به گزارش ایکنا، نشست «مذاهب فقهی و فرهنگ تقریب» امروز چهارشنبه 18 بهمنماه از سوی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی برگزار شد.
محمود ویسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی، در این نشست به سخنرانی پرداخت که گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید:
سخن گفتن از نگاه ما به مذاهب و معرفی مذاهب مشهور و صاحب پیرو در عصر حاضر، همچنان تازگی خود را دارد. وقتی از مذهب صحبت میشود اصولاً منظور ما، یک برداشت بشری است و قابلیت جرح و تعدیل دارد و هیچ همپوشانی با دین و تقدس دینی ندارد. معتقدم تعدد مذاهب در دین مبین اسلام، فرصتی استثنایی است که باید از آن در راستای پویایی بخشیدن به دین استفاده کرد تا این دین بتوان پاسخگوی نیازهای مخاطبان خود در هر عصری باشد. این مذاهب باید دائما خود را به روز رسانی، احیا و تجدید کنند.
مراد ما از احیا و تجدید مذهب، این نیست که ریشه مذهب را زده و چیز جدیدی بنیانگذاری کنیم بلکه وقتی یک استراتژی در عرصه دین و مذهب، موفق خواهد بود که از هر جدیدِ مفید و از هر قدیمِ اصیل استقبال کنیم تا پاسخگوی هر عصر و نسل باشیم. فرهنگ نیز تعددپذیر است برخلاف تمدن که واحد است. یکی از فرهنگهایی که باید مورد اشاره جدی قرار دهیم فرهنگ تقریب یا به بیان بهتر فرهنگ همگرایی است که بنده این معادل فارسی یعنی همگرایی را بیشتر میپسندم. معادل عربی آن نیز اتحاد است؛ یعنی همه با هم باشیم. در این صورت الفتهای درونی و قلبی نیز حاصل میشود. هر انسانی دارای عزت نفس است و دوست ندارد او را به سمتی ببرند بلکه وی دوست دارد خودش به سمتی که دلش میخواهد برود.
خدای متعال نیز در قرآن کریم بارها به وجود اختلافات اشاره کرده است. از جمله در قرآن آمده است: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ محققا در خلقت آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز دلائل روشنی است برای خردمندان عالم» (آل عمران/ 190) بنابراین اختلاف نظر حتی در قرآن هم پذیرفته شده است. شب یا روز به تنهایی نعمت نیستند بلکه وجود آنها به صورت توأمان، نعمت است. شب و روز، در کمال احترام هم جا برای همدیگر خالی میکنند بنابراین معتقدم فربه شدن و کمال یافتن معرفت ما از دین، در گروه اختلاف آرا است البته اختلافی که در نهایت به تفاهم منجر شود. اساسا جامعه بدون اختلاف، جامعهای فقیر و بدون ثروت است. نباید همه چیز را یکسان بخواهیم و دائما از مساوات صحبت کنیم. اتفاقا گاهی اوقات مساوات خوب و عادلانه نیست بلکه اگر اختلافی وجود دارد باید دنبال اتحاد باشیم.
برای ایجاد اتحاد مطلوب باید تنوع را بپذیریم و آن را به سمت کمال مدیریت کنیم و تنوعات را فرصت بدانیم نه تهدید؛ تنوعات قومی که در ایران وجود دارد فرصتی بزرگ است که شاید در کمترین کشوری وجود داشته باشد و میتوانیم بیشترین بهرهبرداری را از آن داشته باشیم. اگر معرفت جامع و دقیق پیدا نکنیم هرگز در مقام اجرایی موفق نخواهیم بود. حتی در میان مذاهب اهل سنت هم اختلافاتی وجود دارد و مثلا شافعی، شیوه وضوی حنفی را نمیپذیرد اما چنین اختلاف نظرهایی نباید باعث اختلافات مبنایی شود و تهدیدی هم نیستند. شخص میتواند مذهب خود را حفظ و از فرآوردههای مذاهب دیگر نیز برای پاسخگویی به مشکلات استفاده کند. اساسا یکی از مهمترین دلایل تقریب مذاهب، استفاده از دستاوردهای یکدیگر است.
در تقریب، افراد با حفظ هویت مذهبی خودشان از دستاوردهای سایر مذاهب استفاده میکنند. این امر از نیازها و ضروریات عصر حاضر است و باید با هم باشیم تا به جایی برسیم چون اگر انفرادی پیش برویم به جایی نخواهیم نرسید در این صورت دین اسلام، متهم نمیشود به اینکه مربوط به هزار و چهارصد سال قبل است و به درد امروز نمیخورد. همین الان بسیاری از روشنفکران میگویند چه لزومی دارد دنبال الگوهای هزار و چهارصد سال قبل باشیم. بنابراین باید نیازهای روز را نیز در نظر بگیریم. مسئله دیگر انواع اختلافات است که کمالزا و خصومتزا هستند. اختلاف کمالزا همانند اختلاف شب و روز است که به آن اشاره کردیم اما اختلافات خصومتزا، ناشی از خودبینی، خودنگری و خودشیفتگی است که برخی افراد دارند و پیروان دیگر مذاهب را طرد میکنند. حافظ هفتصد سال پیش این درد را به خوبی معرفی کرده و گفته است «تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی/ یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی» این هم راهکاری عملی برای همگرایی است.
درباره منشأ اختلافات لازم است اشاره کنم که عموم این اختلافات ناشی از اختلاف عقول است. هر سَری، دارای عقلی است و این خردهعقلها به هم محتاج هستند. مشورت به معنای بارورسازی عقل است اما امروزه حتی بابت این مشاورهها، پول هم میگیرند در حالیکه پیامبر(ص) فرموده است مشورت دادن از خصوصیات اهل ایمان است. درباره پیوند مذاهب فقهی با تقریب لازم است اشاره کنم که طبیعی است که تقریب میان مذاهب به معنای هضم کردن یک مذهب در سایر مذاهب نیست بلکه در این شرایط، استقلال مذهب حفظ شده و از دستاورد دیگر مذاهب نیز استفاده میشود.
فقه مقارَن بدین معنی است که فقهها در کنار هم قرار داده شده و از دستاوردهای هر فقه برای پاسخگویی به سوالات سایر فقهها استفاده میشود. فقه مقارن یکی از راهکارهای عملی برای ایجاد اتحاد و تقریب بین مذاهب است و لازم است سرمایهگذاری زیادی بر روی آن صورت بگیرد اما متأسفانه سرمایهگذاری در این زمینه بسیار اندک است در حالیکه دانشگاهی همانند زیتونه در تونس، حرف اول را در زمینه مقاصد شریعت میزند اما در ایران صرفا در همین دانشگاه مذاهب اسلامی و دانشگاه ادیان و مذاهب، کارهای اندکی صورت گرفته است.
معتقدم تعصب برای هر مذهبی، نوعی بیماری است و التزام به یک مذهب فقهی، تا وقتی انسان به درجه اجتهاد میرسد، ضرورت دارد. در همگرایی، نقاط قوت بسیار زیادی وجود دارد و باید به صوت عقلی آن را اثبات کنیم، در این صورت دیگر نیازی به شعار دادن نداریم و همه ما درک میکنیم که نیاز داریم در کنار همدیگر باشیم. اقبال لاهوری، میگوید اگر قرار است بهشت برای من لذتبخش باشد، لذت آن در با کاروان رفتن است نه اینکه به صورت انفرادی به بهشت بروم. نکته دیگری که درباره اختلافات باید مورد اشاره قرار دهیم این است که این اختلافات، در جایی زایا و در جایی هم عقیم هستند. اختلافات زایا، ارزشمند و دارای آثار مثبتی هستند و باید به آنها توجه کنیم اما اختلافات عقیم، باید طرد شوند.
در قرآن کریم آمده است: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ / (ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن» (نحل/ 125) ما از رهگذر این اختلافات میتوانیم به تولید علم هم بپردازیم حتی درون یک خانواده نیز ممکن است اختلافاتی وجود داشته باشد که اتفاقاً نه تنها ضرری در پی ندارد بلکه میتواند باعث پیشرفت آن خانواده شود لذا باید اختلافات را فرصت تلقی کنیم تا از لحاظ معرفتی، شناختی و در سایر ابعاد مختلف شخصیتی، فربه شویم.
انتهای پیام