عذاب‌های آخرت اثر وضعی گناهان است/ تحلیل ملاصدرا از عذاب جهنم
کد خبر: 4128273
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۰
اسدی گرمارودی در گفت‌وگو با ایکنا:

عذاب‌های آخرت اثر وضعی گناهان است/ تحلیل ملاصدرا از عذاب جهنم

استاد دانشگاه صنعتی شریف ضمن اشاره به پاسخ‌هایی که به شبهه خلود در جهنم داده شده است، توضیح داد: پاداش و عذاب اخروی اثر وضعی اعمال ما است و کارهایی که ما در این عالم می‌کنیم اثر وضعی‌اش در قیامت باقی می‌ماند.

یکی از معارف قرآن که همواره برای مسلمانان محل سوال بوده است نسبت عذاب‌های اخروی خصوصاً مسئله خلود در جهنم با رحمت پروردگار است. این سؤال برای برخی به چنان چالشی تبدیل شده است که به کلی منکر عذاب‌های اخروی شدند. هم‌زمان با فرارسیدن ماه قرآن با محمد اسدی گرمارودی، استاد دانشگاه صنعتی شریف در این رابطه گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

یکی از موضوعاتی که در رابطه با بحث معاد برای برخی به عنوان سؤال یا شبهه مطرح شده است بحث تطابق عذاب اخروی با رأفت و عدل الهی است. می‌گویند خدایی که ما در توحید اسلامی شناختیم خدای عادل و مهربانی است که هم از باب عدلش هیچ ظلمی در او راه ندارد و هم از باب رحمتش که مهربان‌ترین مهربانان است. بنابراین این مسئله با عذاب اخروی جمع نمی‌شود؛ خصوصاً اینکه انسانی 80 سال در دنیا زندگی کرده باشد و به خاطر این 80 سال مخلد در آتش باشد یعنی همیشه معذب در آتش باشد یا مدتی طولانی در جهنم بماند تا زمینه و لیاقت ورود به بهشت را پیدا کند.

پاسخ این سؤال را به چند شکل مطرح می‌کنند. شکل اول پاسخ نقلی است. پاسخ نقلی بیان کسی است که به قرآن و روایات معتقد است. در آیات قرآن خدا به عنوان عادل و مهربان معرفی شده است و ما بر مبنای قبول این نقل، به عادلانه بودن معاد اعتقاد داریم. این نگاه برای کسانی که متدین و مؤمن هستند جواب است ولی بحث این است که ما در اعتقادات شیعی معتقدیم اصول دین، عقلی و استدلالی و تحقیقی است. اگر نگاه عقلی به این مسئله داشته باشیم پاسخی داریم یا نه؟

از نظر عقلی به این پرسش چند پاسخ داده شده است. پاسخ اول این است که اگر ما خدا را جامع جمیع صفات کمالیه شناخته باشیم و خدا را واجب الوجود من جمیع الجهات بدانیم که هیچ کمبود و نقصی در ذات اقدس او راه ندارد، نمی‌تواند عملی انجام دهد که قبیح باشد. بنده به عنوان یک انسان هر مقدار کامل باشم چون ممکن‌الوجودم نواقصی خواهم داشت لذا در افعالی که از من سر می‌زند احتمال اینکه ناقص باشد وجود دارد. به همین دلیل ما خیلی وقت‌ها کاری را در یک سنی و در یک زمانی انجام دادیم و در زمان دیگری بر اثر کمالی که پیدا کردیم متوجه شدیم فعلی قبلی ما نقص داشته و درصدد جبران برمی‌آییم. البته شاید هم متوجه نشویم و درصدد جبران برنیاییم. با این توصیف در مورد ذات اقدس الهی می‌شود تصور فعل ناقص کرد؟ اگر افعالی از خداوند مثل عذاب اخروی سر بزند، می‌توانیم احتمال قبح و نقص و ناروایی به آن بدهیم؟

اگر بخواهیم یک مقدار جزئی‌تر وارد بحث شویم، توضیحات دیگری هم می‌شود داد. نکته اول اینکه آیا عذابی که در قیامت هست مثل عذاب‌هایی که در دنیا داریم قراردادی است، یا وضعی است یا از سنخ رؤیت عین عمل است؟ ما در دنیا وقتی جزایی را در نظر می‌گیریم قراردادی است مثل در آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی نوشتند اگر کسی از چراغ قرمز عبور کند این جزا را در پی دارد. این قرارداد ممکن است اشتباه باشد مثلاً من امروز به این نتیجه رسیدم که جریمه عبور از چراغ قرمز این مقدار باشد، فردا به این نتیجه می‌رسم که جریمه‌اش مقدار دیگری باشد. آیا جزایی که فردای قیامت انسان‌ها مشمولش می‌شوند از این مقوله است؟ نه.

آیا عذاب آخرت اثر وضعی گناه است؟

مورد دوم اثر وضعی است. ما در این عالم یک نظامی داریم که برخی اعمال اثر وضعی دارد و قراردادی نیست. مثلاً فرض کنید بنده با همکلاسیم از اول ابتدایی شروع به درس خواندن می‌کنیم. همکلاسی من فقط تا دیپلم درس می‌خواند ولی من درسم را ادامه می‌دهم و دکترا می‌گیرم، بعد مشغول تدریس می‌شوم. بنده از تاریخی که دیپلم گرفتم تا دکترا، 10 سال وقت گذاشتم ولی سال‌ها از مواهب این 10 سال استفاده کردم. اگر دوستم به بنده بگوید شما 10 سال بیشتر از من درس خواندی چرا از این مواهب برخوردار هستی، بنده 10 سال درس نخواندم چرا از این مواهب محروم هستم، می‌گوییم این اثر وضعی است؛ یعنی من که 10 سال وقت گذاشتم و این علم را کسب کردم تا زمانی که زنده هستم اثر وضعی آن به من می‌رسد. اگر خلاف هم باشد همینطور است. مثلاً من یک لحظه اشتباه می‌کنم یا عصبی می‌شوم چشمم را کور می‌کنم. من یک لحظه اشتباه کردم ولی تا زمانی که زنده هستم یک چشمم کور است. برخی خواستند بگویند پاداش و عذاب اخروی اثر وضعی اعمال ما است و کارهایی که ما در این عالم می‌کنیم اثر وضعی‌اش در قیامت باقی می‌ماند.

بالاتر از اثر وضعی، رؤیت خود عمل است. رؤیت خود عمل یعنی چه؟ اگر در نگاه قرآن به ما گفته شده است «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» منظور از رؤیت چیست؟ من یک مثال می‌زنم. فرض کنید من بی‌دقتی می‌کنم و با ماشین خودم به یک بچه دبستانی می‌زنم و او را می‌کشم. حتی اگر پدر و مادرش هم رضایت بدهند و عقوبتی متوجه من نشود و من آزاد باشم، تا زمانی که زنده هستم هر وقت یادم بیاید و آن صحنه را در ذهنم مرور کنم آرامشم به هم می‌خورد و دچار عذاب وجدان می‌شود. اینکه برخی انسان‌ها کار خلافی کردند و می‌دانند اگر اعتراف کنند ممکن است اعدام شوند ولی با این وجود می‌آیند اقرار می‌کنند به همین دلیل است چون رنجی که در اثر رؤیت آن عمل بد در ذهنشان برایشان حاصل می‌شود از رنجی که بروند خودشان را معرفی کنند، سخت‌تر است.

مطلب بعد این است که دنیای قیامت دو ویژگی دارد یکی اینکه الی الابد در آن زنده هستیم و عمر جاودان داریم. نکته دوم اینکه در دنیا غفلت و فراموشی امکان دارد و ممکن است من آنقدر سرگرم زندگی شوم که یادم نیاید فلان کار بد را کردم ولی روز قیامت یوم تبلی‌السرائر است. در آنجا همه چیز رو می‌شود و غفلت و فراموشی راه ندارد و من متوجه می‌شوم چکار کردم. وقتی عملم جلوی چشمم ظاهر می‌شود خود این، بزرگ‌ترین عذاب و رنج را برای من حاصل می‌کند.

سه راه‌ برای نجات از عذاب جهنم

با همه این توضیحات اگر انسان توبه کند خداوند سیئات او را تبدیل به حسنات می‌کند. حر در لحظه آخر توبه کرد، نه تنها مستوجب عذاب نشد بلکه از بزرگانی شد که وقتی امام زمان(عج) می‌فرماید «اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ» شامل او هم می‌شود. آیا خداوند عادل و مهربان زمینه توبه را برای ما فراهم نکرده است؟ پس اگر توبه کنیم نه تنها مستوحب عذاب نمی‌شویم بلکه سیّئات ما تبدیل به حسنات می‌شود. مطلب بعد شفاعت است. شفاعت یکی از بحث‌های مهم دینی است و اگر کسی زمینه شفاعت را در دنیا فراهم کند، مشمول شفاعت می‌شود. اگر انسان‌هایی باشند که مشمول شفاعت نشوند توبه هم نکرده باشند، باز امکان دارد مدتی در جهنم تنبیه شوند تا لیاقت ورود به بهشت را پیدا کنند. مثلاً یک دانشجویی در مقطع دکتری پذیرفته شده ولی می‌گویند شما باید واحد پیش‌نیاز بگذرانید تا لیاقت ورود در مقطع دکتری را پیدا کنید. اگر یک انسانی را وارد کلاس دکتری کنیم که هیچ چیز از آن نمی‌فهمد لطف نیست، ظلم است. انسان‌هایی که لیاقت ورود به بهشت را ندارند باید در جهنم شست‌وشو داده شوند تا شرایط ورود به بهشت برایشان فراهم شوند.

فقط کسانی باقی می‌مانند که مخلد در عذاب هستند و هیچ وقت از جهنم خارج نمی‌شوند. نظریات دانشمند اسلامی در این زمینه دو گونه است؛ یک عده قائلند خلود به معنای همیشگی نداریم بلکه خلود به معنای زمان طولانی است. یک عده می‌گویند خلود داریم و به این معنا است که افرادی برای همیشه در جهنم هستند. ما این نظر دوم را می‌گیریم و قبول می‌کنیم خلود به معنای عذاب همیشگی است. این عذاب مشمول کسانی است که هیچ ارتباطی با خدا نداشتند، حتی به فرموده قرآن اگر اینها را مجدداً به دنیا برگردانند عناد خود را خواهند داشت مثل ابلیس که وقتی خدا می‌گوید شرایط توبه را برایت فراهم می‌کنم، قبول نمی‌کند. در روایات داریم حضرت نوح(ع) به خدا گفت به من اجازه می‌دهی با ابلیس صحبت کنم شاید او را وادار کنم توبه کند و بندگان را منحرف نسازد. خداوند گفت این پذیرنده نیست ولی اگر می‌خواهی با او صحبت کن. حضرت نوح(ع) با ابلیس صحبت کرد و به ابلیس گفت تو برو سر قبر آدم به او سجده کن خدا تو را می‌آمرزد. ابلیس گفت آدم زنده بود به او سجده نکردم، حالا به قبر او سجده کنم؟!

نکته آخر اینکه ملاصدرا بحثی در اسفار مطرح می‌کند که حکمای ما این بحث را در مسئله معاد مطرح کردند و بحث بسیار خوبی است. می‌گویند وقتی عذاب اخروی را مطرح می‌کنیم عذاب برای نفس ما است یا برای جسم است؟ ما معاد جسمانی هم داریم و هیچ شکی در آن نیست و معاد جسمانی و روحانی با هم است کما اینکه در این دنیا حیات جسمانی و روحانی توأم است. در این دنیا وقتی دست و پای من درد می‌گیرد یا زخمی در بدنم ایجاد می‌شود و رنج می‌برم اینها به خاطر نفس است یا به خاطر بدن است؟ به خاطر نفس است که این را احساس می‌کند لذا اگر ارتباط نفس را با بدن قطع کنند بدن هر چقدر اذیت شود دردی احساس نمی‌کند. در آخرت هم نفس رنج می‌برد. نفس لحظه‌ای که از بدن خارج می‌شود اگر مشرک باشد اقتضای این نفس ورود به عالمی است که مال مشرکان و ملحدان است. در آن دنیا انسان مشاهده می‌کند که در دنیا چه اشتباهی کرده است لذا یوم‌الحسره می‌شود.

پس عذاب اخروی با عدل الهی منافات ندارد چون خداوند یک قانونی در این دنیا گذاشته است و بر اساس این قوانین عادلانه افراد به نتیجه اعمالشان می‌رسند.

انتهای پیام
captcha