کد خبر: 4293162
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۹
جرعه‌ای از کوثر نهج‌البلاغه/ ۲٠

رعایت عدالت؛ منش انسان‌های متقی نسبت به دوست و دشمن

یک پژوهشگر قرآنی با اشاره به خطبه همام نهج‌البلاغه گفت: انسان‌های متقی عدالت را در حق دوست و دشمن رعایت می‌کنند و این منش عدالت‌محور در دوستی و دشمنی، همان چیزی است که امروز جامعه‌ ما به‌شدت به آن نیاز دارد.

نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع)در روزگاری که ذهن‌ها از هیاهوی بی‌وقفه‌ اطلاعات پراکنده آکنده شده است، بازگشت به متون ریشه‌دار و نجات‌بخش بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و چه متنی گرانسنگ‌تر از نهج‌البلاغه که از سرچشمه‌ حکمت امام علی(ع) جاری شده و قرن‌هاست که دل‌ها و جان‌ها را سیراب می‌کند؟ با تأکید دوباره‌ رهبر معظم انقلاب بر اهمیت آشنایی با این میراث معرفتی، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفت‌وگو با علی‌اکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث در قالب سلسله‌گفت‌وگوهای «جرعه‌ای از کوثر نهج‌البلاغه»، به بررسی مفاهیم «ذکر» و ذاکرین، «عفو» و پیوند آن با شجاعت، لینت در سخن، رعایت عدالت حتی در دشمنی و دوستی، مرزبندی حق و باطل در رفتار فردی و اجتماعی و معرفی مصادیق استحفاظ می‌پردازد. آنچه در ادامه می‌خوانیم، شماره‌ بیستم این گفت‌وگوهاست که ما را از ظاهر واژگان عبور می‌دهد و به جان کلمات می‌برد.

ایکنا ـ چرا امیرالمؤمنین(ع) در توصیف انسان متقی می‌فرماید: «إِنْ كَانَ فِي الْغَافِلِينَ كُتِبَ فِي الذَّاكِرِينَ وَإِنْ كَانَ فِي الذَّاكِرِينَ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ»؟

این فراز به این معناست: «اگر (انسان متقی) در جمع بی‌خبران باشد، نامش در گروه یادآوران خدا ثبت می‌شود و اگر در میان یادآوران باشد، نامش در جمع غافلان نوشته نمی‌شود.» دلیلش این است که قلب انسان متقی همیشه به یاد خداست و مهم نیست که وجود مادی او در کجا قرار دارد؛ اصل ذکر، ذکر قلبی است.


بیشتر بخوانید:


ایکنا ـ معنای «عفو» و «عطاء» در فراز بعدی خطبه همام چیست؟ 

حضرت در ادامه می‌فرماید: «يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ ستمکار (پشیمان) خودش را عفو می‌کند، به آنکه او را محروم کرده، می‌بخشد و با آن کس که از او بریده، پیوند برقرار می‌کند.» یعنی در روابط عادی اجتماعی، مقابله‌به‌مثل نمی‌کند و حتی به کسی که او را در جایی محروم کرده، عطا می‌کند یا با کسی که از او بریده است، دوباره پیوند می‌زند.

در این عبارت، دو واژه نیاز به شرح دارد: «عفو» یعنی گذشتن از گناه و خطای کسی و در جایی به‌کار می‌رود که فردی با وجود قدرت انتقام، از سر کرامت، گذشت می‌کند؛ اگر بخشش از سر ترس یا ضعف باشد، عفو نیست. در روایت آمده است: «العفوُ فَضیلَةٌ تَحتَ الشُّجاعَةِ؛ عفو از مصادیق شجاعت است.» همچنین «يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ» درباره‌ ستمکاری است که از ستم خود پشیمان شده. واژه‌ «عطاء» بیشتر درباره بخشش مالی کاربرد دارد و از مصادیق سخاوت است؛ البته به بخشش‌های بدون درخواست و یک‌طرفه، اعم از مادی و معنوی هم اطلاق می‌شود. 

ایکنا ـ در ادامه فرازهای «بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ غَائِباً مُنْكَرُهُ حَاضِراً مَعْرُوفُهُ مُقْبِلًا خَيْرُهُ مُدْبِراً شَرُّهُ فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَفِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَفِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ؛ از سخن زشت و دشنام دوری می‌کند، گفتارش نرم است، بدی‌ها و کارهای نکوهیده از او دیده نمی‌شود و کارهای نیک و پسندیده‌اش آشکار است، نیکی‌هایش به همه می‌رسد و آزارش به هیچ‌کس نمی‌رسد» را تبیین کنید. 

«فحش» به معنای دشنام و ناسزا یا پاسخ بدی است که از حد خود تجاوز کند. «لیّن» یعنی نرم، آرام و ملایم. خداوند در آیه‌ ۴۴ سوره‌ طه به حضرات موسی و هارون(ع) می‌فرماید: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ»؛ یعنی با گفتاری نرم و آرام به او (فرعون) بگویید، شاید به نعمت‌های خدا متذکر شود و ترس و خشیت الهی در دل او راه یابد.»

«مقبل» از «اقبال» یعنی روی‌آوردن و توجه‌کردن و «ادبار» ضد آن است؛ یعنی پشت‌کردن و روگرداندن. فرد متقی همیشه به عمل خیر رومی‌آورد و از بدی‌ها روی‌گردان است.

در عبارت «فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَفِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَفِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ»، واژه‌ «الزَّلَازِلِ» از «زلزال» به معنای لرزش و اضطراب و گناه ناخواسته و بدون توجه است؛ انسان باتقوا در مواقع و مواضع لرزش و اضطراب و لغزش‌های ناخواسته، باوقار، خونسرد و منطقی است. در هنگامه‌ سختی‌ها، شکیباست و از کوره درنمی‌رود و در ایام آسایش، بسیار شکرگزار است. معمولاً انسان در روزگار نعمت و راحتی غافل می‌شود؛ اما انسان متقی حتی در رفاه، شاکر خداوند است و بسیار او را سپاس می‌گزارد.

«الْمَكَارِهِ» جمع «مکروه» و از «کَره» یا «کُره» به معنای ناگواری و مشقت است. «کُره» سختی و ناگواری تحمیلی از بیرون و «کَره» مشقتی است که از درون و ذات انسان سرچشمه می‌گیرد. انسان متقی در برابر هر دو نوع ناگواری، صبور و شکیباست.

ایکنا ـ با توجه به عبارت بعدی، چرا رعایت عدالت در برابر دوست و دشمن از نگاه امام علی(ع) ضروری است؟

در فراز بعدی می‌خوانیم: «لَايَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَلَايَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ»؛ حب و بغض دو واژه‌ متضاد به معنای دوست‌داشتن و کینه‌ورزی است: «به کسی که او را دشمن دارد، ستم نمی‌کند و نسبت به آنکه دوست دارد، به گناه آلوده نمی‌شود.» ریشه‌ «يَحِيفُ» از حیف به معنای ظلم و ستم است؛ یعنی اگر با کسی دشمنی دارد و کارش به دست او افتاد، به‌دلیل دشمنی و کینه‌اش به او ظلم نمی‌کند و کاری را که درست است، انجام می‌دهد. این عبارت بیشتر درباره‌ داوران، قاضیان و صاحبان رأی و امضا در جامعه است؛ یعنی انسان‌های متقی عدالت را در حق دوست و دشمن رعایت می‌کنند.

«فِيمَنْ يُحِبُّ»، یعنی حقی را از دیگری به نفع فردی که دوستش دارد، ضایع و پایمال نمی‌کند و عدالت را قربانی دوستی‌اش نخواهد کرد. این شیوه‌ متقیان است؛ منش عدالت‌محور در دوستی و دشمنی، همان چیزی است که امروز جامعه‌ ما به‌شدت به آن نیاز دارد.

ایکنا ـ انسان متقی در برابر لغزش خود چه رفتاری دارد؟ و عبارت «مَا اسْتُحْفِظَ» به چه معناست؟ 

«يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْهِ وَلَا يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَلَا يَنْسَى مَا ذُكِّرَ وَلَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ وَلَا يُضَارُّ بِالْجَارِ وَلَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ وَلَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَلَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛ پیش از آنکه ضد او شهادت دهند، خود به حق اعتراف می‌کند؛ آنچه را به او سپرده‌اند، ضایع نمی‌کند؛ آنچه را به او یادآوری کرده‌اند، فراموش نمی‌کند؛ مردم را با القاب زشت نمی‌خواند؛ همسایه را نمی‌آزارد؛ در مصیبت دیگران شادی نمی‌کند؛ در کار ناروا وارد نمی‌شود و از محدوده‌ حق خارج نمی‌گردد.»

«يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْهِ»؛ انسان متقی معصوم نیست و ممکن است خطا کند؛ اما بلافاصله به اشتباه خود اعتراف می‌کند؛ چرا که اهل دروغ و نفاق نیست و باور دارد که حساب و کتابی فراتر از این دنیا هم وجود دارد.

«اسْتُحْفِظَ» از «استحفاظ» به‌ معنای نگاه‌داشتن، پاسداری و یادگرفتن است. شارحان برای این واژه چند معنا برمی‌شمرند: ۱ ـ نگهداری از مال یا امانت مردم ۲ ـ حفظ علمی که آموخته است ۳ ـ نگهداری اسرار مردم ۴ ـ پاسداری از هر تعهدی در هر موقعیتی ۵ ـ نگه‌داری محفوظات مانند قرآن و احادیث اخلاقی ۶ ـ محافظت از نمازهای پنج‌گانه از نظر اوقات و آداب نماز ۷ ـ نگهداری طاعات، مثل روزه که دریچه‌ای از رحمت الهی است؛ این نعمت زمانی ضایع می‌شود که فقط به تشنگی و گرسنگی خلاصه و حکمتش فراموش شود ۸ ـ حفظ دین و مکتب ۹ ـ حفظ ثقلین یعنی قرآن و عترت.

حفظ محفوظات انسان نیازمند تمرین، تکرار و دوری از گناه است؛ زیرا گناه حافظه را تضعیف و تقوا حافظه را تقویت می‌کند.

«ینابز» از ریشه‌ «نبز» مشتق شده و به‌ معنای بدنامی‌دادن و عیب‌جویی از دیگران است؛ کاری که از منهیات اخلاقی شمرده می‌شود و انسانِ باتقوا از آن پرهیز می‌کند. این نهی اخلاقی در قرآن کریم نیز در سوره‌ مبارکه حجرات، آیه‌ ۱۱ آمده است: «وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ»؛ یعنی یکدیگر را با لقب‌های زشت نخوانید. دلیل این نهی آن است که چنین رفتاری زمینه‌ساز غیبت، تهمت، توهین و در نتیجه دشمنی و کینه‌ورزی خواهد شد.

«جار» یعنی همسایه؛ کسی که خانه‌اش چسبیده یا نزدیک به خانه‌ دیگری است. در فرهنگ اسلامی معروف است که تا چهل خانه در اطراف، همسایه محسوب می‌شوند. رعایت حقوق همسایگان در اسلام بسیار مورد تأکید است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «أوصانی رَبّی بالجار حتّى ظننتُ أنَّهُ یُوَرِّثُهُ»؛ پروردگارم آن‌قدر در حق همسایه به من سفارش کرد که گمان بردم همسایه را وارث همسایه قرار خواهد داد.»

«یضار» از ریشه‌ «ضرر» گرفته شده و به‌ معنای زیان‌رساندن یا زیان‌دیدن است. انسان باتقوا نه به همسایه‌اش ضرر می‌زند و نه به‌دلیل خوش‌خلقی‌اش از همسایه‌اش آسیبی می‌بیند.

«یشمت» از «شماتت» به‌ معنای سرزنش، ملامت و شادی بر اندوه دیگران است. انسان باتقوا اهل شماتت نیست؛ زیرا می‌داند هر آنچه در این جهان رخ می‌دهد، قضای الهی است و امکان دارد روزی خود او نیز دچار همان بلا شود. اساساً شماتت کاری خلاف مروت و ناجوانمردانه و درواقع، نمک‌پاشیدن بر زخم دیگران است؛ رفتاری که معمولاً از انسان‌های عاجز و وامانده سر می‌زند؛ از همین رو شماتت از جمله منهیات اخلاقی و ممنوعات اهل تقواست.

حضرت در پایان این فراز، به موضوعی کلان و فراگیر، یعنی «حق و باطل» اشاره می‌فرماید و برای انسان متقی چارچوبی کلی ترسیم می‌کند: فرد باتقوا نه در حلقه‌های باطل وارد می‌شود و نه از میادین حق خارج می‌گردد، بلکه همواره در جمع حق‌طلبان و حقیقت‌جویان حضور می‌یابد و از محافل ظلم و باطل فاصله می‌گیرد.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha