رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی متولد ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز از مشهورترین شاعران زن ایران است. پدر او از جمله ادیبان و سخندانان و مترجمان بنام آن زمان بود و این دختر ادبیات فارسی و عربی را با مهارت هرچه تمام در نزد پدر آموخت و زمانی که پدر متوجه استعداد فرزندش شد، او را در شعر سرایی کمک و راهنمایی کرد. اعتصام الملک نخستین «چاپخانه» را در تبریز بنا کرد، مدتی هم نماینده مجلس بود. مدیریت مجله بهار را نیز برعهده داشت و نخستین شعر پروین را در همین مجله چاپ کرد.
مادر پروین نیز بانویی صبور و عفیف بود و نقش مهمی در پرورش احساسات لطیف و شاعرانه دخترش داشت و به شعرهای پروین، علاقه بسیاری نشان میداد. پروین در خانوادهای با فرهنگ و ادب رشد یافت. او طبع بلندی داشت و همین امر باعث شد، ورود به دربار را نپذیرد و مدال وزارت معارف را نیز رد کرد. او که در اغلب سفرها، پدرش را همراهی میکرد، تجربیات بسیاری اندوخت.
پروین اعتصامی، تنها دختر خانواده چهار برادر داشت، در سال ۱۲۹۱ که کودکی بیش نبود با خانواده به تهران آمد، از این رو پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت، در دوران کودکی، زبانهای پارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل آموخت، پایاننامه تحصیلی خود را از مدرسه آمریکایی تهران گرفت و در همان جا شروع به تدریس کرد.
پروین در نوزده تیرماه ۱۳۱۳ با پسر عموی خود ازدواج کرد و چهارماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت. شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت.
او که در خانهای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هرگونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانهای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمیتوانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از کابین طلاق گرفت. با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفتآوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی نکرد.
از کودکی با شعرهای شاعرانی، چون فردوسی، نظامی، مولوی، ناصرخسرو، انوری، فرخی و... آشنایی داشت و با پدرش تمرین وزن شعر را انجام میداد. گاهی پدر، شعرهایی را از شاعران کهن به او میداد تا براساس آن شعر دیگری بسراید یا وزن دیگری برای آن بیابد. برخی از شعرهایش مانند «ای مرغک» و یا «گوهر و سنگ» را در نوجوانی سروده است.
شنیدستم که اندر معدنی تنگ
سخن گفتند با هم، گوهر و سنگ
چنین پرسید سنگ از لعل رخشان
که از تاب که شد، چهرت فروزان
بدین پاکیزهرویی، از کجائی
که دادت آب و رنگ و روشنائی
درین تاریک جا، جز تیرگی نیست
به تاریکی درون، این روشنی چیست
پروین از کودکی شاعران و دانشمندانی مانند علی اکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالله تقوی که از دوستان پدر پروین بودند، آنها را ملاقات کند و در جلسات ادبی آنها که بهصورت هفتگی برگزار میشد، شرکت کند. او در این جلسات شعرهایش را میخواند و آنها نیز او را تشویق میکردند.
نخستین مجموعه شعرش را پس از ازدواج و جدایی از همسرش چاپ کرد و پدرش، پیش از آن با این کار مخالف بود؛ چرا که براساس اوضاع و فرهنگ آن دوران، این کار را درست نمیدانست. این مجموعه شعرش حاوی اشعاری بود که پیش از ۳۰ سالگی سروده بود و زمانی که چاپ شد، مردم استقبال بسیاری از آن کردند. وزارت فرهنگ نیز از او به دلیل چاپ دیوانش تجلیل کرد و در سال ۱۳۱۵ سه نشان لیاقت به پروین اعطا کرد، اما نپذیرفت.
پروین اعتصامی، پس از کسب افتخارات فراوان، ناگهان در روز سوم فروردین ۱۳۲۰ در بستر بیماری افتاد، پزشک معالج، بیماریاش را حصبه تشخیص داده بود، اما در مداوای او کوتاهی کرد و متأسفانه زمان درمان او گذشت. نیمه شب شانزدهم فروردین ۱۳۲۰ پزشک خانوادگیاش را چندین بار به بالین او خواندند، ولی او نیامد و پروین در آغوش مادرش چشم از جهان فرو بست. پیکر این شاعر در آرامگاه خانوادگیاش در شهر قم و کنار مزار پدرش در جوار حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
انتهای پیام