امام حسن عسکری(ع) در عمر کوتاه ۲۸ ساله خود، میراثی بهجا گذاشت که نهتنها جامعه شیعی، بلکه مسیر تاریخ اسلام را دگرگون کرد. پرسشی که پیش روی ما قرار میگیرد، این است که چگونه امامی که فقط شش سال فرصت حضور در مقام امامت یافت، توانست چنین اثر ماندگار و ژرفی بر اندیشه، معنویت و هویت مسلمانان بر جای بگذارد؟ امروزه بازخوانی سیره آن حضرت، فقط نگاه به گذشته نیست؛ بلکه راهی برای درک جایگاه امامت، فهم ضرورت شبکهسازی اجتماعی و آمادگی برای عصر غیبت و ظهور بهشمار میرود. در گفتوگویی که خبرنگار ایکنا از اصفهان با حجتالاسلام والمسلمین مهدی اژهای، استاد حوزه و دانشگاه بهمناسبت سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) انجام داده، ابعاد گوناگون شخصیت و دوران امامت امام حسن عسکری(ع) تبیین و نشان داده شده که چگونه سه ویژگی کلیدی علم، عبادت و سخاوت، راز ماندگاری آن حضرت و راهنمایی برای جامعه امروز است.
شناخت شخصیت و جایگاه والای امام حسن عسکری(ع) در تاریخ زندگی بشر، نیازمند بازنگری از ابعاد گوناگون است. در عصر حاضر، آشنایی با زندگی امامان بهطور عام و امام عسکری(ع) بهطور خاص، ضرورتی اساسی برای جامعه ماست؛ چراکه هم ما را با وظایف خود آشنا میکند و هم جایگاهمان را در نهضت امام عصر(عج) براساس رهنمودهای ایشان روشن میسازد. برای پاسخ به پرسش تأثیرگذاری امامان در عمر کوتاه امامتشان، بهویژه امام عسکری(ع)، باید به چند مقدمه توجه کنیم.
جایگاه امامت در تاریخ وحی و نبوت: خداوند متعال برای اداره جامعه بشری و تنظیم زندگی انسان براساس قوانین آسمانی، پیامبران را برانگیخت و قوانین محکم و جامعی در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، اعتقادی، فردی، دنیوی و اخروی مقرر داشت.
ضرورت پایبندی جامعه به قوانین الهی: ظهور و تحقق قانونی نیکو در جامعه، به دو امر وابسته است: نخست فهم و باور عمومی نسبت به آن قانون و دوم تعهد مردم به عمل براساس آن. همانگونه که بهداشت فردی و عمومی بدون آگاهی و التزام مردم برقرار نمیماند، ایمان و التزام به خدا، نبوت و کتاب آسمانی نیز بدون پذیرش و عمل مردم سامان نمییابد. با این حال، اینکه همه افراد جامعه در یک سطح از معرفت و پایبندی باشند، در عمل ممکن نیست؛ از اینرو، وجود رهبری و امامت ضرورت مییابد.
نقش امامت در هدایت جامعه: در اینجا بیان، تفسیر و تبیین معارف الهی و ارائه الگویی جامع و صحیح در گفتار و کردار ضرورت مییابد؛ از همین رو، بسیاری از پیامبران علاوه بر رسالت، منصب امامت نیز داشتند: «وَ جَعَلْناهم أئِمَّةً یَهدونَ بِأَمرِنا.» آنان مأمور بودند تا جامعه را به امر الهی هدایت کنند و خود نیز تحت فرمان خدا باشند؛ بنابراین هدایت جامعه باید به دست فردی لایق، عالم، معصوم و منصوب از جانب خداوند صورت گیرد.
اگر امامت را هم از بعد اعتقادی و هم از بعد اجتماعی بررسی کنیم، به پاسخ پرسش نخستین نزدیکتر خواهیم شد. امامت جایگاهیست که جامعه را به سوی عدالت، فضیلت و کمالات انسانی رهبری میکند. قرآن کریم دو دسته رهبران را معرفی میکند: «امامان نور» که انسانها را از ظلمت به سوی نور فطرت میبرند و در مقابل، «امامان کفر و ضلالت» که آنان را به بیراهه میکشانند.
رهبران آسمانی نه تنها در گفتار به بیان احکام و حقایق میپردازند، بلکه در عمل نیز مجسمه ایمان، تقوا، عبادت و فضیلتاند؛ آنان در عالیترین شکل، نماز و عبادت را به مردم نشان میدهند و فضایل اخلاقی را در زندگی خویش به نمایش میگذارند.
از این منظر، راز تأثیرگذاری امام حسن عسکری(ع) با وجود عمر کوتاه ۲۸ ساله و دوران شش ساله امامت، در شناخت جایگاه امامت نهفته است. امامت، محور اطاعت و بندگی خدا و مسیر رشد و تعالی بشر است؛ از همین روست که آثار شگرف امامان معصوم(ع) حتی در کوتاهترین دورههای زندگی و امامتشان، تا امروز باقی مانده و مسیر هدایت بشریت را روشن کرده است.
یکی دیگر از وظایف اساسی امام، هدایت جامعه در مسیر عدل و قسط است؛ هدایت و عدالت فقط با همراهی مردم تحقق مییابد. در این راه، امامان معصوم(ع) دو عرصه مهم پیش روی خود داشتند: نخست مبارزه با حاکمان ستمگر زمان که بحثی گسترده و مستقل میطلبد و دوم، مقابله با رهزنان دین؛ کسانی که با اغواگریهای خود، انسانها را از مسیر توحید و اخلاص منحرف و به خدمتگزاران و توجیهگران ظلم تبدیل میکنند. این گروه با ترویج فساد اخلاقی، اعتقادات دینی را تضعیف میکنند و جامعه را به سوی عادیشدن فحشا، فساد، دزدی، قتل و جنایت سوق میدهند.
در برابر چنین چالشهایی، نقش امامان در هدایت و اصلاح جامعه، بنیادین و بیبدیل بوده است. امام حسن عسکری(ع) نیز در دوران کوتاه امامت خود، با ویژگیهای برجستهای، اثری ماندگار بر جامعه خویش و تاریخ گذاشت. بخشی از این ویژگیها عبارت است از:
علم و دانش: امامان معصوم(ع) سرچشمه علم الهیاند. در زمان امام عسکری(ع)، عالمان و دانشمندان در برابر گستره علم ایشان خاضع بودند. علم همواره نیرویی جاذب و راهگشا بوده است؛ گرچه برخی عالمنماها نیز در جامعه ظاهر میشدند، اما در نهایت مردم حقیقتجو علم ناب را از سرچشمه اصلی میطلبیدند. امام حسن عسکری(ع) با تکیه بر علم الهی خویش، شاگردان بزرگی همچون فقها، محدثان و مفسران تربیت کرد؛ همچنین ایشان نقش مهمی در آمادهسازی جامعه شیعه برای دوران غیبت و معرفی نواب خاص برعهده داشت.
عبادت و بندگی: دعوت به فضائل بدون التزام عملی، اثری ندارد. امامان معصوم(ع) خود، نمونه عالی عبادت و بندگی خدا بودند. امام حسن عسکری(ع) چنان در ایمان، عبادت، صبر، بردباری، شجاعت و اراده سرآمد بود که حتی مخالفان نیز نمیتوانستند منکر جایگاه معنوی ایشان شوند. روایت شده است که در مجالس رسمی، وزرا و درباریان عباسی نیز با احترام خاصی در حضور ایشان مینشستند و شخصیت معنوی آن حضرت را ستایش میکردند.
سخاوت و بخشندگی: یکی دیگر از عوامل جاذبه امام، رسیدگی به نیازهای اقتصادی مردم بود. حضرت نمایندگانی در مناطق گوناگون مانند یمن، مصر و ایران داشت و آنان را مأمور میکرد تا خمس و سهم امام را در راه رفع نیاز فقرا مصرف کنند. در حالی که امام حسن عسکری(ع) از نظر موقعیت اجتماعی و معنوی در عالیترین جایگاه قرار داشت و هیچکس از نظر علم، عبادت و شخصیت به پای ایشان نمیرسید، اما در زندگی شخصی، ساده و همچون فقیران میزیست.
این سه ویژگی مهم، یعنی علم، عبادت و سخاوت، فقط گوشهای از ابعاد شخصیتی امام حسن عسکری(ع) است که راز تأثیرگذاری گسترده ایشان را در دوران کوتاه امامتشان آشکار میکند. آن حضرت با تربیت شاگردان، تجلی عبودیت در زندگی فردی و حمایت از نیازمندان، راه را برای تداوم نهضت اهل بیت(ع) و آمادگی جامعه برای عصر غیبت هموار کرد.
در حقیقت، ولادت اشخاص بزرگ و حتی مردم عادی در تاریخ بشر، از سنخ مباحث عقلی نیست، بلکه موضوعی نقلی و تاریخیست؛ برای نمونه، حتی امروز که شناسنامهها ثبت میشود، تاریخ تولد هر فرد را در اصل فقط پزشک یا یک یا دو نفر شاهد گزارش میکنند. درباره ولادت حضرت مهدی(عج)، موضوع فراتر از این است؛ چراکه علاوه بر گزارش مستقیم، بیش از ۹۰۰ حدیث و روایت از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) درباره تولد و ظهور آن حضرت وارد شده است. شهادت امام حسن عسکری(ع) خود بزرگترین گواه بر تولد فرزندشان است؛ زیرا ایشان به روشنی از وجود چنین مولودی خبر داده بود. افزون بر این، برخی افراد نظیر حکیمه خاتون در زمان ولادت حضرت حضور داشتند و بعدها نیز کسانی مانند عثمان بن سعید و جمعی دیگر، آن حضرت را در دوران خردسالی مشاهده کرده و گزارش دادهاند؛ همچنین در جریان نماز بر پیکر مطهر امام حسن عسکری(ع)، گروهی از راویان شاهد حضور امام زمان(عج) بودند که در مقام امام پس از پدرشان نماز گزاردند؛ بنابراین بهترین پاسخ به این پرسش، تکیه بر وقوع تاریخی حادثه ولادت است، نه بحثهای صرفاً عقلی.
نخست باید توجه داشت که غیبت به معنای حضور نداشتن نیست. امامان معصوم(ع) در همه دورهها نمایندگان خدا روی زمین و قطب عالم امکاناند. همانگونه که روح بر بدن انسان احاطه دارد و کوچکترین جزئیات وجود ما را درک میکند، امام نیز همچون روحی در پیکره عالم، بر آن احاطه و نقشآفرینی دارد؛ بنابراین گرچه امام مهدی(عج) در پس پرده غیبت به سر میبرد، اما اثرات وجودی ایشان در جامعه بهوضوح احساس میشود.
نمونههایی روشن از این حضور معنوی را میتوان در وقایع معاصر مشاهده کرد، از جمله در پیروزی انقلاب اسلامی، حوادث ۲۲ بهمن، ماجرای طبس، دوران جنگ تحمیلی و حتی جنگهای اخیر منطقهای. این رخدادها نشان میدهد که عنایات امام عصر(عج) همواره حافظ امت اسلامی بوده است.
در دوران غیبت، مهمترین راه ارتباط با امام، نیابت است. مراجع تقلید، علمای بزرگ و فقهای عالیقدر، در مقام نواب عام امام، مسئولیت هدایت جامعه را برعهده دارند و برخی افراد صالح نیز بهطور خاص از ایشان کسب تکلیف میکنند.
اما برای اینکه جامعه بتواند در دوران غیبت به بلوغ لازم برسد و خود را برای عصر ظهور آماده کند، باید به چند وظیفه اساسی توجه شود:
شناخت جایگاه امامت: فهم این حقیقت که امام، محور قسط و عدل در جامعه و پشتیبان مظلومان و مستضعفان است.
معرفت و عمل به وظایف فردی و اجتماعی: عمل به دستورات قرآن، احادیث و سیره نبوی و اهل بیت(ع) و نیز پیمودن راهی که در معارفی چون دعای عهد ترسیم شده است.
پایبندی به تکالیف ایمانی و اجتماعی: دفاع از دین و ارزشها در عرصههای فکری، اخلاقی، زبانی، مالی و جانی و نیز حمایت از مظلومان و مبارزه با دشمنان.
از این منظر، غیبت نه نشانه فقدان، بلکه فرصتی برای رشد و خودسازی امت اسلامی است. هرچه جامعه در مسیر عدالت، ایمان و مسئولیتپذیری پیش رود، زمینه برای تحقق ظهور و شکوفایی اهداف والای امامت فراهمتر خواهد شد.
امامان معصوم(ع) در هر زمان، چه در دوران حیات و چه پس از شهادت، امام و راهنمای بشرند. گفتار و رفتار آنان نهتنها به زمان خودشان محدود نیست، بلکه برای همه نسلها و جوامع الهامبخش است. هر جامعه باید با توجه به شرایط خاص خود، زندگی و سیره امامان را مطالعه کند و از طریق فقها و مجتهدین که نواب عام امام زمان(عج) شناخته میشوند، وظیفه و تکلیف خویش را تشخیص دهد. در عصر حاضر نیز این هدایت از طریق نهاد مرجعیت و ولایت فقیه تحقق مییابد.
برای شناخت شیوههای امام عسکری(ع) باید سیره انبیا و امامان پیش از ایشان را نیز در نظر گرفت. بخشی از سیره آن حضرت آشکار و روشن است: دعوت به توحید و خداپرستی، تأکید بر پذیرش نبوت و رسالت پیامبران، دعوت به ایمان و عمل به واجبات، توصیه به وحدت میان مسلمانان، سفارش به تقوای الهی، پرهیز از محرمات، راستگویی، امانتداری، حسن همجواری، خوشرفتاری با مسلمانان، چه شیعه و چه غیر شیعه، یاد خدا و مرگ و تلاوت قرآن کریم.
از سوی دیگر، در هر جامعه برای تحقق اهداف الهی باید نیروهای لایق و متناسب با آن عرصه تربیت شوند؛ برای نمونه، اگر قرار است تجارت اسلامی شکل بگیرد، باید تاجری مؤمن پرورش یابد که هم علم تجارت بداند و هم در عمل به اصول اخلاقی پایبند باشد. چنین تاجرانی میتوانند در شبکههای تجاری ظاهر و آشکار فعالیت کنند؛ اما در عین حال کارکردهای پنهانی نیز داشته باشند، مانند یاریرسانی مخفیانه به محرومان و رزمندگان، همانگونه که امروز در جوامعی چون غزه، عراق، لبنان، فلسطین و یمن شاهد آن هستیم.
نمونه دیگر، شبکه آموزش و پرورش است که با پرورش شاگردان و دانشآموختگان صالح میتواند زمینهساز رشد دانشمندانی شود که بعدها خدمتگزار اسلام و جامعه باشند.
امام عسکری(ع) آشکارا به ترویج عدالت، پاسداری از امامت و نبوت، عمل صالح، خودسازی و پرهیز از گناه میپرداخت. در بطن این فعالیتهای علنی، شبکهای پنهان نیز شکل میگرفت که امام آن را هدایت میکرد.
امام حسن عسکری(ع) در دوران امامت خویش با خلفای گوناگون عباسی روبهرو بود؛ برخی با ایشان به مخالفت آشکار برمیخاستند و برخی موضعی میانه داشتند؛ اما در هر حال، آن حضرت همواره مسیر مستقیم و آشکار حق را دنبال میکرد و همزمان، ارتباطات پنهان خود را با یاران و شاگردان وفادار حفظ میکرد. همین جمع میان فعالیت علنی و شبکهسازی مخفی، باعث شد که امام محبوبیتی شگرف در میان مردم بیابد؛ بهگونهای که در تشییع پیکر مطهر ایشان در سامرا، جمعیتی عظیم حاضر و صحنهای شبیه به قیامت برپا شد.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام