کشور در سال جدید نیازمند اراده جدی معطوف به تغییر است
کد خبر: 4128200
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۷
مهدی مطهرنیا:

کشور در سال جدید نیازمند اراده جدی معطوف به تغییر است

آینده‌پژوه سیاسی و اجتماعی اتفاقات سال 1401 را نشانه وجود یک جبر برای تغییر خواند و گفت: در این راستا در عرصه حکمرانی اولین چیزی که باید تغییر کند نفس نگاه به مسئله تغییر و پارادایم حاکم بر نظام اندیشگی حکمرانان است.

مهدی مطهرنیا، آینده‌پژوه سیاسی و اجتماعی

سال 1401 در حالی به پایان رسید که کشور به لحاظ سیاسی و اجتماعی چندین ماه درگیر اعتراضات، آشوب‌ها و اغتشاشات بود که ریشه‌های داخلی و خارجی داشت. حال آنچه با فروکش کردن و پایان این اتفاقات یکی از مطالبات اصلی مردم و از وعده‌های اصلی مسئولان است اصلاح رویه‌ها و شیوه‌های حکمرانی است و این مطالبه می‌تواند از آغاز سال جدید مدنظر جدی مسئولان قرار گیرد تا امسال شاهد حرکت و تحولی پرامید در نوع حکمرانی و رابطه میان دولت و ملت باشیم.

مهدی مطهرنیا، آینده‌پژوه سیاسی و اجتماعی و استاد علوم سیاسی دانشگاه، در گفت‌وگو با ایکنا درباره اصلی‌ترین اقدامات برای عملی کردن وعده مسئولان برای اصلاح در نوع و شیوه حکمرانی در سال جدید گفت: در مرحله نخست در این باب باید به اراده معطوف به تغییر اندیشید. در نظام اندیشگی که گذشته‌باوری‌های مقدس و برسازی گزاره‌هایی از آن برای ممانعت از تغییر جایگاه رسمی می‌پذیرد و نوعی تفکر کلام‌محورانه از درون آن زاده می‌شود، اراده معطوف به تغییر از سر اجبار صورت می‌پذیرد لذا اعتمادزا و اعتبارآفرین نیست.

تغییر در نوع نگاه حاکمان به تغییر

وی افزود: به بیان دیگر آنچه در سال 1401 اتفاق افتاد جبری برای تغییر به وجود آورد، نه اینکه تغییر به منزله یک اصل ضروری و موردنیاز از منظر نظام اندیشگی حکمرانان مورد پذیرش قرار بگیرد. به عبارت دیگر اولین چیزی که باید تغییر کند، نگاه به مسئله تغییر و پارادایم حاکم بر نظام اندیشگی حکمرانان ماست که در برابر هر تغییری می‌ایستند و هر دستاورد بشری در تضاد و تعارض با باورهای مقدس‌محورانه خود می‌بینند، در حالی که این دستاوردها پیشران‌های تغییر و شکوفایی ملت‌ها هستند و نباید صرفاً از جنبه منفی و نفی‌گرایانه نگاه کرد.

مطهرنیا اظهار کرد: ‌در واقع نباید خود را در بافتاری قرار داد که متکی بر یک گفتمان سلبی و منفی و نفی هر گونه تغییری در مسیر یافته‌های به اصطلاح تثبیت‌شده به زعم خود باشد که براساس برداشت‌های منظوم‌شده انسانی از تعابیر آسمانی برگرفته شده است. با این نگاه هر کس که علیه این برداشت‌های انسانی از تعابیر آسمانی سخن بگوید در مدار منفی، سلبی و حذفی قرار می‌گیرد.

این آینده‌پژوه سیاسی تصریح کرد: تا زمانی که این مؤلفه و دیدگاه در حکمرانان وجود داشته باشد، هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود و اعتماد و اطمینان به هرگونه تغییر از سوی نیروهای بدیل و رقیب خارج از عقل‌گرایی و درایت خواهد بود و این مانع اولیه تغییر است.

آفت کلام محوری

وی ادامه داد: مانع دوم به بافت و بافتار جامعه ملی ما بازمی‌گردد نه به حکمرانان. جامعه ملی ما در اعصار گذشته دچار یک بیماری شدید بافتاری شده است که تشدیدکننده روند کلام‌محوری است. در جامعه ملی ما از گذشته متنی به جا مانده که براساس این متن ما شاهد شکل‌گیری جهت‌گیری‌های معنادار و تعریف‌شده‌ای در گسترش کلام‌محوری هستیم؛ سفید و سیاه‌بین شده‌ایم، صفر و یک می‌بینیم، خودخدا پنداریم و بر آن هستیم که زمینه‌هایی را برسازیم که به جای تعامل میان افکار و اندیشه‌ها در جهت رو در رویی با مسائل، با منطقی مواجه شویم که به جای تعامل، تعارض را گسترش می‌دهد و این تعارض نه تنها در برخورد با خود تغییر بلکه برخورد با نیروهای خواهان تغییر و در درون نیروهای حافظ وضع موجود و ثبات هم گسترش پیدا می‌کند.

مطهرنیا تأکید کرد: لذا باید این نکته را مورد توجه قرار داد که براساس این معانی زمینه‌هایی به وجود می‌آید که بافتار مریض کلام‌محور، حکمرانان را خودحق‌مدار می‌کند و در برابر هر تغییری مقاومت می‌کنند و در نهایت که مقاومت آنها شکسته می‌شود دیرهنگام و ناموقع حرکاتی انجام می‌دهند که به تضعیف نظام حکمرانی می‌انجامد.

تقابل با تغییر و افزایش سطح ستیزش

این استاد علوم سیاسی دانشگاه اظهار کرد: از طرف دیگر تقابل آن‌ها با تغییر و درخواست‌های ناشی از تغییر در ساختارها و محیط‌های گوناگون پیرامونی موجب می‌شود سطح ستیزش به جای تعامل افزایش پیدا کند و به این ترتیب نیروهای موجود را تضعیف کرده و محدود می‌کند. ریزش‌های موجود در نظام‌های حکمرانی که به این شیوه عمل می‌کنند، نیز ناشی از همین روند است.

وی یادآور شد:‌ در این بافتار کلام‌محور ما شاهد ایجاد فضایی هستیم که ریختار یا تجسم اولیه به جای تعامل در تقابل شکل می‌گیرد؛ این تقابل هم در مقابل نفس تغییر است و هم یک تقابل در برابر نیازها و خواسته‌های ناشی از تغییر در محیط‌های پیرامونی است.

مطهرنیا ابراز کرد: امروز ایران در برابر کشورهایی قرار دارد که در محیط پیرامونی خود نسبت به دهه‌های گذشته سخت توسعه پیدا کرده‌اند و از سوی دیگر امروز ایران در برابر گذشته خود نیز قرار دارد و نوعی نوتطبیق‌گرایی شکل می‌گیرد که براساس آن مردم خود را هم با دیگران تطبیق و هم با گذشته خود مقایسه می‌کنند و در چنین وضعیتی تقابل با نظام حاکم اندیشگی در حکمرانی گسترش پیدا می‌کند، در ساختارها نفوذ می‌کند و از ریختار یا جسمانیت اولیه وارد اجزای سیستم‌ها می‌شود.

این آینده‌پژوه سیاسی بیان کرد: ساختار با کارکردهای خاص نظامی از تشکیلات است که به کمک یک جامعه می‌آید تا بتواند خود را روزآمد و با بهره‌برداری از مفهوم سازمان، نظام و حکومت به اهداف تعریف‌شده دست یابد. اگر ساختار یک نظام، یک ساختار متکی بر ریختار تقابلی باشد،‌ آن نظام نیز لغزنده، بی‌بنیاد و ضعیف خواهد بود و لذا نمی‌تواند برای رسیدن به اهداف و آمال تعریف‌شده کارکرد خوب و مناسبی داشته باشد.

وی افزود: از طرف دیگر ضعیف بودن نمی‌گذارد میل به اهداف حاصل شود و از این جهت عاملیت‌ها، نخبگان و افرادی که در نقش‌های گوناگون این سیستم می‌نشینند یا ناکارآمد می‌شوند یا ناکارآمدها را به سمت خود جذب می‌کند و چون ناکارآمدی در آن گسترش یافته و در نهایت ناکارآمدها بیشتر جذب شده‌اند به این منجر می‌شود که مریضی بافتار تشدید شده و در این وضعیت هرگونه مخالفت با خود، مخالفت با گزاره‌های مقدس پنداشته می‌شود که براساس نگاه کام‌محورانه سفید و سیاه‌بین است. حتما لازم است این معنا در حرکت به سمت اصلاح نوع حکمرانی از سوی حکمرانان مورد توجه قرار گیرد تا اراده معطوف به تغییر یک اراده واقعی و نه از روی جبر و اضطرار باشد.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha