«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی فیلمی در حال اکران است. این فیلم در چهلمین جشنواره فیلم فجر در هفت رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد و درنهایت توانست سیمرغ بهترین کارگردان فیلم اول را به خود اختصاص دهد با این حال نزدیک به سه سال اجازه اکران نداشت! دلیل این موضوع نگاهی است که این فیلم به اتفاقات دهه ۶۰ دارد کاملاً با کلیشههای رایج متفاوت است و برداشتی جدید از آن مقطع انقلاب را در فیلم شاهدش هستیم. نکته دیگری که اهمیت چنین فیلمهایی را دوچندان میکند این است که فیلم سیاسی ساختن در کشور ما همانند راه رفتن روی لبه تیغ است که با کمی لغزش ممکن اثر بایکوت شود. برای همین به ذاتِ تولید چنین کارهای را باید قدر دانست البته پرواضح است حمایت سازمان اوج و حوزه هنری از «مصلحت» در ساخت چنین کار جسورانهای نقش مهمی دارد. مطلب زیر مروری اجمالی به این فیلم خوشساخت است.
داستان
داستان این فیلم در اوایل دهه ۶۰ و پس از انقلاب رخ میدهد. در هسته مرکزی داستان آیتالله مشکاتیان یکی از مقامات بلندپایه قوه قضاییه قرار دارد که پسری به نام مهدی دارد. مهدی در درگیری خیابانی مرتکب قتل میشود، اما اطرافیان مشکاتیان قصد دارند تا برای حفظ مصلحت، شخص دیگری را مقصر قتل قرار دهند. فیلم روایتگر تقابل سخت بین احساسات و عواطف پدرانه و خانوادگی، حفظ مصلحت سیاسی کشور و عدالت واقعی است. این خلاصه داستان نشان میدهد آنچه فیلم روایت میکند خلاف آنچه است که بارها در تلویزیون شاهدش هستیم. حسین دارابی کارگردان «مصلحت» نویسندگی فیلم را هم بر عهده دارد. کار به لحاظ شخصیتپردازی یکی از اتفاقات خوب در سینمای سیاسی محسوب میشود، زیرا شخصیتها تیپ نیستند و بهنوعی رگههای خاکستری را در تمامی افراد میتوان مشاهده کرد.
فرم و ساختار «مصلحت» برای کارگردانی فیلم اولی اتفاقی قابلتوجه محسوب میشود. برای همین هم دارابی توانست سیمرغ بهترین کارگردانی را به خود اختصاص دهد. فیلمساز در چیدن دکوپاژ و میزانسن بهگونهای عمل کرده که ما تصویرسازی درستی از اتفاقات دهه ۶۰ را در کارمان میبینیم. در بحث بازیگری هم داشتههای خوبی را در فیلم شاهد هستیم. فرهاد قائمیان و وحید رهبانی بازی خوبی از خود ارائه میدهند. دیگر بازیگران هم کیفیت کارشان قابلتوجه است البته جدا از توانایی بازیگر باید شخصیتپردازی درست در سناریو را عاملی دیگر برای موفقیت این اثر دانست.
صحنههای اکشن فیلم هم از دیگر امتیازات کارگردانی فیلم است بهویژه که داستان در دهه ۶۰ میگذرد برای همین خلق اکشن متناسب با آن مقطع زمانی، نیاز به تخصص کافی داشته که در این فیلم شاهد آن هستیم. ریتم و ضربآهنگ قصه خستهکننده نیست حتی نسخهای که در جشنواره به نمایش درآمد برای بیننده خستهکننده نبوده و تماشاگر تا انتها با فیلم همراه میشود. موسیقی فیلم از دیگر امتیازات این فیلم است نکتهای که چند سالی است در آثار سینمایی کمتر موردتوجه قرار میگیرد اما در «مصلحت» این بخش بر جذابیت بصری فیلم افزوده است.
محتوا
اصلیترین پیامی که در فیلم مدنظر قرار میگیرد بحث عدالت است. این پیام در پوستر فیلم نیز دیده میشود. موضوع مدنظر «مصلحت» شاید در ظاهر کمی غلو شده بیان شود، اما تصویرسازی از عدالت با رعایت انصاف صورت میگیرد برای همین عدالتمحوری که در «مصلحت» مدنظر قرارگرفته بر جانودل مخاطب مینشیند. موضوع دیگری که در فیلم روی آن تأکید شد بحث فساد است که میتواند بهواسطه قدرت رقم خورد. این فیلم نشان میدهد هیچ فرد یا مقامی نمیتواند از وسوسه فساد در امان بماند. در ضمن در این فیلم روی این امر تأکید میشود هیچگاه نباید به بهانه مصلحت عدالت را قربانی کرد.
در فیلم بر شهادت هم تأکید دارد، اما آن تعریفی که از شهادت یا ایثار در فیلم میبینیم برخلاف تصویرسازیهایی است که درگذشته شاهدش بودهایم.
درباره موضوعاتی دیگر، چون رابطه والدین نسبت به فرزندان هم در فیلم به آن نظر شده است. این کار نشان میدهد وقتی بحث عدالت به میان میآید رابطه پدر و فرزندی میتواند آزمایشی مهم در این رابطه باشد. در کنار موضوعاتی که به آن اشاره کردیم آموزههایی دیگری چون؛ انقلابیگری، حقطلبی، تقبیح دروغ و رشوه نیز بهصورت مستتر در فیلم جا داده شده است.
سخن پایانی
با وجود نادیده گرفتن «مصلحت»، فیلم بعد از سه سال روی پرده رفت و اتفاق خاصی هم رخ نداد، اما سؤال اینجاست چند بار اینگونه برخوردها (توقیف فیلمها) باید رخ دهد تا بفهیم این روش در عرصه فرهنگ و هنر جوابگو نیست. در خاتمه باید به یاد داشت سینما انقلاب نیازمند تصویرسازی در سینماست، چون اگر این امر را ما خود انجام ندهیم اجازه دادهایم تا دیگران برایمان فیلمسازی کنند. آخرین نمونه این اتفاق را هماکنون در سینمای آمریکا با فیلم «قندهار» شاهدش هستیم. این فیلم با تحریفی کامل تصویرسازی نادرست از نیروگاههای هستهای ایران دارند.
به قلم داوود کنشلو
انتهای پیام