دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در سال 1361 با عنوان «مدرسه تربیت مدرس قرآن کریم» از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه در تهران آغاز به کار کرد که طی این سالها توانست با احداث 18 دانشکده در سراسر کشور فعالیتهای آموزشی خود را پیش ببرد.
در اهداف تأسیس این دانشگاه به تربیت نیروهای متعهد و توانمند در حوزه علوم و معارف قرآنی در زمینههای تدریس، تحقیق و تبلیغ اشاره شده، حال در صحبت با علیرضا کاوند، رئیس دانشکده علوم و فنون قرآن تهران میخواهیم بدانیم این دانشگاه تا چه اندازه توانسته بر موضوع توسعه فرهنگ قرآنی از این طریق اثرگذار باشد. در ادامه بخش نخست این گفتوگو را میخوانید و میبینید.
ایکنا ـ درباره تعداد ورودیها و فارغالتحصیلان بگویید و اینکه در سالهای اخیر این سیر، نزولی یا صعودی بوده است؟
کشور در چند سال اخیر دچار بیماری فراگیر کووید 19 شد که تا حدی بر روند جذب دانشجویان تأثیرگذار بود. طبیعتاً دانشگاه علوم معارف قرآن کریم و دانشکده علوم قرآنی تهران نیز تا حدی با کاهش دانشجو مواجه شدند به ویژه اینکه در هفت سال گذشته، روند جذب دانشجو در دانشگاههای کشور با سیر نزولی مواجه شده است.
نظر به اینکه باید در سراسر کشور تبلیغات جذب دانشجو به انحای گوناگون شکل گیرد، دانشگاه ما نیز تلاش کرد که در استانها تبلیغ داشته باشد. دانشکده علوم قرآنی تهران همواره یکی از دانشکدههای پرطرفدار میان دانشکدههای این دانشگاه بوده است. امسال نیز تعداد قابل توجهی دانشجو جذب کردیم و امیدواریم که در دانشکدههای دیگرمان نیز این میزان اقبال وجود داشته باشد. امیدواریم که با برنامهریزیهای بهتر و تبلیغات بیشتر و معرفی خروجیهای دانشکدهها به جامعه، جذب دانشجو بهتر شود.
ایکنا ـ درصد این کاهش اقبال چه میزان است؟
با توجه به شرایط کشور بهویژه در این دو، سه سال اخیر، بین 20 الی 30 درصد کاهش جذب دانشجو داشتیم ولی حتی بعضی از دانشگاهها تا 70 درصد کاهش جذب دانشجو داشتهاند بهویژه دانشگاههایی مثل آزاد اسلامی، پیام نور و غیر انتفاعی که شهریه دریافت میکنند؛ ولی دانشگاه ما چون دانشگاه دولتی و وابسته به دستگاه اجرایی است و هزینهای را از دانشجو بابت تحصیل دریافت نمیکند، مثل آن دانشگاهها در بحث جذب دانشجو چندان دچار مشکل نشده است.
ایکنا ـ در دانشگاه شما چقدر به بحث مهارتافزایی دانشجویان در کنار درسهای معمول دانشگاه مثل تسلط به یک زبان خارجی بهویژه زبان عربی یا دورههای روش تدریس و ... توجه میشود و آیا دانشجویی که تربیت میشود توان تدریس دارد؟
اصولاً دانشگاهها وقتی از نسل دوم به سمت نسل سوم حرکت میکنند و دانشگاههای کارآفرین میشوند و بعد به سمت نسل چهارم حرکت میکنند، دانشگاه تحولساز میشوند ـ آموزشمحور، پژوهشمحور، کارآفرین و تحولساز چهار نسل پی در پی دانشگاهها هستند که باید این چهار نسل را هر دانشگاهی طی کند ـ دانشگاه ما هم با توجه به اینکه از دوران آموزشمحوری به پژوهشمحوری گذشته، به دانشگاه نسل سوم ورود کرده و در آغاز این راه هستیم. با توجه به اینکه حدود چهار سال است که برنامهریزیهای کلانی در سراسر دانشگاهها صورت گرفته، از سال 97 که شورای راهبردی دانشگاه تشکیل و چشمانداز دانشگاه و گامبندی دوسالانه دانشگاه نگاشته شده، در این چهار سال اخیر دانشگاه رشد بسیار فزایندهای نسبت به دهههای گذشته داشته، بهویژه اینکه اعضای هیئت علمی سکاندار این دانشگاه شدند. قبلاً شاید تغییرات مدیریتی در دانشگاه ما بیشتر رخ میداد امروزه با توجه به اینکه ریاست دانشگاه حجتالاسلام سیدمحمد نقیب، خودشان عضو هیئت علمی دانشگاه هستند و طبیعتاً توجهها و عنایات به سمت پیشرفت و توسعه دانشگاه وقتی که مناصب در اختیار خود بدنه دانشگاه و اعضای هیئت علمی دانشگاه قرار میگیرد و خود ایشان هم عضو هیئت علمی هستند، رشد دانشگاه ملموستر خواهد بود.
در این چهار سال اخیر تلاشی را به کمک دوستان و به سکانداری ریاست دانشگاه در شوراهای مختلف انجام دادیم تا دانشگاه را به سمت نسل سوم حرکت دهیم و امروز اگر در سازمان مرکزی، معاونتهای پژوهشی، فرهنگی، دانشجویی و آموزشی برنامههایی مدون و در سراسر کشور در دانشکدههای ما پیاده میشود در حقیقت نتیجه جلسات راهبردی دانشگاه و اسنادی است که برای آیندهنگری و آیندهپژوهی دانشگاه نوشته شده است.
به طور مثال در عرصه پژوهش با برنامههای جدیدی در حوزههای فناوریهای مدرن پیش میرویم. در حوزه کتابخوانی دیجیتال و آموزشهای پژوهشمحور که از شاخصههای دانشگاه نسل سوم هست تقریباً سه سال است که در دانشگاه ما آموزشهای پژوهشمحور آغاز به کار کرده و در کلاسها با یک نگاه پژوهشی این مباحث آموزشی تدریس میشود. همچنین معاونت آموزش تلاش خود را کرده تا بتواند کلاسها را به صورت پژوهشمحور برگزار کند که از شاخصهها و المانهای دانشگاه نسل سوم است.
همین طور در معاونت پژوهش تلاش کردیم که دانشگاه را به سمت پژوهشمحوری و بهویژه کارآفرینی در حوزه پژوهش حرکت دهیم. هماکنون نیز در سازمان مرکزی همین نگاه را دارند. دانشجویی که پژوهش میکند باید بتواند از آن پژوهش در عرصه تولید علم استفاده کند. تحقیقات و پایاننامهها بهصورت کاربردی در مقطع کارشناسی ارشد و در مقطع دکتری در دانشکدههای ما بهویژه در دانشگاه علوم قرآنی قم مصوب شده است. اینها دانشگاه را به سمت دانشگاه نسل سوم حرکت میدهد.
کلاسهایی در حوزه پژوهشهای میانرشتهای برگزار میشود که نیاز امروز رشد ما برای تبدیل شدن به دانشگاه نسل سوم هست؛ بنابراین اگر در پژوهش و آموزش ما اتفاقاتی میافتد برای حرکت به سمت دانشگاه نسل سوم نوین است، اگر تدریس برخی از دروس متفاوت میشود به این نحو که یک دانشجوی استادیار را در کنار استاد برای تدریس داشته باشیم این هم از ویژگیهای دانشگاه نسل سوم است و آموزش دانشگاه متحولتر شده، یعنی دانشجوی نخبه همان دانشگاه میآید و به عنوان همیار استاد تدریس میکند، بر پژوهشها نظارت میکند و این خودش از شاخصههای دانشگاه نسل سوم است.
همین طور در حوزه فرهنگ و دانشجویی، روی مهارتهایی که دانشجو برای ورود به بازار کار نیاز دارد کار میشود، به طور مثال اگر وقتی دانشجو فارغالتحصیل میشود در حد یک پژوهشگر معمولی باشد، نمیتواند در بازار کاری که پژوهشهای آن مبتنی بر علوم و فنون و فناوری مدرن هست کار پیدا کند. دانشجو باید اینها را یاد بگیرد. این دانشگاه تلاش خود را میکند تا با برگزاری دورهها این وظیفه و رسالت را درست انجام دهد و شرایطی فراهم کند تا دانشجو با آن علوم و فنون آشنا و مسلط بشود.
به عنوان نمونه، پژوهشهای فناورانه در سه سال اخیر با برگزاری جلساتی در دانشکدههای ما رصد میشد و در آن جلسات دانشجویان و اساتید شرکت میکردند. پژوهش فناورانه یعنی ما چگونه میتوانیم از فناوریهای مدرن و از سایتهای مختلف برای رشد و توسعه پژوهشهای قرآنی در کشور استفاده کنیم؟ چه سایتهایی وجود دارد و چه روشهایی برای استفاده فناورانه از این منابع اصیل و ارزشمند هست که ما بتوانیم پژوهشهای قرآنی را به سمتی رشد بدهیم که بتواند مبتنی بر خواستهها و نیازها و مطالبات روز، محصول داشته باشند.
در حوزه فرهنگی نیز کارگاهها و جلسات دانشافزایی و مهارتافزایی برای دانشجویان و اساتید در این طول چند سال اخیر به کرات داشتیم به این دلیل که بتوانیم دانشجویان را با فناوریهای جدید در حوزه پژوهش آشنا کنیم. کلاسهایی را بهصورت فوقبرنامه در معاونت فرهنگی و در دانشکدهها برگزار کردیم بهطور مثال مجریگری، آشنایی با روشهای استخراج مباحث جدید از منابع علوم قرآنی و روشهای درآمدزایی از روشهای علوم قرآن و حدیث. حتی کلاسهایی را برگزار کردیم که چطور یک دانشجوی کارشناسی ارشد یا پژوهشگر علوم قرآنی میتواند از رشته خود درآمدزایی کند و بتواند از لیسانس، فوق لیسانس یا دکتری که میگیرد حداقل بتواند به عنوان یک منبع درآمد از نگاه ترجمهای و پژوهشی استفاده کند. تلاش کردیم طوری توانمندی دانشجو را رشد دهیم که بتواند از این عرصه استفاده کند.
دانشجویانی داشتیم که فیلمسازی کردند و حتی بهعنوان یک دانشجوی فعال قرآنی و به نوعی مبتکر توانستند در بحثهای جهادی و اردوهای فرهنگی ورود کنند. وقتی دانشگاه به سمت نسل سوم حرکت میکند باید از همه ظرفیتهای فرهنگی، پژوهشی و آموزشی استفاده کند. در دانشگاه سایتی به نام سایت آموزشهای آزاد و مجازی داریم که آنجا دورههایی را بارگذاری کردهایم و دانشجو با گذراندن آن دورهها میتواند گواهی بگیرد. بخشی از این آموزشها در راستای آموزشهای سازمان فنی و حرفهای و دولتی هست. دانشگاه ما نیز این سایت را دارد و دورههایی را در زمینههای مختلف از جمله زبان عربی و مکالمه، زبان انگلیسی و مکالمه، ترجمه و ... برگزار کرده، دانشجویان و حتی کارمندان و اساتیدمان نیز در این دورهها شرکت کردند. اگر با این نگاه جلو برویم ظرف 6 سال آینده دانشجو، کارمند و استاد ما بتواند مهارتی فراتر از چیزی که در سرفصلهای دروس هست داشته باشد. این فعالیت نشانه و شاخصهای است برای اینکه این دانشگاه برنامهریزی مدونی برای رشد دانشجو، کارمند و استاد دارد. ما دانشگاه را یک پایگاه فرهنگی و بینشی میبینیم که هم دانشجو، استاد و کارمند رشد کنند و صرفاً بحث دانشجو مطرح نیست.
ایکنا ـ برخی از دانشگاهها مثل دانشگاه تهران، تربیت مدرس و ... در راستای انجام پژوهشهای فناورانه، پارکهای علم و فناوری دارند، آیا دانشگاه شما با این هدف که بتواند در زمینه تولید محصول قرآنی ورود کند، فعالیتی در این عرصه داشته است؟
فعلاً چنین چیزی نداریم. اما شورای راهبردی چندسالی است که در دانشگاه راهاندازی شده و از تأثیرگذاران و نقشآفرینان حوزه علمی، بینشی، فرهنگی و قرآنی در دانشگاه ما هستند و اسناد بالادستی دانشگاه را هم همین شورای راهبردی تألیف کردهاند. ما به این عنوان، مرکزی نداریم اما پژوهشکدهای به اسم پژوهشکده قرآنی داریم که رسالتش تصمیمگیری و تصمیمسازی در مورد آن چیزی است که نیاز این دانشگاه برای ورود به عرصه کارآفرینی و جامعه است. بنابراین برنامهها و فعالیتهایی که برای معرفی خود به جامعه نیاز داریم در آن پژوهشکده قرآنی انجام میشود که بخشی از ساختار دانشگاه است.
دانشگاه ما، یک دانشگاه علوم انسانیست و مثل دانشگاههای صنعتی و غیر علوم انسانی مرکز رشد و پارک علم و فناوری نداریم؛ اما در آن پژوهشکده قرآنی همه فعالیتها در همین راستا صورت میگیرد تا بتوانیم دانشجو، استاد و کارمند را برای استفاده از دانش قرآنی که کسب کرده در جامعه توانمند کنیم و از فارغالتحصیلانمان نیز در همین قالب استفاده میکنیم. فعالیتهای پژوهشی بنیادین، کلان و جامعهمحور در همین پژوهشکده رصد میشود. این قسمت را با نگاه کارآفرینی در دانشگاه فعال کردیم تا بتوانیم آنچه مد نظر دانشگاههای نسل سوم و مطالبه مقام معظم رهبری نیز هست را بهزودی محقق کنیم.
ایکنا: چه تعداد استاد و مدرس در مجموعه دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم یا به طور خاص در تهران مشغول فعالیت هستند؟
دانشگاه بیش از 80 عضو هیئت علمی دارد که در دانشکدههای سراسر کشور عضویت دارند. 18 شعبه در سراسر کشور داریم و در دانشکده تهران نیز 10 عضو هیئت علمی هستیم که خودم هم یکی از آن 10 نفر محسوب میشوم و اینها هم در رشتههای مختلف ادبیات عرب، علوم قرآن و حدیث، تفسیر و رشتههای اینگونه فارغالتحصیل شدهاند. در دانشگاه دو گروه داریم؛ ادبیات عرب و علوم قرآن و حدیث و یا به تعبیری تفسیر و علوم قرآن.
تعداد اساتید مدعومان هم در دانشکدههای سراسر کشور تا پیش از سال 98 بالغ بر هزار استاد بوده است. امروزه آمار کمتر از این هست به ویژه اینکه ما در دوران کرونا بسیاری از کلاسهایمان تلفیقی برگزار میشد. بعضی از کلاسها آفلاین یا آنلاین بود و ممکن بود تعداد دانشجویان در برخی از کلاسها زیاد شود و طبیعتاً تعداد اساتید برای برگزاری کلاس کمتر میشد و اینکه هماکنون شاید بالغ بر 500 تا 600 استاد مدعو در دانشگاههای سراسر کشورمان داریم که مشغول تدریس هستند. امسال هم که کلاسها حضوری شده و از وضعیت قبلی خارج شدهایم و به زودی این تعداد افزایش پیدا میکند.
ایکنا ـ آخرین باری که در دانشگاه شما روی منابع درسی تجدید نظر شد چه زمانی بود و به نظر شما بازنگری منابع درسی هر چند سال باید انجام شود؟ در مورد منابع درسی موجود به نظر شما چه چیزهایی باید اضافه یا حذف شود؟ و آیا منابع دانشگاه شما در رشته علوم قرآن و حدیث با منابع این رشته در دانشگاههای دیگر یکسان است؟
اساساً تغییر و تحول در سرفصلهای آموزشی و عناوین درسی یک مسئله کلان در کشور ما و در همه رشتههاست. در رشته علوم انسانی و بهویژه در رشته علوم قرآن و حدیث شورای گسترش رشتهها و وزارت علوم متولی بیان سرفصلها و ابلاغ آنهاست. اساتید دانشگاه ما هم هنگام تدریس در آن ماده درسی طبیعتاً باید سرفصلی را که ابلاغیه وزارت هست تدریس کنند. منابعی هم در آن سرفصل به عنوان منابع آمده که باید در 16 جلسه آموزشی تدریس شود. اینها ابلاغیه وزارت هست و در اختیار هیچ دانشگاهی هم نیست. اگر دانشگاهی میخواهد تغییری در عناوین و منابع درسی ایجاد کند با نظر وزارت است. ولی دانشگاه ما به جهت اینکه سعی کرده تا حد ممکن از وزارت علوم هم در گامی جلوتر قرار گیرد، تقریباً چهار سال است مصوبهای تصویب شده مبنی بر اینکه شورای آموزشی دانشگاه و سازمان مرکزی به شوراهای آموزشی دانشکدههای سراسر کشور ـ در دانشکدههای علوم قرآنی سراسر کشور شوراهای آموزشی و پژوهشی برای تصویب پایاننامهها و مسائل آموزشی دانشجویان وجود دارد که خیلی از کارهای دانشجویان در همین شوراها انجام میشود ـ اجازه دادند که اگر در مواردی خواستند منابع درسی را تغییر دهند با حفظ سرفصلهای آن ماده درسی، عنوانی که مد نظر آن استاد هست، پیشنهاد بدهند.
مثلاً فرض بفرمایید برای درس قرآن و مستشرقان سرفصلهایی آمده و منابع درسی آن هم مشخص است مثلاً کتاب قرآن و مستشرقان آقای دکتر زمانی، فرض کنید استاد محترم میگوید من از این کتاب میخواهم استفاده کنم اما کتابهای دیگری را هم میخواهم استفاده کنم و کتابهای جدیدتری هم هست. معمولاً هم شورای آموزشی نظر به اینکه آن استادی که به بلوغ فکری و بینشی رسیده که این کتاب نمیتواند پاسخگوی نیازهای امروز شبهات حوزه مستشرقان باشد و نیاز هست کتاب دیگری هم مطالعه بشود این اجازه را میدهد که آن کتاب به منابع درسی آن ماده درسی اضافه و توسط آن استاد در ترم آموزشی تدریس بشود. آن چیزی که باید در کلاسهای ما تدریس شود و نظارت بر کار تدریس از سوی گروه آموزشی انجام میشود.
بنابراین دانشگاه ما یک قدم از وزارت علوم جلوتر است نه اینکه آن که ابلاغیه وزارت را نقض کند، بلکه اضافه بر آن مواردی را استاد پیشنهاد و شورا مصوب میکند که به عنوان منبع جدید درسی به آن کتاب قبلی اضافه بشود. چه بسا برخی از نظرات در کتابهای قبلی مد نظر استاد ما نباشد و بر دیدگاه استاد در آن کتاب منبع درسی نقد دارد ولی استاد ملزم به طرح تفکری است که در آن کتاب منبع درسی آمده است، از منابع دیگر نیز میتواند در نقد و تحلیل و بررسی آن منبع مواردی را اشاره کند؛ بنابراین دست استاد دانشکده علوم قرآنی ما برای بیان مباحث از منابع دیگر باز است اما باید در سرفصل وزارتخانه و در آن چارچوب حرکت کند. مثلا اگر فرض کنید در مورد دورههای استشراق قرآن کریم قرار هست یک جلسه از مقدمات حوزه استشراق، یک جلسه از جریانشناسی و یک جلسه از دیدگاههای این عرصه و یک جلسه هم دوره اول استشراق را بگوید نمیتواند از این قالب خارج شود. باید در 16 جلسه آموزشی سرفصلهایی که ذیل آن ماده درسی هست، کاملاً بیان کند ولی میخواهد دیدگاههای متفاوتی را بگوید که نقد آن دیدگاه باشد و رسالت مقطع کارشناسی ارشد هم همین است. دانشجو باید با انظار و تفکرات مختلف آشنا شود و بتواند در قالبی که مدنظر استاد است حرکت کند.
جزوه درسی طبیعتاً از گفتههای استاد شکل میگیرد. ممکن است استاد از چهار کتاب درسی برای دانشجو بگوید که گفتههایش ضبط، مکتوب، پیاده و جزوه درسی میشود. آن جزوه درسی برای ترم آینده مورد نظارت شورای آموزشی قرار میگیرد که آیا این استاد دیدگاههای غالب در عرصه علمی یا دیدگاههای شاذی را مطرح کرده، اگر دیدگاه شاذی هست آیا مبانی و قواعد استدلال قویای دارد یا نه و این استاد دچار انحراف فکری هست. ما هم اساتید مدعو و هم اساتید هیئت علمی خودمان را پایش میکنیم. پیش آمده که عضو شورای هیئت علمی خودمان دیدگاهی را مطرح کرده که با دیدگاههای متعارف متفاوت بوده، باید ادله خود را برای گروه آموزشی بیاورد که چرا این دیدگاه را مطرح کرده، بحث گرفتن مچ استاد نیست، بلکه میخواهیم بگوییم استادی که دیدگاه جدیدی مطرح میکند چقدر آن دیدگاه قوت دارد؟ که دانشجو سردرگم نشود. در کلاس دورههای استشراق یک مبحث با یک رویکرد گفته شود و در کلاس و گروه دیگری مباحث دیگری توسط استاد دیگری گفته شود، اینها نباید واگرا شود، باید این دو کلاس همگرا باشند.
وظیفه استاد این است که دانشجو را به سمت صحیح خط دهی کند. بعضی از مطالب در دوره آموزشی نمیگنجند باید در پژوهش برای دانشجو تبیین شود؛ بنابر این هر ساله هم استادان مدعو و هم اساتید هیئت علمی خودمان را پایش میکنیم. چون هیئت علمی باید خودش را رشد دهد.
ایکنا ـ چقدر دانشجویان به این مسئله هدایت میشوند که زمانی از وقت خود را وقف امور قرآنی کنند؟
یکی از ویژگیهای خاص دانشگاه ما که شاید در بعضی از دانشگاهها به این عنوان خیلی فعالیتی وجود نداشته باشد به ویژه دانشگاههای رشته علوم انسانی این است که چند انجمن داریم؛ یکی انجمن صنفی که در همه دانشگاهها هست، دیگری انجمن علمی که زیر نظر معاونت فرهنگی است و مباحث علمی را پیگیری میکند و در هر دانشکدهای دانشجویان عضو آن هستند، حتی خود اینها مجله با اسامی مختلف دارند و فعالیتهای علمی، دیدگاهها و مطالبشان را در این مجلات منعکس میکنند که حتی اخیراً در وزارت علوم هم بعضی از نشریات ما رتبه آوردند.
انجمن دیگری به نام انجمن هیئتالرسول که فعالیتهای فرهنگی انجام میدهد، داریم که یک انجمن دانشجویی کامل است و در سازمان مرکزی اساسنامه دارد. دانشجویان در انجمن هیئتالرسول هر دانشکدهای عضویت دارند و فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی انجام میدهند. انجمن هیئتالرسول در کنار بسیج دانشجویی، یک انجمن و تشکل مکمل است. ما انجمن بسیج دانشجویی هم داریم که حکمشان از ناحیه بسیج دانشجویی هر استانی زده میشود. بسیج دانشجویی و انجمن هیئتالرسول برنامههای مشترکی را برگزار میکنند. بحث بسیج بیشتر عقیدتی، سیاسی، بینشی و علمی و بحث هیئتالرسول بیشتر فرهنگی، مناسبتی و تبلیغاتی و جنبه فرهنگی کار و تبلیغ مباحث قرآنی در خارج از دانشکده است، به عنوان نمونه انجمن هیئتالرسول دانشکده از سازمان تبلیغات اسلامی مجوز گرفته بودند و اخیراً در امامزاده صالح(ع) تجریش فعالیتهای فرهنگی در زمینه نهجالبلاغه، آشناسازی مردم با معارف نهجالبلاغه و معارف قرآنی برگزار کردند و حتی برای اجرای برنامه به دیگر اماکن دعوت شدند. انجمنهای ما تلاش دارند که معارف قرآنی را در مناطق محروم نیز گسترش دهند.
حتی در همین یک ساله اخیر که من در دانشکده علوم و فنون قرآن تهران خدمت عزیزان آمدم سعی کردیم بیش از پیش انجمنها و گروهها را فعال کنیم. در سطح شهر تهران در تئاتر شهر دانشجویان ما با تیپ مذهبی برنامهای را برای مردم برگزار و تبلیغ مباحث قرآنی و سبک زندگی قرآنی را انجام دادند. این تشکلها یک تشکل سازمانیافته از سوی سازمان مرکزی است که برای بحث برنامههایشان هزینههایی هم دیده شده که از سازمان مرکزی ابلاغ میشود؛ البته متأسفانه در کشور ما هزینههای فرهنگی خیلی سخت قابل تأمین است، طبیعتاً دانشگاه ما هم در جذب این بودجه از مراکز مختلف یک مقدار دچار سختی است. ولی خیلی از کارها لزوماً با پول به سرانجام نمیرسد بلکه همت و جهاد فکری و تبیینی میخواهد تا به سرانجام برسد. رسالت این دانشگاه باید این باشد که سبک زندگی قرآنی را برای مردم ترویج کند و یکی از بالهای حرکت ما و یکی از بازوان فعالیت ما دانشجویان فعالمان در این انجمنها هستند.
ایکنا ـ دانشجویان چقدر برای هدایت به مسیر درست شغلی استعدادسنجی میشوند و چقدر با نهادها و دستگاههای فرهنگی به منظور جذب دانشجویان تعامل دارید؟ آیا نهادها برای تأمین نیروی انسانی مورد نیازشان به شما مراجعه میکنند؟ آیا سازمان اوقاف، از دانشجویان برای دورههایی که در اماکن متبرکه برگزار میشود، بهره میبرد؟
وزارت علوم در سال 99 آماری ارائه داد که طبق آن دانشگاه ما بیش از 60 درصد جذب فارغالتحصیل در مراکز مختلف داشته است. اما این آمار چگونه به دست آمده؟ وزارت علوم از پرونده آموزشی دانشجویان و مطالعات میدانی که انجام دادهاند به این نتیجه رسیدند.
این دانشگاه سه دهه قدمت دارد و افراد مختلفی از آن دانشنامه لیسانس تا دکتری از وزارت علوم گرفتند. نماینده مجلس، مدیرکل مجموعههای سازمانها، معلم، نماینده سازمانها در مراکز مختلف، فعال فرهنگی در وزارت علوم، آموزش و پرورش و مراکز دولتی شدند و اینها در یکی از مقاطع تحصیلیشان در این دانشگاه تحصیل کردهاند. حتی در مراکز نظامی شاغل شدهاند. شاید برخی این را باور نکنند و یا ندانند.
فارغالتحصیلان این دانشگاه ظرفیت جذب در خیلی از مراکز را دارند به این دلیل که بسیاری از مراکز در سراسر کشور ما چه دولتی و چه غیر دولتی وقتی میخواهند جذب نیروی انسانی کنند میآیند و از دانشگاههای محل تحصیل آن فرد استعلام میگیرند. عموماً این دانشجویان ما که فارغالتحصیل شدند چون سابقههای خوبی در دانشگاه داشتند و در گروهها فعال بودند و فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی داشتند، سوابق خوبی هم داشتند، در بحثهای قرآنی برتر بودند و تعهدشان ثابت شده، معمولاً به راحتی در آن مراکز جذب میشوند.
نامههای زیادی از مراکز مختلف به جهت معرفی دانشجویان برای استخدام داریم. اخیراً هم نامهای داشتیم که از ما خواسته بودند که 10 فارغالتحصیل دانشگاهمان را به آنها معرفی کنیم و ما به دانشجویان میگوییم که اگر شما تلاشتان را کنید که فرد فرهیخته قرآنی باشید و فعالیت فرهنگی و پژوهشی داشته باشید مراکز مختلف شما را جذب میکنند. از این دست نامهها برای ما زیاد میآید چون دانشگاه در تراز نظام جمهوری اسلامی، قرآن و آرمانهای امام و رهبری حرکت میکند، طبیعتاً باید وزارتخانهها و سازمانها افرادی را جذب کنند که عقبه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و ارزشی دارند. اگر مثلاً میخواهیم در حوزه اقتصاد مدیر کلی را در سازمان اقتصادی یا فرهنگی منصوب کنیم باید دارای عقبه قرآنی، فرهنگی و دینی باشد. ما مشکل اشتغال نداریم اما خیلی از فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر با این مشکل مواجه هستند و واقعیت جامعه ماست.
آیا به دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران این مراجعات میشود؟ به دانشگاه امام صادق(ع) این درخواستها صورت میگیرد، چون این دانشجو میتواند به عنوان یک کارمند یا فعال فرهنگی نقش و وظیفهاش را درست انجام دهد چون تربیت قرآنی و دینی شده است. طبیعتاً دانشگاهی مثل دانشگاه ما میتواند برای آینده کشور مدیر تربیت کند. دانشگاهی که وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه هست و آن سازمان هم امکانات و بودجه در اختیار قرار میدهد و میتوانیم دانشجو را درست تربیت کنیم و آن مرکزی که بعداً میخواهد از دانشجو به عنوان کارمند، استاد یا همکار استفاده کند، اعتماد میکند؛ چون رسالت این دانشگاه تربیت یک فارغالتحصیل کارورزی گذرانده توانمند برای خدمت به کشور است.
البته تلاش میکنیم بتوانیم اینها را دقیقاً شناسایی و با اسامی، عقبه آموزشی و شغل فعلیشان در سامانه انجمن فارغالتحصیلانمان معرفی کنیم. هنوز این شرایط خیلی فراهم نشده است. یکسری کارهایی انجام میدهیم تا بتوانیم اینها را به صورت یک شبکه به همدیگر متصل کنیم و اطلاعاتشان در دانشگاه تجمیع شود.
ایکنا ـ انجمن فارغالتحصیلان دارید؟
در بعضی از دانشکدههایمان انجمن فارغالتحصیلان فعال است منتهی بیشتر به مباحث آموزشی و پژوهشی فارغالتحصیلان در این قضیه توجه شده، در حال برگزاری دورههایی هستیم برای اینکه فارغالتحصیلان چگونه وارد بازار کار شوند و چگونه بتوانند از توانمندیهایشان برای جامعه استفاده کنند. دورههایی را که الان برنامهریزی کردیم در سامانه آموزش آزاد و مجازی، بخشی از آن برای فارغالتحصیلان است.
ایکنا ـ چقدر پایاننامهها کاربردی، عملیاتی و مسئلهمحور هستند و سرانجام آنها چه میشود و همین طور، پژوهشهایی که تا الان در دانشگاه صورت گرفته چه خروجیهای داشته است؟
از سال 96، در دانشگاه ما حرکت به سمت کاربردی شدن پایاننامهها آغاز شده است. در سال 98 نامهای از وزارت علوم با این مضمون آمد که باید پایاننامهها، طرحهای پژوهشی و همه مباحث پژوهشی دانشگاهها به سمت کاربردیشدن و جامعهمحورشدن حرکت کنند. ما هم آن را ابلاغ کردیم، آن زمان در سال 98 من در حوزه معاونت پژوهش در خدمت دوستان بودم. به سراسر دانشکدهها ابلاغ شد که باید پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری به سمت کاربردی شدن حرکت کند و موضوعاتی در شورای آموزشی و پژوهشی دانشکدهها مصوب شود که نگاه کاربردی داشته باشد، مثلاً حوزه میانرشتهای، مثلاً قرآن کریم و روانشناسی، قرآن کریم و مسائل جامعهشناسی، قرآن کریم و مسائل سیاسی، قرآن کریم و مسائل نظامی، قرآن کریم و مسائل اجتماعی و ... .
در سال 98 یک درختوارهای را آمادهسازی کردیم که الان مصوب و ابلاغ شده، درختواره پژوهشهای قرآنی دانشگاه، چکیده اولویتهای پژوهشی دانشگاه است که در سال 96 ابلاغ شده، اولویت پژوهشی دانشگاه از سال 96 ابلاغش آغاز شد، کم کم ویراسته و در دو سه وعده باز مجدد به سراسر دانشکدهها ابلاغ شد. اولویت پژوهشی یعنی بیش از 40 صفحه مطلب بود که دانشجو و استاد میتواند از اینها به عنوان اولویتهای پژوهشی دانشگاه انتخاب کند، در آنها پژوهش کند، طرح پژوهشی، مقاله یا پایاننامه بنویسد یا در نشست علمی، کرسی ترویجی، کرسی نظریهپردازی، کرسی آزاداندیشی و ... ارائه دهد. حت نرمافزار یا فیلمی طراحی کند.
از میان آن اولویتها یک درختواره ایجاد کردیم. در سال 98 این کار را آغاز کردیم و سال 1400 بعد از گذر دو سال توانستیم این درختواره را که تهیه کنیم که بیش از 50 صفحه در یک برگه که شمای کلی فعالیتهای کلان دانشگاه ما از جزء تا کل هست منعکس شده که کار سختی است و چشمانداز پژوهشی کلان دانشگاه برای حرکت به سمت آینده قرآنی دانشگاه و کشور در راستای نقشه جامع علمی کشور و رسالت این دانشگاه برای آینده قرآنی کشور است.
در سال 1400 یعنی یک سال پیش آن را ابلاغ کردیم و الان هم کارهای آن انجام میشود و دانشجویان و اساتید طبق آن حرکت میکنند. حتی هستههای پژوهشی طراحی کردیم و اساتید و دانشجویان ما در هستههای پژوهشی فعال هستند که زیر نظر همان شاخهها فعالیت میکنند.
بنابراین جهتدهی پژوهشی دانشگاه را بسیار کانالیزه و مدون کردیم و شاید اگر این اتفاق نمیافتاد فعالیتهای جسته و گریخته پژوهشی قرآنی و حتی فعالیتهای منسوخ شده و عناوین خیلی تکراری که در جامعه تأثیرگذار نبود، استفاده میشد. امروزه مباحث قرآنی که دانشجویان در پایاننامههایشان مینویسند، رویکردهای روانشناختی، سیاسی، بینشی و میانرشتهای دارد، چون نیاز جامعه است و دقیقاً ما این کار را از سال 96 با نوشتن اولویتهای پژوهشی دانشگاه آغاز کردیم، 98 هم تازه ابلاغیه وزارت آمد که این کار در پایاننامهها انجام شود.
چرا این کار را در سال 96 آغاز کردیم چون میخواستیم دانشگاه ما دانشگاه نسل سوم شود. اولویتها را ابلاغ کردیم. ما دانشجویانی داریم که از رشتههای دیگری برای مقطع ارشد و دکتری آمدهاند. مهندسی عمران، شهرسازی، زیستشناسی، پزشکی و ...، با علاقهای که آنجا داشتند، میخواهند از مباحث قرآنی برای توسعه دانش خود استفاده کنند. در زمینه اصلاح ساختار بیمه کشور پایاننامه داشتیم با اینکه ربطی به مباحث قرآنی ندارد. با پیگیری خود دانشجو این پژوهش به بیمه مرکزی رسید. اینها باید به مجلس برود و تصویب و به عنوان یک قانون مصوب برای ارتقای سطح بیمه کشور استفاده شود.
مثلاً دفتر مقام معظم رهبری از ما درخواست پایاننامههایی با موضوع مباحث ولایی، حوزه رهبری و اندیشههای حضرت آقا داشت. این خیلی ارزشمند است که دولت فعلی بالعکس قبل، از ما درخواست پایاننامه میکند.
اداره بهداشت استان تهران تماس داشتند که در زمینه مباحث بهداشتی قرآنی همکاری داشته باشیم، ما هم با کمال میل میپذیریم، پایاننامههایی در این زمینه در دانشکدههای سراسر کشور داریم. در مباحث میانرشتهای ورود کردیم و حتی پایاننامههایی را در زمینه سیاست خارجی و سردار شهید قاسم سلیمانی داریم که از سوی وزارت دفاع مورد استفاده قرار میگیرد. این باعث افتخار ماست که پایاننامههایی نوشتیم که از آن استفاده میشود. این عرصه فراهم هست که ما بتوانیم دانش قرآنی را بر مبنای حوزههای علوم انسانی مورد استفاده قرار دهیم و بتوانیم به حوزه علوم انسانی کمک کنیم؛ این از ویژگیهای دانشگاه ماست.
پایان قسمت اول
گفتوگو از لیلا شرف
انتهای پیام