کد خبر: 4298293
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۵
جرعه‌ای از کوثر نهج‌البلاغه/ ۲۸

پرهیز و ستیز؛ دو بعد مکمل تقوا

یک پژوهشگر قرآن با بیان اینکه تقوا در دو بعد کاملاً متفاوت مطرح است، گفت: اول، بعد احتیاط، خودداری، حزم و دوری از صحنه‌های شبهه‌ناک و مشکوک که به «پرهیزکاری» مشهور شده است و دوم، بعد حضور در عرصه‌های اجتماعی، مجاهده، مبارزه، ستیز و رزم با همه مظاهر باطل که باید نامش را «ستیزکاری» گذاشت. جمع این دو بعد تقوا، همان «جهاد اکبر» است.

نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع)در روزگاری که ذهن‌ها از هیاهوی بی‌وقفه‌ اطلاعات پراکنده آکنده شده است، بازگشت به متون ریشه‌دار و نجات‌بخش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و چه متنی گرانسنگ‌تر از نهج‌البلاغه که از سرچشمه‌ حکمت امام علی(ع) جاری شده و قرن‌هاست که دل‌ها و جان‌ها را سیراب می‌کند؟ با تأکید دوباره‌ رهبر معظم انقلاب بر اهمیت آشنایی با این میراث معرفتی، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفت‌وگو با علی‌اکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث، در قالب سلسله‌گفت‌وگوهای «جرعه‌ای از کوثر نهج‌البلاغه» به تبیین پنج حقیقت درهم‌تنیده، سه نشانه اصلی انسان متقی، دو بعد مکمل تقوا و تبیین مانع درونی برای تحقق تقوا می‌پردازد. آنچه در ادامه می‌خوانیم، شماره‌ بیست‌وهشتم این گفت‌وگوهاست که ما را از ظاهر واژگان عبور می‌دهد و به جان کلمات می‌برد.

ایکنا ـ در مباحث پیشین، تحلیلی ژرف بر مفهوم تقوا با محوریت نهج‌البلاغه بیان کردید. لطفاً در ادامه، جایگاه این فضیلت را با استناد به دیگر منابع حدیثی شیعه، از جمله غررالحکم و دررالکلم برای مخاطبان تبیین کنید.

بحث دقیق، عمیق و انیق تقوا را پس از استفاضه از کتاب مستطاب نهج‌البلاغه، با جرعه‌ای از کتاب دیگر فیوضات علوی، یعنی «غررالحکم و دررالکلم» ابوالفتح آمدی، به پایان می‌بریم. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حدیث شماره ۵۸۴۵ غرر می‌فرماید: «أَيَسُرُّكَ أَنْ تَكُونَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ الْغَالِبِينَ؟ آیا خوش می‌داری که تو هم از حزب‌الله پیروز باشی؟» در ادامه می‌فرماید: «اتَّقِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ أَحْسِنْ فِي كُلِّ أُمُورِكَ، فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ اگر می‌خواهی، تقوای الهی پیشه کن و در تمام کارهایت نیکو عمل کن، زیرا خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کنند و نیکو عمل کنند.»


بیشتر بخوانید:


توجه دارید که عبارت پایانی حضرت درواقع آیه‌ای از قرآن مجید است. خداوند در آیه ۱۲۸ سوره نحل می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ بی‌تردید خدا با کسانی است که پرهیزکاری پیشه کردند و کسانی که از هر نظر نیکوکارند.» عبارت «حِزْبُ اللَّهِ الْغَالِبِينَ» هم درواقع اشاره به آیه ۵۶ سوره مبارک مائده است که می‌فرماید: «وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ؛ و کسانی که خدا و رسولش و مؤمنانی چون علی‌ بن ابیطالب را به سرپرستی و دوستی بپذیرند، حزب خدایند و یقیناً حزب خدا پیروزند.»

این آیه به دنبال آیه معروف ولایت آمده است: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی مانند علی‌ بن ابیطالب‌ هستند که همواره نماز را برپا می‌دارند و در حالی که در رکوعند، به تهی‌دستان زکات می‌دهند.» (مائده/ ۵۵)

یعنی حداقل، پنج حقیقت بزرگ به‌شدت درهم‌تنیده، مستحکم و تفکیک‌ناپذیر است: ۱ ـ اصل ولایت الهی ۲ ـ فضیلت تقوا ۳ ـ عمل به حسنات ۴ ـ تحزب به حزب‌الله ۵ ـ تعیین مصداق غالبین. 

هر کدام از این پنج حقیقت، فضیلتی بی‌نظیر در حیات انسان محسوب می‌شود و ضامن سعادت دنیوی و اخروی فردی و اجتماعی‌اند و شایسته است که معرفت لازم و کافی را نسبت به آن‌ها کسب کنیم.

ایکنا ـ در ادامه، حضرت امیر(ع) نشانه‌هایی برای افراد باتقوا ذکر می‌کند؛ این نشانه‌ها را توضیح دهید. 

بله، حضرت در بیانی دیگر، از میان ده‌ها علامت متقین، سه نشانه مهم و اصلی انسان‌های باتقوا را گلچین می‌کند و می‌فرماید: «لِلْمُتَّقِي ثَلاثُ عَلَامَاتٍ: إِخْلَاصُ الْعَمَلِ، وَقِصَرُ الْأَمَلِ، وَاغْتِنَامُ الْمَهَلِ.» (غررالحکم و دررالکلم، ص ۵۴۸) یعنی برای انسان متقی سه نشانه است: ۱ ـ عمل فقط برای خدا (اخلاص) ۲ ـ کوتاهی آرزوها (نگاه گذرا و موقت به دنیا) ۳ ـ از دست ندادن (اغتنام) فرصت‌ها. 

یکی از تعابیر حضرت امیر(ع) برای تبیین تقوا در نهج‌البلاغه و همچنین در غررالحکم و دررالکلم، تمثیلاتی است که به‌گونه‌ای پناهندگی و التجا از حملات دشمن را یادآور می‌شود، از جمله «التَّقْوَى حِصْنٌ حَصِينٌ لِمَنْ لَجَأَ إِلَى اللَّهِ؛ تقوا قلعه‌ای محکم و تسخیرناپذیر است برای کسی که به آن پناه ببرد.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۱۵۵۸) «حصن» به معنای دژ و قلعه، یعنی مکانی که انسان به هنگام هجوم دشمن به آنجا پناه می‌برد تا از آسیب او در امان باشد و تقوا، قلعه‌ای محکم و تسخیرناپذیر محسوب می‌شود برای کسی که به آن پناه می‌‌برد.

همچنین فرمود: «أَوْقَى جُنَّةٍ التَّقْوَى؛ نگهدارترین سپر، تقواست.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۵۹۴۶) جُنّه به معنای سپر است؛ وسیله‌ای که انسان آن را به هنگام حمله مستقیم دشمن، مقابل سر، صورت و سینه‌اش می‌گیرد تا صدمه نبیند. 

ایکنا ـ با توجه به این تمثیلات، به نظر می‌رسد حضرت ابعاد گوناگون تقوا را لحاظ کرده است. آیا این تنوع تعابیر ناظر به تنوع کارکردهای تقواست؟

کاملاً درست است. شاید به‌کاربردن تعابیر و تمثیلات گوناگون به‌دلیل تنوع موضوعی و محتوایی تقوا باشد: تقوای فردی، جمعی، سیاسی، حکمرانی، پرهیز و حزم، ستیز و رزم.

به‌کاربردن واژه‌هایی مانند حصن (قلعه و دژ)، جُنّه (سپر و جان‌پناه) و معاذ (پناهگاه و مخفی‌گاه)، انسان را به یاد جنگ و مبارزه و رزم و حفاظت می‌اندازد؛ مبارزه با نفس، جنگ با شیاطین، رزم با طواغیت.

یعنی تقوا در دو بعد کاملاً متفاوت مطرح است؛ اول، بعد احتیاط، خودداری، حزم و دوری از صحنه‌های شبهه‌ناک و مشکوک که به «پرهیزکاری» مشهور شده است و دوم، بعد حضور در عرصه‌های اجتماعی، مجاهده، مبارزه، ستیز و رزم با همه مظاهر باطل که باید نامش را «ستیزکاری» گذاشت. جمع این دو بعد تقوا، همان «جهاد اکبر» و مصداق کامل و جامع این دو جلوه از تقوا، خود امیرالمؤمنین(ع) است؛ سیری در زندگی ایشان، این موضوع را به‌خوبی نشان می‌دهد.

همان‌طور که تعابیر پناهندگی و سپر و پوشش در برابر حمله دشمن برای فضیلت تقوا به‌کار برده شده، برای ماهیت این فضیلت هم نوعی باطن و درون ناپیدا نیز مفروض است که انسان را به خودداری، خودنگهداری و خوددرمانی هدایت و حمایت می‌کند.

حضرت می‌فرماید: «دَاوُوا بِالتَّقْوَى الْأَسْقَامَ، وَبَادِرُوا بِهَا الْحِمَامَ؛ دوا و درمان کنید بیماری‌های خود را به‌وسیله داروی تقوا و به تقوا گرایید، پیش از آنکه زمان مرگتان فرا رسد.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۵۱۵۴) «حِمَام» یعنی امر محتوم و قطعی که مرگ یکی از مصادیق آن است.

و نیز آمده است: «لَا تَقْوَى كَالْكَفِّ عَنِ الْمَحَارِمِ؛ تقوا و پرهیزی همانند خودداری از محرمات و گناهان نیست.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۵۹۷۶) و همچنین: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ قَلْبٍ مُتَوَلِّهِ بِالدُّنْيَا أَنْ تَسْكُنَهُ التَّقْوَى؛ حرام و ممنوع است در درون آن دلی که شیفتگی دنیا جای گرفته، تقوای الهی نیز جای بگیرد.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۴۹۰۷)

این تعابیر و امثال آن‌ها نیز بیانگر تنوع حملات دشمنان مختلف و تفاوت سلاح‌های آن‌ها به انسان است: دشمن داخلی، نفس و خواسته‌هایش؛ دشمن خارجی اعم از شیاطین جن و انس، وسوسه‌های بیرونی، تطمیع و تهدید و تحدید و تحمیل و... .

بنابراین، دلیل استفاده از تعابیر و تعاریف گوناگون برای معرفی فضیلت تقوا و علامات صاحبان تقوا در لسان مبارک امیرالمؤمنین، امام‌المتقین(ع) به‌دلیل این تنوع‌ها و اشراف کامل حضرت بر همه ابعاد و زوایای این عطیه سعادت‌بخش الهی است.

بحمدالله والمنّه ما توفیق یافتیم که در این گفت‌وگوها، به گوشه‌ای از آن‌ها اشاره کنیم. إن‌شاء‌الله که مورد رضایت الهی و عنایت علوی قرار گرفته و برای مخاطبان محترم، مفید فایده بوده باشد.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha