در دو قرن اخیر، احیای اسلام به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و عالمان مسلمان تبدیل شده و نقش محوری در شکلگیری جریانهای فکری و تحقیقات دینی ایفا کرده است. شکلگیری جنبشهای اصلاحی و ظهور اندیشهها و ایدههای نوین در حوزه دین، همگی ثمره تفکر احیاگری محسوب میشود که هدف آن کارآمدی و بارورسازی نهاد دین در عرصههای گوناگون زندگی بشر معاصر است.
هنگامی که مسلمانان عقبماندگی خود را در مقایسه با دیگر ملل درک کردند، به بازنگری و اصلاح اندیشههای دینی روی آوردند. هرچند پیش از این نیز مصلحانی مانند امام محمد غزالی نسبت به وضعیت دین دغدغه داشتند، اما جریان احیاگری بهمثابه حرکتی پویا و فراگیر، محصول دوره بیداری دو قرن اخیر است.
شهید سیدمحمدباقر صدر، فقیه جامعالشرایط، فیلسوف، مفسر، نویسنده، سیاستمدار و یکی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان و نماد احیاگری دینی در قرن چهاردهم هجری است. او با تلفیق نبوغ نظری و عملگرایی اجتماعی، الگویی بینظیر از بازخوانی دین در دنیای معاصر ارائه داد. بر این اساس و بهمناسبت سالروز شهادت او و خواهرش بنتالهدی صدر، در سلسله یادداشتهایی، جایگاه و شخصیت علمی این عالم دینی بیشتر مورد واکاوی قرار میگیرد.
شهید صدر با درک دقیق از چالشهای دوگانه پیشروی اسلام، هم به ضعفهای عملی این حوزه و هم به کاستیهای نظری آن اشراف و عنایت کافی داشت. وی معتقد بود که دین در دنیای امروزی، گاهی در عرصه عمل و مدیریت اجتماعی از ارائه راهکارهای کارآمد بازمیماند و گاه در مواجهه با پرسشهای فلسفی، کلامی و حقوقی عصر جدید، پاسخهای قانعکنندهای ندارد.
اندیشمندان همعصر او درباره احیای دین، دو دیدگاه متفاوت به شرح زیر داشتند:
۱. احیای عملی: در این نگاه، دین ذاتاً زنده و پویاست؛ اما حیات آن به عملکرد دینداران بستگی دارد. عمل به احکام دینی و تجلی آن در زندگی انسانها، موجب رونق دین میشود، در حالی که بیتوجهی به آن، رکود به دنبال دارد.
۲. احیای فکری: این رویکرد بر بازخوانی و بازسازی دستگاه فکری دین متناسب با مقتضیات زمان تأکید میکند.
شهید صدر نیز هر دو شیوه احیاگری را در فعالیتهای خود دنبال میکرد. او در احیای عملی، با تشکیل حزب، تأسیس مجله، تربیت مبلغان و مبارزه با نظام سیاسی حاکم، درصدد تعمیق دین در لایههای اجتماعی بود؛ همچنین در حوزه احیای فکری، به بازخوانی نظام حقوقی و کلامی اسلام پرداخت و در فرصتهای گوناگون، تحلیلهای نوینی از آموزههای دینی بیان کرد.
صدر چنان سنت و نوگرایی را درهم آمیخت که گویی از اعماق تاریخ اسلام تا اوج اندیشه مدرن را تجربه کرده بود. او تمام تلاش خود را صرف آن کرد که دین را از حصار نظریهپردازیهای انتزاعی خارج کند و به متن زندگی اجتماعی بازگرداند. صدر در این راستا به نوآوری و ابداع در حوزههای گوناگونی روی آورد. بنیانگذاری دستگاه معرفتی نو، تحول در روششناسی فلسفی، تحول در فقه و پاسخگویی به نیازهای جهان معاصر و رویکرد نو به تفسیر قرآن، نمونهای از ابداعات و خلاقیتهای او بهشمار میآید.
شهید صدر با تخصص فقهی و فلسفی، انسی ویژه با قرآن داشت و تأملات عمیقی درباره مفاهیم قرآنی انجام میداد. این ویژگی در میان همه مصلحان و احیاگران دینی معاصر مشترک است که توجه خاصی به قرآن داشتند و این کتاب آسمانی را الهامبخش اقدامات خود قرار میدادند. بازگشت به قرآن و نهضت گسترده تفسیرنویسی در قرن چهاردهم هجری، از مشخصههای اصلی انقلاب اصلاحی و رنسانس اسلامی بهشمار میرود.
شهید صدر قرآن را کتاب حیات، زندگی و سعادت میدانست و معتقد بود که با تصحیح برداشتها و دوری از سوءتعبیرها، باید قرآن را از انزوا خارج کرد. برای تحقق این هدف، او تفسیر قرآن را آغاز کرد که بخشی از آن با عنوان «السنن التاریخیه فی القرآن» به چاپ رسید.
از دیدگاه شهید صدر، قرآن کتاب هدایت است، نه کتاب علمی محض و نباید انتظاراتی را که از کتب علمی مانند فیزیک و شیمی داریم، بر آن تحمیل کنیم. روابط انسان با خداوند و تعاملات میان انسانها که جنبه هدایتی دارد و زمینههای سعادت و شقاوت را فراهم میکند، در حوزه بیانات قرآنی قرار میگیرد.
شهید صدر قرآن را کتاب هدایت و سعادت انسان میدانست؛ اما معتقد بود هدایتجویی از قرآن با هر روشی ممکن نیست. او در این زمینه، تأملات ارزشمندی درباره روششناسی استفاده از قرآن ارائه داد. به تعبیر شهید صدر، استفاده از قرآن به دو روش ممکن است:
۱. روش تجزیهای: در این روش، عالم دینی همچون مستمعی ساکت در برابر وحی زانو میزند، میشنود و میآموزد. این همان تفسیر جزء به جزء و آیه به آیه قرآن است.
۲. روش موضوعی: در این شیوه، مفسر با متون دینی به گفتوگو مینشیند، پرسش میکند و پاسخ میگیرد. او با مجموعهای از اطلاعات و دانشهای عصر خود به سراغ قرآن میرود و از مجموعه آیات پاسخ میطلبد.
در روش تفسیری موضوعی سه ویژگی اساسی وجود دارد:
ـ گردآوری و تنظیم دادههای قرآنی
ـ طرح پرسش از قرآن و طلب پاسخ
ـ بهرهمندی از پیشزمینهها و اطلاعات پیشین
از آنجا که در هر دوره پرسشهای متفاوتی با توجه به شرایط و مقتضیات زمان شکل میگیرد، رجوع به قرآن و طلب پاسخ از آن، خود نوعی احیاگری قرآنی محسوب میشود. قرآنپژوهی شهید صدر بر روششناسی ویژهای استوار بود و قرآن و قرآنپژوهی در نهضت احیای اسلامی نقش محوری ایفا میکرد. درواقع، تمدن نوین اسلامی در گرو توانایی سامانه دین در توسعه این الگوهای پویا و کارآمد است که هم از اصالت و هم از کارآمدی لازم در حل معضلات جامعه امروز برخوردار باشد.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام