کد خبر: 4248064
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۰
در نشستی بررسی شد

شخصیت علامه طباطبایی(ره) در نگاه مقام معظم رهبری

عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران گفت: در نگاه مقام معظم رهبری، علامه طباطبایی(ره) شخصیتی کم‌نظیر است که آنچه از حقایق و معارف آموخته بود، در وجود خود محقق کرده بود.

علامه طباطبایی(ره)به گزارش ایکنا از اصفهان، سومین نشست از سلسله‌ نشست‌های مجازی بزرگداشت مفسر جلیل‌القدر، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(ره) با موضوع «علامه طباطبایی در نگاه مقام معظم رهبری»، شب گذشته، 22 آبان‌ماه به همت انجمن علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان برگزار شد.

حبیب‌الله حلیمی جلودار، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه مازندران در این نشست اظهار کرد: به تعبیر مقام معظم رهبری، «علامه طباطبایی در نفس و قلب شریفش به آن حقایق و معارفی که بلد بود، متحقق شد.» منظور این است که ایشان به این حقایق و معارف عمل می‌کرد و در تمام وجودش بروز و ظهور داشت.

وی افزود: رهبر معظم انقلاب در جایی دیگر می‌فرماید: «علامه طباطبایی پدیده‌ای کم‌نظیر بود، در طول قرن‌های گذشته و حال و فضایل ممتاز انسانی را در خودش جمع کرده بود.» نکته دیگری که ایشان مطرح می‌کند، تنوع دانش علامه طباطبایی(ره) است. علاوه بر تسلط بر حدیث و علوم قرآنی که المیزان گواه آن است، علامه شاعر و ادیب بود و علم نسب نیز می‌دانست و درواقع، ذوفنون بود. به گفته مقام معظم رهبری، نقشه مدرسه حجتیه فعلی در قم را علامه طباطبایی ترسیم کرده است؛ بنابراین ایشان معماری کامل و به تمام معنا بود و ریاضی، هندسه، هیئت و نجوم می‌دانست. تفسیر قرآن علامه هم که شگفتی‌ساز است؛ نه در گذشته مانند آن یافت می‌شود و نه امروز.

عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران اضافه کرد: نکته دیگری که رهبر معظم انقلاب درباره علامه طباطبایی(ره) به آن اشاره می‌کند، شاگردپروری ایشان است که زبانزد بود. هر عالمی در شاگردپروری مهارت ندارد و برخی فقط به تدریس اکتفا می‌کنند؛ ولی علامه طباطبایی(ره) شاگردان بزرگی مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله مصباح و... پرورش داد و این شاگردان به‌دلیل ارادتی که به این مرد بزرگ داشتند، مانند استادشان در علوم زمان قوی ظاهر شدند. از طرف دیگر، بسیاری از شاگردان علامه در انقلاب اسلامی نیز نقش تأثیرگذاری داشتند.

وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در بیانی دیگر می‌فرماید علامه طباطبایی(ره) اصلاً اهل تظاهر نبود، با اینکه آثار ایشان در زمان حیاتشان همه‌جا مطرح بود. یکی دیگر از ویژگی‌های علامه در بیان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، جهاد فکری بود. با توجه به هجوم گسترده اندیشه‌های وارداتی بیگانگان پیش از انقلاب و اوایل آن و شبهه‌آفرینی نمایندگان این اندیشه‌ها، علامه مکتبی فکری از مبانی اسلامی ارائه کرد و با کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» ریشه مارکسیسم را به باد داد.

حلیمی تصریح کرد: علامه طباطبایی(ره) به فرمایش رهبر معظم انقلاب، خود را تربیت کرد و ارتقا داد و با این حال، بسیار متواضع و نرم‌خو بود. خاطره‌ای از مقام معظم رهبری درباره ایشان یادداشت کرده‌ام که مضمون آن این است: «علامه سمنانی که مرد معروف و موجهی بود، به قم آمد و علما به دیدن ایشان می‌آمدند و رفت‌وآمد به منزلشان زیاد بود. روزی در حجره نشسته بودم، یکی از دوستان که از ارادتمندان به علامه طباطبایی بود، با هیجان وارد حجره شد و گفت: منزل علامه سمنانی بودم، آیت‌الله خمینی و علامه طباطبایی نیز حضور داشتند. علامه سمنانی علامه طباطبایی را نمی‌شناخت، به آیت‌الله خمینی گفت تفسیر المیزان شما را مشاهده کردم، بسیار عالی بود و واقعاً لذت بردم. شروع کرد به تعریف و تمجید از المیزان. چون خود علامه طباطبایی حضور داشت، آیت‌الله خمینی ساکت نشست و چیزی نگفت. علامه طباطبایی خطاب به علامه سمنانی گفت طباطبایی بنده هستم و ایشان، آقای خمینی استاد من است که به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد.» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه می‌گوید با اینکه علامه طباطبایی(ره) متوجه اشتباه علامه سمنانی شد و در جایگاه صاحب المیزان، خودش را معرفی کرد، ولی چنان به تعریف از امام(ره) پرداخت که خود را در حاشیه قرار داد.

وی با بیان اینکه در توصیف رهبر معظم انقلاب، علامه طباطبایی از نظر شخصیتی و رفاقتی انسانی دلچسب و دلنشین بود، گفت: به گفته ایشان، علامه زبان شیرینی داشت، گرم و گیرا و خوش‌صحبت بود، در جلسات خودمانی، حالات مخصوص جلسات درس و بحث را نداشت و وقتی به نقل قضیه‌ای می‌پرداخت، با تفصیل و به شکل جامع آن را نقل می‌کرد، ضمن اینکه شخصیتی جامع و اهل ذوق و ادبیات نیز داشت. علامه طباطبایی(ره) واجد دو ویژگی بود که کمتر در افراد جمع می‌شود و آن دو، پر کردن خلأ جلسات انسی و تخلق به معارف آموخته‌شده بود.

رئیس دانشکده الهیات دانشگاه مازندران بیان کرد: علامه طباطبایی(ره) در قم آغازگر فلسفه بود که مانع ایشان شدند؛ ولی علامه نتوانست فلسفه را رها کند و به جای اسفار، به شرح شفا پرداخت. از طرف دیگر، ایشان تفسیر المیزان را تألیف کرد، آیت‌الله خوئی نیز در نجف تفسیر البیان را آغاز و بعد از تفسیر سوره حمد، آن را رها کرد؛ چون در میان علمای دین تفسیر گفتن و خواندن دور از شأن مرجعیت بود. آن زمان چنین نگاهی حاکم بود که فرد باسواد تفسیر نمی‌گوید، تا جایی که حجره علامه طباطبایی(ره) را از ایشان گرفتند. به آیت‌الله خوئی گفتند شما تفسیر را رها کردید؛ ولی علامه طباطبایی تفسیر را ادامه می‌دهد و ایشان در پاسخ گفت: آقای طباطبایی خودش را قربانی کرد؛ بنابراین نکته بسیار مهم این است که علامه به سختی مقاومت کرد و به جای قهر کردن و برآشفته‌شدن، استقامت ورزید. ایشان معارف اسلامی و شیعی را به خوبی می‌دانست و در انتقال آن‌ها به دیگران و مباحثه و محاجه نیز بسیار خوب عمل می‌کرد.

محبوبه فرهنگ

انتهای پیام
captcha