کد خبر: 4297942
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۹
یادداشت

عمار یاسر؛ تجسم ارزش‌های قرآنی

ستایش‌های فراوان رسول خدا(ص) از عمار یاسر، او را به چهره‌ای محبوب، الگویی ایمانی، اسوه حق و تجسم ارزش‌های قرآنی تبدیل کرد که معیار حق شناخته می‌شد، چراکه پیامبر اکرم(ص) فرموده بود: «عمار با حق است و هرگز از آن جدا نمی‌شود.»

عمار یاسریاسر، پدر عمار، اهل یمن بود. او همراه دو برادرش به مکه آمد و در این شهر ساکن شد. سال‌ها بعد، یاسر با سمیه ازدواج کرد و عمار، ثمره این پیوند بود. پس از بعثت پیامبر خدا(ص)، یاسر و سمیه از نخستین کسانی بودند که به اسلام گرویدند. در آن دوران، شرایط شهر مکه برای مسلمانان بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. یاسر و سمیه نیز سخت‌ترین شکنجه‌ها را به سبب پذیرش اسلام تحمل می‌کردند و سرانجام، زیر فشار شکنجه‌های طاقت‌فرسای مشرکان قریش به شهادت رسیدند. 

کافران، عمار را نیز سخت زیر شکنجه قرار دادند؛ گاهی سنگی گداخته روی سینه‌اش می‌گذاشتند و به او می‌گفتند: «رهایت نمی‌کنیم، مگر اینکه به محمد ناسزا بگویی و لات و عزی، خدایان ما را به نیکی یاد کنی.» عمار هم گاهی چنین می‌کرد و آن‌ها او را رها می‌کردند؛ سپس عمار نزد پیغمبر(ص) می‌آمد و گریه سر می‌داد. یکی از این روزها، پیغمبر(ص) پرسید: «عمار! چه خبر؟» عمار گفت: «خبری بد یا رسول الله!» و این ماجرا را بیان کرد که برای حفظ جانش ناگزیر شده بود به خواسته مشرکان گردن نهد. پیامبر(ص) فرمود: «در باطن، دل خود را چگونه می‌بینی؟» عمار گفت: «باطنم لبریز از ایمان است.» حضرت محمد(ص) فرمود: «ای عمار! اگر باز هم تو را تحت فشار گذاشتند، همین‌گونه پاسخ بده و جان خود را حفظ کن.» در این هنگام، این آیه راجع به عمار نازل شد: «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ؛ مگر کسی که به کفر مجبور شده، اما دلش مطمئن به ایمان است.» (نحل، ۱۰۶) 

و این‌چنین بود که عمار، فرزند جوان این دو شهید بزرگوار، با قلبی سرشار از عشق به اسلام و پیامبر مهربانی‌ها(ص)، آن روزهای دشوار را پشت سر می‌گذاشت. او همراه نخستین گروه مسلمانان که به سرپرستی جعفر بن ابیطالب به حبشه هجرت کردند، راهی آن سرزمین شد؛ اما پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، به ایشان پیوست. عمار تمام توان خود را در راه خدمت به اسلام، قرآن و پیامبر‌(ص) به‌کار می‌گرفت. 

ستایش‌های فراوان رسول خدا(ص) از عمار یاسر، او را به چهره‌ای محبوب، الگویی ایمانی، اسوه حق و تجسم ارزش‌های قرآنی تبدیل کرد. پیامبر اکرم(ص) درباره او فرمود: «سراسر وجود عمار از ایمان سرشار و ایمان با گوشت و خون او آمیخته شده است.» همچنین ایشان بشارتی دلنشین به عمار داد: «عمار یکی از چهار نفری است که بهشت مشتاق آنان است.» عمار یاسر در مقام سربازی شجاع و باایمان، همواره در کنار پیامبر(ص) بود و در جنگ‌های متعدد، با جان‌فشانی‌های خود، ایمان راستین خویش را اثبات می‌کرد. در جنگ خندق، هنگام حفر خندق اطراف مدینه نیز او از فعال‌ترین نیروهای مسلمان بود. 

وفادار به نبی(ص) بعد از رحلت ایشان 

پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، عمار یاسر همچون صخره‌ای استوار در مسیر دفاع از حق، ولایت و اهل بیت(ع) ایستادگی کرد. او هرگز در دام انحرافات سیاسی، دنیاطلبی‌های شیطانی و جاه‌طلبی‌های نادرست نیفتاد. هنگامی که می‌دید توصیه‌های آشکار رسول خدا(ص) درباره اهل بیت(ع) و امیرالمؤمنین علی(ع) نادیده گرفته می‌شود، عزمش در دفاع از دین و حمایت از علی(ع) راسخ‌تر شد و تا پایان عمر، از این مسیر منحرف نشد. عمار از اعضای گروه «شرطة‌الخمیس» در دوران امام علی(ع) بود. این گروه کسانی بودند که با امام علی(ع) پیمان بسته بودند تا در راه دفاع از دین، حمایت از امامت و اطاعت بی‌چون و چرا از فرمان‌های ایشان، جان خود را فدا کنند. پیامبر(ص) و امام علی(ع) به این گروه وعده بهشت داده بودند. 

عمار و حکومت خلفا 

عمار در دوران خلافت خلیفه دوم، مدتی حاکم کوفه بود. در این مسئولیت مهم، روحیه تواضع، اخلاص و ساده‌زیستی خود را حفظ کرد و همواره کوشید به عدالت و حق پایبند باشد. این منش او برای برخی قابل تحمل نبود؛ بنابراین زمینه برکناری‌اش را فراهم آوردند. پس از این ماجرا، عمار به مدینه بازگشت، در کنار امام علی(ع) باقی ماند و از دانش و کمالات ایشان بهره برد. 

عمار در دوران خلافت خلیفه سوم نیز در امر به معروف و نهی از منکر، تلاشی چشمگیر داشت. او به سوءاستفاده‌های اطرافیان خلیفه از بیت‌المال اعتراض می‌کرد. این رفتار شجاعانه‌اش باعث شد مورد خشم حکومت‌گران قرار گیرد و آزار ببیند؛ چرا که آنان توان مقابله با زبان صریح و حق‌گو و انتقادات سازنده او را نداشتند. عمار یاسر، معیار حق شناخته می‌شد؛ چراکه پیامبر اکرم(ص) فرموده بود: «عمار با حق است و هرگز از آن جدا نمی‌شود.» به همین دلیل در دوران فتنه‌ها، وقتی مردم در تشخیص حق دچار تردید می‌شدند، به موضع عمار نگاه می‌کردند و جبهه‌ای را که او در آن حضور داشت، جبهه حق می‌دانستند. در جنگ صفین نیز حضور عمار در میان لشکریان امام علی(ع) دلیل محکمی بر حقانیت این جبهه و بطلان طرف مقابل بود. 

عمار یاسر در دوران حکومت امام علی(ع) 

همان‌گونه که عمار در دوران حیات پیامبر(ص)، مؤمنی فداکار و مدافع اسلام بود، در دوران امامت علی(ع) نیز شیعه‌ای مخلص و استوار باقی ماند. او در رکاب امام علی(ع) با متجاوزان و پیمان‌شکنان جنگید و از حریم ولایت دفاع کرد. عمار اگرچه در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی(ع)، سالخورده بود، اما روحیه‌ای جوان، پرنشاط و پرتلاش داشت. در حکومت علوی، او به ریاست نیروهای انتظامی مدینه منصوب شد. هنگامی که فتنه‌گری‌های معاویه در شام و پیمان‌شکنی طلحه و زبیر به زمینه‌سازی جنگ‌های جمل و صفین منجر شد، عمار همراه امام حسن مجتبی(ع) مأمور بسیج نیروها از شهر کوفه بود. 

شوق وصال 

در نبرد صفین، رشادت‌های عمار در دفاع از جبهه حق و افشای نیروهای باطل بسیار چشمگیر بود. او در میدان نبرد با خطبه‌های آتشین، رزمندگان را به پیکاری بی‌امان با متجاوزان و پیمان‌شکنان فرامی‌خواند. سخنان روشنگرانه‌اش به سپاه حق، بینشی عمیق‌تر می‌بخشید. هنگامی که پرچم عمروعاص را دید، گفت: «به خدا سوگند! ما تاکنون سه بار با این پرچم جنگیده‌ایم و اینان در این جنگ نیز هدایت نیافته‌اند و بر همان کفر پیشین پایدارند.»

در اوج نبرد صفین، عمار یاسر با شور و اشتیاقی شهادت‌طلبانه به میدان رفت، در حالی که این رجز را زمزمه می‌کرد: «امروز، دیدار با یاران محمد(ص) و حزب او را خواهم داشت.» او که در این جنگ ۹۴ ساله بود، پس از نبردی دلاورانه، سرانجام به فیض عظیم شهادت نائل آمد. شهادت عمار اگرچه امیرالمؤمنین(ع) و یارانش را سخت اندوهگین کرد، اما تأثیر بسزایی در تضعیف روحیه سپاه شام و رسوایی معاویه داشت؛ چرا که پیامبر اکرم(ص) بارها فرموده بود: «گروه ستمکار و اهل بغی، عمار را خواهند کشت.» این شهادت ثابت کرد که سپاه شام به فرماندهی معاویه همان گروه باغی است که به جنگ با امام علی(ع) آمده‌اند. 

جایگاه والای عمار حتی در سخن دشمنش، معاویه نیز آشکار است. هنگامی که معاویه از شهادت مالک اشتر باخبر شد، گفت: «علی بن ابیطالب(ع) دو دست داشت؛ یکی از آن‌ها در صفین قطع شد و آن عمار یاسر بود و دست دیگرش امروز قطع شد که مالک اشتر بود.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان 

انتهای پیام
captcha