ابوطالب، عموی پیامبر(ص) و پدر حضرت علی(ع) یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در صدر اسلام بود که روایات متعددی درباره ایشان گزارش شده است. این روایات دو دیدگاه متفاوت را شامل میشود. گروهی با استناد به بعضی از روایات چنین پنداشتهاند که او بدون ایمان از دنیا رفته است و گروهی دیگر بر این باورند که این روایات نمیتواند شاهد قابل اعتمادی بر این باور باشد. بر این اساس و بهمناسبت سالروز وفات ایشان، در یادداشت پیش رو به واکاوی بیشتر این موضوع پرداخته میشود، با نگاه به پژوهشی که در مجله «پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی، تابستان ۱۴۰۱» منتشر شده است.
برخی از مفسران، بهویژه از اهل سنت با استناد به روایاتی که ذیل سه آیه از قرآن کریم نقل شده، معتقدند که ابوطالب بدون ایمان از دنیا رفته است. این آیات عبارتند از «وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ؛ همین کسانند که هم مردم را از (فیض) آن منع میکنند و هم خود را محروم میدارند و غافل از آنند که فقط خود را به هلاکت میافکنند.» (سوره انعام، آیه ۲۶)؛ «مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ؛ پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند. (سوره توبه، آیه ۱۱۳)؛ «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ قطعاً تو نمیتوانی هرکه را خود دوست داری، هدایت کنی، بلکه خدا هرکه را بخواهد، هدایت میکند و او به هدایتپذیران داناتر است.» (سوره قصص، آیه ۵۶)
این گروه از مفسران معتقدند که این آیات درباره ابوطالب نازل شده است و بر فقدان ایمان او دلالت دارد؛ برای مثال در روایتی از سفیان ثوری نقل شده است که آیه ۲۶ سوره انعام درباره ابوطالب نازل شده؛ زیرا او مردم را از آزار پیامبر(ص) نهی میکرد؛ اما خودش ایمان نیاورد.
این در حالی است که بسیاری از روایاتی که ذیل آیات یادشده نقل شدهاند، از نظر سند ضعیف هستند؛ مثلاً در همان روایت سفیان ثوری درباره نزول آیه ۲۶ سوره انعام، برخی از راویان این روایت مجهولالحال یا مورد اختلاف هستند؛ برای مثال حبیب بن ابیثابت که در سند این روایت قرار دارد، به تدلیس (جعل حدیث) متهم شده است.
اما تعداد دیگری از مفسران، بهویژه مفسران شیعی بر این باورند که روایات یادشده قابل اعتماد نیستند و با استناد به دلایل متعدد، ایمان ابوطالب را قطعی و غیرقابل تردید میدانند. آنها برای هر یک از آیات یادشده، روایات و اسباب نزول دیگری بیان میکنند و به اتفاق، نزول آیات یادشده را درباره ابوطالب مردود میدانند. دلایلی که این گروه از مفسران به آن استناد میکنند، به شرح زیر است:
الف) وجود روایات متواتر درباره ایمان ابوطالب: روایات فراوانی از پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت گرامی ایشان نقل شده است که بر ایمان ابوطالب دلالت دارد؛ برای مثال در روایتی از امام صادق(ع) به مخفیبودن ایمان ابوطالب به منظور دفاع از پیامبر(ص) اشاره شده است. امام صادق(ع) فرمود: «کان أبوطالب یخفی إیمانه لیقوی بذلک علی نصرته لرسول الله(ص)؛ ابوطالب ایمان خود را پنهان میکرد تا بتواند با این کار از رسول خدا(ص) حمایت کند.
همچنین در روایتی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که ایشان فرمود: «والله لَأَشفَعَنَّ لِعَمِّي أَبِي طَالِبٍ شَفَاعَةً تَغْبِطُهُ بِهَا الْجِنُّ وَالْإِنْسُ؛ به خدا قسم چنان شفاعتی از عمویم ابوطالب خواهم کرد که جن و انس به آن غبطه میخورند.» علامه امینی(ره) ۴۰ حدیث درباره ایمان ابوطالب ثبت کرده است. این روایات نشان میدهد که ابوطالب فردی مؤمن و مسلمان بود؛ زیرا شفاعت پیامبر(ص) شامل کافران نمیشود.
ب) اجماع اهل بیت(ع): اهل بیت پیامبر(ص) به اتفاق نظر معتقدند که ابوطالب فردی مؤمن و مسلمان بود. این اجماع برای شیعیان حجت است؛ زیرا اهل بیت(ع) در مقام یکی از دو ثقلی که پیامبر اکرم(ص) به پیروی از آنها فرمان داده، دارای حجیت تام هستند. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان چنین بیان داشته که روایت امامان که بهطور مستفیض به ما رسیده است، بر ایمان ابوطالب دلالت دارد.
ج) اشعار ابوطالب: اشعاری از ابوطالب در تاریخ نقل شده است که به صراحت بر ایمان او دلالت دارد؛ برای مثال در یکی از اشعارش میگوید: «أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّدًا نَبِيًّا كَمُوسَىٰ خُطَّ فِي أَوَّلِ الْكُتُبِ؛ آیا نمیدانید که ما محمد را مانند موسی، پیامبری یافتیم که نامش در کتابهای پیشین نوشته شده است؟»
مرحوم طبرسی از قول طبری اشعاری نقل کرد که ابوطالب در برابر پیشنهاد قریش مبنی بر تسلیمکردن پیامبر(ص)، دست رد به سینه آنها زده و چنین گفته است: «از پیامبر خدا حمایت میکنم، همچون حمایتکنندهای دلسوز و مهربان.» علاوه بر این، در قسمتی دیگر از اشعار خود چنین سروده است: «ای گواهان خدا! شاهد باشید که من بر دین پیغمبر خدا، احمد و محمد استوارم. هرکس از آن خارج است، باشد؛ من به او هدایت شدم.» این اشعار نشاندهنده ایمان ابوطالب به رسالت پیامبر اسلام(ص) است.
د) حمایت ابوطالب از پیامبر: ابوطالب در طول زندگی خود از پیامبر اسلام(ص) حمایت و از او در برابر دشمنانش دفاع کرد؛ برای مثال در روایتی نقل شده است که ابوطالب در مجلسی خطاب به قریش گفت: «وَاللَّهِ لَوْلَا مَلَامَةُ قُرَيْشٍ لَقُلْتُهَا حَتَّى تُضِيءَ لَهَا عَيْنَاكَ؛ به خدا قسم، اگر قریش مرا ملامت نمیکرد، هر آینه این کلمه (لا إله إلا الله) را میگفتم (و اظهار میکردم) تا چشم تو روشن شود. اسنادی نیز وجود دارد که ایشان پیامبر اسلام(ص) را بر استواری و استقامت در راه دین تشویق کرده و این حمایتها نشاندهنده ایمان اوست؛ بنابراین این قرائن و دلایل اثبات میکند که ابوطالب مؤمن بود و ایمان او به رسالت پیامبر(ص) امری قطعی، یقینی و غیرقابل تردید است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام