روز جهانی مبارزه با ایدز هر سال فرصتی فراهم میکند تا جوامع نگاهی دوباره به مسیری داشته باشند که از آغاز شناسایی HIV طی کردهاند؛ مسیری که ابتدا با سردرگمی، ترس و مرگومیر گسترده همراه بود، اما بهمرور با پیشرفت علم، به مسیر آگاهی، درمان و کرامت انسانی نزدیکتر شد.
دهه ۸۰ میلادی زمانهای بود که ایدز حکم بحران جهانی ناشناخته را داشت؛ نه راه انتقال مشخص بود، نه درمانی وجود داشت و نه حتی جامعه درکی از ماهیت این بیماری داشت؛ اما امروزه انسان به نقطهای رسیده است که با داروهای ضدویروسی، میتواند بار ویروسی را تا حد صفر برساند و مبتلایان زندگی کاملاً طبیعی داشته باشند. با این حال، بزرگترین مانع، جهل و ناآگاهی اجتماعی است.
ایدز در بیشتر جوامع بیش از آنکه مسئلهای پزشکی باشد، رفتاری، آموزشی و فرهنگی است. هنوز بسیاری از مردم درباره راههای انتقال اطلاعات علمی ندارند؛ تصور میکنند تماس ساده، استفاده مشترک از ظروف یا حتی همنشینی میتواند بیماری را منتقل کند؛ تصوری که سالهاست از نظر علمی رد شده، اما در ذهن مردم باقی مانده است. این فاصله میان علم و ذهنیت عمومی نشان میدهد که ساختارهای آموزشی در انتقال دانش سلامت جنسی، موفق عمل نکرده است. آموزش سلامت در بسیاری از مدارس به چند جمله درباره مراقبتهای عمومی محدود میشود، در حالی که نوجوانان نیازمند دانشی دقیق، علمی و شفاف درباره بدن خود، رفتارهای پرخطر و راههای پیشگیری هستند.
آموزش رسمی اگر جامع و علمی باشد، میتواند نقش تعیینکنندهای در پیشگیری از HIV ایفا کند. کشورهایی که آموزش سلامت جنسی را از سنین کم و بهصورت تدریجی و علمی آغاز کردهاند، به شکل محسوسی با کاهش رفتارهای پرخطر، افزایش مراجعه برای تست تشخیصی و کاهش نرخ انتقال مواجه شدهاند. در مقابل، کشورهایی که صحبت درباره مسائل جنسی را تابو میدانند، معمولاً با نرخ بیشتر ابتلا روبهرو هستند؛ زیرا سکوت، جهل میسازد و جهل، رفتارهای پرخطر را پنهانی و بدون آگاهی بازتولید میکند.
در ایران بیماری ایدز ابعاد خاص خود را دارد. جامعه ایران در سالهای اخیر پیشرفتهایی در زمینه آزمایش رایگان، مشاوره، درمان و کاهش آسیب داشته؛ اما همچنان چالش اصلی، برچسب اجتماعی و ناآگاهی عمومی است. بسیاری از مبتلایان بهدلیل ترس از قضاوت، خانواده و دوستان خود، بیماری را پنهان یا دیرتر به مراکز درمانی مراجعه میکنند. از سوی دیگر، بخشی از جامعه هنوز تصور دقیقی از ماهیت بیماری ندارد و این جهل باعث شکلگیری رفتارهای تبعیضآمیز میشود. مقابله با ایدز در ایران نیازمند سیاستگذاری شجاعانهتر در زمینه آموزش سلامت، تقویت نهادهای مدنی و افزایش فضاهای امن برای دریافت خدمات است.
نهادهای مدنی در ایران و جهان یکی از ستونهای اصلی مبارزه با HIV بودهاند. انجمنهای مردمنهاد، گروههای داوطلب و مراکز کاهش آسیب معمولاً در دسترسترین، کمهزینهترین و انسانیترین نوع حمایت را ارائه میدهند. آنها آموزش میدهند، برچسبزدایی و از حقوق مبتلایان دفاع میکنند و نشان میدهند که HIV چیزی از ارزش انسانی افراد کم نمیکند و هر جامعهای که این نهادها را تقویت کرده، در کنترل بیماری موفقتر بوده است.
در این میان، نقش خانواده نیز بسیار مهم است. خانواده اولین و امنترین مکان برای گفتوگوی صمیمانه درباره سلامت محسوب میشود؛ اما در بسیاری از فرهنگها، والدین درباره مسائل جنسی سکوت میکنند و همین سکوت، فرزندان را به سمت منابع نادرست سوق میدهد. وقتی نوجوانی نتواند درباره ترسها، پرسشها و نیازهای خود صحبت کند، احتمال اشتباه و رفتار پرخطر افزایش مییابد. خانوادهای که آموزش، گفتوگو و پذیرش را جایگزین ترس و قضاوت کند، در حقیقت دیوار دفاعی بزرگی در برابر HIV میسازد.
از زاویهای اخلاقی، ایدز آزمون بزرگی برای جوامع است؛ آزمونی که نشان میدهد چقدر برای کرامت انسانی ارزش قائل هستیم. مبتلایان به HIV اگر درمان منظم داشته باشند، میتوانند کاملاً سالم زندگی کنند؛ اما چیزی که آنها را از جامعه دور میکند، خود ویروس نیست، بلکه نگاه سنگین جامعه است.
اخلاق انسانی ایجاب میکند که فرد را قبل از هر برچسب پزشکی، یک انسان ببینیم؛ انسانی که حق دارد عشق بورزد، کار کند، درس بخواند و زندگی باکیفیتی داشته باشد. یکی از درسهای مهم از کشورهای موفق در کنترل HIV، پیروی از سیاستهای پیشگیری جامع است. تجربیات نشان میدهد که آگاهی و دسترسی برابر به خدمات درمانی و پیشگیری، دو ستون اصلی مبارزه با HIV هستند.
پیامدهای اجتماعی بلندمدت ایدز بیش از ابعاد پزشکی، به نحوه تعامل جامعه با آسیبپذیران مرتبط است. جوامعی که نابرابری، تبعیض و سکوت را ادامه میدهند، با چرخهای از محرومیت، انزوا و خجالت روبهرو میشوند که سلامت جمعی را تهدید میکند. در مقابل، کشورهایی که کرامت انسانی مبتلایان را حفظ کرده و تبعیض را کاهش دادهاند، علاوه بر کنترل بیماری، اعتماد اجتماعی، همبستگی و تابآوری جامعه را افزایش دادهاند. این پیامدها نشان میدهد که مبارزه با HIV صرفاً مسئلهای پزشکی نیست؛ بلکه معیاری برای سنجش توسعه اجتماعی، عدالت و بلوغ فرهنگی یک جامعه است.
با توجه به این تجربیات جهانی، ایران و سایر کشورها میتوانند با بهبود آموزش رسمی، تقویت نهادهای مدنی، مشارکت فعال خانوادهها و اجرای سیاستهای پیشگیری جامع، نهتنها بیماری را کنترل، بلکه پیامدهای اجتماعی مثبت بلندمدت را تضمین کنند. روز جهانی مبارزه با ایدز یادآوری میکند که پیشگیری، آموزش و عدالت اجتماعی به اندازه درمان دارویی اهمیت دارد و بدون آنها، هر پیشرفتی ناقص خواهد بود.
در نهایت، روز جهانی مبارزه با ایدز از ما میخواهد تا این سؤال مهم را دوباره از خود بپرسیم: آیا از بیماری میترسیم یا از دانستن؟ چرا هنوز آموزش سلامت جنسی در بسیاری از جوامع با احتیاط، سانسور و سوءبرداشت همراه است؟ و تا چه اندازه آمادهایم که برخلاف سالهای گذشته، به جای قضاوت، به آگاهی تکیه کنیم؟
ایدز فقط یک بیماری نیست، یک آینه است؛ آینهای که سطح آگاهی، میزان انصاف، قدرت گفتوگو و ظرفیت انسانی ما را روشن و بیپرده نشان میدهد. مبارزه با HIV، مبارزه با ناآگاهی، سکوت و تبعیض است و تا زمانی که این سه پابرجا باشد، هیچ دارویی بهتنهایی کافی نخواهد بود.
انتهای پیام