«مسیح» از نگاه ادب فارسی
کد خبر: 4189774
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۶
به مناسبت میلاد عیسی(ع)

«مسیح» از نگاه ادب فارسی

حضرت عیسی(ع) از جمله پیامبرانی است که در ادبیات فارسی و اشعار شاعرانی همچون رودکی، فرخی، عنصری، نظامی، مولوی، حافظ، معزی، خاقانی، منوچهری‌دامغانی، انوری، فارابی، عطار، جمال‌الدین اصفهانی نام و مسائل مرتبط با او بیش از دیگر پیامبران وجود دارد.

حضرت عیسی مسیحبه گزارش ایکنا از لرستان، حضرت عيسی بن مريم(ع) پيامبر بزرگ الهی و اولوالعزم، در روز 25 دسامبر سال اول ميلادی، 622 سال قبل از هجرت پيامبر بزرگ اسلام(ص)، در بيت لحم واقع در سرزمين فلسطين به دنيا آمد و به همین مناسبت روز 25 دسامبر به عنوان عيد ميلاد مسيح(ع) برگزيده شد.

به عقیده مسلمانان عیسی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است که نام و داستان وی به کرات در قرآن و احادیث اسلامی آمده ‌است، مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائل‌اند از جمله سخن گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زنده‌ کردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد و دمیدن حیات در گِلِ بی‌جان، با این حال قرآن کریم عیسی را فقط بنده و فرستاده خدا می‌شناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان شرک است.

در قرآن مجید بیش از 35 بار لفظ عیسی(ع) نام برده شده و خداوند چندین بار با لقب‌هایی چون مسیح، روح‌الله، کلمه‌الله و قول‌الحق، شخصیتی متعالی از حضرت عیسی(ع) را برای پیروان حق ترسیم کرده است. همچنین به اساسی‌ترین وقایع زندگی این پیامبر بزرگ می‌پردازد و کمک می‌کند تا پیروان حقیقت، شناخت خود را از شـخصیت این رسول الهی کامل‌تر کنند.

از حضرت عیسی(ع) در آیاتی از قرآن کریم نام برده شده است که از جمله آنها می‎توان به 72، 75، 110 تا 118 سوره مائده، 30 و 31 توبه، 163 و 157 نساء، 46، 47؛ 52، 55، 59، 84 آل‌عمران، 87، 136، 253 بقره، 34 مریم، 50 مؤمنون، 57 و 63 زخرف، 27 حدید، 7 احزاب، 6 و 14 صف اشاره کرد.

حضرت عیسی(ع) از جمله پیامبرانی به شمار می‌رود که در ادبیات فارسی نام و مسائل مرتبط با او بیش از دیگر پیامبران وجود دارد.برای نمونه در سراسر دیوان حافظ به نوعی شرحی از سخنان و مبانی حضرت عیسی(ع) دیده می‌شود که در ادامه به برخی از مهمترین شاعران ایرانی که در شعر خود به آیین مسیح و حضرت عیسی(ع) پرداخته‌اند، اشاره می‌کنیم:

ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی که بیش از یک میلیون و سیصد هزار شعر داشته است و متأسفانه تنها هزار بیت از آنها باقی مانده است به آیین مسیح در شعر خود پرداخته است:

از کعبه کلیسا نشینم کردی    آخر در کفر بی‌قرینم کردی

بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست      ای عشق چه بیگانه زدینم کردی.

همچنین در اشعار فرخی سیستانی به توصیف و تشبیه حضرت عیسی(ع) پرداخته و لغاتی مانند صلیب، ناقوس، ترسا(راهب)، مسیح و عیسی به وفور دیده می‌شود.

دل ترسا همی داند کز او کیشش تبه گردد  لباس سوگواران زان قبل پوشد همی پارسا

تا نماز است نامه مؤمن   تا صلیب است قبله ترسا

فرخی سیستانی در یکی دیگر از اشعار خود می‌نویسد:

هم بکشد و هم زنده کند خشمش وجودش آن موسی عمران بود این عیسی مریم

نه مسیح است و لیکن نفسش باد مسیح   نه کلیم است و لیکن قلمش چوب کلیم.

فرخی از جمله مشاهیری به شمار می‌رود که به خوبی به این مقوله پرداخته، وی سخاوت را معجزه مسیح می‌داند و در شعری می‎گوید:

به سخا مرده صدساله همی زنده کند این سخا معجز عیسی‌است همانا نه سخاست

هم بکشد و هم زنده کند خشم و جودش آن موسی عمران بود، وین عیسی مریم

حکیم ابوالقاسم عنصری ملک‌الشعرا دربار سلطان محمود غزنوی درباره معجزات مسیح و دعای عیسی و مرده زنده کردن او اشعاری ذکر شده است:

صلح را همچون دعای عیسی مریم بود  جنگ را همچون عصای موسی عمران شود

آمد آن رگزن مسیح پرست      نیش الماس گون گرفته به دست

در یکی دیگر از اشعار عنصری آمده است:

چنان خبر که شنیدم ز معجزات مسیح   عیانش در توهمی بینم ای شه ابطال

اگر به دعوت او مرده زنده کرد خدای  خرد زحجت تو رسته شد زبند ضلال

حکیم ابومحمد نظامی در داستان شیرین و خسرو به دلیل اینکه شیرین ارمنی و ترسا است در مورد آیین مسیح در شعر خود صحبت کرده است.

مسیحاوار در دیری نشیند    که با چندان چراغش کس نبیند

سیمای مسیح در مثنوی مولوی مطابق نقل قرآن مطرح شده است. مولانا ضمن بیان داستان ولادت مسیح و در گهواره سخن گفتنش، از آنچه بر مریم مادر او که بی داشتن همسری به امر الهی بر مسیح باردار شده است و مورد سرزنش مردم واقع گردیده، سخن به میان می‌آورد و پس به ذکر احوال زندگی مسیح و معجزات او چون زنده کردن مردگان و شفای بیماران و بینا کردن کوران و درخواست رسیدن مائده (غذای آسمانی) می‌پردازد و در عین حال مولانا از بیان نتیجه عرفانی از احوال عیسی در نقل داستانها غافل نیست.

بود پادشاهی در جهودان ظلم‌ساز   دشمن عیسی و نصرانی گداز

 بعد از آن ترسا درآمد در کلام    که مسیحم رو نمود اندر منام

تو مسیحی هیچ از امر مسیح      سر توانی تافت در خیر و قبیح

عیسی مریم به کوهی می‌گریخت   شیر گویی خون او می‌خواست ریخت

نطق عیسی از فر مریم بود        نطق آدم پرتو آن دم بود

نردبانش عیسی مریم چو یافت    برفراز گنبد چارم شتافت

از دیگر مشاهیر ایرانی که در اشعار خود به آیین مسیح پرداخته‌اند، معزی می‌توان امیر عبدالملک ، منوچهری دامغانی، اوحدین انوری، افضل‌الدین خاقانی، ظهیرالدین فارابی، جمال‌الدین اصفهانی، شیخ فرید‌الدین عطار، سعدی، حافظ و... را نام برد.

حضرت عیسی(ع) در موارد متعددی از دیوان حافظ یاد شده و به معجزاتش اشاره شده است از جمله:

سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم   عکس روحی است که بر عظم رمیم افتاده است(غزل 36)

با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل     کشت ما را و دَم عیسی مریم با اوست(غزل 57)

از روانبخشی عیسی نزنم دم هرگز    ز آنکه در روح‌فزایی چو لبت ماهر نیست(غزل 70)

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت   عیسی دمی کجاست که احیای ما کند(غزل 186)

یاد باد آنکه چو چشمت به عتابم می‌کشت  معجز عیسویت در لب شکرخا بود(غزل 204)

انفاس عیسی از لب لعلت حکایتی    آب خضر ز نوش لبانت کنایتی(غزل 437)

این قصه عجب شنو از بخت واژگون  ما را بکشت یار به انفاس عیسوی(غزل 486)  

در بیتی باد «صبا» را به مسیح تشبیه نموده و آورده است:

همیشه وقت تو ای عیسی خوش باد       که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت(غزل 93)

در بیتی دیگر «هوا» به مسیح تشبیه شده است:

هوا مسیح نفس گشت و باد نامه گشای   درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد(غزل 175)

و در بیتی دیگر تأثیر نفس «طیب عشق» با دم مسیحایی مقایسه شده و می‌گوید:

طبیب عشق مسیحا دَم است و مشفق لیک    چو درد در تو نبیند که را دوا بکند(غزل 187)

و «عیسی دمی» بار غم از دل برمی‌گیرد و موجب آسایش و آرامش خاطر می‌گردد:

بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود   عیسی دَمی خدا بفرستاد و برگرفت(غزل 86)

و در ترجیح طبیب مسیح به طبیب راه‌نشین گوید:

طبیب راه نشین درد عشق نشناسد   برو به دست کن ای مُرده دل مسیح دمی(غزل 471)

و در بیت معروف ذیل به فیض روح‌القدس و تأثیر آن در معجزات مسیح(ع) اشاره نموده و می‎گوید:

فیض روح‌القدس ار باز مدد فرماید  دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد(غزل 143)

در ابیات ذیل به عروج حضرت مسیح به فلک و چرخ چهارم اشاره نموده و می‎گوید:

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک  از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو(غزل 407)

مسیحای مجرد را برازد    که با خورشید سازد هم وثاقی(غزل 460)

منابع

۱- چهره مسیح در ادبیات فارسی، قمر آریان، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۷، ص۹۶

۲- مسیح در ادب فارسی، نسرین فقیه ملک مرزبان، برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره  ۲۵۸۲۶، چهارشنبه ۱۴  اسفند۱۳۹۲

۳-چهره مسیح در ادبیات فارسی، قمر آریان، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۷، ۱۱۰

۴- چهره مسیح در ادبیات فارسی، قمر آریان، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۷، ص۹۶ تا ۱۳۶

گردآوری: مرضیه حافظی

انتهای پیام
captcha