به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مجتبی نوری کوهبنانی، پژوهشگر و دکترای عرفان و ادیان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، شامگاه 28 شهریور در نشست علمی «بیان مفهوم، شرایط و گستره عامل اخلاقی از منظر اسلام» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، با اشاره به عاملیت اخلاقی انسان از منظر اسلام، گفت: یکی از وجوه عاملیت اخلاقی انسان، نیت است و نیت قصدی است که انسان در انجام امور دارد ولو این کار خیر یا شر و بد باشد و این مقدم بر فعل است. در احراز مسئولیت اخلاقی، نیت و قصد بعد از وقوع فعل مورد توجه است، ولی در عامل اخلاقی، قبل از وقوع فعل مدنظر است.
وی با بیان اینکه منشأ عمل انسان، نیت اوست، افزود: پیامبر(ص) به ابن مسعود فرمودند قرآن فراگرفتن خیلی خوب است، ولی اگر کسی برای دنیا و زینتهای آن سراغ قرآن برود خداوند بهشت را بر او حرام خواهد کرد. بنابراین در اسلام حسن فعلی و فاعلی باید در کنار یکدیگر مدنظر باشد عامل اصلی در تعیین افعال اختیاری، نیت است؛ یعنی انسان در هر حالی دارای نیت است. پس کودکی که به دنیا میآید در طی مراحل رشد دارای نیت است تا نیت خود را پرورش بدهد و ثواب اخروی و دنیوی شامل حال او بشود.
نوری کوهبنانی اظهار کرد: دومین شرط برای عامل اخلاقی، آگاهی و علم نظری است یعنی انسان وقتی مسئولیت اخلاقی دارد که از پیامد کارهای خود آگاهی داشته باشد؛ اگر اینطور باشد که انسانها فقط به غایت افعالشان آگاهی داشته باشند عاملیت اخلاقی شامل حال آنان نمیشود؛ برخی تصور میکنند علم و آگاهی در انسان از همان بدو تولد آغاز میشود ولی روایت داریم که از سه سالگی علم و آگاهی کودک شروع میشود، زیرا در این سن کودک قادر به سخن گفتن و ارتباط با افراد است. البته چنین کودکی غیرممیز است.
وی تصریح کرد: سومین شرط برای عامل اخلاقی، قدرت است؛ یعنی انسان توانایی انجام کار یا ترک آن را داشته باشد. اگر در اینجا قدرت فیزیکی مطرح باشد افراد معلول و بیمار و... از شمول آن خارج هستند در حالی که آنها هم قدرت فکر و توانایی اندیشه، تفکر و برنامهریزی را دارند. بنابراین منظور از قدرت، قدرت تشخیص خوب و بد است تا عمومیت پیدا کند. امام صادق(ع) فرمودند اگر کسی به 10 سالگی برسد و بر ثلث مالش وصیت کند جایز است و اگر کسی به هفت سالگی برسد و در ثلث مال وصیت کند باز جایز است. در نتیجه انسان از هفت سالگی قدرت تصرف در مال دارد و میتواند در مورد اموالش وصیت کند.
این پژوهشگر عرفان و ادیان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه اختیار، شرط دیگری برای عاملیت اخلاقی است، اظهار کرد: اگر شخصی را مجبور به فعلی بکنند و اختیار از او سلب شود این شخص مسئولیت اخلاقی نخواهد داشت، ولی او عامل اخلاقی است که با مانع مواجه شده است؛ علامه طباطبایی فرموده است که وقتی انسان از طرف یک مستکبر و زورگویی مجبور به انجام کاری شود درست است که اجبار وجود دارد، ولی او با اختیار خود این جنبه اجبار را میپذیرد. پس از منظر ایشان، تقسیم افعال ارادی به دو دسته درست نیست. بنابراین اختیار نسبی است.
نوری کوهبنانی با اشاره به اینکه اختیاری که به ثواب و عقاب دنیوی و اخروی ختم میشود از هفت سالگی طبق روایات شروع میشود، گفت آیا ثواب و عقاب بر افعال کودکان بار میشود؟ روایات زیادی در این باب داریم که از آنها چشمپوشی شده، زیرا گفته شده است که وقتی انسان مکلف شد مسئولیت اخلاقی برای او ایجاد میشود و ثواب و عقاب اخروی دارد و از سنی هم عقاب قانونی وجود دارد و اگر روایات بر تنبیه کودک در موارد نادر توصیه دارد جنبه تربیتی مد نظر است نه عقاب و ثواب و مسئولیت اخلاقی کودک.
وی با تقسیم کودکان به دو دسته ممیز و غیرممیز، افزود: بر این اساس عامل اخلاقی به دو دسته ممیز و غیرممیز تقسیم میشود؛ عامل اخلاقی ممیز کسی است که قدرت تشخیص خوب و بد را دارد. در فقه اشاره شده است که اگر کودک نابالغ ولی ممیز سرقت کند در مرتبه اول بخشیده خواهد شد، در مرتبه بعد تنبیه و حد بر او جاری میشود، همه میگویند این کودک، مسئول اخلاقی نیست و روایات جنبه تربیتی دارد، ولی از منظر فلسفه اخلاق مقوله عامل اخلاقی است؛ یا کودک ممیز خودش باید لبیک بگوید و لباس احرام بپوشد و از حرام اجتناب کند و این امر نشان میدهد کودک با اینکه به سن مسئولیت شرعی نرسیده است ولی قدرت تمیز دارد.
نوری کوهبنانی با اشاره به ثواب و عقاب کودک غیرممیز، گفت: در این زمینه روایات زیادی داریم؛ امام رضا(ع) فرمودند برای بچه ثواب و عقاب وجود ندارد تا زمانی که او صاحب درک شود؛ ایشان نفرمودند که بالغ شود و این دلیل بر آن است که اگر بچه قدرت تمیز داشته باشد مورد عقاب دنیوی قرار میگیرد ولی عقاب اخروی ندارد؛ از مجموع روایات استفاده میشود که کودک غیرممیز چون قدرت تشخیص خوب و بد را ندارد جزا مشمول او نیست ولی اگر کار خوبی انجام دهد ثواب به او خواهد رسید. در مورد ثواب و عقاب اخروی هم چون خداوند بخشنده و مهربان است از باب تفضل بر بندگان مقرر فرموده است که از پسر بچه رفع عقاب شده ولی ثواب به آنان میرسد؛ در روایتی از امام صادق(ع) داریم که از 12 سالگی برای اولاد مسلمین حسنات نوشته میشود و وقتی به بلوغ جنسی برسند گناهان هم بر آنان نوشته میشود. بنابراین افعال خوب کودکان ارزش اخلاقی دارد و در دنیا تشویق خواهد شد.
وی با بیان اینکه آزادی به معنای قدرت انتخاب و حق انجام امور از دیگر شروط برای مسئولیت اخلاقی افراد است، گفت: آزادی یعنی انسان در برابر تکالیف شرعی خود قدرت انجام داشته باشد؛ ندامت، حس شادی، تامل و تفکر، قهر و آشتی و... گویای این است که انسان آزادی دارد و آیات زیادی در قرآن دال بر این است که او آزادی دارد و باید پاسخگوی اعمالش باشد؛ آزادی هم به روح انسان مربوط است.
این پژوهشگر عرفان و ادیان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اضافه کرد: بنابراین با وجود اینکه انسان در شرایطی مسئولیت اخلاقی ندارد، عامل اخلاقی محسوب میشود و باید انتخابی کند که ضمانآور شود و آن انتخاب در آخرت برای او ثواب داشته باشد. طبق روایات، انسان از 9 سالگی میتواند خیر و شر را تشخیص دهد. آیا کسی که میخواهد عامل اخلاقی باشد باید قدرت تمییز داشته باشد؟ روایتی از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) داریم که فرمودند نماز از شش سالگی بر کودک واجب است و این وجوب به معنای وجوب تکلیفی نیست، ولی به لحاظ تربیتی نماز بر او واجب است و مکلف فرض شده است. بنابراین در این سن، کودک قدرت تمییز دارد. از این روایت میفهمیم که کودک از شش یا هفت سالگی در مورد نماز مؤاخذه میشود. البته میان دختر و پسر تفاوت اندکی وجود دارد. امام صادق(ع) فرمودند که دختر از شش سالگی و پسر از هفت سالگی از بوسیده شدن و بوسیدن نهی شوند، زیرا اثرگذار است و در آینده انحرافاتی را ایجاد خواهد کرد. از این روایت میفهمیم که دختر از شش سالگی تمام و پسر از هفت سالگی تمام قدرت تشخیص دارند.
نوری کوهبنانی با بیان اینکه بلوغ هم از دیگر شروط فعال اخلاقی است، گفت: بلوغ شرایطی است که با تغییرات فیزیکی در بدن همراه است. در روایات و آیات بلوغ چندگانه داریم؛ بلوغ أَشُدَّ، بلوغ جنسی و بلوغ ازدواج و رشد. قرآن کریم فرموده: «وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ یا آیه «یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذينَ مَلَکَتْ أَيْمانُکُمْ وَ الَّذينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حينَ تَضَعُونَ ثِيابَکُمْ مِنَ الظَّهيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَيْسَ عَلَيْکُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلي بَعْضٍ کَذلِکَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَکيمٌ».
وی تأکید کرد: از این دو آیه میتوان نتیجه گرفت که انسان قبل از سن بلوغ جنسی، تکلیف اخلاقی دارد نه شرعی و باید در سه مورد برای ورود به اتاق پدر و مادر اجازه بگیرد. آیه فرموده است کودکانی که هنوز به سن بلوغ جنسی نرسیدهاند قبل از نماز صبح، بعد از نیمروز که لباس از تن بیرون میآورند و بعد از نماز عشاء اجازه بگیرند. بنابراین این کودک از نظر شرعی مسئولیت ندارد، ولی فاعل اخلاقی است و وجوب تربیتی در این باره وجود دارد. از نظر اسلام، قوه تشخیص زمانی برای کودک حاصل میشود که بتواند خوب و بد را بفهمد و طبق روایات، این سن در دختر، شش سال و در پسران، هفت سالگی است. در مورد اینکه عامل اخلاقی قبل از بلوغ محقق میشود یا خیر پاسخ مثبت است.
انتهای پیام