کلام اسلامی از جمله علومی است که به تبیین و تثبیت عقاید دینی میپردازد و امروزه مورد اقبال دانشجویان و طلابی است که حقجویی و پاسخ به شبهات دینی را اولویت خود قرار دادهاند. در همین خصوص، خبرنگار ایکنا از اصفهان به گفتوگو با محمدمهدی جندقیان، مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانیم.
پيش از معرفی دانش کلام باید به سه دانش دیگر، یعنی تئولوژی (الهیات)، آپولوژی (دفاعیه) و فلسفه اشاره کرد. این سه پیش از شکلگیری دانش کلام در عالم اسلام وجود داشتهاند و خاستگاه آنها یونان باستان است. هر یک از این علوم در مقام یک مأموریتاند. دانش فلسفه به سؤالات عام بشری در خصوص وجود، جهان و چگونگی جهان پاسخ میدهد و دانشی وسیع، پرمایه و مفصل است. فلسفه در خصوص مسائل گوناگونی از جمله انسان، اصل وجود، جهان، حرکت، تغییر، چگونگی پیدایش و عملکرد افعال انسانی، اخلاق انسان و غایت زیست او سخن میگوید.
در یونان باستان، سخنگفتن از زئوس و نگرش خداگونه به او در قالب تئولوژی (الهیات) تعریف میشد. بهطور کلی، دانش تئولوژی (الهیات) عبارت است از اینکه اساساً در جهان خدایی وجود دارد و همهچیز حول محور او تعریف میشود؛ اوست که جهان را آفریده و برای اداره آن برنامه دارد و در نهایت، غایت همهچیز به سوی اوست و انسان باید در مقام پاسخگویی، حمایت و عبادت خداوند برآید. این دانش بعد از یونان در مسیحیت نیز حول خدای پدر یا مسیح مطرح شد.
منظور از آپولوژی (دفاعیه) نیز دفاعیاتی بود که از مرام یا اعتقادی خاص صورت میگرفت، مانند دفاعیاتی که ابتدا از جانب تفکرات سقراط انجام شد. در ادامه و در سیر تاریخ دین در مسیحیت، آپولوژی شامل دفاعیاتی از مسیح و مسیحیت بهشمار میرفت.
این سه دانش بهصورت فعال در تمدن مغربزمین، در ایتالیا، یونان، اسکندریه و مصر باستان حضور فعال داشتند. پس از حدود دو قرن از ظهور اسلام و گرایش به مسائل علمی و فرهنگی، مسلمانان رفتهرفته متوجه شدند که باید دانشهای متنوع و بهروزی را احیا و بومی کنند. بر همین اساس، کلام یکی از دانشهایی بود که مسلمانان در حدود قرن دوم هجری قمری پایهگذاری کردند و امروزه نیز با نام کلام آن را میشناسیم. برخی معادل تئولوژی (الهیات) را برای آن برگزیدند و برخی دیگر از آن با عنوان فلسفه اسلامی یاد کردند. آنچه صحیحتر به نظر میرسد، این است که کلام از آغاز تاکنون با همین عنوان خاص، یعنی کلام در جهان اسلام و خارج از آن شناخته شده است.
کلام، دانشی بود که مسلمانان آن را بهوجود آوردند تا بهطور همهجانبه پاسخگوی هر سه نیاز پیشگفته باشد، به این معنا که این دانش هم مأموریتهای فلسفی داشت و هم درباره هستی، جهان، انسان، اخلاق، فعل انسانی و روابط انسانی به شکل کلان سخن میگفت؛ همچنین به طراحی مبانیای میپرداخت که ضمن سازگاری با دین، پاسخگوی نیازهای عام بشری باشند. دانش کلام درباره خداوند، اثبات، صفات، معرفت و فعل او سخن میگفت و روابط انسانی با خداوند را مورد بحث قرار میداد؛ همچنین بنابر ذائقه متکلم به دفاع از آموزههای عقیدتی مذاهب گوناگون نیز میشتافت.
تفاوت کلام با تمامی دانشهای پیشگفته، بهویژه فلسفه در این است که در تعهد با اسلام قرار دارد، به این معنا که یک تفکر آزادانه صرف نیست. تمام تلاش متکلمان این بوده که مباحث را از منظر اسلامی مورد توجه، بحث و دفاع قرار دهند. کلام، یکی از دو دانش اصلی تمدن اسلامی بهشمار میرود. در تمدن اسلامی، دو دانش به شکل بومی و هدفگذاریشده شکل گرفت که یکی کلام و دیگری فقه بود.
کلام اسلامی در دوره اخیر، رشتهای تازهساخت و تازهمعرفی شده است. با اینکه پیشینه آن در تمدن اسلامی به بیش از 1200 سال پیش برمیگردد؛ ولی بسیار مؤخرتر از بسیاری دانشگاهها در فضای دانشگاهی ما ارائه شد. امروزه ما با سه عنوان رشته در دانشگاهها و در مقاطع ارشد و دکترا مواجهیم که با عنوان دانش کلام از آنها یاد میشود و شامل دانش کلام و فلسفه اسلامی، دانش کلام اسلامی و دانش کلام امامیه است. هرکدام از اینها در معانی یا ذائقههای ارائه، متفاوت از یکدیگرند.
تقریباً در 20 سال اخیر که توجه مضاعفی به دانش کلام شده است، ابتدا شاهد برپایی کرسی تدریس این رشته در دانشگاه و سپس در حوزه بودیم؛ از همین رو رشته کلام در آغاز در دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه قم، تهران، اصفهان و... ارائه شد.
در حدود 10 سال اخیر نیز کلام بهمثابه رشتهای کلاسیک و تنظیمیافته در مقطع سطح سه و چهار وارد حوزههای علمیه شد؛ زیرا اساس دانش کلام همواره در حوزههای علمیه وجود داشته و هیچگاه تعطیل نشده است. در حوزههای علمیه قدیم و سنتی همواره متون کلامی خوانده و به بحث گذاشته میشد. امروزه رشته کلام در بسیاری از استانهای کشور، همچون رشتهای تخصصی ارائه میشود و طلاب و دانشجویان در آن مشغول به تحصیل هستند.
شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، سیدمرتضی علمالهدی، خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا، علامه حلی و علامه مجلسی از جمله برجستهترین متکلمان در طول تاریخ هستند که میتوان از آنها نام برد. در دوران معاصر نیز از دو شخصیت معروف و مبتکر، همچون شهید مرتضی مطهری و شهید سیدمحمدباقر صدر (علمالهدی) میتوان یاد کرد.
حوزه اصفهان با اینکه در مقاطعی از تاریخ اسلام و تشیع، برجستهترین مدرسه و مکتب کلامی بود؛ اما در سالیان اخیر از منظر دانش کلام در سطح نسبتاً متوسط و ضعیفی در مقایسه با حوزهها و مراکز دانشگاهی در تهران، قم و مشهد قرار دارد. البته در مقایسه با سایر مراکز استانی و کشوری دارای سطح بهتری است. در حال حاضر، آشنایی کم حوزههای علمیه و دانشگاههای اصفهان با فعالیتها و پژوهشهای علمی بهروز و جدید در حوزه کلامی به چشم میخورد و از منظر استادان و فضاهای علمی، شرایط بهتری در حوزههای علمیه قم، تهران و مشهد وجود دارد و ما نیازمند منابع و استادان آنها هستیم.
در سالیان اخیر، دورههای تخصصی در سطوح عالی و مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا و یا مقاطع سه و چهار حوزه برگزار شده است و بسیاری از علاقهمندان در این رشته مشغول به تحصیل شدهاند. هرچند بسیاری از این دانشجویان و طلاب به مراکز بیرون از اصفهان جذب میشوند؛ اما همان عده باقیمانده میتوانند نویدبخش چشمانداز روشن و بهتری برای ما باشند.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام