به گزارش ایکنا، جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست؛ استاد درس خارج حوزه علمیه قم، با محوریت تفسیر سوره بقره، صبح امروز شنبه 6 آبانماه، در فضای مجازی منتشر شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
بحثهایی که داشتیم به آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» رسید. در مورد «ذلک الکتاب» بحث کردیم. شبههاش این بود که «کتاب» نزدیک است، چرا گفته میشود «ذلک» که اشاره به دور دارد. یکی از دوستان گفت که شاید «ذلک الکتاب» خطاب به قرآن نباشد چون در خود قرآن، لفظ قرآن با ترکیب «هذا القرآن» میآید. آیا مسلم است این کتاب همان قرآن است یا شاید برخی لایههای خفی قرآن مورد نظر باشد؟ از نظر من ظاهر آیه این است که مرادش همین قرآنی است که در اختیار ما قرار دارد، در عین حال این هم یک وجهی است که من آن را رد نمیکنم. برخی نیز گفتند که گاهی برای احترام، از اسم اشاره دور استفاده میشود.
نکتهای که اینجا مهم بود تعبیر «الکتاب» بود. گفتیم اگر منظور از «الکتاب» قرآن باشد بحث میشود که آیا قرآن در آن زمان مدون بوده است یا پس از پیامبر(ص) این کار صورت گرفته است، کما اینکه مشهور است. اگر بگوییم زمان پیامبر(ص) کار تدوین قرآن صورت گرفته و سورهها به صورت کتاب درآمده است ثمراتی خواهد داشت. این خودش یک سیر مطالعاتی میخواهد.
امروز در مورد «هدی للمتقین» با شما صحبت داریم. میدانید که «للمتقین» سه تا کلمه است، یکی حرف لام، یکی الف و لام «المتقین» و یکی هم خود متقین. راجع به لام تقریبا همه خواهند گفت که لام اختصاص است؛ چون اینجا لام ملک نیست، لام استحقاق هم نیست، لام تعلیل هم نیست. از میان 20 معنایی که برای لام مطرح شده است، در اینجا معنای اختصاص فهمیده شده است. لام اختصاص جایی میآید که قبلش اختصاصدادهشده باشد، بعدش هم بهرهمند از اختصاص. نمیدانم کسی گفته یا نگفته که آیا میشود این لام را لام تقویت دانست. پس در مورد لام احتمالاتی مطرح است؛ از جمله اختصاص که همه آن را گفتند و احتمال تقویت.
الف و لام المتقین هم میتواند موصول باشد، میتواند الف و لام جنس باشد. «متقین» از نظر ادبی، هم ظرفیت دارد اسم فاعل باشد، هم ظرفیت دارد صفت مشبهه باشد. اگر گفتیم اسم فاعل است اسم فاعل دال بر حدث و کار است. بر این اساس معنای آیه این است قرآن هدایت است برای کسانی که تقوا پیشه میکنند. صفت مشبهه بیان حالت است یعنی کسانی که حالت تقوایی دارند. بعضی وقتها کسی حالت تقوا دارد ولی ریز ریز همه اعمال را انجام نمیدهد، بالعکس برخی در عمل فعل واجب میکنند، ترک حرام میکنند ولی روح تقوا ندارند. شیخ عبدالکریم حائری فرموده بود انسانهای عادلی داریم که بدتر از شمر هستند یعنی برخی بر اساس فقه ما عادل هستند ولی بدتر از شمر هستند یعنی ضوابط فقهی را رعایت میکنند ولی اخلاق ندارند. پس حدث را باید از ثبوت جدا کرد. شاید اینجا صفت مشبهه بگیریم بهتر باشد چون در آیات بعد، خداوند کارهایشان را بیان میکند.
تا اینجا سه تا کار کردیم؛ راجع به لام بحث کردیم و گفتیم یا لام اختصاص است یا تقویت، راجع به الف و لام المتقین گفتیم یا موصول است یا جنس است، در مورد متقین هم گفتیم یا اسم فاعل است یا صفت مشبهه است.
اینجا یک اشکال معروف با هزار سال سابقه داریم که چرا قرآن میفرماید هدایت برای متقین است. آیا این کمال برای قرآن است که هدایت متقین باشد؟ خیر، کمال قرآن این است که هدایت برای عموم مردم باشد و مختص افرادی خاص نباشد. ثانیا قرآن هدایت برای افراد گمراه است. ثالثا خود قرآن در آیات دیگری فرموده است که «هدی للناس» است.
اجمالا عرض کنم ما در حل این اشکال هزارساله یا باید در «الکتاب» تصرف کنیم یا در «لام» للمتقین تصرف کنیم یا در متقین تصرف کنیم، یا در «هدی» تصرف کنیم. توضیحش را هفته آینده عرض خواهم کرد.
انتهای پیام