سیزدهم فروردینماه مصادف با 21 ماه مبارک رمضان سالروز شهادت حضرت امام علی(ع) است امامی که به دو لقب «کرار» و «اسدالله» معروف و مشهور است؛ در رابطه با چرایی ملقب شدن این امام همام به «اسدالله» حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی صرفیپور، از کارشناسان دینی یادداشتی در اختیار ایکنای لرستان قرار داده است که در ادامه میخوانیم:
صفت شجاعت يكى از اركان اصلى فضایل نفسانى است و عبارت است از عدم تزلزل نفس در امور خطیره و هولناک که مظهر تام و مصداق حقیقى آن وجود امام على(ع) بود.
از زبیر بن عوام نقل كردهاند كه قسم ياد كرد و گفت در هیچیک از جنگها از هیچ شجاعى نترسیدم مگر در مقابل على(ع) كه از شدت وحشت خود را گم میكردم و اين تنها زبیر نبود كه از مقابله با او وحشت مینمود بلكه تمام قهرمانان نیرومند و مردان رزم از تصور مقابله با او به وحشت افتاده و در برابرش عرض اندام نمیكردند.
هیبت امام على(ع) بهحدى بود كه چون چشم مبارزى به او میافتاد رعب و وحشت سراسر وجودش را فرا میگرفت و در اثر هیبت آن حضرت نیروى هرگونه مقاومت و تهاجم از وى سلب شده و با كمال درماندگى طعمه شمشیر او میگشت چنانكه خود آن جناب در پاسخ اين سؤال كه به چه چیزى بر مبارزان غلبه كردى فرمود: «كسى را ملاقات نكردم جز اينكه او مرا علیه جان خود كمک نمود.»
شیخ مفید شجاعت آن حضرت را نوعى اعجاز دانسته و مینويسد: هیچ جنگجوى كارآزمودهاى ديده نشده است كه همیشه در جنگ پیروز شود بلكه گاهى بر دشمنش غلبه كرده و گاهى نیز شكست خورده است و همچنین ضربت شمشیر هیچ دلاورى همیشه چنان نبوده است كه دشمن در اثر زخم آن جان سپرد بلكه گاهى فوت كرده و گاهى هم بهبودى يافته است و چنین امرى در طول تاريخ سابقه ندارد مگر امیرالمؤمنین علی(ع) كه با هر هماوردى به مبارزه برخاست بر او چیره گشت و به هر رزمجویى ضربتى زد او را به هلاكت رسانید و اين هم از موجباتى است كه او را از همگان ممتاز میكند و خداوند جريان عادى امور را در هر جا و زمان به وسیله او به هم زده و وجود وى يكى از نشانههاى روشن خداى تعالى میباشد. قوت قلب امام على(ع) كه از ايمان و يقین وى سرچشمه مىگرفت در هیچ بشرى ديده نشده است.
حضرت اميرالمؤمنین(ع) در نامهاى كه به عثمان بن حنيف نوشته میفرمايد: «و الله لو تظاهرت العرب على قتالى لما وليت عنها؛ به خدا سوگند اگر تمام عرب به پشتيبانى يكديگر به جنگ من برخيزند من از آنها رو گردان نمیشوم».(نهجالبلاغه، نامه 45)
وقتى صداى امام علی(ع) در میدانهاى جنگ بلند میشد دل و زهره قهرمانان آب میگرديد و لرزه بر اركان وجود آنها میافتاد. در جنگهاى جمل و صفین غالب اوقات يک تنه خود را بر سپاهیان مخالف میزد و صفوف آنها را متلاشى كرده و پراكنده میساخت.
به تصديق دوست و دشمن امام على(ع) «كرار» غیر فرار و «اسدالله» الغالب و غالب كل غالب بود، زره آن حضرت كه به منزله لباس جنگ او بود مانند پیشبندى فقط با چند حلقه در شانههاى او به هم وصل میشد و به كلى فاقد قسمت پشت بود علت اين امر را از وى سؤال كردند، فرمود: من هرگز پشت به دشمن نخواهم نمود در اينصورت احتیاجى به پشت بند زره ندارم کمااینکه سعدى شیرازی در این رابطه میگويد: «مردى كه در مصاف زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان نكند پشت بر غزا».
در يكى از جنگها فرماندهان امام على(ع) از آن حضرت پرسیدند كه اگر جنگ مغلوبه شد و صفوف ما از هم پاشیده شد ما بعداً شما را كجا پیدا كنیم خوب است قبلاً نقطه الحاقى تعیین شود تا همه به آن نقطه گرد آيند. امام على(ع) فرمود: «شما مرا در هر كجا رها كنید من در همان جا خواهم بود و از جاى خود تكان نخواهم خورد».
يكى از اصحاب امام علی(ع) خدمت آن حضرت عرض كرد كه براى میدانهاى جنگ اسبى تندرو و چالاک ابتیاع(خریداری) كنید كه چنین اسبى صاحب خود را در مهلكهها نجات میدهد.حضرت فرمود: من هرگز از جلو دشمن فرار نخواهم كرد تا با اسب تندرو از ورطه خطر دور شوم و دشمن فرارى را نیز تعقیب نخواهم نمود تا بخواهم زودتر به او برسم بنابراين مركب من هر چه باشد اهمیتى ندارد.»
در تمام جنگها مجاهد فى سبیلالله بود و اندوه و پريشانى مسلمین با وجود وى زائل میگشت، وقتى دست به قبضه ذوالفقار میبرد پیروزى مسلمین محرز و مسلم میشد و هنگامیكه پیامبراکرم(ص) را از طرف مشركین غم و اندوهى میرسید و سپاهیان مخالف براى قتل او تصمیم میگرفتند وجود امام على(ع) باعث بر طرف شدن غم و اندوه پیغمبر میگرديد و به همین جهت او را «الكاشف الكرب عن وجه رسول الله» گفتند.
در قاموس زندگانى امام على(ع) كلمه ترس معنى و مفهومى نداشت او نه از جنگ میترسید و نه از مرگ وحشت میكرد در سراسر زندگانى خود با مرگ و خطر هم آغوش بود و بارها میفرمود: «به خدا سوگند پسر ابیطالب به مرگ بیشتر از طفل شیرخوار به پستان مادرش مأنوس و مشتاق است».
بارى امام على(ع) ضیغم الغزوات و اسدالله الغالب بود كه وقتى پا به میدان محاربه مىگذاشت نفسهاى دلیران و شجاعان در سینهها تنگ میشد و به هر فرقه حمله میكرد عفريت مرگ با صورت هولناكى بر آن گروه نمايان میگشت.
سفیان ثورى گويد كه امام على(ع) در میان مسلمین كوه آهنینى بود و براى كفار و منافقین حريفى نیرومند، خداوند عزت و احترام مسلمین و ذلت و خوارى مشركین را به دست او قرار داده بود.
ثمره شجاعت و مجاهدت امام على(ع) رواج دين حنیف اسلام و پیشرفت احكام الهى و محو كفر و بتپرستى گرديد. حضرت علی(ع) فرموده است: «وَاللّهِ لَو تَظاهَرتِ الْعَرَب عَلی قِتالی لَمّا وَلَّیتُ عَنْها؛ سوگند به خدا اگر تمام اعراب رو در روی من قرار گیرند، از مقابلشان فرار نمیكنم.»
وقتی كه حضرت امام علی(ع) به میارزه عمروبن عبدود رفت و او را كشت، شخصی از حضرت سؤال كرد آيا نترسیدی كه مبارزه چنین شخصی رفتی، فرمود: چگونه از غیر خدا بترسد كسی كه جز خدا احدی را به اندازه يک چشم بر هم زدن نپرستیده است.
امام علی(ع) کسی است که پیامبر اکرم(ص) درباره او فرمود: «اگر مردم شرق و غرب در برابر علی(ع) بايستند، بر همه آنها غلبه میكند».
او کسی است که درب بزرگ ورودی خیبر كه دهها نفر آن را باز و بسته میكردند با دست يداللّهی خود از جای كند و بر روی خندقی قرار داد كه سربازان اسلام از آن عبور كنند و خود فرمود: «ما قَلَعْتُ بابَ خَیبَرَ وَ دَكْدَكْتُ حِصْنَ يهُودٍ بِقُوّةٍ جِسْمانِیةٍ بَلْ بِقُوّةٍ اءلهِیة؛ من در بزرگ خیبر و حصار يهود را با دست مادی از جای نكندم و درهم نكوبیدم، بلكه با قدرت الهی موفق گرديدم» و باز نسبت به شجاعت و قوت قلب خود فرمود: «اِنّی وَاللّهِ لَو لَقیتُهُمْ واحِداً وهم طِلاعُ الْاَرْضِ كُلِّها ما بالَیتُ وَ لا اِسْتَوْحَشْتُ؛ سوگند به خدا همانا من اگر دشمنان را در حالی ملاقات کنم که تمام روی زمین را پُر کرده باشند، باکی نداشته و وحشتی نخواهم کرد» و نیز فرمود: «قسم به كسی كه جان فرزند ابیطالب در دست اوست، هزار ضربه شمشیر بر من آسانتر از مرگ در بستر است.»
منابع:
ارشاد مفيد، جلد 8، باب 3، فصل 4
امالى صدوق، مجلس 33، حديث 4
منتهىالامال، جلد 8، ص 55
بحارالانوار، جلد 58، ص 3، نقل از مناقب آل ابيطالب
شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 32، ص 385 و 53
انتهای پیام