آیتالله احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری در سلسله درسگفتارهای «تحلیل اجتماعی عاشورا» به بررسی نقش گروههای مرجع در نهضت حسینی پرداخته است که به ترتیب در دهه نخست ماه محرم منتشر میشود.
بخش هشتم این درسگفتار به شرح ذیل است:
در برنامههای پیشین درباره گروههای مرجع و عمدتاً گروه اصحاب و گروه اهل بیت عصمت و طهارت سخن گفته شد که امام حسین(ع) این گروه مرجع را به تناسب عاشورا فعال کردند. آنچه که در این جلسه باید افزود این است که گروههای مرجع در زمان شکلگیری نهضت امام حسین(ع) متعدد و متنوع بودند و هرکدام دارای کارکردها، نقشها وفعالیتهای اجتماعی در قبال یا درون این نهضت بودند.
اگر ما قیام عاشورا را از زاویه نگاه به گروههای مرجع و تمرکز بر وضعیت و فعالیت گروههای مرجع بررسی کنیم، طبیعتاً نیازمند فرصت طولانی است و باید در جای خودش به آن پرداخته شود ولی در اینجا اشاراتی را به آن خواهم داشت.
گروه اهل بیت(ع) خود متضمن چند گروه دیگر بودند؛ گروه جوانان و نوجوانان که اساساً اینها چه بسا در فعالیتهای اجتماعی به حساب نیایند، اما امام حسین(ع) در نهضت عاشورا برای اینها یک فصل ویژهای باز کردند و کارکرد جوانان و نوجوانان در قیام عاشورا از کارکرد سایرین کمتر نبود، چون اینها در محاصره دشمن بودند و محل قساوت و شقاوت دشمن و محل اذیت قرار داشتند اما آمدند ایفای نقش کردند تا بتوانند به عنوان یک گروه مرجع همیشه در دل تاریخ باقی بمانند و همان موقع هم ایفای نقش مناسب را در جامعه داشته باشند.
حضرت علی اکبر(ع) و حضرت قاسم(ع) گروه جوانان بودند و لذا خود اینها در رجزهایی که داشتند برروی غلام تمرکز میکردند «غلام به جوان و نوجوان گفته میشود» یعنی یک گروه و یک ادبیات هستند و کارکردهای ویژهای دارند. اگر گروه مرجع جوان و نوجوان را از نهضت عاشورا بگیرید، عاشورا بخشی از واقعیت خودش را نمیتواند عرضه کند و بخشی از پیامهای آن نادیده انگاشته میشود و شناخته نمیشود، بنابراین ذیل اهل بیت(ع) یک گروه مرجع جوان و نوجوان جا دارد.
اتفاقاً مطالعه روی فعالیت اینها، نوع نگاه اینها و احساس اینها خیلی جالب است، چون جوان جای محل احساس است و احساس اینها و مقابله اینها با دشمن و حمایتی که از اهل بیت عصمت و طهارت و امام حسین(ع) میکردند همهشان خیلی معنادار است.
یک گروه مرجع دیگری ذیل اهل بیت(ع) وجود داشتند و آن گروه زنان است. گروه زنان ضلع اساسی این نهضت را تشکیل میدهند. اگر زنان را از این نهضت بگیرید احساس در نهضت به ما منتقل نمیشود، چون احساس از ناحیه زنها و بانوان بیشترین درصد و بالاترین سطح را به خود اختصاص داده و آن هم در مواجهه با یک خطر و ظلم و یک شرایط استثنایی تاریخی. اگر میخواهید نقش زنان را در یک نهضت بزرگ بازکاوی کنید باید برروی گروه مرجع زنان در عاشورا تمرکز شود.
گروه مرجع زنان در این نهضت اساساً گاهی عامل پیوند مردان بودند و همچنین عامل تداوم، پیام و ارسال پیامها بودند و جالب است امام حسین(ع) در ادبیاتشان و نگاه و اشعارشان و در حمایتی که میکردند اساساً برروی اینها یک تمرکز ویژهای داشتند.
وقتی از اهل بیت(ع) سخن گفته میشود، ذیل اینها چند گروه مرجع دیگری وجود داشتند که هریک از کارکردهای ویژهای برخوردار بودند و توانستند کارکرد خاص خود را ایفا کنند.
اگر از دو گروه اصحاب و اهل بیت(ع) که شرح فراوانی دارند عبور کنیم به گروه مرجع دیگری میرسیم که برخی از آنها مقابل نهضت بودند مانند گروه مرجع امویان که در جهت فسق و فجور تأثیرگذاریهایی داشتند و لذا اگر به عاشورا نگاه کنید هربار که یک رخوتی میخواهد در آن لشکر نابکار ایجاد شود مشاهده میکنید یک صدایی و صحبتی و یک کارکرد فاسقانهای و غیرانسانی و شیطانی، صدا و ندایی میدهد تا بتواند آنها را به خط کند و یک هیجانی را در آن لشکر ظالم ایجاد کند.
