حسن سلمانی، مدرس دانشگاه بیرجند در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی با بیان اینکه زندگی مهمترین مؤلفه برای هر انسانی بهشمار میرود و هر کس دوست دارد با شناخت ارزشهای زندگی، آن را بهدرستی معنا کرده و زندگی سعادتمندانهای را تجربه کند، گفت: صحبت از معنای زندگی، ما را به پرسشهای اساسی و بنیادین رهنمون میکند که قطعا عدم پاسخگویی و یا پاسخگویی نامناسب، ما را در پیچ و خمهای عالم هستی دچار حیرت و سرگردانی کرده و در چاه ضلالت گرفتار میکند.
وی ادامه داد: یکی از اساسیترین پرسشهایی که هر انسان متفکر در دورهای از زندگی روزمرهاش با آن مواجه میشود این است که آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ چرا باید زندگی کرد؟ هر پرسش دیگری که پیرامون این سؤال مطرح شود، مبحثی تحت عنوان معنای زندگی را شکل میدهد؛ اگرچه فیلسوفان بیشماری از دیرباز، این مسائل را مطرح کرده و مورد بحث و بررسی قرار دادهاند، اما ضرورت پرداختن به این مسئله در این برهه از زمان که میتوان عصر بحران معنا و معنویت نامید، بیشتر خودنمایی میکند.
این مدرس دانشگاه افزود: عدهای معتقدند زندگی ارزش زیستن ندارد و باید گذراند و گذشت، در مقابل عدهای معتقدند لحظه به لحظه زندگی فرد معنادار است و انسان باید در زندگی فردی خویش معنایابی کند؛ زندگی در منظر فیلسوفان مسلمان مانند علامه محمدتقی جعفری و علامه طباطبایی، تنها در پرتو شناخت هویت واقعی انسان، اعتقاد به خدا و پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی معنا پیدا میکند و در نظر برخی فلاسفه غربی مانند فردریش نیچه، در قالب انکار خدا و نگاه به مقوله دین بهعنوان عامل بدبختی و ناتوانی انسانها رخنمایی میکند.
دانشجوی دکترای فلسفه و کلام اسلامی بیان کرد: برخی نیز مانند آلبر کامو در تفسیر معنای زندگی که متأثر از نگاه تجربهگرایانه و مادیانگارانه اوست، با پیش فرض عدم وجود خدا، محدودیت عقل و پوچی زندگی، به افق معرفتی میرسد که به گمان خودش بهترین راهحل برای معنادار کردن زندگی است.
سلمانی ادامه داد: علامه محمدتقی جعفری مینویسد انسان برای اینکه معنای زندگی خود را درک کند، باید از موقعیت و جایگاه خودش در عالم آگاه شود و بداند که قانون الهی، انسان را چگونه مطرح میکند؛ به اعتقاد او، انسان باید بداند مانند کلمهای نیست که صرفا در کتاب تاریخ بشری افتاده باشد و هیچ ملزم نباشد که جایگاه خود را در این کتاب درک کند و از دخالتش در این کتاب بپرسد؛ بلکه قانون الهی درباره انسان میگوید: تو ای انسان که در وسط کتاب هستی قرار گرفتهای؛ ای کوچک نما تو همان ارزشی را داری که کتاب هستی دارد. تو هرگز در این کتاب، حرف ربط نیستی، بلکه جهان بزرگ را درون تو قرار دادم؛ ولی اگر وجود تو گورستان این جهان شده، به خودت مربوط است.
وی تصریح کرد: علامه جعفری انسان را با جهان هستی مقایسه میکند و او را از جهان برتر میداند، چراکه معتقد است انسان، علت غایی عالم آفرینش و انگیزه خدا از خلقت و به جریان انداختن جهان هستی بوده است؛ بنابراین او بر این باور است که انسان باید جایگاه واقعی خود را در جهان هستی بفهمد تا بتواند درک کاملی از معنای واقعی زندگی داشته باشد.
سلمانی ادامه داد: بدون تردید، پاسخ به پرسشهای بنیادین عالم هستی و درک درست از معنای زندگی، نیازمند برخورداری از فهم فلسفی و نگاه خردمندانه است؛ افرادی که ناآگاهانه و از روی تقلید و بدون بهرهگیری از خرد نقادانه با این مسائل برخورد کنند، چه بسا در دام تفکرات پوچگرایان گرفتار شده و نگرششان نسبت به زندگی با نوعی یأس و ناامیدی همراه شود.
وی افزود: آنچه در این دوره از تاریخ بیشتر از گذشته مشهود است، هجوم بیسابقه شبهات مختلف در جنگ بزرگ رسانهای دشمن است که نسل نوجوان و جوان امروزی را بیش از هر دوره دیگری درگیر خود کرده است و این نسل آسیبپذیر اگر بهدرستی آماده و مهیای برخورد با پرسشهای اساسی، شبهات و سؤالات نشده باشند، چه بسا در رویارویی با افکار مختلف و احیانا منحرف، دچار آسیبهای جبرانناپذیری شوند.
دانشجوی دکترای فلسفه و کلام اسلامی بیان کرد: رشد عقلانی و منطقی و برخورداری از فهم فلسفی باید از دوران کودکی آغاز شود و سیستم آموزشی باید بهگونهای برنامهریزی شود که نسل کودک و نوجوان جامعه از ابتدای راه آموزش، این مسیر رشد و تعالی عقلی را بهدرستی طی کرده تا در برخورد با مسائل و شبهات، به بنبست نرسیده و بهدرستی راه برونرفت از مشکلات و معضلات را پیدا کنند.
انتهای پیام