به گزارش ایکنا از اصفهان، اولین نشست از سلسلهنشستهای مجازی بزرگداشت مفسر جلیلالقدر، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(ره) با موضوع «تقریر عاشقی با خدا در حمد با المیزان علامه طباطبایی(ره)»، به همت انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان شب گذشته، ۲۰ آبانماه برگزار شد.
رضا شکرانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در این نشست با اشاره به مقدمه آیتالله جوادی آملی بر ترجمه فارسی المیزان از آیتالله سیدمحمدباقر موسوی همدانی اظهار کرد: ایشان در صفحه ۲۰ این اثر، نکاتی درباره ویژگیهای تفسیری علامه طباطبایی(ره) بیان میکند، از جمله اینکه «مرحوم علامه آشنایی کامل با مبادی برهان و شرایط و مقدمات آن داشت و لذا هرگز برای فرضیه علمی ارج برهانی قائل نبود.» در اینجا، مراد از برهان همان است که در منطق آمده و مراد از فرضیه علمی، آن است که از راه تجربه به دست میآید، بر دادههایی آزمایش میشود، درستی آن بر اساس تجربههای موجود تا لحظه حال به اثبات میرسد و چه بسا در تجربه بعدی، درستی آن فرو بریزد.
وی افزود: آیتالله جوادی آملی در ادامه مینویسد: «لذا از استناد به هرگونه فرضیه غیرمبرهن در تفسیر آیه پرهیز میکرد و پیشرفت علوم و صنایع را سند صحت آن فرضیه نمیدانست و همواره خطر احتمال تبدل آن فرضیه را به فرضیه دیگر در نظر داشت و میفرمود ثابت را که قرآن کریم است، نمیتوان به متغیر که فرضیههای زودگذر علمی است، تفسیر کرد یا تطبیق داد.» البته علامه در المیزان بعد از مباحث تفسیر قرآن به قرآن، مباحثی علمی را مطرح میکند و میفرماید ممکن است مراد از این آیه، این فرضیه باشد؛ ولی آن را صرفاً در مقام احتمال بیان میکند، نه تفسیر آیه.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با تأکید بر این نکته تصریح کرد: اصولاً در استدلال و بهطور خاص در تفسیر قرآن، مقدمات باید یقینی باشد؛ بنابراین میخواهم موضوع بحث خود را در این نشست با الهام از همین نکته پیش ببرم و به دانشجویان تأکید کنم متأسفانه گرفتار گزارههایی هستیم که مقدمات آنها چه بسیار دچار تردیدهای جدی است و چندان نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
وی ادامه داد: المیزان در مواضع و مناسبتهای گوناگون، تفسیری برهانی ـ عرفانی است و یکی از مباحثی که در جایجای این اثر به چشم میخورد، تلاشی است که علامه انجام میدهد تا قرآن را بهمنزله راهی برای وصول حبی به خدا معرفی کند؛ وصالی که خاستگاه و مبدأ آن خود قرآن و مبتنی بر عشق و محبت به خداوند متعال است. علامه این موضوع را از ابتدای المیزان در سوره حمد به بحث میگذارد و در سورههای گوناگونی از جمله سوره یوسف که واقعاً تفسیر ایشان از این سوره خواندنی است، همینطور سورههای واقعه، حدید، آیات پایانی توبه و فاطر ادامه میدهد. علامه در تفسیر این سورهها، محبت خداوند به بندگان خود و چگونگی محبتورزی بندگان به خداوند را تبیین میکند. همانطور که در قرآن و روایات آمده و فراوان شنیده و خواندهایم، پرستش به سه شکل ممکن است؛ از ترس جهنم یا عذابهای دنیوی و اخروی، از سر طمع و بابت نعمتهای دنیوی و اخروی و از سر عشق به خداوند.
شکرانی با طرح این پرسش که اگر از منظر قرآن، عشق به خداوند عالیترین مطلوب انسان است، چگونه و در قالب چه آیین و مناسکی باید بروز کند، اضافه کرد: علامه طباطبایی در تفسیر سوره حمد تلاش میکند تا این عشق و محبت را ترسیم کند؛ درواقع عالیترین برنامه اسلام برای بندگی، نماز و نماز نیز مبتنی بر سوره حمد است. بسیاری از اجزای نماز را میتوان به جا نیاورد و یا اگر باید به جا آورد، بدلی برای آن وجود دارد. روایاتی که در فضیلت سوره حمد وارد شده، به اندازه یک رساله کامل جای بحث دارد، مانند حدیثی از امام صادق(ع) که میفرماید: «اگر سوره حمد را ۷۰ بار بر مرده خواندید و زنده شد، تعجب نکنید.» طبق بیان قرآنی و روایی نیز سوره حمد دو بار نازل شده است. واقعاً چه چیزی در سوره حمد وجود دارد که هم برای شفا و دواست و هم برای اموات و گرفتاریها باید خوانده شود و مهمتر از اینها، اسلام یک مسلمان با خواندن حداقل ۱۰ بار سوره حمد در ۱۷ رکعت شبانهروزی اثبات میشود؛ چون نماز در هیچ حالتی از انسان ساقط نمیشود و قوام نماز نیز به سوره حمد است.
وی تصریح کرد: از نگاه قرآن، عالیترین درجه بندگی، عبادت از سر عشق، عالیترین تجلی عبادت انسان مسلمان و در تراز قرآن، نماز و قوام نماز به سوره حمد است؛ بنابراین چگونه امکانپذیر است که انسانی قصد تقرب به سوی خدا را داشته باشد؛ ولی در برنامهای که اسلام به او ارائه داده، این عالیترین کلاس بیان و مطرح نشده باشد؟
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تفسیر سوره حمد در المیزان، ۵۰ محور بحث را دربرمیگیرد، ادامه داد: در آیات قرآن هر موضوعی که گزارهای به خود اختصاص دهد، من نام آن را محور بحث میگذارم. علامه طباطبایی در توضیح چیستی صراط مستقیم در آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» بیان میکند که با توجه به آیه بعدی، ظاهراً سه راه وجود دارد؛ راه مستقیم برای کسانی که به آنها نعمت داده شده، راه کسانی که بر آنها غضب شده و راه کسانی که گمراهاند. ایشان معتقد است با توجه به اینکه خداوند در آیات متعددی عبادت خالصانه از انسان خواسته، عبادت از ترس عذاب جهنم یا به امید برخورداری از نعمتهای بهشتی و دنیوی، پرستش خالصانه و برای خود خدا نیست. عبادت وقتی معنای حقیقی دارد که عبد عابد در عبادت خود خلوص داشته باشد و عبادت وقتی تمام و کمال میشود که به جز خدا، به کسی دیگر مشغول نباشد، حتی نه به امید بهشتی و نه ترس از دوزخی.
وی افزود: علامه در ادامه بحث خود به نوعی تقسیم ثلاثی یا سهگانه در سورههای واقعه، فاطر، توبه و حمد میپردازد و آنها را متناظر با یکدیگر میداند؛ برای مثال «مَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» سوره حمد همان «أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ» سوره واقعه، «ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ» سوره فاطر و «وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ» سوره حدید است. طبق نظر علامه، مغفرت در آیه ۲۰ سوره حدید شامل کسانی میشود که خداوند را از سر طمع یا ترس عبادت کردهاند؛ درواقع چون از یک طرف حق عبادت را به جا نیاوردهاند، ولی از طرف دیگر به وعده نسیه خدا ایمان آوردهاند، به همین میزان خداوند آنها را میپذیرد. چرا فردی که خدا را از سر ترس یا طمع عبادت میکند، ضاله است؟ وقتی در برابر انسان کالایی خوبتر، خوب و بد قرار دارد و او به بهای آنها پی برده، باید بسیار کجسلیقه باشد که کالای بهتر را انتخاب نکند، بهخصوص اینکه تمام کمالات و زیباییهای بهشت جلوهای از جلوات ذات اقدس الهی است.
شکرانی تأکید کرد: سوره حمد بهمثابه عالیترین برنامه خداوند برای دستیابی انسان به بالاترین مقامات، هر حرف و واژه و محورش، سخنان عاشقانه و دلبرانه دارد؛ ولی فرصت این نشست این اجازه را نمیداد که از ابتدای سوره آغاز کنیم تا به این قسمت برسیم و آنچه بیان شد، درواقع جان کلام علامه در تفسیر سوره حمد بود.
محبوبه فرهنگ
انتهای پیام