«ثکلتک امک» درشت‌گویی است ولی ناسزا نیست
کد خبر: 4162717
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۲
حمیدرضا شریعمتداری:

«ثکلتک امک» درشت‌گویی است ولی ناسزا نیست

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، با اشاره به تعبیر «ثکلتک امک» که امام حسین(ع) برای حر به کار برد همچنین تعبیر دعی و ابن الدعی برای عبیدالله بن زیاد، گفت: برخی این تعابیر را خلاف اخلاق و ادب و نزاکت دانسته‌اند در حالی که ما برای سنجش این تعابیر هم باید به فضای ادبیات عربی بنگریم که بی‌ادبی تلقی نمی‌شده است هم اینکه آنطور که ما تصور می‌کنیم این تعابیر با اینکه درشت‌گویی است ولی فحش و ناسزا نیست.

حمیدرضا شریعتمداریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شریعمتداری؛ استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، 24 مرداد ماه در نشست علمی «ادب و نزاکت در نهضت حسینی» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با اشاره به آیات ابتدایی سوره مبارکه قلم، گفت: در این آیات خداوند خطاب به پیامبر(ص) و با ذکر چند قسم فرموده است که تو برخلاف آنچه می‌گویند مجنون و دیوانه نیستی بلکه دارای خلق عظیم هستی(انک لعلی خلق عظیم)؛ تعبیر علی در اینجا نشانه عمق وسیع خلقی پیامبر(ص) است.

وی افزود: در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که ایشان خطاب به جمعی از اصحاب فرمودند: خدا پیامبرش را تربیت کرد و این کار را به بهترین شکل انجام داد و وقتی ادب او کامل شد فرمود تو از خلق عظیمی برخوردار هستی و بعد هم او را شایسته نبوت دانست و دستور داد تا بشریت از او اطاعت کنند و هر چه را او فرمان داد بپذیرند و هر چیزی را نهی کرد آن را انجام ندهند. همچنین در قرآن کریم بیان شده است که ما به تو شرح صدر دادیم و به چنین مقامی رسید تا نبوت بر او واگذار شد. در کلمات قصار امام علی(ع) هم آمده است هر کسی می‌خواهد پیشوای مردم باشد باید خود را تعلیم و تادیب کند و بعد سراغ مردم برود تا حرف و رفتار او بر دیگران تاثیرگذار باشد.

تطور معنایی ادب

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه ادب در طول تاریخ در زبان فارسی و عربی تطور معنایی داشته است، اظهار کرد: واژه ادب قبل از اختلاط بین عربی و فارسی وجود داشته است و البته شاید ریشه در زبان سریانی هم داشته است؛ در گذشته ادب به معنای مهمان‌داری و سفره‌داری به کار می‌رفته است و به همین دلیل واژگان مادبه و مائده هم برای آن به کار رفته است و علاوه بر تربیت رفتاری، برخورداری از مجموعه دانایی‌ها و دانش‌ها هم به کار می‌رفته است و نشانه تشخص اخلاقی و علمی فرد بوده است.

شریعتمداری بیان کرد: امروزه ادب در فارسی سه معنا دارد؛ گاهی ادبیات به معنای عام تولیدات ادبی؛ گاهی به معنای سخنان بلیغ و دقیق و فصیح و گاهی هم به معنای تربیت اخلاقی است و دارای دو ویژگی لطافت و رعایت حدود است. امیرالمؤمنین(ع) هم فرمودند: برترین ادب آن است که انسان در همان حد و اندازه‌ای که هست بماند یعنی برآورد دقیق و سختگیرانه از خود داشته باشد و دیگران را با تسامح، اندازه‌گیری کند و حد کمتری برای خود قائل باشد. بنابراین یکی از جلوه‌گاه‌های مهم ادب در سخن گفتن است. 

وی تاکید کرد: برخی در مجالس حتی در زمینه چیزی که اطلاع چندانی ندارند اظهار وجود می‌کنند ولی فرد با ادب کسی است که حتی اگر مطلع‌تر از دیگران است و از او اظهارنظر نخواسته‌اند بی‌جهت وارد بحث و جدل نشود

به چه کسانی امید خیر نیست

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: روایتی از امام حسین(ع) داریم که فرمودند اگر فردی چند چیز نداشته باشد یعنی عقل، ادب، حیا، دین و حسن خلق نداشته باشد، امیدی به خیر او وجود ندارد. در روایت دیگری از ایشان در معنای ادب پرسیدند و آن حضرت فرمودند: ادب یعنی اینکه وقتی از خانه خود بیرون می‌روی با هیچ کسی برخورد نکنی مگر اینکه با خودت بگویی این فرد حقی به من دارد و هر کسی را از خودت برتر ببینی نه اینکه خود را برتر از دیگران ببینی یعنی حتی اگر به کسی لطفی کردی این‌گونه تصور کنی که خدا توفیق این کار را به تو داده و آن فرد لطف تو را پذیرفته است.

شریعتمداری با بیان اینکه فاصله سنی امام حسن(ع) با امام حسین(ع) شش ماه نقل شده است، تصریح کرد: مادامی که این دو بزرگوار در کنار هم بودند امام حسین(ع) سخنی نمی‌گفت و ادب می‌کرد. در ماجرای کربلا هم داریم که حضرت ابوالفضل(ع) هرگز امام حسین(ع) را با اسم صدا نزد و حتی برادر نمی‌گفت جز در موردی که تیر خورد و از اسب بر زمین افتاد و همیشه تعابیر آقا و مولا را استفاده می‌کرد. وقتی شمر که قبیله او با قبیله مادر حضرت عباس(ع) یکی بود امان‌نامه برای حضرت آورد، ایشان واکنشی نشان ندادند تا اینکه سیدالشهدا(ع) به ایشان دستور دادند که برو ببین چه می‌گوید.

ادب حر عامل نجات او شد

وی ادامه داد: حر بن یزید ریاحی از افراد مؤثر در کربلا بود که مانع حرکت امام حسین(ع) شد و اجازه نداد حضرت به کوفه یا جای دیگری برود ولی با این حال حضرت در بدو برخورد با حر به سپاهیان و حتی اسبان آنها آب دادند؛ همچنین نقل است که وقتی فرزندان حضرت زینب(س) شهید شدند آن حضرت از خیمه بیرون نیامد تا مبادا امام حسین(ع) احساس خجالت کنند. در ماجرای جون هم وی برای جنگ نیامده بود بلکه برای خدمت به حضرت و دریافت مزد آمده بود وقتی امام به او فرمود تو می‌توانی بروی ادب به خرج داد و در حمایت از امام(ع) در کربلا ماند و شهید شد و وقتی بر زمین افتاد امام حسین(ع) بر بالین وی حاضر شد و سر او را به دست گرفت و در حق او دعا فرمود که خدایا چهره او را نورانی کن و در جمع ابرار در بهشت قرار بده.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به ادب زنان حرم امام حسین(ع) با بیان اینکه در گزارشات تاریخی چیزی از گلایه و اعتراض آن بانوان شاهد نیستیم، تصریح کرد: عباراتی در کربلا از امام حسین(ع) صادر شده است که برخی آن را حمل بر مخالفت با ادب کرده‌اند؛ یکی تعبیر «الدعی ابن الدعی ...» است که خطاب به عبیدالله بن زیاد به کار بردند؛ افراد غالبا این تعبیر را به زنازادگی عبیدالله نسبت داده‌اند؛ ولی باید بدانیم فضای ادبیات عرب مقداری با ما تفاوت دارد و ادب در ساختار زبانی ادبیات فارسی بیشتر است مثلا ما برای افراد با اینکه فرد هستند خطاب جمع و شما به کار می‌بریم ولی در عرب حتی به پیامبر(ص)، انت یعنی تو می‌گفتند حتی گاهی نام حیوان بر برخی افراد گذاشته بودند و آن را مایه کراهت و توهین نمی‌دانستند و دعی هم چنین ویژگی دارد. دعی یعنی کسی که به نام فرد دیگری خوانده شده است، چیزی شبیه فرزندخوانده که در قرآن هم به کار رفته است؛  وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ۚ ذَٰلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ ۖ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ؛ بنابراین اگر ادعیا و دعی کلمه بدی بود در قرآن به این صورت به کار نمی‌رفت.

شریعتمداری با بیان اینکه از سوی دیگر ماجرای زیاد بن ابیه ماجرای معروفی در آن دوران بود، اظهار کرد: سه اشکال واضح بر معاویه گرفته می‌شد و همه آن را گوشزد می‌کردند؛ اول کشتن حجربن عدی، دوم جانشینی یزید و سوم اینکه اعلام کرد ابوسفیان، زیاد را به پسری خود خواند با اینکه معلوم نبود پدر زیاد چه کسی بوده است. بنابراین دعی بار ناسزا ندارد و اگر دارد مربوط به زبان عربی است.

تعبیر معروفی که به ناسزا مشهور شد

وی افزود: تعبیر دیگر خطاب امام حسین(ع) به حر است که فرمود: ثکلتک امک. یعنی مادرت به عزایت بنشیند؛ وقتی حضرت این سخن را فرمودند حر گفت من نمی‌توانم این تعبیر را برای مادر تو چون دختر پیامبر(ص) است به کار ببرم و همین ادب سبب نجات حر شد. به نظر بنده این تعبیر در فرهنگ عربی معنای بدی نداشته است. مثلا وقتی به کسی می‌گفتند لا ام لک و یا اب لک یعنی پدر و مادر نداری؛ فحش تلقی نمی‌شده است. این تعبیر را پیامبر(ص) هم خطاب به معاذ بن جبل استفاده کردند؛ معاذ از پیامبر(ص) پرسید که آیا ما به خاطر حرف‌هایمان هم مؤاخذه خواهیم شد و پیامبر فرمودند: ثکلتک امک. ما را به خاطر همین حرف‌های بد به جهنم می‌برند. لذا بار توهینی نداشته است.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: پیامبر(ص) در اواخر عمر فرمودند که من هم بشری مانند شما هستم و اگر من شما را اذیت کرده باشم و حرف ناروایی گفته باشم، خدایا آن را مایه تقرب و رحمت برای آنان قرار بده؛ بنابراین تعبیر ثکلتک امک درشت‌گویی هست ولی تعبیر فحش و دشنام نیست. 

تکفیر دیگران بدون مجوز شرعی حرام است

وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا تکفیرکردن دیگران، ناسزا و بی‌ادبی است، تصریح کرد: اگر مثلا کسی همه اهل سنت و پیروان فرق دیگر را تکفیر کند مرتکب حرام شده است حتی محقق اردبیلی درباره تکفیر نواصب هم بحث کرده است و ما حق نداریم کسی را بدون مجوز صریح و قطعی شرعی به صورت معین تکفیر کنیم و جزء سب و دشنام‌ تلقی می‌شود و اصلا قابل دفاع هم نیست و نمی‌دانم چگونه برخی به راحتی به دیگرانی  که اعتقاد متفاوت با ما دارند دشنام می‌دهنددر حالی که آنها اهل قبله و دارای مشترکات زیاد با ما هستند حتی نسبت به غیرمسلمین هم گفته شده است که حق نداریم آنها را تکفیر کنیم در حالی که غرض ما اهانت به آنها باشد.

وی در مورد فاصله سنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گفت: از آیات قرآن برمی‌آید اقل حمل، شش ماه است و شیخ عباس قمی هم بر این مسئله تصریح کرده است بنابراین این فاصله سنی شش ماه بین دو امام چیز بعیدی نیست. 

انتهای پیام
captcha