به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین مصطفی صادقی کاشانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 19 شهریور ماه در نشست علمی «نص بر امامت در احادیث امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع)» که از سوی پژوهشکده علوم اسلامی رضوی برگزار شد، با اشاره به اهمیت نص در شیعه امامیه، گفت: یکی از سه راه اصلی شناخت امام برای دیگران، نص است و از بین این سه راه نص اصلیترین راه و بعد از آن کرامت و معجزه و بعد علم و دانش و فضل علمی ائمه(ع) است، بنابراین قبل از علم و کرامت، نص بر امامت امام باید وجود داشته باشد البته این بحث وجود دارد که این نصوص چه مقدار به ما رسیده است.
وی افزود: بخشی از ابواب کتاب کافی همچنین کفایةالاثر اختصاص به روایات مرتبط با نصوص دارد؛ امام رضا(ع) در مورد اهمیت نص بر امامت فرمودهاند: امام همین که احساس کرد باید دنیا را ترک کند امام بعدی را مشخص میکند و این فرض بر امام است؛ این روایت در کتاب کافی بیان شده است.
صادقی کاشانی با اشاره به نصوص موجود درباره نام ائمه(ع) اظهار کرد: در مورد تعداد ائمه(ع)، در کتب غیبت نعمانی، کمالالدین و کفایةالاثر روایاتی از صحابه و تابعین بیان شده است که به 12 نفر بودن جانشینان پیامبر(ص) با تعابیر خلفای اثنی عشر اعتراف کردهاند. بعد از تعداد ائمه(ع)، تصریح بر نام ایشان هم باز عمدتاً روایاتی از صحابه و تابعین از سوی شیعیان جمع شده است. از 34 روایتی که نام امامان را درج کرده است به خصوص در کتاب کفایةالاثر، دو روایت از امام رضا(ع) و امام جواد(ع) در این باره داریم که با توجه به اینکه ایشان ائمه نهم و دهم هستند و هر کدام تعداد معدودی امام بعد از خود را معرفی کردهاند، نمیتوان آن را شاهد بر امامت تمامی ائمه(ع) آورد. روایت دعبل خزاعی است که اباصلت هروی نقل کرده است و طبق آن امام رضا(ع) فرمودند: الامام بعدی محمد ابنی و بعد محمد ابنه علی ...؛ تا امام عصر(عج) در این روایت ذکر شده است. همچنین روایتی از امام جواد(ع) بیان شده است که به معرفی ائمه بعد از خود پرداخته است و از 20 روایتی که کافی کلینی مبنی بر نص اثنی عشر نقل کرده است دو خبر به نام کامل ائمه(ع) اشاره دارد که یکی از آنها نقل ابو هاشم جعفری از امام صادق(ع) است که نام کامل ائمه آمده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: روایت دیگری شیخ حرعاملی از منابع متاخر از فضل بن شاذان نیشابوری از امام رضا(ع) نقل کرده است و اینکه امام رضا(ع) اشاره به امامت علی(ع) و بعد حسن بن علی و حسین علی و ... کرده است؛ در واقع این مهمترین روایتی است که نام 12 امام در آن ذکر شده است. البته چون بحث الان ما امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) است طبیعتاً این سه امام فقط میتوانستهاند دو سه امام بعد از خود را معرفی کنند.
وی با بیان اینکه در کتاب کافی از لحاظ تعداد، نص امام صادق(ع) بر فرزندش امام کاظم(ع)، 16 روایت آمده است، ادامه داد: نص امام کاظم(ع) بر فرزندش امام رضا(ع) هم 16 روایت است و نص امام رضا(ع) بر جوادالائمه(ع) هم 14 روایت و نص ایشان بر امام هادی(ع) هم 3 روایت داریم. این نصوص به دو دسته ابتدایی و پاسخ به سؤال تقسیم میشوند یعنی امام قبل از آنکه از ایشان پرسش شود وظیفه امامتی خود میدانند که امام بعدی خود را مشخص کنند و تا امام ششم معمولاً این روش اتخاذ شده است ولی از امام صادق(ع) درباره امام کاظم(ع) و سایر ائمه(ع) پاسخ و پرسش زیاد داریم زیرا ارتباط با ائمه(ع) با دشواری روبرو بوده است.
صادقی کاشانی با بیان اینکه برخی روایات پرسش از معیارهای شناخت امام(ع) است، تصریح کرد: مثلاً بزنطی از امام رضا(ع) پرسید که وقتی امام از دنیا برود چگونه جانشین او شناخته خواهد شد و ایشان فرمودند فضل و الوصیه؛ یعنی دانش و علم ویژه امام و وصیت از امام قبل. همچنین از امام رضا(ع) سؤال شده است که آیا امامت برای عمو و دایی امام هم وجود دارد و ایشان جواب دادند فقط برای فرزند وجود دارد جز امام حسن(ع) و امام حسین(ع) یا پرسیدهاند که فرزندان جعفر و دیگران هم میتوانند امام باشند؟؛ البته این سؤالات نشان میدهد روایات نام 12 امام برای همه شیعیان روشن و مشخص نبوده است که این سؤالات را داشتند.
وی افزود: سؤالات دیگر هم درباره نام امام بعدی است که در برخی موارد ائمه(ع) از بردن نام طفره رفتهاند و جواب ندادهاند؛ مثلاً بزنطی به امام رضا(ع) گفته است که میخواهم مرا از آتش نجات دهی و حتی در حضور امام(ع) گریه میکند که امام بعدی را به من نشان دهید و امام رضا(ع) جواب دادند الان وقت پاسخدادن به این سؤال نیست یعنی من الان در قید حیات هستم و وقت معرفی امام بعد زود است. همچنین بزنطی به امام رضا(ع) گفته است دیدید که چه مشکلاتی در مورد جانشین پدرتان پیش آمد(منظور ایجاد فرقه واقفیه بود)، ما را از امام بعد با خبر کنید ولی امام رضا(ع) فرمودند انشاءالله مشکلی پیش نخواهد آمد؛ همچنین اسماعیل بن مهران هنگام سفر امام جواد(ع) به بغداد از ایشان در مورد امام بعد پرسید که ایشان جواب دادند در این سفر برای من اتفاقی نخواهد افتاد و من خودم امام هستم ولی در سفر بعدی وقتی راوی این پرسش را کرد امام جواد(ع) این بار امام هادی(ع) را معرفی کردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخی معرفیهای امام بعد به صورت کنایه بوده است، اظهار کرد: راوی از امام صادق(ع) در مورد امامت اسماعیل میپرسد و ایشان جواب دادند او مانند من نسبت به پدرم نیست یعنی او امام نیست؛ فیض که راوی این روایت است باز از امام بعدی میپرسد و ایشان با اشاره امام کاظم(ع) را معرفی کردند. همچنین خود امام کاظم(ع) هم در معرفی امام رضا(ع) خطاب به راوی فرمودند این سید فرزندان من است و کتاب و امانتم را به او سپردم یعنی با صراحت نفرمودند که او امام بعد از من است و با اشاره فرمودند. گاهی هم به صورت پاسخ صریح بود مثلاً راوی از امام صادق(ع) سؤال کرد که دست ما را بگیرد و از دوزخ نجات بده که چه کسی بعد از شما امام است و امام جانشین خود را معرفی کردند. ابوابراهیم هم از امام صادق(ع) پرسید و ایشان به امام کاظم(ع) اشاره کرد.
وی ادامه داد: نمونه دیگر داستان حبابه والبیه است که سنگریزهای داشت و پیش هر کدام از ائمه از دوره امام علی(ع) رفت و ائمه(ع) بر آن مهر زدند و نام خود و جانشین خودشان را معرفی کردند؛ البته این روایت محل تأمل است زیرا خود کلینی هم گفته است که حبابه والبیه در دوره امام سجاد(ع) وقتی قصد داشت نص امامت را بگیرد، 130 سال سن داشت و طبیعتاً در دوره امام رضا(ع) باید حدود 218 سال تا 250 سال سن داشته باشد و این مسئله بعید است رخ بدهد. از مجموعه این مطالب میتوان نتیجه گرفت که متأسفانه بیانات ائمه(ع) به همه شیعیان نمیرسید و از مسائل مطلع نبودند برخلاف اینکه عمدتاً تصور ما این است که همه بر ائمه 12گانه و نام آنها واقف بودند ولی گزارشات تاریخی این موضوع را تأیید نمیکند.
این پژوهشگر و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تصریح کرد: از دوره امام باقر و امام صادق(ع) به تدریج پرسش در مورد نام امام بعدی رواج یافت و این نشان میدهد که شیعیان عمدتاً به نام ائمه(ع) آگاه نبودند و برخی از ائمه(ع) هم با صراحت نام نمیبردند و جواب راویان را نمیدادند و حتی به برخی میگفتند فقط خودت بدان و به کسی نگو. از جمله منصور گفت سراغ جانشین امام صادق(ع) بروید ولی متوجه شدند که امام صادق(ع) علاوه بر امام کاظم(ع) نفرات دیگری از جمله همسرش را هم مطرح کرده است؛ البته فارغ از نقد این روایت این مسائل بیانگر وجود خفقان آن دوره بوده و امام هم طفره رفته است تا جان امام بعدی محفوظ بماند.
صادقی کاشانی ادامه داد: مسئله دیگری که سبب میشد تا نام ائمه(ع) با شفافیت مطرح نشود وجود مدعیان مهدویت بود؛ از امام ششم به بعد برخی امام را همان قائم میدانستند مثلاً از امام صادق(ع) پرسیده شده است که آیا شما قائم هستید؟ ایشان فرمودند همه ائمه(ع) قائم هستند ولی من آن قائمی نیستم که جهان را از عدل و داد پر میکند یا ریان از امام رضا(ع) همین پرسش را دارد و ایشان هم رد کردند.
صادقی کاشانی با اشاره به وجود انشعاباتی در شیعه، اضافه کرد: بعد از امام ششم اختلافاتی پیش آمد که البته گاهی برخی به آن دامن زدهاند ولی تا حدودی وجود داشته است و نشان میدهد مسئله امام برای آنها روشن نبوده است که نمونههای آن امام دانستن اسماعیل و عبدالله افطح و محمدبن جعفر دیباج و ... است. پس از امام کاظم(ع) باز اختلافات برادران امام رضا(ع) را داریم و واقفیه هم که روشن است و مشاهده هم نشده است که امام رضا(ع) در مباحث با واقفیه اشاره به روایات نصوص ندارند و این نشان میدهد که این نصوص عمدتاً مخفی بوده است. حتی در مواردی داریم که برخی از شیعیان بعد از امام رضا(ع) امامت امام جواد(ع) را نپذیرفتند و دوباره سراغ واقفیه رفتند و برخی نیز سراغ عبدالله بن موسی و احمدبن موسی و ... رفتند.
انتهای پیام