامات، باید توانمندیها هم افزایش پیدا کند و صرف ایجاد نهاد و سازمان وابسته و درون مسجد کارساز نیست.
باید افرادی در رأس امور مسجد قرار گیرند که ضمن برخورداری از تحصیلات و آگاهیهای مناسب، توانمندیهای اجرایی اجتماعی داشته باشند. زمانی که شما مسجد را نمازخانه ببینید که در آن فقط نماز برپا میشود، یک کلیددار و خدمتکار نیاز ما را برطرف میکند، اما اگر مسجد را نهاد اجتماعی با کارکردهای مختلف دیدیم که با اقمار سازمانی و نهادهای مختلف در ارتباط است، تشکیلات محسوب میشود و نیاز به اداره دقیق و درست و مدیر توانمند دارد. بهطور کلی، برنامه تبدیل مسجد به نهاد اجتماعی، شدنی است، اما لوازم بسیار و بازه زمانی حداقل ۲۰ ساله برای تحقق آن لازم است.
گفتوگو از پریسا عابدی
انتهای پیام