به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین میثم رستمی؛ مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه، 4 بهمن ماه در كرسی علمی ترويجی «بررسی فقهی نکاح معاطاتی و نسبت آن با ازدواج سفید» که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد، گفت: نکاح معاطاتی نیازمند موضوعشناسی و تعریف است. نکاح معاطاتی یعنی هر عقد و فعلی خارج از چارچوب تعیینشده مشهور نزد فقها که این باعث نزاع است.
وی افزود: مشهور بین فقها آن است که وقتی قرار است نکاحی رخ بدهد باید ایجابی با نوعی صیغه خاص رخ دهد و قبول طرفین صورت بگیرد(قاعده ایجاب و قبول) ولی بحث ما این است که اگر طرفین خارج از این صیغه خاص فعلی انجام دهند که دلالت بر رضایت ازدواج دارد آیا باز نکاح حساب خواهد شد و به تعبیر دیگر نکاح معاطاتی مورد امضا و تایید شارع قرار دارد؟
وی با بیان اینکه این مسئله محل نزاع است، افزود: در این نزاع هم دو مرحله بحث داریم؛ در مرحله اول، تاسیس اصل کرده سپس سراغ ادله خواهیم رفت؛ در تاسیس اصل، اگر دلیلی در تایید یا رد پیدا نکردیم باید بدانیم اصل اولیه عملی چیست؟ تاسیس اصل هم مسئله چندانی ندارد زیرا متفقالقول است که اصل اولیه و بنیادیترین اصل، اصالتالفساد و یا استصحاب عدم تحصیل عقد است.
رستمی ادامه داد: یعنی اگر شک کردیم که عقدی مؤثر واقع میشود یا خیر میگوییم این عقد تا قبل از وقوع، اثر نداشت و بعد از اینکه شک کردیم نقل و انتقال رخ داده است یا خیر؟ اصل این است که بگوییم نقل و انتقال رخ نداده است؛ فقها از این اصل به اصالتالفساد تعبیر کردهاند.
وی تاکید کرد: اگر ما با ادله اجتهادی نتوانیم به این برسیم که نکاح معاطاتی مورد امضای شارع است یا خیر؟ اصل بر آن است که نکاح معاطاتی، فاسد است و موجب ایجاد محرمیت و سایر لوازم ازدواج نخواهد شد.
این پژوهشگر بیان کرد: بعد از تاسیس اصل هم باید سراغ ادله برویم که دو مرحله بحث دارد؛ اول ادله لازم برای بطلان نکاح معاطاتی و مرحله بعد ادله کسانی است که قصد دارند به طریق اجتهادی، صحت نکاح معاطاتی را اثبات کنند.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی سجادی؛ پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه در سخنانی گفت: در ادله قائلان به بطلان نکاح معاطاتی(ازدواج سفید از مصادیق آن است)، اولین دلیل، اجماع محصل است که با بررسی کلام فقهای متقدم به این نتیجه میرسیم که اصل صیغه برای نکاح لازم است. اگر شخص عربی بلد نیست فارسی هم از او پذیرفته است بنابراین اجماعی برای لفظ خاص وجود ندارد یعنی از اصل بیان لفظ عدول نشده است.
سجادی تصریح کرد: طبق نظر برخی از فقهای گذشته اگر کسی عربی بلد است حتما باید صیغه با لفظ عربی جاری شود. ابن ادریس هم گفته است که برخی قائل شدهاند که با لفظ «متعت» هم میشود ولی ایشان آن را رد کرده و میگوید باید صیغه تزویج (انحکت و زوجت) جاری شود.
وی ادامه داد: ابن حمزه هم فرموده که نکاح درست نیست مگر بر ایجاب و قبول و در توصیف آن گفته است: زوجت و انحکت، یعنی باید الفاظ ایجاب و قبول وجود داشته باشد. جمعبندی اینکه اصل الفاظ صیغه غیرقابل انکار است؛ برای کسانی که عربی میدانند باید عربی گفته شود و با الفاظ خاص که البته بر سر متعت اختلاف نظر هست.
پژوهشگر حوزه علمیه با بیان اینکه در مورد غیر آشنایان با عربی درست است که اجماعی برای عربی وجود ندارد، گفت: اینکه صیغهای باید وجود داشته باشد اجماعی است ولو اینکه به فارسی قرائت شود. معاطات هم معانی مختلف دارد اول اینکه با افعال باشد و دیگر اینکه با الفاظ مشهور بین فقها نباشد. نهایتا در مورد فارسیزبانان، این اجماع وجود ندارد که صیغه باید عربی باشد لذا اگر اصل فساد جاری شد و ما دلیلی نداشتیم باید مبنا را اصالتالفساد قرار دهیم.
وی اضافه کرد: علامه حلی فرموده است که عقد فقط با لفظ تزویج، منعقد خواهد شد زیرا اصل، حفظ فرج و صیانت آن از غیر است لذا صیغه را واجب میداند. صاحب حدائق هم گفته است که علمای خاصه و عامه عقد را با الفاظ تزویج جایز میدانند. برخی هم قرائت این دو لفظ را از ضروریات دین میدانند. البته اگر اجماع هم مبنا قرار نگیرد یعنی بگوییم اجماع در لفظ وجود ندارد باز از اصالتالفساد نمیتوان دست برداشت.
ساجدی با بیان اینکه دلیل دیگر هم برای شرط قرائت صیغه در صحت ازدواج، روایات است، اظهار کرد: از جمله روایت ابان بن تغلب است که در کافی جلد 5 آمده است؛ این روایت 3 سند دارد و فردی در آن وجود دارد که در هر 3 سند نام او آمده است و روای مجهول است؛ در بررسی دلالی این سند، ابان در مورد متعه از حضرت سؤال کرده است و حضرت جواب دادهاند که «تقول اتزوجک متعتا ...». یعنی حضرت فرمودند که زن و مرد باید صیغه را جاری کنند و اگر گفته نشود ازدواج نادرست است.
وی با بیان اینکه آیتالله خویی هم به این روایت استناد کرده است و میگوید چون گفتن الفاظ برای متعه لازم است پس به طریق اولی باید در دائم هم جاری شود، تصریح کرد: البته این مسئله مناقشاتی دارد از جمله اینکه چون در متعه ذکر الفاظ لازم است پس در ازدواج دائم لازمتر است(این تعبیر محل نقاش است) زیرا در متعه، مدت و زمان هم قید میشود ولی در دائم ذکر نمیشود بنابراین در اینجا هم شارع ممکن است برای متعه لازم بداند ولی دلیلی نمیشود که به دائم هم چنین نظری داشته است.
ساجدی بیان کرد: البته این اشکال را میتوان با اجماع مرکب جواب داد یعنی ما با اجماع مرکب میگوییم که کسی نیست که بگوید در متعه، صیغه لازم است ولی در دائمی، لازم نیست و همه صیغه را در دو مورد لازم میدانند. آیتالله شبیری زنجانی هم گفته است اینکه امام صادق(ع) فرمودند که باید الفاظ در متعه جاری شود من باب حمل شایع بوده است یعنی یکسری الفاظ بین طرفین جاری میشده و حضرت بر همان نظر داشتهاند و مهم، رضایت زوجه است ولو اینکه لفظ باشد یا نباشد لذا این استدلال برخلاف دلیل آیتالله خویی است.
وی در جمعبندی و نتیجهگیری از این روایت گفت: پس روایت مذکور از جهت سند مشکل دارد و اشکال آن هم برطرف شدنی نیست و اگر برطرف هم بشود بحث دلالت محتوایی هم سر جای خود وجود دارد.
این پژوهشگر حوزه با بیان اینکه روایت دیگری در این زمینه داریم و آن روایتی است که از امام باقر(ع) در مورد آیه «و اخذنا منکم میثاقا غلیظا» سؤال شده است، ادامه داد: ایشان تعبیری فرمودند که نشان میدهد صحت عقد نکاح منوط به قرائت لفظ است. از جهت سندی، رجال این روایت ثقه و از صحابه مورد اعتماد هستند از جمله ابو ایوب.
وی افزود: ذکر این نکته در مورد این روایت هم لازم است که بگوییم شاید امام قصد داشتند به همان الفاظی که بین مردم در امر ازدواجشان شایع است راهنمایی کند یعنی میثاق غلیظ همان الفاظی است که مردم با آن مانوس هستند لذا اگر این برداشت درست باشد نمیتوان به این روایت هم استدلال کنیم ضمن اینکه روایات صیغه غیرمعهوده را رد نکردهاند.
ساجدی تصریح کرد: موضوع دیگر ارتکاز متشرعه است که از سیره متشرعه بالاتر است، بزرگانی از فقها به این ارتکاز استناد کردهاند از جمله علامه حلی و صاحب حدائق گفتهاند بین مسلمین مسلم است و یا آن را جزء ضروریات دین دانستهاند و کسانی چون آیتالله مکارم شیرازی بیشتر به سیره تمسک کرده است. البته شیخ انصاری ارتکاز را دلیل حجیت نمیدانند.
انتهای پیام