یک گروه مرجع دیگری هم بودند که نقش اینها نباید نادیده انگاشته شود و آن گروه مرجع دوستان گرفتار مکر و فرو افتاده در غدر است. اینها در لشکر یزید بودند و واقعیت این است بعضی از آنها اصلاً نارضایتی از یزید داشتند و دلشان با امام حسین(ع) بود ولی بهدلیل ترس، مطامع و به دلیل دنیا و به دلیل هرچیزی که میخواهید اسمش را بگذارید و خلاف حق است خودشان را در آن لشکر جا زده بودند و منافقانی بودند که در آنجا حضور و ظهور پیدا کرده بودند اما دلشان با امام حسین(ع) بود. نفاق به معنای خاصش، طوری که خود را به جای طرفدار یزید جا میزند ولی میداند در جهت ظلم در حال حرکت است و دل او با امام حسین(ع) است.
کارکردهای اینها مختلف بود؛ اولاً سعی میکردند در پشت جبهه و لشکر قرار بگیرند تا دستشان به خون امام حسین(ع) و اصحاب و یاران آغشته نشود، ثانیاً از خودشان گاهی همهمههایی، تردیدهایی و تشکیکهایی نشان میدادند. اگر به مقتل نگاهی بیندازید در بعضی جاها و در مواقع خاص همهمه و تشکیکهایی گزارش شده و یا تقاضاهایی مبنی بر اینکه به اباعبدالله الحسین(ع) آب بدهید وجود داشته است.
اینها همان گروههای مرجع ذلیلشدگان هستند که به خاطر دنیا، امام حسین(ع) را که محبوبشان بود کنار گذاشتند. خود حضرت هم وقتی خطبه خواندند اینها را در نظر گرفتند و در خطبهای فرمودند: «آیا شما اینها را میخواهید کمک کنید و نمیخواهید به سمت ما بیایید؟ و برای ما خذلان و شکست را در پیش میگیرید؟ اینها دشمنان ما و شما هستند.»
این ادبیات نشان میدهد در دل آن لشکر کسانی بودند که دلشان با امام حسین(ع) بود و گروه مرجع محسوب میشدند و هرچند ذلیل و خار شده بودند ولی به دلیل علاقهشان به امام حسین(ع) بعضیهایشان ایفای نقشهایی میکردند. مثلاً حمید بن مسلم در زمره همین گروه مرجع هست و اتفاقاً فن گزارشگری قویای دارد و برخی از وقایع عاشورا را گزارش کرده و در مقاتل هم وجود دارد و گزارش حمید بن مسلم بسیار دقیق بود.
پس اینها چند فعالیت داشتند؛ گاهی تردید و تشکیک میکردند و در انتهای لشکر باقی میماندند و گاهی نسبت به وضعیت خیلی سخت امام حسین(ع) همهمههایی از خودشان نشان میدادند و حتی گزارش میکردند ولی به هر حال گروه ذلیل و خارشدهای بودند.
گروه مرجع دیگری هم وجود دارد و آن گروه مرجع محبان در حبس بود. بسیاری را در کوفه در حبس قرار داده بودند و خود اینها و خانوادههایشان مبارزانی بودند که حتی بعد از نهضت عاشورا اثرگذاری داشتند، یعنی پس از اینکه حضرت زینب(س) و اهل بیت(ع) را به کوفه بردند اینها اساس یک حرکت و نهضت گریه اجتماعی و سیاسی را به صورت کنشگری یا واکنش بنیان گذاشتند و همچنین اینها بودند که نهضت توابین را عملاً شکل دادند و فضا را رفتهرفته به سمت انتقام از قاتلان امام حسین(ع) بردند.
جالب است بدانید حضرت زینب(س) با اینها مطابق با کارکردشان که توقع میرفت سخن میگفتند. به عبارتی حضرت زینب(س) در مقام ملامت و ایجاد خیزش و همراهی و همگاهی با اینها قرار داشتند.
اساساً امام حسین(ع)، حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) با گروههای مرجع اجتماعی دقیقاً سخن و خطابهای داشتند که با کارکردهای متوقع از آنها مطابق بود. ولی وقتی با گروه امویان برخورد میکردند لحنشان عوض میشد و نوع دیگری سخن میگفتند.
گروههای مرجع بند تسبیح جامعه هستند و ایجاد آنها برای تشکیل یک حرکت اجتماعی مهم محسوب میشوند. در حال حاضر اگر میخواهیم نهضت امام حسین(ع) را شکل دهیم به گروههای مرجع متنوع و متعدد با کارکردهای مختلف و متفاوت و متعدد نیازمند هستیم.
انتهای پیام