بندگی برای باریتعالی جز در مسیر صراط مستقیم محقق نمیشود؛ اما چه بسیار بیراههها که انسان را از مسیر اصلی منحرف میکند. ماه مبارک رمضان فرصت ارزشمندی است تا انسان روح را به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خداوند تقرب جوید. اما قرار گرفتن در مسیر سعادت نیاز به دانش و آگاهی دارد؛ همان گوهرهای نابی که در قرآن کریم و سیره ائمه معصومین بیان شده و چراغ راه برای رسیدن به سرمنزل مقصود است.
در این راستا خبرگزاری ایکنا طی ماه مبارک رمضان بنابر رسالت رسانهای خود، مجموعه درسگفتارهای «به سوی نور» را با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمد شریفانی، پژوهشگر قرآن کریم گردآوری کرده است و به صورت روزانه منتشر میکند. در ششمین قسمت از این مجموعه آموزشی به موضوع «حکمت» پرداخته شده است که در ادامه میبینیم و میخوانیم.
ششمین گفتار را با آخرین برنامه پیامبر(ص) برای هدایت مردم به صراط مستقیم آغاز میکنیم. اگر دقت کنیم در این چهار آیهای که در گفتار پیشین اشاره شد، دو بار «یعلمنا» آمده است. یعلمهم الکتاب و یعلمهم الحکمه. اما چرا دو بار این واژه آمده است؟ برای اینکه برنامه پیامبر(ص) دو سطح داشته است.
یک سطح عمومی که شامل این بوده است که مردم قرآن را بخوانند و بفهمند و با آن آشنا شوند تا به کلیات قرآن عمل کنند. یعلمهم الکتاب یعنی اینکه نماز بخوانیم و روزه بگیریم و در همه حوزههای زندگی به قرآن عمل کنیم. یکی از آیات قرآن این است که اگر فردی در گوش تو زد، تو هم در گوش او بزن. اگر کسی به دندان تو زد، به دندان او بزن، اگر به بینی تو زد، تو هم به بینی او بزن. این یک قانون حقوقی است که اگر کسی پایش را از گلیم خودش درازتر میکند، با او برخورد کن و این حق تو است. «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ؛ پس هر كس بر شما تعدى كرد همان گونه كه بر شما تعدى كرده بر او تعدى كنيد»(آیه 194 سوره بقره). این تعلیم کتاب است و برای بقا و امنیت جامعه باید ضوابطی باشد و بسیاری از آیات قرآن بیان سلسلهای از ضوابط است.
ولی همین قرآن میفرماید: بله تو حق داری اگر کسی تو را زد، او را بزنی ولی «وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى؛ و گذشت كردن شما به تقوا نزديکتر است». یعنی اگر از خواص هستید باید گذشت داشته باشید. به تعبیر دیگر من یا از عوام هستم و یا از خواص. اگر از عوام هستم هر کسی در گوش من زد، او را میزنم. ولی اگر خواص هستم در گوش طرف نمیزنم و باید کرامت و بزرگواری به خرج دهم و اهل عفو و گذشت باشم.
کسانی که به این مرحله از کمال رسیدهاند حکیمان جامعه هستند. حال فهمیدیم که برنامه پیامبر(ص) چه قدر منظم بوده است. برنامه اول پیامبر (ص) این بود که مردم را قرآن خوان کنند، تا مردم قرآن را بفهمند و در زندگی خود پیاده کنند؛ یعنی به کلیات قرآن عمل کنند. ولی برنامه اصلی پیامبر و هدف اصلی ایشان این بود که مردم را حکیم کنند. حکیم کسی است که از تمام وجودش خیر نازل میشود. «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ؛ (خدا) به هر كس كه بخواهد حكمت مىبخشد و به هر كس حكمت داده شود، به يقين، خيرى فراوان داده شده است؛ جز خردمندان، كسى پند نمىگيرد»(آیه 269 سوره بقره).
کسی که به حکمت میرسد به خیر کثیر میرسد. تعلیم با رفتن سر کلاس حاصل میشود، ولی حکمت با درس خواندن حاصل نمیشود بلکه مراحل عالی کمال با تقوا، پاکی، پاکدامنی و گذشت محقق میشود. خداوند در سوره فرقان میفرمایند شما اهل اعتدال و میانهرو باشید، نه زیاد ولخرجی کنید و نه مشتتان را ببندید. اما آیهای هم داریم که میگوید هر چه دارید به فقرا ببخشید؛ به این میگویند ایثار. ایثار مربوط به خواص و اعتدال مربوط به عوام است.
هر کس اهل اعتدال است در مقام یعلمهم الکتاب است. هر کس اهل ایثار است در مقام یعلمهم الحکمه است و به حکمت رسیده است. پیامبر(ص) آمدهاند که ما را در مراحل عالی کمال حکیم کنند و در برنامه متعالی پیامبر(ص) حکمت نهفته بود که این اوج هدایت به صراط مستقیم است.
بنابراین صراط مستقیم برنامه دارد؛ برنامه اول آن این است که ما با کتاب قرآن مأنوس شویم، دوم اینکه قرآن را بفهمیم، سوم اینکه قرآن را در زندگیمان پیاده کنیم، چهارم اینکه از گلواژههای اصلی قرآن که لطایف حکیمانه است بهره ببریم.
انتهای پیام