«شکوه شور عاشورا در شعر سرخ روزگار ما» عنوان سلسله مطالبی درباره کتب شعر عاشورایی است که در ایام محرم در ایکنا منتشر میشود.
حنجره بغضآلود ادبیات سرزمینمان، قرنهاست که غم و اندوهی بزرگ و عمیق را به سرودن نشسته و در این میان شعر و ترنم جوشش شاعران که احساس را به معنای آفتاب عالمبخش درک میکند، بیتردید در مواجهه با این حس غمآلود در رثای بازتاب غربتی جانکاه با درآمیختگی شعور حماسه و شور جاودانه حسینی در سایه همنشینی با شعر، سهمی بزرگ و خطیر در تداوم خط سرخ مکتب حسینی داشته و دارد.
از این روست که سهم مهمی از گنجینه عظیم ادبیت ادبیات ایران در ساحت ادبیات عاشورایی تجلی یافته، به تعبیر نشسته و معنای خود را در دو بُعد ملی و بینالمللی منتشر ساخته است.
صورتهای مختلف و متعدد مقوله خیالانگیز روح توفنده و جوشان شاعر و ادیب در هر زبان و دورهای بستر اصلی تجلی خود را همواره نشان داده و شاعر در این میان با سهم بالایی از بهرهای که از حوزه زبان وصفی یا مجازی به تناسب مضامین مدنظر خود داشته، گونههای مختلف شعر، خاصه گونه شعر کلاسیک و مقفی ایرانزمین را به طبعآزمایی جهان شاعرانه خود در آورده است.
بخش دوم این سلسله مطالب به کتاب «گنجشک و جبرئیل» سروده زندهنام سیدحسن حسینی تعلق دارد.
نشان روشن واقعه کربلا و نهضت حسینی
اغلب مراثی و اشعار عاشورایی از دیدگاه درونمایه و ساختاری به دو دسته مشخص قابل تقسیم هستند، دسته اول با پرداختن به جنبه تاریخی؛ روحی و عاطفی ماجرا با سرایش سوزناکترین مراثی به ویژه با محوریت ظهر عاشورا، عواطف خویش را در قالب سوگوارهنویسی و مقتلنگاری منظوم کردند.
دسته دوم گروهی هستند که کاربردیتر، اجتماعیتر و حماسیتر عمل کردهاند.این دسته یقینا با در نظر گرفتن ظلم ناحق و مظلومیت حضرت امام حسین(ع) ماجرا را بیشتر از زاویه ظلمستیزی، حرکت مصلحانه و انقلابی اباعبدالله و در نهایت عاقبت کار نگریسته و سرودهاند.
این زاویه که بیشتر در میان شعرای متاخر به ویژه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی دیده میشود تمام تلاش خود را به کار بسته تا فراتر از به شعر کشیدن «در کربلا چه شد؟» به دلیل وقوع ماجرا یا چرایی ختم ظلمستیزی به حادثه کربلا بپردازند.
به بیانی دیگر این دسته از شعرا، شعر خود را با نشان روشن واقعه کربلا و نهضت حسینی به برهانی برای حرکتهای انقلابی و ظلمستیزی بدل کردهاند. اتفاق و جریانی که میان شاعران عاشورایی چهار دهه اخیر کشورمان به وضوح قابل رصد است.
معبری تازه در روایت نهضت عاشورا
کتاب گنجشک و جبرئیل دربردارنده ۳۱ قطعه شعر نو اعم از سپید و نیمایی است که نخستین بار در تابستان ۱۳۷۱ توسط انتشارات افق به چاپ رسید.
«گنجشک و جبرئیل» بیتردید یکی از مهمترین مجموعه شعرهای پس از انقلاب اسلامی و مهمترین مجموعه شعر آئینی این دوران است. کتابی که به صورت کلی شامل اشعار آیینی در قالبهای نو به شمار میرود.
در واقع سیدحسن حسینی با «گنجشک و جبرئیل» نظریه افرادی را که قالبهای نو را، قالبهایی در خدمت بیان دیدگاههای روشنفکری میخواندند رد میکند و معبر و منظری تازه برای شاعران آئینی پس از خود باز میکند.
البته ناگفته پیداست که پیش از زندهنام حسینی افرادی چون سیدعلی موسوی گرمارودی و زندهیاد طاهره صفارزاده مضامین آئینی را وارد شعر نو کرده بودند که شعرهای ماندگاری چون «در سایه سار نخل ولایت» و «خط خون» مبین این نکته است ولی به قول زندهنام قیصر امینپور این سیدحسن حسینی بود که برای اولین بار به صورت نظاممند و در قالب یک مجموعه مستقل شعرهای نو و مذهبی خود را ارائه داد.
شفاعت شعر عاشورایی برای شاعرش
سیدحسن حسینی از شاعران نسل اول پس از انقلاب اسلامی است که همواره جزئی از جریانسازان اصلی شعرانقلاب اسلامی بوده است. چه آن زمان که در ابتدای انقلاب با سرودن اشعار در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیشرو بود و دفتر شعر «همصدا با حلق اسماعیل» خود گواهی بر این مدعا است و چه بعد از جنگ و در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی که با دفتر «گنجشک و جبرئیل» تاثیر شگرفی در شعر نو آئینی و بالاخص شعر عاشورایی گذاشت. یا حتی بعد که با مجموعه «نوشداروی طرح ژنریک» خود را به عنوان یکی از مهمترین طنزپردازان معاصر مطرح کرد.
اما اهمیت «گنجشک و جبرئیل» در بین کارهای حسن حسینی تا حدی است که وی وصیت کرده بود که هنگام مرگ این کتاب را روی سینهاش بگذارند و همراه با او دفن کنند تا به تعبیر این شاعر این منظومه بتواند در آن دنیا شفیع او در پیشگاه خداوند باشد.
فرصت ناچیز مفاهیم عاشورایی در تجربه نوین شعر فارسی
سیدعلیرضا جعفری منتقد ادبی و نویسنده درباره منظومه «گنجشک و جبرئیل» نوشته است: در ناخودآگاه ذهن عامه مردم، شعر مذهبی، شعری است که وزن دارد و در یکی از قالبهای معمول شعر کلاسیک سروده شده باشد که تجلی اعلی آن در نوحهها و مدیحههاست. شعرآیینی از آغاز شعر فارسی تا حال وجود داشته است اما در شعر نو فارسی مسائل دینی و مذهبی مانند شعر کلاسیک بازتاب نداشته است.
دلیل اصلی آن شاید این باشد که بزرگان شعرنو و شاعران این سبک، کمتر دغدغه مضامین دینی داشتند و بیشتر از قشر روشنفکران جامعه بودهاند یا شاید کارکرد شعر نو را در موضوعات دیگری مانند مسائل اجتماعی، سیاسی و روز جامعه میدانستند.
بعداز انقلاب اسلامی و تغییر جو ادبی به نفع موضوعات دینی و اسلامی، شاعران نوپرداز کمکم به طرح مسائل مذهبی در شعر خود روی آوردند. در این میان مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» اولین مجموعهای ست که به طور کامل و متمرکز، آیینی و عاشورایی است. پر بیراه نیست که این مجموعه شعر آیینی را جریان ساز در قالب نو بدانیم.
زندهنام حسن حسینی با آگاهی از آسیبهای شعر آیینی که مهمترین آن شعار زدگی و مستقیمگوییست، با زبانی غیرمستقیم و تلمیحگونه به بیان واقعه عاشورا پرداخته است. این بیان غیرمستقیم و هنرمندانه حسینی ویژگی مهم و اصلی شعرهای مجموعه «گنجشک و جبرئیل» است.
به عنوان نمونه شاعر در شعر «منطق سیال» و «سرنوشت آفتابی» به شهادت حضرت علی اصغر(ع) پرداخته بیآنکه نامی از آن حضرت بیاورد. ترکیبهای «سه شعله»، «راه شیری» و «سیلانی بیسقوط» درحقیقت معادل عبارتهای؛ تیر سه شعبه، شیرخوار بودن و پرتاب خون به آسمان است. اینها همه تلمیحاتی زیبا هستند که استادانه در شعر به کار رفته است.
تو آن راز رشیدی، که روزی فرات بر لبت آورد...
در پایان مطلب و برای آشنایی هر چه بیشتر با زبان، روایت و ساختار منظومه گنجشک و جبرئیل سروده زندهنام سیدحسن حسینی، شعر «راز رشید» یکی از معروفترین شعرهای این دفتر شعر عاشورایی را مرور میکنیم.
به گونه ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
و پیمان برادریات
با جبل نور
چون آیههای جهاد
محکم
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و ساعتی بعد
در باران متواتر پولاد
بریده
بریده
افشا شدی
و باد
تو را با مشام خیمهگاه
در میان نهاد
و انتظار در بهت کودکانة حرم
طولانی شد
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست
گزارش و روایت از امین خرمی
انتهای پیام