به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «رسالت ملی و جهانی دانشکدههای الهیات»، امروز دوشنبه ۱۱ اردیبهشتماه در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.
احد فرامرز قراملکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در ابتدای این نشست با اشاره به وظایف دانشکدههای الهیاتی در زمینه مسئولیت اجتماعی گفت: مسئولیت اجتماعی دانشگاه در بستر مسئولیت اجتماعی شرکتها پیدا شد. شرکتهای کسب و کار از حدود صد سال قبل بحث مسئولیت اجتماعی را مطرح کردند و پس از آن دانشگاهها به میدان آمدند. تشکلهای بینالمللی زیادی در این مورد وجود دارد و مهمترین بیانیه آن هم بیانیه مالزی است که خیلی هم به آن ارجاع میشود. از ما به عنوان دانشکدههای الهیات دعوت میشود سهمی در تولید دانش ملی و جهانی داشته باشیم که این درست است اما به نظرم رسالت ملی و جهانی دانشکده الهیات را نباید به این امر کاهش داد.
وی افزود: متن محور بودن آموزش در تمام مقاطع دانشگاهی باعث شده در تاریخ اندیشهها، تاریخ فلسفه، تاریخ تفسیر و تاریخ فقه باقی بمانیم. به نظر میرسد که میشود رسالت ملی و جهانی دانشکدهها را در مشارکت آنها در گفتمان علمی، هنری و فرهنگی در نظر گرفت. یعنی ما به میزان مشارکت در این گفتمانها در جامعه و جهان رسالت داریم. اگر این مبنای من باشد آن وقت برای رسیدن به این امر باید راهبرد داشته باشیم که یکی از راهبردها مشارکت در گفت و گو است و این سخن که دیگران تشنه حرفهای ما هستند یک تلقی است که کاری به درست یا غلط بودن آن نداریم اما اگر چنین تلقی داشته باشیم آن وقت خود را در برج عاج میبینیم و در نتیجه دیگران با ما همدلی نمیکنند.
قراملکی ادامه داد: بنابراین اصل بر گفت و گو است و باید در گفت و گو تفاوتها را بپذیریم. به نظر میرسد در گفتمان عامی، فرهنگی و هنری و جهانی نمیتوانیم شرکت کنیم مگر اینکه تن به گفت و گو دهیم. راهبرد دیگر توجه به الهیات عملی است. الهیات عملی شاخهای از الهیات شهر است که دیگر در حال مجازی شدن است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی، استاد دانشگاه تهران و دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه این نشست گفت: بزرگذاشت شهید مطهری انرژی زیادی به ما برای امور نوآورانه میدهد. شهید مطهری یک ذخیره بود و وقتی به مطالب ایشان نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم که ایشان هنوز زنده است. بنده دیشب به کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» نگاه کردم و توصیه میکنم همه دوستان آن را بخوانند تا ببینند شهید مطهری چقدر به زمان توجه داشت و آن را عامل مهمی برای یک فقیه میدانست. جمع کردن بین دین به عنوان امری پویا و زمان به عنوان عاملی متغیر فقط از عهده فقیه آگاه به زمان بر میآید. بنده بر فناوریهای نو تاکید دارم و معتقدم دانشکده الهیات باید محملی برای فناوریهای نو در راستای شناخت زمانه باشد.
وی افزود: ایشان میفرمایند وقتی اقیانوس متلاطم میشود باید قطب نما وجود داشته باشد تا بدانیم به کدام سمت برویم. گاهی فراموش میکنیم چه آرمان بزرگی در ذهن داشتهایم و آیا به این سمت حرکت کردهایم یا خیر. مولفه دوم در طوفان زمانه، لنگرگاه است. فناوریهای جدید میتواند برای ما سرمایه عظیمی برای بازسازی تمدن نوین اسلامی باشند و هم اینکه میتواند قطب نما را دچار اختلال کنند. ماهیت جهان اول و دوم یعنی جهان مجازی متفاوت است بنابراین باید بدانیم در وضعیت جدید هفتاد درصد خدمات اجتماعی در حال انتقال به جهان دوم است و به همین دلیل شعار متاورس این است که باید عینیت حواس پنجگانه انسان در این فضا محقق شود. اما برخی در مورد آن دیدگاه انکاری دارند و میگویند حرام است. عالم الهیات باید مشرف بر فناوریهای جدید باشد و موضوع را بشناسد وگرنه نمیتواند راه حل ارائه دهد.
دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: امروزه فیلسوفان علم و فناوری میگویند نوآوری خودش یک قانون است و رفتار اجتماعی تولید میکند. لذا دانشکدههای الهیات نیازمند بازتعریف فعالیت خود هستند. ما باید با جامعه ارتباط داشته باشیم چون در این صورت میتوانیم خلاقیت هم داشته باشیم که این خلاقیت میتواند حل کننده مسائل اجتماعی باشد و شهید مطهری یکی از نمادها در این زمینه هستند.
علی مطهری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در ادامه این نشست گفت: شهید مطهری مدتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یک سخنرانی در دانشکده الهیات دارند و میفرمایند رسالتی که این دانشکده به طور کلی یا به طور خاص میتواند داشته باشد در ناحیه ارائه و توضیح و تفسیر و دفاع از ایدئولوژی اسلامی است. منظور از این سخن این است که اسلام را به عنوان یک مکتب و دستگاه فکری ببینیم که دارای نظام خانوادگی و جزایی و حقوقی است و آن را به جامعه معرفی و در مقابل سوالات و شبهات پاسخگو باشیم. به عبارت دیگر کار ما باید ناظر به مسائل جامعه باشد یعنی از جامعه منفک نباشیم و بگوییم ماه راه خود را میرویم و جامعه هم راه خود را میرود.
وی ادامه داد: رویه شهید مطهری بر همین مبنا استوار بوده است. وی در سال ۱۳۳۱ از قم به تهران مهاجرت میکند در حالی که در قم موقعیت خوبی داشته و به گفته برخی میتوانست مرجع تقلید شود اما در تهران به عنوان یک طلبه ناشناس از صفر شروع میکند و در اینجا هم موفق میشود با قشر تحصیلکرده ارتباط بگیرد و به میزان زیادی هم دنبال ارتباط با جامعه و دانشجویان بود. امروزه وظیفه دانشکدههای الهیات هم همین است که کار آنها ناظر به مسائل جامعه باشد و مثلاً امروزه درباره حجاب، مسائل اقتصادی یا حقوق اساسی مردم، باید جایگاه خود را نشان داده و راهکار ارائه دهند.
مطهری بیان کرد: مسئله گفت و گو هم مطلب بسیار مهمی است اما نکته ظریفی در اینجا وجود دارد که بنای خود را بر حق بودن خود نگذاریم و طرف مقابل را گمراه ندانیم و بگوییم باید طرف را هدایت کنیم چون در این صورت در رسیدن به هدف موفق نمیشویم. اگر بخواهم به نمونهای از ورود شهید مطهری به مسائل روز اشاره کنم این است که ایشان میگوید دین فطری است اما چرا نوعی رویگردانی از دین رخ میدهد. وی میگوید عامل اصلی جنگ میان نیازها و غرایز مختلف بشر است و در نهایت شکست دینداری در دنیا زیر سر کسانی است که این جنگ را ایجاد کردهاند از جمله کلیساها در قرون وسطی چنین رویهای در پیش گرفته و جنگ میان دین و پست و مقام، میان دین و علم، جنگ میان دین و میانهروی، جنگ میان دین و غرایز جنسی ایجاد کردند در نتیجه اروپا از دین روی برگرداند.
رضا اکبری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نیز در این میزگرد گفت: تلقی بنده این است که به جای رسالت از مسئولیت دانشکدههای الهیاتی صحبت کنیم یعنی نواقص را برطرف کرده و همانند پزشکان و جامعهشناسان در جرگه افراد دارای مسئولیت اجتماعی قرار بگیریم. نکته دوم اینکه به نظر میرسد برای اینکه دانشکده الهیات بتواند به مسئولیت اجتماعی خود عمل کند نیازمند تعامل با سایر دانشکدههاست چون بعضاً دانشکدههای الهیات جدا شده از سایر دانشکدهها هستند. نکته سوم توجه به حرکت به سمت میان رشتهایهاست. در برخی از معتبرترین دانشگاههای جهان، رشته الهیات اهمیت زیادی دارد و با سایر رشتهها دارای در هم تنیدگی است لذا نیازمند چنین رشتههایی هستیم.
وی افزود: نکته دیگر اینکه از ظرفیتهایی که در کشور ما وجود دارد به خوبی استفاده کنیم. ما باید پیام جهانی را در نظر باشیم و از ظرفیتهای زبان آرامی، عبری و ارمنی بهرهمند شده و دورههایی در این راستا برای دانشجویان و اساتید برگزار کنیم تا تعامل بین الادیانی شکل بگیرد. دانشکدههای الهیات نیاز دارند به سمت آموزشهای آزاد بروند چون تعداد زیادی از مردم علاقه به آموزش دارند و امروزه میبینیم در شبکههای اجتماعی افرادی به تنهایی چنین کاری انجام میدهند لذا دانشکدههای الهیات هم باید در این زمینه به رسالت خود عمل کنند. آموزش مهارتهای عمومیسازی دانش، افزایش تعاملات بینالمللی و ارتباط با فارغالتحصیلان از دیگر اقداماتی است که باید از سوی دانشکدههای الهیات انجام شود.
انتهای پیام