کد خبر: 4134801
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۱
گزارش یک نشست قرآنی

قرآن به‌مثابه متن ادبی؛ سنت‌شکنی یا ذوق‌آفرینی؟

گاهی مفسران به‌دلیل توجه نکردن به ادبیات، تفسیر‌هایی ارائه داده‌اند که بسیار خشک است و ذوق علاقه‌مندان را کور می‌کند. بعضی از تفاسیر چنان از ادبیات تهی است که هیچ جنبه زیبایی‌شناختی ندارد و همه این‌ها نشان می‌دهد که گرچه قرآن دارای ادبیات خاص خودش است، ولی ما در فهم ماهیت زبان قرآن، به این جنبه بسیار مهم توجه نکرده‌ایم.

اولین نشست قرآن به‌مثابه متن ادبی در جهاددانشگاهی واحد اصفهان

به گزارش ایکنا از اصفهان، اولین نشست از سلسله‌نشست‌های «قرآن به‌مثابه متن ادبی» روز گذشته، ۲۷ فروردین‌ماه به همت خبرگزاری ایکنا در معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

در ابتدای این نشست، محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان اظهار کرد: فعالان ادبیات خلاق خاطره مشترکی در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ دارند و آن اینکه این جمله از انجیل یوحنا که می‌گوید: «در آغاز کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه، خدا بود» به‌خاطر وجه ادبی‌اش بسیار خوانده می‌شد. مشتاقان این عرصه در تلاش بودند تا متن ترجمه اصلی این جمله را به‌دست آورده و بخوانند، در حالی که ترجمه اصلی بسیار کمیاب بود. در همان زمان، مرحوم گلشیری طی مقاله‌ای در یک نشریه به چگونگی روایت داستان در قرآن پرداخت و باعث شد این سؤال برای من پیش بیاید که روایت داستان در قرآن چگونه است و آیا همان‌گونه به آن پرداخته می‌شود که در اروپا به وجه ادبی کتاب مقدس پرداخته شده است؟ 

وی افزود: بعضی از حوادث ادبی آن زمان این دیدگاه و دغدغه را شعله‌ورتر کرد، مخصوصا جدالی که بر سر ترجمه قرآن میان بهاءالدین خرمشاهی با مرحوم گلشیری رخ داد و نتیجه چندان خوبی هم نداشت، ولی نکته قابل توجهی که در انتقادات مرحوم گلشیری مطرح شد، این بود که جایگاه نگاه ادبی به قرآن کجاست و در تفاسیر، نگاه به متن قرآن از منظر ادبیات چگونه است؟

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان تصریح کرد: در همان زمان‌، خلأ مطالعه قرآن به‌مثابه یک متن ادبی احساس می‌شد. پیشینه این نگاه در قرن ۱۹ به کتاب مقدس در اروپا وجود دارد، ولی آیا ما مسلمانان نیز پیشینه چنین نگاهی به قرآن را در گذشته خود داریم؟ ریشه تاریخی این دیدگاه نزد ما به کی و کجا برمی‌گردد؟

توجه قرآن به ادبیات

امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان نیز در این نشست درباره تاریخچه ادبیات قرآن اظهار کرد: در نگاه ابتدایی به قرآن، جملات آهنگین به راحتی توجه انسان را به خود جلب می‌کند. در بخش‌هایی نیز به شیوه‌ای کاملاً خلاقانه نظم آهنگین تغییر می‌کند و وارد ریتم دیگری می‌شود؛ ترکیب‌ آیه‌ها به‌صورت جدا جدا آهنگ خاص خودش را به همراه دارد و در جایی که لازم است، فاصله قرار داده شده تا موسیقی آیات حفظ شود. همه این‌ها نشان از توجه قرآن به ادبیات برای بیان نکات است.  

وی ادامه داد: آرایه‌های ادبی فقط در لفظ به‌کار گرفته نشده، بلکه در معنا هم به‌صورت کنایه، تشبیه، استعاره و... وجود دارد. حتی آیات مربوط به احکام یا جنگ نیز شعرگونه هستند و حالت ادبی خود را حفظ کرده‌اند.

اولین نشست قرآن به‌مثابه متن ادبی در جهاددانشگاهی واحد اصفهان

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان درباره جنبه ادبی قرآن تصریح کرد: این کتاب از بدو پیدایش یک متن ادبی بوده، ولی شعر نیست و تأکید قرآن بر شعر نبودنش حاکی از این است که در زمان نزول قرآن، اهالی شهر مکه شاعر را به‌عنوان هنرمند قبول نداشتند و گمان می‌کردند که شاعران با اجنه در ارتباط هستند و از آنها الهام می‌گیرند. در نتیجه، قرآن با حساسیت خاصی بر شعر نبودن خودش تأکید دارد.

نگاه ادبی به قرآن در میان مسلمانان

وی ادامه داد: قرآن شعر را رد نمی‌کند، چنانکه پیامبر(ص) و امام علی(ع) نیز اشعاری داشتند و به نقل از دیگران هم شعر می‌گفتند، ولی مسلمانان همیشه این فاصله‌گذاری را حفظ و نگاه ادبی به قرآن را نوعی سنت‌شکنی قلمداد می‌کردند؛ حتی ابن‌عباس که از صحابه پیامبر(ص) بود، در توضیح آیات قرآن به شعر استناد می‌کرد و این کار، مخالفت برخی را برانگیخته بود. در سالیان بعد، طبری این مسیر را ادامه داد که کم‌کم جای خود را باز کرد و در ادامه، بحث‌ اعجاز قرآن در قرن سوم و چهارم مطرح شد، به‌طوری که مسیحیان و یهودیان درخواست ارائه معجزه‌ای از پیامبر اسلام(ص)، همچون حضرت عیسی(ع) و موسی(ع) را داشتند.

احمدنژاد گفت: معجزه حضرت محمد(ص)، قرآن و بلاغت، وجه معجزه‌گونه آن است که بعدا به اعجاز قرآن تبدیل و کتاب‌های زیادی با این عنوان نوشته شد. در این مسیر، دوره معاصر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برای مثال، یکی از صاحبنظران مسلمان به نام محمد عبده در تفسیر المنار، بحث معامله متن ادبی را مطرح کرد و به شکستن بعضی از سنت‌ها پرداخت که در ادامه، یکی از شاگران او به نام امین الخولی، دو مدخل بلاغت و تفسیر را که از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند، ارائه داد.

وی درباره مدخل تفسیر الخولی اظهار کرد: در این مدخل، جمله معروفی آمده، به این ترتیب که «قرآن شاهکار زبان عربی است و باید با این چشم به آن نگاه کنیم.» این دیدگاه به قرآن در گذشته بسیار نهی می‌شد، ولی با تلاش بعضی از مفسران و ادیبان در حوزه قرآن کم‌کم رواج یافت.

لایه‌های گوناگون قرآن

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: مستنصر میر، مدرس دانشگاه‌های آمریکا که محققی پاکستانی‌الاصل است، در کتاب ادبیات قرآن به ابعاد طنز این کتاب که تا پیش از این مورد توجه قرار نگرفته بود، می‌پردازد و همه این‌ها نشان می‌دهد که چقدر لایه‌های گوناگون در قرآن وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود و می‌تواند نگاه دیگری به این کتاب ایجاد کند.

وی در پاسخ به این سؤال که بین‌ نگاه سنتی اعجاز در قرآن و نگاه مدرن چه تفاوتی وجود دارد، گفت: گمان می‌کنم در هر دوره‌ای که سدی باز شده، بعد از آن مفسران پرهیزها و خودسانسوری‌هایی در دستورکار خود قرار داده‌اند. در بسیاری از دوره‌ها، تفسیر‌هایی ادبی فقط در حد واژه‌شناسی بوده است و مفسران به جنبه‌های بلاغت چندان ورود نمی‌کردند، ولی اینکه به بررسی جنبه‌های زیبایی‌شناسی بپردازند، بسیار کم بوده است.

اولین نشست قرآن به‌مثابه متن ادبی در جهاددانشگاهی واحد اصفهان

احمدنژاد در خصوص جنبه‌های دیگر قرآن اظهار کرد: متفکران در زمان گذشته به جنبه‌هایی مثل تصویر  و موسیقی نیز چندان ورود نمی‌کردند، حتی از آیات داستانی هم به سرعت عبور می‌کردند و ما حجم تفسیر در بخش‌های داستانی قرآن را بسیار کم یافتیم، ولی با گذشت زمان و به‌ویژه در دوره معاصر، این روش کاملا تغییر یافته و بیشتر به آیات داستانی توجه می‌شود، به‌طوری که توجه مفسران به آیات ادبی و حتی علمی هم بیشتر شده است.

تفاسیر خالی از زیبایی‌شناسی

وی افزود: گفت‌وگوهای زیادی راجع به زبان قرآن صورت گرفته است؛ گاهی مفسران به‌دلیل توجه نکردن به ادبیات، تفسیر‌هایی ارائه داده‌اند که بسیار خشک است و ذوق علاقه‌مندان را کور می‌کند. بعضی از تفاسیر چنان از ادبیات تهی است که هیچ جنبه زیبایی‌شناختی ندارد و همه این‌ها نشان می‌دهد که گرچه قرآن دارای ادبیات خاص خودش است، ولی ما در فهم ماهیت زبان قرآن، به این جنبه بسیار مهم توجه نکرده‌ایم. این توجه نکردن باعث بروز فاجعه شده است، به‌طوری که قرآن با استفاده از ادبیات نکته‌ای را بیان می‌کند، ولی ما به‌دلیل عطف توجه به الفاظ، از دریافت این نکات محروم می‌مانیم.

این استاد دانشگاه یادآور شد: مسائلی که قبلا مفسران از بیان آن پرهیز داشتند و محدودیت‌های زیادی برای آنها قرار داده شده بود، امروزه مورد توجه فعالان عرصه قرآن قرار دارد و در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. در نتیجه، در دوره معاصر نگاه ادبیاتی به قرآن رواج بسیاری یافته است.

وی در پاسخ به این سؤال که اگر زبان قرآن را استعاری در نظر بگیریم، جایگاه مخاطب چگونه خواهد بود، بیان کرد: نمی‌توان زبان دیگری برای حفظ مخاطب تدوین کرد و کلام آهنگین و استعاری قرآن را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. در تفسیرهای زیادی آمده است که خدا در آیات قرآن، پیامبر(ص) را مخاطب قرار داده، در حالی که این‌طور نبوده و مخاطب خداوند درواقع مسلمانان هستند. در اینجا تکلیف مشخص است؛ این تعابیر و استعاره‌ها دامنه خیال‌اندیشی و مشارکت مخاطب را گسترده می‌کند که گریزناپذیر است.

نگاه قرآن به مخاطب

احمدنژاد ادامه داد: تصاویر و خیال‌پردازی‌ها در قرآن به حدی است که افراد زیادی را به خود جذب می‌کند، ولی تفسیر‌های خشکی که مدتی رواج یافته بودند، باعث شد بعضی گمان کنند دو قرآن وجود دارد؛ یکی آنکه تلخ، پیچیده و پر از احکام است و دیگری بسیار شیوا و روان که یک کودک پنج ساله هم می‌تواند فهم خودش را از آن داشته باشد.

وی تصریح کرد: نوع نگاه قرآن به تک‌تک مخاطبان به‌گونه‌ای است که آنها فهم خودشان را از قرآن داشته باشند. عملکرد اشتباه ما این بوده که برای جلوگیری از بدفهمی‌ها و ارتداد، به مخاطب گفتیم تو قرآن را بخوان و خودت تلاش نکن که منظورش را بفهمی، بلکه ما به‌وسیله تفسیر‌ها، آنچه را قرآن گفته، به تو می‌گوییم و جنبه زیبایی قرآن را نادیده می‌گیریم. خواسته قرآن این است که مسلمانان خود به‌طور مستقل به فهم قرآن بپردازند تا نیروی خیال و فهم مخاطب به حرکت درآید، ولی خواسته بعضی از مسلمانان خلاف خواسته قرآن است. در نتیجه، آن را نادیده می‌گیرند.

زهراسادات مرتضوی

انتهای پیام
captcha