جاودانگی در درون خود، وجوه تشابهی دارد که شرح موسعی میطلبد. در این مجال کوتاه به اختصار، جاودانگی قرآن و امام حسین(ع) که بر مبنای تشابه این دو ثقل نبوی است، بازبینی میشود:
۱ ـ جامعیت قرآن در لفظ، معنا و تمامی ابعاد ظاهری و باطنی و پرداختن به همه جوانب فردی و اجتماعی بشر و جامعیت امام حسین(ع) و قیام عاشورا که تمامی ابعاد حیات انسانها را دربرمیگیرد.
۲ ـ خاتمیت قرآن بهمثابه آخرین کتاب آسمانی و معجزه آخرین پیامبر الهی و همچنین خاتمیت نهضت کربلا بهمنزله آخرین قیام خونین امام معصوم(ع) که باذنالله به دست منتقم خون او یعنی خاتمالاوصیا(عج) خواهد رسید.
۳ ـ اراده و مشیت الهی در ایجاد، حفظ و تداوم قرآن و قیام نورانی سیدالشهدا(ع) مشهود است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (حجر/ ۹)، «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ ...» (صف/ ۸)، قیام حسینی مظهر نور الهی و حافظ و تمامکنندهاش، خداوند و اراده خللناپذیر اوست: «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ...» (نحل/ ۹۶)، الهی بودن قیام اباعبداللهالحسین(ع)، عالیترین تضمین اراده الهی بر ماندگاری اوست.
۴ ـ تلاش بیوقفه و همهجانبه دشمنان دانا و دوستان نادان در امحا و یا تحریف و انحراف لفظی و معنوی در ظاهر و باطن قرآن و حماسه حسینی، وجه تشابه شگفتانگیزی در این دو ساحت قدسی و الهی است که بحمدالله توفیق چندانی نداشتهاند و به مدد الهی و مساعی علما و مدافعان حریم قرآن و عترت، دشمنان در رسیدن به این اهداف شوم ناکام ماندهاند.
۵ ـ حقمحوری و حقیقتمداری، وجه دیگری از تشابه این دو ثقل نبوی است که از مهمترین اسباب جاودانگی آنهاست. حق به معنای درستی، راستی، مطابق با واقع بودن و همراه با ناموس طبیعت، فطرتهای پاک، قلوب سلیم و عقول سالم است. حق در قرآن، مصادیق گوناگونی دارد و در چند مورد بر خود قرآن و وحی الهی منطبق است، از جمله آیات سوم سوره آلعمران، ۱۱۴ انعام، ۱٠۵ اسراء، ۳٠ و ۳۱ زخرف و دوم محمد(ص).
حق بودن و حقیقتطلبی امام حسین(ع) علاوه بر اینکه در قیامشان مشهود است، شهره آفاق و بینیاز از توصیف محسوب میشود و ذلتناپذیری، ظلمستیزی، عدالتخواهی و انگیزه حقطلبیاش در تاریخ با شعار «هیهات منّا الذّلّة» طنینانداز است، از جنبههای دیگری مانند اصل امامت و اتصال به منبع لایزال وحی نبوی(ص) و مولود کوثر(س) و ساقی کوثر(ع) بودن که همه از مظاهر اتم حق هستند نیز مشهود است. برخی از صاحبنظران معتقدند که حقطلبی سیدالشهدا(ع) کلید جاودانگی اوست.
۶ ـ اسوه و واجد شرایط الگو بودن، وجه تشابه دیگری محسوب میشود که به جاودانگی قرآن و امام حسین(ع) مدد رسانیده است؛ شهرت رسالت قرآن به هدایتگری ناس و توصیف امام حسین(ع) به مصباحالهدایة: «اِنَّ الحُسَین مصباحالهدی و سفینةالنجاة.»
۷ ـ قرآن، کلام الله و امام حسین(ع) ثارالله است. هر دو از خدایند و خدا هم جاودانه است، پس هر دو مشمول خلود و جاودانگی میشوند. خداوند، خودش صاحب دم و خونخواه امامحسین(ع) است؛ همانگونه که صاحب دم و خونخواه امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز محسوب میشود. در زیارتنامه حسینی میخوانیم: «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره.» از سویی اسلام، حسینیالبقاست و خون مطهر آن حضرت، خون خدا به شمار میرود؛ یعنی شرافت خونش، الهی است. او و پدر با نثار خونشان دین و مکتب الهی را حیات دوباره و پایداری و جاودانگی بخشیدند.
۸ ـ اخلاص حسینی و نگرش ناب توحیدی و تشابهش با قرآنی که سراسر آیاتش توحید و شناسنامه صاحبش هم سوره اخلاص است، وجه تشابه دیگری به شمار میرود که در جاودانگی قرآن ناطق و قرآن صامت همچون خورشید میدرخشد. درجه اخلاص امام حسین(ع) و ایثار و نثار همه چیزش در راه خدا در اعلی علّییّن، مصداق تام این جمله معروف است که «مَنْ کان لِلّهِ، کان اللهُ لَه» و این چنین جاودانه و ابدی است.
بنابر فرمایش امام صادق(ع)، سوره مبارکه فجر درواقع سوره امام حسین(ع) است. این فرمایش علاوه بر اشاره به آیات نخستین این سوره، بهخصوص بر آیات انتهایی آن تأکید دارد. محور آیات انتهایی این سوره همان مقام رضا محسوب میشود: «رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً» و یادآور آخرین سخنان اباعبداللهالحسین(ع) در آخرین لحظات عمر ظاهریشان در قتلگاه است که فرمود: «رضاََ بقضاءک و تسلیماً لامرک و لامعبود سواک یا غیاث المستغیثین.» در حقیقت این اوج مقام اخلاص و معراج توحیدی سیدالشهدا(ع) به شمار میرود و در طول تاریخ بشر قطعاً بینظیر است.
وجه تشابه در آیات توحیدی قرآن و توحید عملی در مکتب حسینی و مقامات اخلاص، تسلیم و رضا و همچنین نقش اخلاص و تسلیم در مؤسس اسلام و آورنده این کتاب آسمانی، رسول مکرم اسلام(ص) و عمل صالح، مقاومت و استقامت حضرت و فرزند شهیدش یعنی حسین بن علی(ع) طبق فرمایش نبوی «حسین مِنّی و اَنأ مِن حسین» از عوامل جاودانگی محسوب میشوند.
۹ ـ قرآن و امام حسین(ع)، هر دو حجت بالغه و تامهاند و مصداق اتمام حجت بر عالم و آدم به شمار میروند. این دو، حجت جاری و ساری در تمام اعصار و امصار هستند؛ یکی راه را نشان میدهد و دیگری راه را پیموده است. نه افسانه و اسطوره، بلکه کتاب و مکتب محسوب میشوند و هر دو در کمال، جمال، جلال و جبروت حجت هستند. هر دو هم در مُلک و هم در ملکوتند و هر دو یک سر در ازل و سر دیگری در ابد دارند. اینگونه است که هر دو جاودانهاند.
۱۰ ـ شباهت دیگر در لزوم تفسیر و تبیین است. هم باید قرآن را عالمانه و مطابق با علم زمانه تفسیر کرد و هم امام حسین(ع) را. این تشابه نیز جاودانگیشان را تضمین میکند؛ زیرا تفسیر باید مبتنی بر علم باشد و علم به موازات گذشت زمان در سیر و صیرورت است. قرآن بیپایان و تفسیرش هم علم بیپایان است. سیدالشهدا(ع) و حیاتش، قیام و منطقش، شهادت و تفسیرش نیز پایانناپذیر است. تفسیر قرآن به همان اندازه برای سعادت بشر ضرورت دارد که تبیین قیام کربلا. به بیان دیگر، هر دو مصداق «ذکر مبارک» هستند. هم منشأ و منبع پربرکت یادآوری و هم مذکور و موضوع مبارک یادآوری به شمار میروند و همچون پرندهای با دو بال، بر فراز حیات بشر در پرواز و با علم و زمان به سمت ابدیت در حرکت هستند. این است رازی دیگر از رازهای جاودانگی کتابالله و اباعبدالله(ع).
۱۱ ـ زنده بودن و زنده کردن و کتاب زندگی و مکتب زندگانی، وجه تشابه دیگری در راستای جاودانگی است. قرآن همیشه زنده و کلام حی لایموت و حضرت حسین(ع) نیز شهید، بلکه سید شهیدان است و شهید در منطق ربوبی و کتابش، زنده و جاوید به شمار میرود: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آلعمران/ ۱۶۹)
۱۲ ـ حریت، آزادگی، نجات از بردگی و بندگی غیر خدا، شرک و بتپرستی، اصلاح و رهنمود ساختن به معروف و دوری از منکرات، از جمله ارزشهای مشترک اخلاقی و اجتماعی این دو شیء ثقیل است که جاودانگی آنها را بیمه میکند.
۱۳ ـ عصمت در رهبری بعثت نبوی و قیام حسینی، وجه مشترک مهم دیگری در تضمین جاودانگی قرآن و حماسه عاشوراست؛ زیرا این خصیصه برای هیچ بشری پس از امامان شیعه متصور نیست و تکرارناپذیر و منحصر به همان پیشوایان است. قرآن و پیامبرش مصون از هر گونه سهو و خطا و قیام حسینی و رهبرش نیز مصون از هر گونه رجس و گناه و انحراف هستند. اینگونه است که همواره در حرکت و غلیاناند و تا ابدالآباد به پیش میروند و هیچ مانع و رادعی سبب توقفشان نیست و نخواهد بود.
۱۴ ـ امن، امان و ایمان در قرآن و امام حسین(ع) در بالاترین حد امکان، تجسم یافته است و به معنای حقیقی کلمه میتوان هر دو را مصداق کامل «مؤمن» دانست. فرمایش پیامبر(ص) است که فرمود: «المؤمن مرآت المؤمن.» بر این سیاق، قرآن آینه تمامنمای حسینی و او آینه تمامنمای قرآن محسوب میشود. هر دو کریم، هر دو شاهد و شهید، هر دو هادی سُبُل و حامی رسل، هر دو اسباب هدایت و سعادت، هر دو در لسان نبوی ثقل و ثقیل و هر دو صاحب وزن و میزان هستند.
۱۵ ـ وجه تشابه دیگر میان قرآن و قیام حسینی، این است که هر دو محصول رنج، تلاش، مجاهدتها و مقاومتهای بینظیر هستند. اصحاب ظلم و جهل با همه عِدّه و عُدّهشان در مقابل هر دو صفآرایی کردهاند و اکنون هم این صفآرایی ادامه دارد و کمر به نابودیشان بستهاند؛ اما تأییدات الهی و حقیقت ذاتیشان، آن دو را همچنان زنده، حرکتآفرین، پایدار و استوار نگه داشته است و تا قیام قیامت برپا میمانند.
۱۶ ـ قرآن و امام حسین(ع) و هر آنچه به آنها منسوب باشد، مقدس است. خاک کربلا، قداست دارد و شفابخش است، کاغذ و مرکب قرآن نیز مقدس و استشفا به آن مستجاب است: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ...» (اسراء/۸۲). این قداست چه درباره قرآن و چه درباره سیدالشهدا(ع) مشمول گذشت زمان نمیشود و تا پایان جهان مستمر و مستدام است.
۱۷ ـ روایات فراوان در خصوص قرائت قرآن و همچنین ثواب زیارت کربلا و شهیدان نینوا و در رأس همه، حضرت سیدالشهدا(ع) وجود دارد. این روایات و پاداشهایی که برای قاریان قرآن و زائران حسینی بیان فرمودهاند نیز جاودانگی این دو یادگار بزرگ پیامبر(ص) را تضمین کرده و میکند و مردمان به شوق بهشت و نجات از دوزخ هم که باشد، از حریمشان پاسداری میکنند.
۱۸ ـ تشابه قرآن و بعضی از سورههای آن مانند سوره مبارکه حمد با امام حسین(ع) تا حدی زیاد است که او را «شریکالقرآن» خواندهاند و این به آن معناست که اهداف امام حسین(ع) و قیامش با اهداف نزول قرآن یکی است. همانگونه که نزول قرآن با نزول فرشتگان در لیلةالقدر همراه بود، طبق روایت معتبر در شب میلاد موفورالسرور حضرتش فوج فرشتگان بر زمین فرود آمدند. همانگونه که قرآن در قیامت شفاعت میکند، سیدالشهدا(ع) نیز در بالاترین مراتب مقام محمود شفاعت میکند. قرآن، حاوی سرگذشت و تاریخ زندگانی و وقایع پیامبران الهی است. کربلا، سرزمین شهادت اباعبدالله الحسین(ع)، محل وفات و شهادت بسیاری از پیامبران بوده و انبیای متعددی آن سرزمین را قبل از وقوع واقعه عاشورا زیارت کردهاند. همه این اشتراکات و وجوه تشابه، سرنوشت این دو ثقل الهی و نبوی را به هم گره زده و جاودانگی را برایشان به ارمغان آورده است.
۱۹ ـ بالاخره رمز و راز جاودانگی سیدالشهدا(ع) و قیامش، در دعای عرفه و آن نیایش بینظیرش، اوج خاکساری و بندگی، فناء فی الله، عشق به لقاءالله و همچنین با سر بریده بر سر نیزه قرآن خواندن او نهفته است. آنجا که عجیب بودن خود و حیاتش، مظلومیت و شهادتش را با یادآوری داستان شگفتانگیز اصحاب کهف و رقیم یاد و فریاد کرد: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا» (کهف/ ۹) و نیز با این پیام شورانگیز و امیدآفرین از قرآن جاوید، خود را جاودانه کرد: «وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» (شعراء/ ۲۲۷).
علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآنی و دکترای علوم قرآن و حدیث
انتهای پیام