نهجالبلاغه میراثی گرانبهاست که هنوز هم میتواند چراغ راه بشریت باشد؛ کتابی که فراتر از یک اثر مذهبی، شاهکاری بینظیر در حکمت، عدالت، اخلاق و حتی علوم تجربی است. این کتاب چنان تأثیری داشته که جورج جرداق، اندیشمند مسیحی آن را ۲۰۰ بار خوانده و هر بار نکتهای تازه کشف کرده است.
در ایام شهادت مولیالموحدین علی بن ابیطالب(ع)، خبرنگار ایکنا از اصفهان با طاهره دوست، از حافظان نهجالبلاغه همراه شده است تا پرده از زوایای کمتر دیدهشده این کتاب بردارد؛ از شگفتیهای علمی آن گرفته تا ارتباط نهجالبلاغه با آینده بشریت و ظهور موعود(عج). چرا نهجالبلاغه همچنان زنده است و چگونه میتواند مسیر زندگی امروز ما را روشن کند؟ بخش اول این گفتوگو در روز ۱۹ رمضان که روز نهجالبلاغه نامیده شده است، منتشر شد و اکنون، بخش دوم و پایانی آن را میخوانیم.
یکی از دانشمندان معروفی که به قسمتی از عجایب علمی نهجالبلاغه پی برد و متحیر ماند، جورج جرداق، ادیب، شاعر، نویسنده و متکلم مسیحی بود که وقتی با این کتاب آشنا شد و عبارتهای آن را خواند، گفت: «جاذبههای کلام امیرالمؤمنین(ع) چنان شوری در من ایجاد کرد که ۲۰۰ بار آن را خواندم و هر مرتبه، مطلب جدیدی یاد گرفتم و برای من تکراری نشد.»
بیشتر بخوانید:
او وقتی به خطبه ۱۸۹ رسید، انگشت تحیر به دندان گرفت که آیا یک دانشمند میتواند چنین حرفی بزند که ایشان فرمود؟ مولا علی(ع) در قسمتی از این خطبه میفرماید: «ایهاالناس! سَلونی قَبلِ اَنْ تَفْقِدونی؛ ای مردم! از من سؤال بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید.»
شنیدن چنین سخنی برای ما عادیست؛ اما دانشمندان از شنیدن آن بسیار تعجب میکنند؛ برای مثال اگر شخصی که بیماری قلبی دارد، به چشمپزشک مراجعه کند، چه میشود؟ بیمار باید بپذیرد که کاری از دست چشمپزشک برنمیآید و باید به دکتر قلب مراجعه کند؛ پس هر بزرگی در زمینه تخصص علمی خود میتواند پاسخگوی نیازهای مراجعینش باشد، آن هم نه بهطور کامل.
اما امیرالمؤمنین(ع) هیچ قیدی قائل نشد و گفت: «هر سؤالی دارید، بپرسید، چراکه من راههای آسمان را بهتر از زمین میشناسم.» یعنی فرقی نمیکند که در چه زمینهای سؤال کنید.
جورج جرداق وقتی به این جمله رسید، در کتابش که راجع به امیرالمؤمنین(ع) مینوشت، این عبارت را قید کرد: «ای کاش یک بار دیگر مادر گیتی، مادر جهان هستی تمام توان خود را جمع میکرد و فردی مثل علی را به دنیا میآورد. آن وقت دانشمندان همچون طفلی در مقابل دریای علم علی(ع) زانو میزدند و تمام مجهولات علمی خود را از امیرالمؤمنین(ع) میپرسیدند.»
امام و مولای ما آرزوی دانشمندان جهان و کعبه مقصود آنان است. آنوقت ما شیعیان چقدر قدر ایشان را دانستهایم، چقدر نهجالبلاغه خواندهایم و چقدر سعی کردهایم همچون سلمان که ایرانی بود، اما اهل بیت(ع) درباره او فرمودند: «مِنّا اَهل البیت» باشیم؟
اگر اهل بیت(ع) دریای فضایل هستند، ما هم باید قطرهای از آن دریا شویم. اگر آنها خورشید عالمتاب هستند، ما هم باید پرتوی از این خورشید شویم؛ پس نهجالبلاغه و روایات، راهنمایی محسوب میشوند که ما در مقام اشرف مخلوقات در زمین راه خود را گم نکنیم و دچار روزمرگیها نشویم. ما باید قدرت بالقوه جانشین خدا شدن را با پیروی از قرآن و اهل بیت(ع) و همنشینی با نهجالبلاغه بالفعل کنیم.
گفتیم جورج جرداق آرزوی این را داشت که ای کاش فردی همچون مولا بود تا پاسخ دانشمندان را میداد. امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه برای این دغدغه هم پاسخی نوشته است.
در حکمت ۱۴۷ نهجالبلاغه آمده است که امیرالمؤمنین علی(ع) کمیل را تنها با خودشان به مکانی خارج از شهر به نام «جَبّان» میبرد؛ جایی که کس دیگری نباشد. ایشان دستشان را روی سینه مبارک میگذارد و خطاب به کمیل میفرماید: «ای کمیل! در این وجود من، علم فشردهای وجود دارد که ای کاش حامل علمی برای آن پیدا میکردم. بله کسانی هستند که تیزهوشند و علوم مرا یاد میگیرند، اما مورد اعتماد نیستند؛ چون دین را وسیله دنیا قرار میدهند و با نعمتهای خدا و این علوم الهی به دوستان خدا فخر میفروشند. گروه دیگری هستند که تسلیم حاملان حقند؛ اما ژرفاندیشی لازم را در شناخت حقیقت ندارند و با اولین شبههای که از آنها پرسیده و برایشان ایجاد میشود، علم از دل آنان دور میشود و شک میکنند. شخص دیگری هست که سخت در پی لذت، شهوت، ثروتاندوزی و حرص است. من نمیتوانم علومم را به او هم بدهم. هیچکدام از اینان نمیتوانند از دین پاسداری کنند... چنین است که دانش با مرگ دانشمندان میمیرد.»
ما باید وجود خودمان را با تقوا، ترک گناه، استغفار و توسل از رذایل پاک کنیم تا قلب و ذهنمان لیاقت درک و دریافت علوم اهل بیت(ع) را پیدا کند؛ اما امیرالمؤمنین(ع) در قسمت بعدی این حکمت، جواب جورج جرداق مسیحی را اینگونه میدهد: «زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نیست. ولی خدا با دلیل و برهان روشن قیام میکند. این حجت یا آشکار و شناختهشده است یا پنهان و مخفی. تا حجت خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود.»
درواقع امیرالمؤمنین(ع) در بسیاری از خطبههای نهجالبلاغه به وجود حضرت ولی عصر(عج) اشاره و درباره آینده زیبا، روشن و طلایی بشریت در سایه ظهور ایشان صحبت کرده است؛ بنابراین در زمان ما هم امام زمانی وجود دارد که همچون امیرالمؤمنین(ع) پاسخ تمام پرسشها را در همه زمینههای علمی میداند.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید حجت خدا، مهدی(عج) در میان ماست. ایشان نیز همچون امیرالمؤمنین(ع)، از تمام علوم برخوردار است تا برهان و دلیل آشکار و روشن الهی، پنهان نماند و مردم دچار سردرگمی نشوند.
یادگار امیرالمؤمنین(ع) فقط نهجالبلاغه نیست، بلکه عین و مثل ایشان و پاره وجود مولا، فرزند امیرالمؤمنین(ع)، امام زمان(عج) در میان ما حضور دارد. جای حسرت دارد، همانطور که مردم در زمان امام علی(ع) قدر ایشان را ندانستند، ما هم قدر حضرت مهدی(عج) را نمیدانیم.
وقتی امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میفرماید که با آمدن حضرت مهدی(عج)، تمام نعمتها بر ما کامل میشود، با این حال ما امام زمانمان را پشت پرده غیبت قرار دادهایم و زیاد از نبودنش ناراحت نیستیم.
ما باید تلاش کنیم و خودمان و جامعهمان را آماده ظهور کنیم تا فرزند امیرالمؤمنین(ع) حکومت عادلانه و عالمانه جهان را به دست بگیرد، گمراهان را هدایت کند، بیماران را شفا دهد، فقرا را ثروتمند کند و تمام پرسشهای علمی دانشمندان جهان را پاسخ دهد.
امیرالمؤمنین(ع) در پایان خطبه ۱۰۰ نهجالبلاغه جمله بسیار زیبایی دارد که ظاهراً کوتاه است؛ اما دریایی از علوم و آینده زیبای جهان آفرینش را به ما معرفی میکند: «مردم آگاه باشید. مثال آلمحمد(ص) مثل ستارگان آسمان است. اگر ستارهای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد تا ظهور صاحبالزمان(عج). گویا میبینم در پرتو خاندان اهل بیت، نعمتهای خدا بر شما کامل و تمام شده است و شما به آنچه آرزو دارید، رسیدهاید.»
همچنین در خطبه ۱۳۸ نهجالبلاغه میفرماید: «وقتی مهدی ظهور کند، زمین معادن طلا و نقره خود را بیرون میریزد و گنجهای خود را به دست مهدی میدهد و او عدالت را به شما نشان میدهد.»
چقدر امروزه بشریت درگیر مسائل اقتصادی است. بعد از ظهور، امام زمان(عج) عدالت اقتصادی را به همه نشان میدهد و دیگر فقیر و پولدار و تضاد طبقاتی وجود ندارد و همه انسانها ثروتمند هستند.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «مهدی تمام دستورات فراموششده قرآن و سنتهای آل رسولالله(ص) را زنده میکند. اخلاق مهدی، همانند اخلاق رسول خداست.»
چطور پیامبر(ص) با اخلاق و مهربانی خود، اعراب جاهل را هدایت کرد و آنها را از دخترکشی و جهل نجات داد؟ حضرت مهدی(عج) هم با همان اخلاق پیامبر(ص)، مردم جهان را هدایت میکند.
به جنگها خاتمه میدهد، همه را دعوت میکند، هر کسی را که توبه کند، میپذیرد، حتی اگر گمراه و گناهکار باشد، هدایتش میکند؛ همچون امام حسین(ع) که وقتی حرّ توبه کرد، او را بخشید، امام زمان(عج) هم گناهکاران را میبخشد و آنها را به درجات بالای علمی و عقلی میرساند. در یک جمله، دنیای بعد از ظهور، دنیای سراسر عدالت، نور، ثروت، امنیت و تکامل نعمتهای مادی و معنوی است.
هنگامی که امام عصر(عج) ظهور کند، افرادی هستند که در مقابل ایشان بایستند. طبق روایت، حضرت آنها را هم دعوت میکند و آغازکننده جنگ نیست. هدف قیام حضرت، اصلاح است، نه کشتار. همچون زمانی که خداوند حضرت موسی(ع) را به سوی فرعون ظالم و قاتل فرستاد و حتی به او وحی کرد که با فرعون با «قول لَیّن» یا گفتار نرم صحبت کند، امام زمان(ع) هم که حجت همان خداست، با محبت، قدرت و علم ظهور میکند و در احادیث آمده است که معجزات تمام انبیا را با خود میآورد.
در زیارت آلیاسین به امام زمان(عج) میگوییم: «السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَالعِلمُ المَصبوبُ وَالغَوثُ وَالرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعداً غیرَ مَکذوب.» امام زمان! شما علم فروریز الهی هستی، فریادرس مخلوقاتی و مهربانی فراگیر خدایی؛ یعنی با ظهور، فقط خوبها را نجات نمیدهی، بلکه بدها را هم دعوت و هدایت میکنی.
پس قیام حضرت، بیشتر از اینکه نظامی باشد، با هدف فرهنگی و اصلاحی است. به همین دلیل هم امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «سپر امام زمان، علم و حکمت است.» یعنی حضرت ولی عصر(عج)، دریایی از علوم را بر مردم جهان میگشاید. اکثریت مردم وقتی علم، معجزات، قدرت و در کنارش، محبت امام زمان(عج) را میبینند، ایمان میآورند.
امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «مهدی هوای نفس انسانها را تابع هدایت و رأی و نظر آنان را تابع قرآن میکند.» در ماه رمضان، شبهای قدر وجود دارد و توصیه شده که در شبهای قدر که شب تعیین سرنوشت است، برای ظهور امام زمان(عج) دعا کنیم که خداوند دعای متحد بندگان را اجابت میکند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام