اگرچه صلح، فقدان وضعیت جنگی را به ذهن متبادر میکند، اما صرفاً به معنای نبود جنگ نیست، بلکه فضیلتی است که از درونمایههای انسانی نشئت میگیرد. همانگونه که تندرستی به معنای مطلق «نبودن بیماری» نیست و معنای آزادی نیز با مفهوم «زندانینبودن» انطباق کامل ندارد و فراتر از آن است، صلح نیز هممعنا با نبود جنگ نیست.
یونسکو نیز نگرشی اینگونه به مفهوم صلح دارد و معتقد است که صلح، نبود جنگ و اختلاف میان دولتها نیست، بلکه به معنای شرایط تحقق مدیریتی سازنده برای حلوفصل اختلافات و ایجاد هماهنگی در روابط میان بخشهای گوناگون نهادهای یک جامعه انسانی است.
کانت، فیلسوف معروف آلمانی تحقق صلح جاودان را مستلزم وفاق دولتها میداند که چنین وفاقی باید منبعث از انگیزههای اخلاقی یا دینی باشد و استمرار چنین وفاقی است که به صلح پایدار منتج میشود؛ از اینرو حقوق بینالملل معاصر تحقق صلح و استمرار آن را در جامعه بینالمللی نیازمند توجه به خیر عمومی و تحقق ارزشهای مشترک میداند.
ماهیت علم بر مبنای مؤلفههایی استوار است که جهانشمولی و قابل دسترس بودن علم برای همگان یکی از این مؤلفههاست. اشتراکپذیری علم، یعنی تمامی دانش بشری باید بهصورت آزادانه و با رعایت حقوق مالکیت فکری صاحبان اثر، برای مبادلات و مباحثات علمی در دسترس قرار گیرد.
مؤلفهی دیگر، بیطرفبودن علم است؛ به این معنا که پژوهشگران باید برای دستیابی به یک هدف علمی مشترک انسانی فعالیت کنند، نه اینکه فعالیت آنها در راستای تحقق منافع ملی یا شخصی از رهگذر منابع علمی باشد.
بر این اساس است که کاربست علوم در فرآیند توسعه کشورها و از میان برداشتن شکاف میان علم و جامعه، به تحقق صلح پایدار نیز کمک شایانی خواهد کرد.
افزایش توجه مردم به علم و روشهای علمی، تلاش برای به اشتراک گذاشتن دیدگاههای علمی در کشورها، ترویج گفتمان استفاده از علم برای سودرسانی به عموم مردم و افزایش توجه به چالشهای پیشروی انسان معاصر و حل آنها با استمداد از روشهای علمی، از جمله روشهایی هستند که میتوانند تأثیرگذاری علم بر گسترش صلح را به منصه ظهور برسانند.
بر این اساس، جوامعی که در حل معضلات خود از روشهای علمی بهره کافی میبرند، به منظری مشترک برای نگاه به جهان میرسند و تلاش خود را به جای رفع یا دامنزدن به اختلافات، بر اشتراکها متمرکز میکنند تا گامبهگام به تحقق صلح جهانی نزدیکتر شوند.
یافتن راهحلهایی برای چالشهای پیشروی انسان معاصر در سایه نوآوری، پژوهشهای علمی و استفاده از هوش و استعداد بشری امکانپذیر است؛ چراکه علم بهترین سرمایه برای حمایت از توسعه فراگیر و منصفانه بهشمار میرود.
پرورش و تربیت پژوهشگران به منظور حل معضلات جهان کنونی الزامیست؛ چراکه وجود چالشهای اقتصادی، محیط زیستی، اجتماعی و... توسعه پایدار را در هالهای از ابهام فرو برده است. پژوهشگران معاصر باید فصلی نو را در حوزه اتحاد و انسجام علم و صلح پایهگذاری کنند و ضمن احترام به حقوق بنیادین انسانی، علم را در خدمت همه اقشار مردم قرار دهند و امکان تحقق نوآوری و دگرگونی اجتماعی را برای استفاده ترکیبی از علوم و ایجاد همکاری میان همه اندیشمندان جهان مهیا کنند.
در جهان معاصر، علم مرزهای جهل و تاریکی را درمینوردد و توسعه مییابد. رشد علم و فناوری در این قرن، سرعتی فوق تصور بشر پیدا کرده و پیشرفتهای علمی بشری توانسته است در ظرف چند دهه یا چند سال به اندازه قرنها تحول یابد.
از طرف دیگر، صلحطلبی و گسترش صلح که ریشه در ذات و سرشت بشر دارد نیز چنان مفهوم سیال و متحولیست که فقط در ارتباط با سایر مفاهیم و پدیدهها هویت مییابد. پویایی صلح و علم این دو مفهوم را به یکدیگر نزدیک میکند تا از رهگذر مدیریت تحولات علمی، صلح نیز در جوامع محقق و به تبع آن، زمینه برای توسعه و ترویج علم نیز مساعدتر شود.
از اینرو، حمایت از شرکتهای دانشبنیان، تشویق پژوهشگران، ترویج همکاریهای بینالمللی و فراهمآوردن زمینههای لازم برای مراودات علمی در سطح بینالملل، به تحکیم صلح منتج خواهد شد. بدون تردید، طراحی الگوی ایرانی اسلامی در حوزه گسترش علوم نیازمند همکاری مراکز علمی، آموزشی و مؤسسات و بنیادهای اقتصادی و بازرگانی است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام