به گزارش ایکنا از اصفهان، عبدالله صلواتی، عضو هیئت علمی گروه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه شهید رجایی در سمینار بزرگداشت «حکیم شیخالرئیس ابوعلیسینا؛ فیلسوف، پزشک و ریاضیدان بزرگ ایرانی» که روز گذشته، اول شهریورماه در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد، در سخنانی با عنوان «امکان ابنسینا برای انسان معاصر» اظهار کرد: ابنسینا در زمان استمرار دارد و بزرگان فلسفه و منطق، استمرار ابنسینا هستند. اگر از این شخصیت تعریف میکنیم، به این معنا نیست که از معاصران باید غفلت شود. اشخاصی چون دکتر ضیاء موحد از اندیشمندان و متفکران اصیل است که با امکانات درونی اندیشههای مدرن، سعی دارد شخصیت ابنسینا را بازخوانی کند. همچنین باید به دکتر معصومی همدانی اشاره کرد که هر کدام از این شخصیتها، ابنسینای دنیای ما هستند و احترام به آنان، احترام به ابنسینا محسوب میشود.
وی با بیان اینکه فلسفه یعنی انعطاف و گشوده بودن افکار، افزود: اگر در فلسفه انعطاف نداشته باشیم، در حوزه سیاست و حکمرانی سرریز میشود. راهبرد انعطاف فیلسوف نسبت به راهها و تفکرات چیست؟ تاکتیک ابنسینا و ملاصدرا در این زمینه متفاوت است. ابنسینا از لَعَلَّ استفاده میکند؛ اما ملاصدرا در مواضع گوناگون گزارش خطای خود را میدهد و برمیگردد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی ادامه داد: ابنسینا یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان دوره پیشامدرن است. وی در تفکر سنتی ما دروازه ورود به فلسفه عرفان، حکمت اشراق و حکمت متعالی بهشمار میرود. کاری به این نداشته باشیم که ملاصدرا ابنسینا را نقد میکند. هر ماجرایی را که در نظر بگیریم، ملاصدرا یک ابنسینای به تمام معناست.
وی ابنسینا را موضوعی مستقل برای تفکر در ایران و جهان خواند و گفت: زنده بودن یک فیلسوف به بحث و هماندیشی در دوران آن فیلسوف مربوط میشود. بخش دیگر زنده کردن فیلسوف در زمان، توجه به مسئولیت اجتماعی فلسفه است. فیلسوف معاصر نمیتواند فیلسوف باشد و به درد و رنج انسان کاری نداشته باشد. به یک معنا فلسفه، تشخیص و تحلیل حماقت است.
صلواتی بیان کرد: برنامهریزیها و سیاستگذاریهایی که روزبهروز ایران را از کشوری فرهنگی دورتر میکند، ریشه در فلسفه ندارد، بلکه ایران فرهنگی ریشه در فلسفه و حکمت دارد و آنچه ما از سیاستگذار انتظار داریم، این است که به ریشه خود توجه کند که یکی از این ریشهها، ابنسیناست.
وی به فضا و نمای عرفانی ابنسینا اشاره کرد و ادامه داد: وی تحلیلی پدیدارشناسانه از تجربههای عرفانی عارفان ایرانزمین مطرح میکند. از دوگانه کاربرد قوامبخش و کاربرد نظامبخش کانتی استفاده میکنم. آنچه در عرفان باعث میشود که یک فیلسوف، فیلسوف شود و قوام او به آن بستگی دارد، این است که انسان منازلی را طی میکند و به درجاتی میرسد و آن را گزارش میدهد.
این استاد دانشگاه افزود: اما عرفان میتواند کاربرد تنظیمی، جهتدهی و نظامبخشی هم داشته باشد. در کاربرد نظامبخشی لازم نیست که عارف باشید؛ اما میتوانید از دستمایهها و امکانات عرفانی مطرحشده استفاده کنید، زندگیتان را از نو بسازید، مدیریت را ساماندهی مجدد کنید و سیاستگذاری را تغییر دهید.
وی تصریح کرد: آموزش آکادمیک فلسفه این امکان را برای زندگی ما فراهم میکند که حرکت تدریجی از ظاهر هستی به باطن اصلی آن داشته باشیم و ما را به اینکه امکانات دیگری هم داریم، توجه میدهد. ما در قلمرو و مناطق دیگری هم میتوانیم حیات داشته باشیم و این حیات به بخشهای دیگر زندگی هم سرریز میشود و متعلقات شناسایی را از موارد دمدستی به مواردی در عالم بالاتر ارتقا میدهد.
صلواتی ادامه داد: در همین فضا، توصیهای معرفتشناختی مطرح میشود، مبنی بر اینکه عجایب و قرائن تا موقعی که برهانی بر تو عرضه شود، چیست؟ یعنی در رد و نقد شتاب نکنید و انعطاف داشته باشید و تا وقتی برهان مطرح میشود، موضوع را رها کنید. به این مسئله، توقف روانشناختی میگویند و سهروردی، استمرار بحثهایی است که توقف داشته است.
وی تأکید کرد: وقتی فیلسوف حکم به توقف میدهد، یعنی وزیر و سیاستمدار هم باید در جایی توقف داشته باشند. نکته دیگر، پرهیز از مواجهه احساساتی و هیجانی با مسئله است. ما امروزه بهجای فهم دیگران، در مسیر رد افتادهایم و تقدم رد بر فهم، به یک سیستم تبدیل شده است. دلیلش به این موضوع برمیگردد که از ابنسینا فاصله گرفتهایم. فیلسوف، ریشه حاکمیت، سیاست، مدیریت و برنامهریزی است. در فضای انسانشناسی ابنسینا، تجربه زیسته من از میراث فلسفی و فکری او این است که انسان ابنسینا، انسانی گشوده به جهان، امکانات و دیگری است و انسانی که مدام بر طبل حزبگرایی میزند، به ما کمکی نمیکند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام